چرا پردک جایگزین اسلاید شد؟

عباسعلی محمدی دانشجوی رشته فلسفه در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «چرا پردک؟» نوشت:
از رسانه ملی اینگونه شنیده شد: «ما در برابر اسلاید، پردک را گذاشتیم و آن پردهنگار کامل است و اینجا بخش کوچکی از پردهنگار است که به آن پردک گفتیم. کِ پردک هم میتواند کاف تصغیر و هم کاف شباهت به نوعی به پرده باشد».
اسلاید، وامْ واژهای است که سالیانی دراز در زبان فارسی بر اثر استعمال زیاد، چه در مرتبه آموزش و چه در مرتبه کاربردی آن چنان رسوب کرده که از حالت رُسیِ قابل انعطاف که بتوان به آن شکل یا فرم جدیدی داد، گذر کرده و به مرور زمان حالتِ سنگی به خود گرفته است که تراشِ آن، ایجاد ترکش میکند و نیاز به تجهیزات ایمنی دارد.
این واژه در اثر غفلت، سالهاست که در مدارس، دانشگاهها و یا گردهماییهای فرهنگی به زبان آورده شده و در اذهان جا گرفته است تا هویت و تابعیت اصل خود را نشان ندهد و بیگانه تلقی نشود. حال که فرهنگستان اراده کرده است که این واژه به پارسی جایگزین گردد، شایسته و بایسته؛ اما چرا پردک؟
در فرهنگ لغت تا کنون به اسلاید اینگونه اشاره شده است: «تصویری که روی فیلم مثبت ظاهر میشود و به وسیله پروژکتور بر پرده منعکس میشود یا با دستگاه مخصوصی میتوان آن را مشاهده کرد».
اما دایره کاربرد واژه اسلاید از این فراتر است. افزون بر اینکه ضبط تصاویر از اجسام و مناظر بر روی فیلم مثبت و گنجاندن آنها در قابی کوچک جهت سُراندن آن در دستگاه پروژکتور برای بزرگ نمایی و نمایش آن بر روی پرده یا دیوار سفید میسر است، در علوم تجربی برای ورود به جهان ذرات کوچکتر که چشم غیر مسلح قادر به دیدن آنها نیست، لازم است که آن ذرات بر روی شیشهای شفاف به نام لام قرار گرفته و برای تشخیص جزئیات، رنگآمیزی شده و با قطعه شیشهای نازک تر به نام لامل موقعیت آنها تثبیت گردد و در زیر لنز یا همان عدسی میکروسکوپ تحت نام اسلایدِ فلان، در برابر پرتو نور، بزرگنمایی شده و در برابر چشم جوینده قرار گیرد تا نسبت به شناسایی اجزاء آن، فرمان و گزارش ذهنی صادر گردد. دیگر اینکه در صفحات رایانه، تصویر یا نوشتهای در کادری تحت نامِ اسلاید در برنامه پاورپوینت و همچنین چینش تصاویر در صفحات دنیای مجازی در قاب یا محدودهای خاص تحت نامِ اسلاید حکم فرماست. حال پرسش این است که کدامیک از حالاتِ مورد اشاره میتواند مفهومْ بخشِ کلی به واژه پردک باشد؟
حال که بر حکم وظیفه ملی و پاسداری از زبان شیرین پارسی این نقد را نوشتم، نظر و پیشنهاد خود را جهت بررسی و تجدید نظر، بنا بر اساسنامه فرهنگستان ابراز مینمایم.
اساسِ آنچه که مورد بحث و بازیگرِ این مبحث است، واژه نور میباشد. چون در هر حوزه تهیه اسلاید، تا نور نباشد، رویدادی قابل مشاهده نخواهد بود. از آنجا که پرده در ادبیات پارسی مانع عبور نور است، به طوری که وقتی کسی می خواهد واضح و روشن گفته خود را اثبات کند، میگوید میخواهم بی پرده صحبت کنم. اینجاست که واژه پردک به ابهام و پرسش برده میشود؛ بنابراین نور – این واژه زیبای پارسی – گرهگشاست.
وقتی میخواهیم به دور دستها نگاه کنیم، از وسیلهای همچون دوربین و تلسکوپ و از فاصله نزدیک، میکروسکوپ که همگی سر و کارشان با نور است، استفاده میکنیم. همان گونه که اشاره شد، در اسلاید هم این نور است که با عبور و بازتابیدنِ خود، آنچه را در اسلاید به ثبت و ضبط نگه داشته شده است، قابل رویت مینماید. سور، انعکاس نور بر حسب بازتابِ رنگ نورِ سوژه است. شاهدِ این مدعا ورق پاسور است که بازیگر، تصاویرِ برگ خود را پاد (مراقبت و نگهبانی) می کند تا حریف آن را نبیند. همانگونه که پادگان، یگانِ پاد و ضد با دشمن است ولی دالِ پاسور به جهت بهترِ آوا، به اختفا رفته و پاسور همان ندیدنِ سور است.
واژه سور در آیین کهن ایرانی ریشه دارد و جشن چهارشنبه سوری، یادمانِ قدر شناسی از شکوه نور و روشنایی است که شوربختانه با تازش و کژْ فهمیِ تازیان که درک ژرفی از حقیقت نور نداشتند، آنرا مغایر رسوم خود پنداشتند و این نگاه را به مسیر انحراف کشاندند و پرستارانِ نار و نور را به غلط، به پرستنده نار ربط دادند که هم اکنون نیز هنجارِ این فرهنگ به ناهنجاری فرهنگی و ایجاد رعب، وحشت و خشونت در پایان این سالیان، بدل گشته که میطلبد فرهنگستان در این خصوص ورود کرده و با فرهنگسازی از این نماد و میراث دیرینِ یگانه در جهان که فراتر از آیین زرتشتی است و طریقِ معرفت را نشانگر است، از خرافه و معضل فرهنگی به در آورده و جایگاه نار و نور که اساس هستی به حقیقت را مظهر است و مهرِ مهربانی را در آیات نشانگر است و در بسیاری موارد در ادبیاتِ ادیبان برجسته هم به آن اشاره رفته است را به مسیر راستین تبیین نماید؛ چرا که نیستِ آتش، هست را به آیت نیست.
واژهها، تصورات و اشیاء با یکدیگر پیوند دارند و زبان، ابزار پیوند مشترک میان گویشوران است و واژگان، علایم تصورات هستند و میان آنها رابطه دال و مدلول بر قرار است و چون واژه پردک مرکّب و قابل تجزیه به دو واژه پَر و دک است و همچنین واژگان بر اساس قراردادِ زبانی برای دلالت بر تصورات به کار میروند و وسیله انتقال تصورات از گوینده به شنونده هستند، بنابراین واژه پردک نمیتواند بین گوینده و شنونده ارتباط منطقی برقرار کند و ذهن مخاطب با شنیدن واژه پردک به دنبال واژه پَر به پروازِ پرتی و دَک آن به انحرافِ مطرودی برده میشود و او قادر به درک و ارتباط بین دو مفهوم نمیشود.
بر این اساس، میتوان به جای پردک، واژه پیشنهادی نوین سوربین برای پروژکتور اسلاید و سوربینک به جای اسلایدِ پروژکتور و سوربینچه (ممیزی وتشخیصِ چیستی) به جای اسلاید میکروسکوپ که در تمام موارد ذکر شده، دیدن و بازتاب رنگ و نور را تداعی کننده است، نشانَد و از آنجا که واژه بیگانه اسلاید به معنی سُریدن نیز به کار برده شده و در پاورپوینت جابهجایی اسلایدها به صورت سُرخوردن، پریدن و لغزیدن انجام میشود و در صفحات مجازی جابهجایی تصاویر به حالت سُراندن با لمس سطحی انگشت صورت میگیرد، میتوان واژه سُورد وسوریک یا سُریک به معنی رَدِ سور را که نشانههای همه موارد اسلاید را پوشش می دهد، به دایره واژگان پارسی افزود.
انتهای پیام




