طراح صحنه شهرزاد: میزان استقبال از «مرغ آمین» عجیب بود
شراره داودی: پای «شهرزاد» که می نشینیم، بازی رنگ و نوری که در هر سکانس وجود دارد، ما را با خودش به دل قصه های شهرزاد و فرهاد و خاندان دیوان سالار می برد. اما برای رسیدن به این فضا طراحی زمانی و مکانی دقیقی لازم است که بر عهده گروه طراحی صحنه بوده است. حسن روح پروری طراح صحنه این مجموعه از فعالیت ها و ایده های شان در طراحی صحنه مجموعه «شهرزاد» می گوید. او که طراحی «مرغ آمین» معروف را هم انجام داده بوده، می گوید می دانسته مخاطبان آن را دوست خواهند داشت، اما از میزان فراگیری آن متعجب می شود. گفت وگوی ما با این طراح صحنه را می خوانید:
همیشـه وقتـی داسـتان تاریخـی نوشـته می شـود، هرچقـدر هـم بـه اتفاقـات آن زمان و شـرایط وفادار باشـد، بازهم چیزهایی وجـود دارد که به خـود مجموعه مربـوط می شـود، شـما در طراحــــی صحنـه مجموعــــه شـهرزاد چقـدر به زمـان و مکان وفادار بودیـد و چقدر از رویدادها و داسـتانی که اتفـاق می افتد، اسـتفاده کردید؟
وظیفـه اصلـی هـر طـراح صحنـه ای فضاسـازی و رنگ آمیـزی فیلـم اسـت، اگـر دوره تاریخی مشـخصی در اثـر مورد نظر باشـد، قطعـا نمی توان از آن گذشـت، یعنـی بایـد بـه دوره تاریخی اسـتناد کرد ولـی طـراح صحنـه سـلیقه خـودش را هـم بـه آن اضافـه کنـد. بـرای مثـال در فصـل اول فضاسـازی کـه برای خانه «بزرگ آقـا» پیش بینـی شـده بـود، در ابتـدا راه روی آبـیخاکسـتری بـود کـه بـه نوعی ایهـام را بـه مخاطب منتقـل کند، ایـن ایهام به دلیـل ورود شـهرزاد بـه صحنه اسـت کـه برایـش خانه و هـا مبهم اسـت. از طرفی اتـاق «بزرگ آقا» وقار روابـط آد م و صلابـت خاصی دارد و رنگ آمیزی بر اسـاس شـخصیت کاراکترهاسـت، مثلا اتاق شـیرین، فضـای صورتی، ملیح، لـوس و بچه ننـه ای داشـت. لازم اسـت کـه طـراح صحنه به این فضاها فکـر کند و بار روان شناسـی کـه از تصویر اسـتنباط می شـود را پیش بینی کنـد. همـه این ها وجـود دارد، امـا کار باز هـم باید مقید به دوره تاریخی باشـد. بـرای مثال آسـفالت در آن دوره بوده؟ آیـا لوله کشـی آب وجـود داشـته؟ بـرق از چه زمانـی آمده یـا پلاک ماشـین وجـود داشـته؟ این هـا نکاتی اسـت که در تاریخـی بـودن اهمیـت پیـدا می کننـد کـه جنبه هـای تحقیقاتـی دارنـد و بـر اسـاس مسـتنداتی که جمـع آوری می کنیـم، کار طراحـی را انجـام می دهیم.
دربـاره ماشـین های مجموعـه صحبـت کردید، چقدر تعدادشـان زیاد اسـت و هرکـدام رنگ و مـدل متفاوتی هـم دارنـد کـه حتـی ماشـین قبـاد هـم معـروف شـده بـود؟
بلـه، حتـی انتخـاب رنـگ ماشـین ها کـه در مجموعه کم هم نیسـتند از مشـکی و قرمـز داریـم تـا سـبز و نقـره ای، بر اسـاس شـخصیت پردازی ها رنگ آمیـزی مجزایـی دارند.
آقـای روح پـروری روزهای ابتدایـی که فصل اول منتشـر شـده بود، بعضـی از میـزان حجم رنگ هایی که در طراحی صحنه اسـتفاده شـده بـود، ابـراز نارضایتـی می کردنـد و می گفتنـد خانه هـای دهـه سـی دیـوار نارنجـی و سـبز نداشـته اسـت، ایـن حرف هـا را چقـدر قبـول داشـتید و از طرفـی نگران نبودیـد مخاطب کار را پـس بزند؟
خیـر. بـه دلیل اینکـه ما عـادت کرده ایم وقتـی صحبت از یـک دوره تاریخـی بـه میـان می آیـد، ذهنمان به سـمت عکس هایـی کـه از آن زمـان وجود دارد، مـی رود و همه ما هـم آن ها را سـیاه و سـفید تصـور می کنیـم! در صورتیکه این طـور نیسـت و یعنـی در آن زمـان رنگ وجود نداشـته اسـت؟ ما بهتریـن کاشـی کاری ها و نقاشـی ها را در دوران صفویه و در اصفهان داریم. ذهن عوامانه اسـت و براسـاس اینکـه عکـس و منابع رنگـی از برخی دوره ها وجـود ندارد، احسـاس می کننـد همه چیز سـیاه و سـفید بوده اسـت، در صورتیکـه این طـور نیسـت و اتفاقـا خیلی هم رنگـی بوده است.
بـه کاشـی کاری های اصفهان اشـاره کردید. قسـمت اول فصـل دوم بـا توجـه بـه سـفر کاراکترهـا بـه همیـن شـهر، در بسـیاری از سـکانس ها مکان هـای قدیمی اصفهـان دیده شد؟
بهانه ای بود که شـهرزاد و فرهاد را به شـهر دیگری ببریم و از جذابیت هـای بصـری اسـتفاده کنیم. قطعا کسـانی که فیلـم را دیده انـد، از فضاسـازی، معمـاری و مهندسـی این مکان هـا بهـره و حـض بصـری برده انـد. در ایـن میـان خوشـبختانه اینکـه «شـهرزاد» مخاطـب خـارج از کشـور هـم دارد، بـرای ایـن افـراد دیـدن ایـن مکان هـا نوسـتالوژیک خواهـد بود.
ایـن فضـای سـنتی و اسـتفاده از کاشی کاری ها ایرانـــــی چقــــدر در طراحی هـای داخلی شـما حضـور دارند؟
اگر در مجموعه دقت کرده باشید، از شیشه های رنگی برای فضاسازی استفاده زیادی کرده ام، اصلا این شیشه ها یکی از بارقه های خودم در فضاسازی رنگی است. حتی در آکسسواری که برای صحنه استفاده می شود، سعی می کنم صنایع دستی ایرانی باشد و می توان منبت و مشبک را در آن ها دید و حتی از مبلمان ایرانی در کار استفاده می کنم. این کار از این جهت است که به نوعی صنایع دستی ایران تماشاچی را اغنا کرده و جذابیت بصری را ایجاد کند. ما چون فضای طراحی صحنه را بر عهده داریم، باید همه نکات را مد نظر بگیریم؛ هم باید فضای فیلم را بسازیم، هم به دوره تاریخی مقید باشیم و هم جذابیت بصری برای مخاطب به وجود بیاوریم. من همیشه اعتقاد دارم که طراح صحنه فقط چیدمان تنها را انجام نمی دهد، فضاسازی و رنگ آمیزی هم می کند، یعنی مخاطب فیلم را به واسطه حضور طراح صحنه در فضا و رنگ اثر قرار می گیرد.
آیا در طراحی صحنه فصل و دوم تغییراتی وجود داشته است؟
نه، نکته این است که کار باید یکدست باشد و نباید مجموعه را به عنوان فصل اول و دوم مجزا از یکدیگر دید، باید به عنوان یک مجموعه کلی دید که کار هم باید یکدستی خودش را حفظ کند. من نمی توانم به دلیل فاصله زمانی که با فصل یک وجود دارد، کار عجیبی را در فضای اثر انجام دهم. من همان روند را پیش می گیرم که پرش ایجاد نشود، مخاطب هم کار را پس نزند و بتواند قصه را دنبال کند.
لوکیشن های اصلی و فرعی شهرزاد کجا هستند؟
لوکیشین های اصلی خانه بزرگ آقا، جمشید و هاشم هستند. لوکیشین های فرعی مانند خیابان و مغازه و میدان نیز در شهرک غزالی هستند. چون در تهران هیچ بخشی را نمی توان پیدا کرد که دست نخورده باشد و معماری شهری مان متفاوت شده است.
خانه «بزرگ آقا» خانه متروکه ای بود که برای این مجموعه به شکل امروزی اش درآمد؟
خانه ای که به عنوان عمارت «بزرگ آقا» از آن استفاده می شود، قبلا به عنوان چایخانه مورد استفاده قرار می گرفته است و بعد رها شده بود، سقف نشتی داشت، گچ دیوارها ریخته بود و به طور کلی اوضاع خوبی نداشت، ما علاوه بر بازسازی خانه که شامل گچ بری، متر 1۸٠٠ نقاشی و گچ کاری می شد، حدود فضای سبز اطراف خانه ایجاد کردیم.
در شهرک غزالی چیزهایی را اضافه کرده اید؟ بازسازی هم داشتید؟
بله، قطعا. علاوه بر اینکه برای سری اول کل شهرک را بازسازی کردیم که به هر حال بعد از مرحوم علی حاتمی ما به سراغ شهرک رفتیم. برای فصل دوم نه به شدت فصل اول، اما روتوش هایی انجام دادیم و علاوه بر این چند لوکیشن هم اضافه کردیم؛ از کوچه باغ و دیوار و در خانه، حتی محله پامنار را دوباره ساختیم.
آقای روح پروری «مرغ آمین» فصل اول را شما ساخته بودید؟
بله.
ایده آن از کجا آمده بود؟
«مرغ آمین» مرغی افسانه ای است که وجود خارجی ندارد، وقتی در فیلمنامه آمده بود که فرهاد به شهرزاد مرغ آمین هدیه می دهد، با آقای فتحی درباره آن صحبت کردم، قرار شد از خانم ثمینی هم درباره این هدیه اطلاعات بیشتری بگیرم. خانم ثمینی گفتند مرغ آمین مرغی است که همیشه در حال پرواز بوده و اگر کسی در لحظه ای که دعا می کند، مرغ آمین از روی سر او عبور کند، دعایش هم مستجاب می شود. این ایده اولیه بود که بر اساس آن سه طرح برای گردنبد زدم. از میان طرح ها یکی انتخاب شد و بعد روی آن بیشتر کار کردم که در نهایت تبدیل شد که چیزی که برای همه معروف شده بود. «مرغ آمین» از سه المان تشکیل شده؛ یکی ضریح و محرابی است که حالت آمین و تقدس آن را تداعی می کند، دومی پرنده ای است که از قفس پریده و سومی شکل اناری است که تاج آن برای قسمت بالایی که زنجیر وصل شده، قرار گرفته است.
فکر می کردید «مرغ آمین» تا این اندازه محبوب شود؟
واقعیت این است که فکر می کردم معروف شود، اما فکر نمی کردم این مقدار باشد! جالب است برای تان تعریف کنم دوستی دارم که کار فروشندگی انجام می دهد، او وقتی مرا دید و مطمئن شد که طراح مرغ آمین من بوده ام، از من بابت طرح آن تشکر کرد و گفت که از فروش آن توانسته برای پسرش زمین بخرد و حالا هم می خواهد ازدواج کند! او می گفت مرغ آمین برایش خیر و برکت داشت و من هم از شنیدن این موضوع خیلی خوشحال شدم. حتی شنیدم در خارج از کشور هم «مرغ آمین» به عنوان هدیه استفاده می شده است.
انتهای پیام