خرید تور تابستان

دیدار رهبر با رئیسی و ماجرای خس و خاشاک

محمدرضا زائری درباره دیدار فرهاد رهبر با ابراهیم رئیسی و همینطور حواشی پیش آمده درباره نوع مواجهه اصولگرایان با تتلو در یادداشت تلگرامی نوشت: ظاهرا گسترش رسانه ها و توسعه ارتباطات انساني نه تنها موجب نزديك شدن ديدگاهها و افزايش مفاهمه نشده بلكه برعكس به سوء تفاهم ها و بدبيني ها افزوده است!
در تاريخ زندگي بشر هيچگاه اين قدر فرصت و زمينه ارتباط و تفاهم به وجود نيامده، اما به همين نسبت هم هيچگاه اين قدر سوء تفاهم و بدفهمي و اختلال در انتقال مقصود و منظور ميان انسان ها وجود نداشته است!

ديروز وقتي عكس ديدار آقاي رهبر و آقاي رييسي را ديدم ناخودآگاه ياد ماجراي خس و خاشاك افتادم و احساس كردم اين نوع برخورد در واقع انگولك كردن بخشي از مخاطبان و سربه سر بخشي از مردم گذاشتن و تحريك حساسيت هاست!
بالاخره آقاي رييسي كسي است كه در انتخابات رياست جمهوري رأي نياورده و جريان رقيب او موفق شده است(در كمترين حد محاسبه نيمي از مردم كشور موافق او نيستند) حالا وقتي براي جشن فارس از امير تتلو دعوت مي شود و رييس جديد دانشگاه آزاد به ديدن كانديداي شكست خورده مي رود و … اين تحريك حساسيت ها و عواطف نيمي از مردم كشور نيست ؟
تا حالا فكر مي كردم دوستان اصولگراي ما ضوابط و اصول كار را بلد نيستند و مثلا به خاطر فضاي ملتهب ايام انتخابات ناشيگري كرده اند! اما هر چه مي گذرد احساس مي كنم قصه ديگر بلد نبودن و ندانستن و … نيست. من نه از دانشگاه آزاد دل خوشي دارم ( سالها پيش از اين در باره مفاسد دانشگاه آزاد و آثار تخريبي اش گفته و نوشته ام) و نه خانواده مرحوم هاشمي را مالك آن مي دانم ( مواضع من در نقد مرحوم هاشمي نيز آشكار است) اما مراعات حكم عقل و قاعده تجربه چيزي نيست كه انسان بخواهد محاسبات سياسي را در آن دخالت دهد.

مي توان سليقه و نگاه و فهم و موضع كاملا متفاوت و مخالف داشت اما ادب و احترام و اخلاق و انسانيت را پاس داشت.
سعي كردم اين نكته و دغدغه خود را با احترام و ادب بنويسم و بدون تعريض و كنايه مطرح كنم و پستي در اينستاگرام گذاشتم اما بعد كه كامنتها را مي خواندم احساس كردم اصلا برداشت ها و تصورها چيز ديگري است و بعضا حتى تحليل هاي عجيبو غريبي كه حتى تصورش را هم نمي توانستم بكنم!

برخي دوستان مي پرسند چرا بيشتر انتقادات تو متوجه جريان اصولگرايي است؟ بر فرض هم كه چنين باشد مي توانم بگويم كه اولا خودم اصولگرا هستم و طبيعي است كه هم بيشتر حرص بخورم و هم بيشتر انتقاد كنم.
ثانيا جريان اصولگرايي بيش از ديگران بر شعارهاي ديني و اصول و آرمانها و ارزشها تأكيد داشته و دارد و لاجرم كسي چون من بايد پيش از ديگران به نقد و اصلاح و بازخواني مواضع فرهنگي و اجتماعي و سياسي شان بپردازد.
البته وقتي كسي بخواهد بدون وابستگي سياسي و تنها با انصاف قضاوت و تحليل كند برخي برنمي تابند و نمي توانند بپذيرند كه فردي مستقل باشد و آنچه فكر مي كند و مي فهمد يا به نظرش مي رسد حتى اگر اشتباه باشد بنويسد!
من هم البته مدعي نيستم كه همه چيز را درست مي فهمم اما معتقدم بايد با صراحت و صداقت و شفافيت و صميميمت حرف زد و نوشت و گفت و براي تغيير و اصلاح قدم برداشت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. دنیای درهم وبرهمیست جناب اقا …..دقیقا دقیقا انان که میخواهند بیایند با برنامه می ایند ولی وای ودریغ ودرد که اینان هنوز نفهمیده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا