متن نامه ی عسگراولادی به اوباما
سه ماه پیش، در هفته ی اول مرداد ماه، یعنی یک هفته قبل از روی کار آمدن دولت حسن روحانی، حبیب الله عسگراولادی که امروز درگذشته است، نامه ای سرگشاده با عنوان «سخنی خیرخواهانه با باراک حسین اوباما» نوشته بود که در آن به زمینه هایی اشاره کرده بود که بر اساس آن «مقدمات گفتوگوی صادقانه آنهم از موضع احترام دوجانبه پدید میآید». این نامه حدود دو ماه قبل از گفتگوی تلفنی اوباما با روحانی منتشر شده است
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل نامه ی عسگراولادی به اوباما در پی می آید:
«مذاکره با آمریکا این روزها از سوی محافل خارجی و داخلی روی صفحات سایتها و زبانهاست، این خبر اولین نیست و آخرین نیز نخواهد بود. بارها آمریکاییها اشتیاق خود را به این امر اعلام کردهاند. اما طی سه دهه گذشته بهدلیل اصرار بر مواضع استکباری سران آمریکا و پیششرطهای تحمیلی هیچگاه جامه عمل نیافته است.
میخواهم به این بهانه چند کلمه از روی نصح و خیرخواهی با آقای باراک حسین اوباما سخن بگویم.
1- جناب آقای باراک حسین اوباما، شما چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا هستید. طی دو قرنی که از پدیداری آمریکا بهعنوان یک کشور در جغرافیای طبیعی و سیاسی جهان میگذرد ظاهراً اولین رئیس جمهور سیاهپوست هستید که در این کشور انتخاب شدید. علیرغم ستم تاریخی دولتهای آمریکا به ملت ایران طی نیم قرن گذشته فکر میکنم مردم ایران احساسی که نسبت به شما دارد با رؤسای پیشین ایالات متحده آمریکا متفاوت باشد.
شما با وعده گفتوگوی بدون پیششرط با ایران وارد کاخ سفید شدید و در نخستین پیام نوروزی پس از پیروزی در انتخابات گفتید؛ “خواستار در پیش گرفتن یک دیپلماسی برای حل تمام مشکلات فیمابین و برقراری روابط سازنده با ایران هستم” و در کنفرانس خبری کاخ سفید رسماً گفتید؛ “انتظار دارم که پیشرفت تدریجی در روابط بین آمریکا و ایران حاصل شود”.
با این مواضع مثبت انتظار این بود که از برنامه خصمانه و لجوجانه آمریکا علیه ملت ایران کاسته شود. اما متأسفانه طی پنج سالی که شما بر اریکه قدرت نشستهاید نهتنها فشارها و تهدیدها و تحریمها کاسته نشده است بلکه هرروز به حجم و اندازه آن از طریق فشار به مجامع جهانی و بهویژه شورای امنیت سازمان ملل بر آن افزوده میشود.
شما در پایان چهارساله ریاست جمهوری با لحنی خشن و تهدیدآمیز خطاب به ملت ایران گفتید: “شدیدترین تحریمهای تاریخ را در مورد ایران اجرا میکنیم”.
سخن این است اینهمه خشونت و بیمهری علیه یک ملت که میخواهد روی پای خود بایستد، براساس چه منطقی است؟ چه منطق بشردوستانه پشت این تهدیدها و خشونتها وجود دارد؟ مگر شما مدعی پرچمداری حقوق بشر در جهان نیستید؟ به چه دلیل با ملت ایران و حقوق انکارناپذیر آن بهعنوان یک کشوری که 10 برابر کشور شما ریشه تاریخی در جغرافیای طبیعی و سیاسی جهان دارد بنای خصومتورزی گذاشتهاید؟
2- زیبنده است به عقب برگردیم. دولت ایالات متحده آمریکا در دهه 1330 هجری شمسی در ایران یک کودتای نظامی را مدیریت کرد و یک دولت ملی را ساقط کرد.
دولت آمریکا طی سالهای حکومت محمدرضا پهلوی خشنترین استبداد را در ایران مورد حمایت قرار داد بهطوری که در سالهای 1356 و 1357 هزاران نفر در خیابانها توسط رژیم شاه با تأیید گوناگون دولت آمریکا در زیر دید جهانیان و در روز روشن به گلوله بسته و کشته شدند.
ملت ایران با انقلاب اسلامی خود، یک حکومت دموکراتیک تشکیل داد و رهبران آمریکا با کمک ایادی خود از همان روز اول بنا را بر کودتا، دخالت در امور داخلی ایران، راهاندازی جنگ داخلی و تقویت تجزیهطلبی و بالاخره تحمیل جنگ عراق علیه ایران را گذاشتند. با آنکه قرار بود طبق معاهده الجزایر دو ملت بهسمت عادیسازی روابط پیش بروند اما این مهم صورت عملی به خود نگرفت.
آقای اوباما، آیا از خود پرسیدهاید که چرا روابط دو ملت و دو دولت بهصورت عادی درنمی آید؟!
اجازه میخواهم در دو بخش این علت را بازگو کنم:
الف- منابع اطلاعاتی شما از ایران از عناصر ضدانقلاب و بهویژه منافقین، همانها که با ترورهای فراوان دستشان به خون هزاران نفر از مردم بیگناه ایران آغشته است، تغذیه میکنند. این جماعت هیچگاه واقعیتهای دیروز، امروز و فردای ایران را به شما نمیگویند.
ب- رژیم صهیونیستی بهعنوان یک رژیم نامشروع خواهان عادیسازی روابط آمریکا با ایران نیست و دراینباره اخلال میکند. بد نیست به اعتراف آقای گری سیک گوش فرادهید که اخیراً گفته بود: نتانیاهو 20 سال است به آمریکا در مورد ایران دروغ میگوید و رهبران کاخ سفید را فریب میدهد.
3- آقای باراک حسین اوباما، اگر خواهان جدّی روابط و گفتوگو با ایران هستید باید در صحت منابع اطلاعاتی خود تجدید نظر کنید. ایران امروز که از زیر غبار هشت سال جنگ و 35 سال توطئه ضدانقلاب و نیز اخیراً پیروزمندانه از جنگ نرم بیرون آمده است یک ایران مقتدر، مستقر، مصمم، یکپارچه، متحد و نیرومند در همه قلمروهاست. تهدیدها و تحریمها نهتنها اثری در اراده ملت نگذاشته بلکه آنها را در راهی که میروند مصممتر کرده است.
4- ظاهرا بهانه تازه آمریکا در خصومت ورزی علیه ملت ایران موضوع استفاده از فناوری صلحآمیز هستهای است که از آن بهعنوان تولید بمب هستهای یاد میکنند و قبل از این بهانه، رهبران آمریکا هرآنچه از دستشان برمیآمده علیه ملت ایران انجام دادهاند. در روزهای آغازین انقلاب اسلامی که ما اصلاً بحث فناوری هستهای نداشتیم آنهمه دخالت در امور ایران از طریق راهاندازی جنگ نرم و حمایت از گروههای مسلح و راهاندازی جنگ تحمیلی به چه بهانهای راه افتاد؟! دولت آمریکا و همه غرب تمامقد پشت صدام ایستادند تا پشت ملت ایران را به خاک بمالند، اما تقدیر الهی چنان شد که دشمنان ملت ایران به خاک سیاه نشستند و اکنون آثاری از آنها در منطقه نیست.
این هم یک عبرت الهی بود که صدام نه با جنگ نرم و سخت ما بلکه با دست همان کسانی که این گرگ را به جان ملت ایران انداخته بودند ساقط شد. اگر همه استراتژیستهای عالم و بهویژه آمریکا جمع شوند نمیتوانند تغییری بر این تقدیر الهی و روسپیدی ملت ایران ارایه دهند.
5- شما نیک میدانید ایران پرچمدار خلع سلاح هستهای در جهان بوده و هست و انشاءالله خواهد بود. شما اطلاع دارید ایران نه بهخاطر ترس از آمریکا یا اسرائیل بلکه بهخاطر یک اعتقاد دینی و الهی، ساخت بمب هستهای و اتمی را جایز نمیداند که فتوای صریح رهبر انقلاب اسلامی جای تردید در این موضوع نمیگذارد. شما نیک میدانید بیش از دوسوم مردم جهان در قالب دولتهای خود در غیرمتعهدها و کنفرانس اسلامی بارها از ایران و ملت بزرگ ما دفاع کردند و گفتهاند ایران دنبال ساخت بمب هستهای نیست، پس چرا یک دروغ و تهمت ناروا را تکرار میکنید و اساس دیپلماسی خود را بر یک دروغ و نیرنگ مستقر کردهاید؟
آیا فکر میکنید گفتوگو در فضای دروغ، فریب و نیرنگ شکل میگیرد؟
ما معتقدیم نتیجه و محصول آن چیزی جز بیاعتمادی ما و عدم صداقت شما نیست. هیچ منطق انسانی پشتوانه این گفتوگو نیست.
6- شروط گفتوگو، براساس یک منطق انسانی و الهی هم در زمان امام خمینی(ره) و هم در زمان آیتالله العظمی خامنهای رهبری معظم انقلاب بارها اعلام شده است:
الف- دست کشیدن از ادامه خصومت و دشمنی با مردم ایران
ب- آزاد کردن منابع مالی بلوکهشده در آمریکا از زمان شاه که امروز یک رقم نجومی را تشکیل میدهد
ج- بهرسمیت شناختن انقلاب اسلامی ایران و دولت برخاسته از رأی ملت و عدم مداخله در امور داخلی ایران
د- پایان دادن به تهدیدهای روزافزون و تحریمهای ظالمانه که حتی شامل اقلام دارویی هم شده است!
ه- پایان دادن به دشمنی با اسلام و مسلمانان و برداشتن پروژه جنگهای صلیبی از روی میز وزارت دفاع، سازمان سیا و وزارت امور خارجه ایالت متحده آمریکا.
من فکر میکنم اگر شما دور از فشارهای اسرائیل و تحمیل جناح تندروی بیمنطق، منافع حال و آینده دو ملت آمریکا و ایران را در نظر داشته باشید و همه این امور یا حتی یکی از آنها را عملیاتی کنید مقدمات گفتوگوی صادقانه آنهم از موضع احترام دوجانبه پدید میآید.
اینجانب خیرخواهانه و صمیمانه میگویم که کوبیدن بر طبل دشمنی با ملت ایران که طی 35 سال گذشته هرروز صدای آن بیشتر به گوش میرسد بهنفع دولت شما و منافع دو ملت و صلح جهانی نیست. این را نه به این خاطر میگویم که اکنون پرقدرتترین کشور منطقه و بانفوذترین ملت بین ملتهای جهان هستیم، بلکه به این دلیل میگویم که در این مناقشه خداوند بزرگ از ملت ما حمایت میکند و شما از حمایت خدا بینصیب هستید به همین خاطر ملت ما همیشه در این هماوردی پیروز است.
نکته آخر این که شایسته است جغرافیای کهن سیاسی و تمدنی ایران را با اسلام، انقلاب، رهبر و مردمش بشناسید، پیام این کشور در طول تاریخ حیاتش، صلح و دوستی بوده و همواره از هویت دینی و ملی خود دفاع کرده است. تاریخ این ملت قابل احترام است. شما از این فرصت استفاده مطلوب نمائید.
جمهوری اسلامی ایران یازدهمین دوره ریاست جمهوری خود را با موفقیت و حضور گسترده و وسیع مردم در انتخابات و در کمال آزادی، آرامش و امنیت برگزار کرده است، حقاً از این “فرصت” بینالمللی پدیدآمده استفاده کنید و نگذارید به “تهدید” تبدیل شود.
بهگمانم شما میدانید بین دو ملت ایران و آمریکا خصوصاً نخبگان دو کشور، ضمن احترام متقابل، مسئله چالش برانگیزی که مانع شناخت و درک بیشتر شما باشد وجود ندارد، شایسته است از این فرصت مناسب باقیمانده دوره مسئولیت خود بهنحو مطلوب استفاده کنید.
جناب آقای اوباما، شأن شما این است که با عبرتگیری از تاریخ، به ملتها و خواست آنان احترام بگزارید. اوضاع جهان اقتضای ویژه دارد زیرا با یک تلنگر شوروی سابق تجزیه شد و امام خمینی(ره) این اخطار را غیرمستقیم به غرب داده بودند که مواظب باشید اتفاقی که در تجزیه شوروی پیش آمد برای شما پیش نیاید.
جناب آقای اوباما! شما در تبلیغات انتخابات دور اول ریاست جمهوری خود قول دادید”تغییر” ایجاد کنید اما در این چند سال عملکرد مسئولیت شما “تغییری” را شاهد نبودیم، شما میتوانید در تاریخ سیاسی ایالات متحده آمریکا نقطه عطفی ایجاد کنید که منجر به “حیات طیّبه”شود این مفهوم را از قرآن کریم که پیام الهی است به شما هدیه میکنم تا با مشارکت همه انسانهای نیکاندیش بهفکر صلح و آرامش انسانها باشید و این پیام یکی از مصادیق بندگی خدای قادر متعال است.
به امید سعادت و نیکبختی همه انسانهای عالم
والسلام»
انتهای پیام