ارزیابی وعدههای یارانهای کاندیداهای ریاستجمهوری
معصومه حاجيابوالحسن در روزنامه ی «وقایع اتفاقیه» نوشت: آيا وعده افزايش يارانهها ميتواند در انتخابات سال 96 هم کارساز باشد و رأي بخشي از جامعه را به سبد يکي از کانديداها بريزد؟ اين سؤالي است که به نظر ميرسد ذهن اتاق فکرهاي کانديداها را مشغول کرده است. برخي بهصراحت از توزيع يارانه 250 هزار توماني خبر ميدهند و برخي دراينباره سکوت کردهاند اما هيچکس وعده قطعکردن يارانهها را نميدهد؛ آن هم به قشر وسيعي از جامعه که در دولت سابق، نگرش «حمايت دولت از مردم» را پيدا کردهاند.
عموما دو پاسخ براي اين سؤال به ذهن ميرسد؛ عدهاي براينباورند که تاريخ مصرف موضوع يارانهها پس از بهرهبرداري سياسي و انتخاباتي دولت احمدينژاد به پايان رسيده و عده ديگر معتقدند به دليل شرايط خاص اقتصادي حاکم بر کشور، اين موضوع همچنان قابل بهرهبرداري است اما به نظر ميرسد گزينه سومي هم ميتواند مطرح باشد.
پيشينه موضوع نشان ميدهد يارانهها بهعنوان محصول انتخاباتي در دورههاي گذشته يعني در انتخابات 84 و 88 توانسته بخشي از رأيدهندگان را در جامعه ايران تحريک کند اما در انتخابات 92 مطرح نشد زيرا از آن بهعنوان يکي از نقاط ضعف دولت نام برده ميشد؛ البته تيم احمدينژاد، درست در مقابل اين نقطه قرار دارد و نهتنها آن را ضعف دولت خود نميداند بلکه در ادامه همان راه، بقايي از يارانه 250 هزار توماني حرف ميزند؛ وعدهاي که احمدينژاد قبل از انتخابات 92 داده بود و تصور ميکرد با اين وعده، جاده را براي مشايي صاف ميکند اما با ردصلاحيتشدن مشايي، اين ميراث امروز به بقايي رسيد اما مشکل يارانه 250 هزار توماني اين است که تيم مقابل بهسرعت ميتواند نقاط ضعف آن ازجمله امکان افزايش تورم و گراني را برجسته کند.
آرش محبي، مديرمسئول و سردبير فصلنامه «راهبرد ارتباطات» معتقد است يارانه ديگر نميتواند بهعنوان يک محصول انتخاباتي رأيساز مطرح باشد. او دراينباره به «وقايعاتفاقيه» ميگويد: «به نظرم براي پاسخ به اين پرسش که آيا وعده يارانهاي همچنان کارساز است يا نه، بايد به دانش طراحي پيام در کمپينهاي انتخاباتي برگرديم. بهطور معمول از بين نگرشهاي مختلف رأيدهندگان آنهايي را که گستره بيشتري دارند و با گذشته و جايگاه کانديدا همخوان هستند را بهعنوان ماده خام براي طراحي پيام انتخاباتي و ساير محصولات مانند شعار، برنامه، جوهره و وعده برند و… استفاده ميکنند. بر اين پايه، وعده انتخاباتي يارانه از سال 84 تاکنون بايد بر نگرشهاي خاصي ميان رأيدهندگان استوار باشد و اگر آن نگرشها همچنان وجود داشته باشد، ميتوان انتظار داشت يارانه يا وعدههاي مشابه آن همچنان رأيساز باشند.» از نظر محبي، آن نگرش اجتماعي- سياسي که از بسته انتخاباتي يارانه حمايت ميکرد، اين نگرش است که «دولت بايد به مردم کمک کند» يا «کمکهاي دولتي حق مردم است»
او تأکيد ميکند که اين نگرش ميتواند چند محصول انتخاباتي توليد کند که يکي از آنها پرداخت يارانه به مردم است: «البته به نظر من خود يارانهها ديگر نميتواند بهعنوان يک محصول انتخاباتي رأيساز مطرح باشد زيرا مردم، نظر مثبتي درباره آن ندارند و تصور ميکنند از يک طرف يارانه دريافت ميکنند و از طرف ديگر گراني و تورم ايجاد خواهد شد، بههمينخاطر بخش قابلتوجهي از جامعه موافق دريافت يارانه به شکل احمدي نژادي نيستند اما فراموش نکنيم نگرش حمايت دولت از مردم همچنان پابرجاست و طرفدار دارد.
به عبارت ديگر ممکن است کانديدايي بخواهد با استفاده از همين نگرش، محصول انتخاباتي جديدي به جاي پرداخت يارانه توليد کند و نشانههايي هم وجود دارد که اين اتفاق در حال انجام است. به نظر من کانديداي اصلي مقابل آقاي روحاني حتما از اين نگرش استفاده ميکند کمااينکه برخي از آنها با توزيع اقلام و غذا و… در حال جايگاهيابي خودشان براي ارائه چنين محصولي هستند. حالا ممکن است اين محصول براي اقشار پايين، شکل کمکخرج را پيدا کند يا حقوق بيکاري هم گسترده شود و هم افزايش پيدا کند يا براي کارمندان طرح خاصي اجرا شود؛ همه اين طرحها مبتنيبر همان نگرش است که ميگويد دولت بايد به مردم کمک کند.»
انتظار صدقه از دولت نداشته باشيم
مهدي تقوي، اقتصاددان و استاد دانشگاه علامهطباطبايي نيز معتقد است يارانهها کارکرد انتخاباتي ندارند. او در گفتوگو با «وقايعاتفاقيه» با اشاره به دوران هشت ساله رياستجمهوري احمدينژاد تأکيد ميکند: «هدفمندي يارانهها زندگي مردم را از نظر اقتصادي نابود کرد. آقاي احمدينژاد با اين طرح، گاز را گران کرد و با ايجاد رکورد تورمي در نهادهاي توليدي، نرخ رشد اقتصادي را منفي کرد.
او با پرداخت 45 هزار تومان به هر نفر، اين تصور را در مردم بهوجود آورد که به درآمدشان اضافه شده، درحاليکه مردم تورمي که تحتتأثير پرداخت يارانهها بود را لمس کردند؛ بنابراين اگر کسي دوباره اين موضوع را مطرح کند، جا پاي جاي همان کسي ميگذارد که کشور را در طول هشت سال، بهلحاظ اقتصادي نابود کرد.» اين اقتصاددان با اشاره به اينکه دولت ميتوانست با پول يارانهها سرمايهگذاريهاي کلاني داشته باشد، ميگوید: «مبلغ کلاني که بابت يارانهها پرداخت ميشد، اگر صرف سرمايهگذاري ميکردند در جامعه اشتغال ايجاد ميشد اما بهجاي آن، مردم شاهد تورم و رکود بودند.»
تقوي تأکيد دارد که نرخ رشد منفي در دوران احمدينژاد فاجعه بود: «ما نبايد انتظار گرفتن صدقه از دولت را داشته باشيم. دولت روحاني در مقايسه با دولت احمدينژاد، رشد اقتصادي مثبت را ايجاد کرده به اين معني که فرصتهاي شغلي افزايش داشته و توليد بيشتر شده است. دولت وظيفه دارد اشتغال ايجاد و به مردم خدمات عمومي ارائه کند، نه مثل دولت نهم و دهم که با نرخ تورم 40 درصد و نرخ رشد منفي و بيکاري، به وضع اقتصادي مردم ايران، لطمات زيادي را وارد کرد.» از نظر تقوي، لطمهاي که احمدينژاد به مردم ايران و اقتصاد وارد کرد شايد دشمن خارجي هم نميتوانست اين ضربه را وارد کند.
بسته روحاني براي مردم
همانطور که اين کارشناس اقتصادي ميگويد، عرضه بسته يارانهها نه به نفع مردم است و نه ميتواند رأي مردمي را که از دريافت يارانهها خاطره خوشي ندارند به سمت کانديداهايي که شعار يارانهاي سر ميدهند، سرازير کند اما اگر پرداخت يارانه و حذف آن، هيچکدام راهکار مناسبي براي موفقيت در انتخابات نيست، آيا راه ديگري هم وجود دارد؟
راهحل سومي که محبي به آن اشاره ميکند، پيوندخوردن بستهاي به نام يارانه و مسائلي نظير بيکاري است؛ او با اشاره به اينکه مخالفان دولت از ناحيه موضوع بيکاري به روحاني حمله ميکنند، تصريح ميکند: «مخالفان دولت بهخوبي ميدانند که نگرش جامعه نسبت به بيکاري بالا چقدر منفي است و چقدر خانوادهها درگير اين موضوع و پيامدهاي آن هستند. برايناساس، اگر موضوع کمک دولت به مردم در بستهاي تعريف شود که بيکاري هم در آن قرار بگيرد و مثلا اينطور عنوان شود که مردم از کمک دولتي استفاده کنند تا دولت جديد بهمرور مشکل بيکاري را برطرف کند، آنگاه يک بسته فوقالعاده جذاب ارائه شده که احتمال فروش آن در جامعه بالاست.»
از نظر مديرمسئول و سردبير فصلنامه «راهبرد ارتباطات»، روحاني اگر عزم پيروزي و انتخاب مجدد دارد، بايد بسته انتخاباتي مناسبي براي رقابت با رقبا ارائه کند و اين بسته، پيام انتخاباتي روحاني را پشتيباني کند و برعکس. «به هرحال، تصور من اين است که آقاي روحاني نميتواند صرفا با انتقاد از گذشته و به عبارت ديگر با نهي مردم از خريد بستهاي که رقيب در گذشته ارائه داده، پيروز شود. او بايد بسته انتخاباتي خودش را هم براي فروش داشته باشد؛ بستهاي که امکان رقابت با رقباي جديد را داشته باشد.»
به نظر ميرسد درشرايطيکه رئيس دولت پيشين توقعاتي را ايجاد کرد که به گمان منتقدان سياسي و اقتصادي، اين توقعات ميتواند منجر به گسترش فقر و کندشدن روند توسعه شود، روحاني بايد جايگزين مناسبي در نظر بگيرد تا هم بتواند پاسخگوي توقعات تودههاي اجتماعي باشد و هم به فرايند توسعه پايدار با اتکا به توليد ملي پايبند باشد. اخيرا شاهد آن بوديم که روحاني درباره افزايش يارانهها به اقشار کمدرآمد سخناني را مطرح کرد.
آنطور که محبي تحليل ميکند، اين موضعگيري نشان ميدهد که روحاني نقطهضعف دولت خودش، نقطه قوت رقبا و اهميت موضوع براي افکار عمومي را متوجه شده و با اين اقدام، ضدحمله مؤثري را به رقيب زده است. او با اين تصميم تلاش ميکند اجازه ندهد رقبا از موضوع يارانهها بهعنوان نقطه تمايز براي خودشان عليه دولت استفاده کنند.
انتهای پیام