تجربهی حضور زنان در احزاب شکست خورده است!
یک پژوهشگر حوزهی سیاسی و زنان، با شکستخورده خواندن تجربهی حضور زنان در احزاب، گفت: متاسفانه در بسیاری مواقع زنانی که در احزاب حضور داشتند، دربارهی مطالبات خاص جامعه زنان، دغدغهای نداشتند، اما با این وجود افرادی مانند مریم بهروزی، نماینده زنان اصولگرا، برای به وزارت رسیدن مرضیه وحیددستجردی، تلاش جدی کردند و این امرتحقق یافت.
به گزارش انصاف نیوز، فاطمه صادقی در نشست علمی «حضور نمایندگان جامعه مدنی در شوراها و آثار آن بر زندگی روزمره زنان» که در محل انجمن جامعه شناسی ایران برگزار شد، گفت: باید در نظر داشت تا زمانی که احزاب در ایران از پایین به بالا شکل نگرفتهاند، در مورد تحقق حقوق و مطالبات زنان، شاهد تجارب شکست خورده خواهیم بود.
در شهرهای بزرگ، زنان مستقل نتوانستند به شوراها راه یابند
وی با لنینی خطاب کردن حرکت اخیر اصلاح طلبان در انتخابات شوراها، بیان کرد: در شهرهای بزرگ، زنان مستقل نتوانستند به شوراها راه یابند، اما در مجموع دستاورد بزرگی بود. در نظریهی گرامشی، دو مفهوم “جنگ مانور” و “جنگ موقعیت” مطرح میشود. جنگ موقعیت، مفهومی است که گرامشی آن را در جامعه اروپایی و در راستای غلبه بر دولت بررسی کرده است.
صادقی افزود: اما مفهوم جنگ مانور را میتوان در مقیاس وسیعتر، حتی در همین انتخابات اخیر شوراهای شهر و روستا در ایران و در نحوهی بستن لیستهای انتخاباتی مشاهده کرد. دراین انتخابات، مفهوم مدنظر گرامشی در فضای سیاسی ایران مشهود بود. تغییرات عجیبی هم ایجاد نمیشوند، برای تغییر قدرت باید منابع و رانت در بین گروههای وفادار تقسیم شوند.
چرا زنان کمترین سهم ریاست را دارند؟
سارا پارساخو، عضو حلقهی مطالعات مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعهشناسی ایران، گفت: با وجود گسترش روزافزون شهرها و ایجاد جایگاههای جدید مدیریتی، باز هم زنان کمترین سهم ریاست را در مقامات کشوری دارند و تنها حدود 10 درصد از پستهای ریاست یا معاونت، به آنها واگذار شده است.
این استاد دانشگاه با اشاره به این که جایگاه زنان در دنیای معاصر در عرصهی مدیریت شهری، از نشانههای بلوغ علمی و توسعهیافتگی است، گفت: مشارکت مدیریتی این قشر یکی از شاخصهای توانمندی مدنی است.
شاهد افزایش ریاست مردانه و یا مردسالارانه هستیم
وی با انتقاد از این که شاهد افزایش ریاست مردانه و یا مردسالارانه هستیم، تصریح کرد: متأسفانه نه با گسترش شهرها و نه با گسترش تکنولوژی، نرخ مشارکت زنان آنطور که باید و شاید بالا نرفته است و غیر از ارایه آمار و رقام، شاهد نتایج ملموس و قابل توجهی در این زمینه نیستیم.
پارساخو با ابراز ناراحتی از این که زنان نه تنها در رقابت با مردان بلکه در رقابت با سیاستهای مردسالارانه حاکم بر تشکلهای سیاسی و مراتب عالی مدیریتی همچنان به حاشیه رانده میشوند، اظهار کرد: این پرسش که این موضوع به دنبال دیدگاههای فرهنگی سنتی است و یا بیعدالتی جنسیتی قابل تأمل است.
وی با بیان این که در این دوره از انتخابات شوراها، تعدادی از زنان کاندیدای مستقل کنار کشیدند و حواشی نیز در این خصوص ایجاد شده بود، گفت: از برخی خواسته شده بود به هر دلیل از رقابت کنار روند. با این وجود تعدادی از زنان غیرمتصل به قدرت و در عین حال متصل به بدنه جامعه، از جمله فعالان اجتماعی و دانشگاهی که ارتباطی با تشکلها و جناحهای سیاسی نداشتند، در انتخابات حضور یافتند و این حضور گرچه به نتایج مدنظر فعالان جامعه مدنی منجر نشد، اما در خور توجه بود.
شوراها از انحصار مردان خارج شده است
پارساخو با تأکید بر این که افزایش سطح تحصیلات زنان درجامعه، موقعیتهای مدیریتی خاصی را برای آنان بوجود آورده است، ادامه داد: همچنین زنان در مراتب مختلف از جمله درکمسیونهای شورای شهر حضور پر رنگی دارند و به واسطه ورود زنان به عرصه شوراها، این صحنه از انحصار مردان خارج شده است.
این استاد دانشگاه، تلاش مستمر زنان را در نتیجهی خواست آنان برای تأثیرگذاری در سطوح عالی مدیرتی و سیاسی کشور دانست و گفت: و در حقیقت این تلاشها گامی برای طی کردن مراتب مبارزه با تبعیضهای جنسیتی و مدیریتی است. جسارت و تلاشهایی با هدف شناخت موانع حضور زنان فعال مدنی و نمایندگان آنها لازم است تا بتوانیم در انتخاباتهای آینده شاهد حضور زنانی از بدنه جامعه مدنی با درک صحیح مشکلات روزمره زنان ایرانی باشیم.
اصلاحطلبان فعالان مدنی را حمایت نمیکنند
در بخش دیگری از این نشست، امیر یعقوبعلی، فعال اجتماعی با بیان این که هنوز شاهد حضور تأثیرگذار فعالان مدنی نیستیم، اظهار کرد: باید این سؤال را مطرح کرد که چرا احزاب حاضر به پذیرش هیچیک از این فعالان جامعهمدنی نشدند؟ باید نوک اصلی پیکان چنین نقدی را به سمت خود فعالان مدنی چرخاند.
وی با انتقاد از نگاهی که جامعه مدنی را «خدمتکار» دولت میداند و نه بخشی پویا از جامعه که باید امکان مشارکت فعال داشته باشند، گفت: جامعه مدنی همواره بیشترین خدمتگزاری را به دولتها کرده و وظایفی که بر گردن آنها بوده را به جای دولت بر دوش کشیده است و از جمله این وظایف میتوان به آموزش کودکان کار، ایجاد سرپناه و خانههای امن برای زنان و زنان زیر خشونت، رسیدگی بهداشتی، درمانی و مشاورهای به معتادان، بیخانمانها و اقشار آسیبپذیر، ساخت خانههای امن، کتابخانه و مراکز بهداشتی و درمانی و لیست بلندبالایی از وظایف سازمانها و وزارتخانههایی که برای انجام همه این امور بودجه میگیرند و از انجامشان ناتوانند، اشاره کرد.
این فعال اجتماعی با بیان این که جامعهی مدنی که دولتها و احزاب طلب میکنند، ساکت، گوش به فرمان و آماده برای خدمترسانی به سیاسیها و دولتیها است، اظهار کرد: تغییرات قوانین سازمانهای مردمنهاد، دشوارتر کردن پروسهی ثبت، نظارت دولتی بر انتخابات و حتی گاهی دخالت در چینش اعضای هیأت مدیره و اصل اساسی ممنوعیت هرگونه فعالیت سیاسی در این سازمانها به خوبی نشان میدهد که اگر در دهه هفتاد ظهور این سازمانها گشایشی برای فعالان جامعه مدنی بود، اما امروز بندی بر پای آنها است.
انتهای پیام
اصلاً مگر در ایران حزبی هم داریم؟ آن چه داریم گعده هایی است که در هر انتخابات سر از زیر برف بیرون می آورند و پس از انتخابات دوباره به زیر برف فرو می روند. روی کاغذ شاید بیش از 100 حزب داشته باشیم؛ اما در عمل جز چند باند، گنگ، گعده نداریم که هر یک از آن ها هم در واقع ستاد انتخاباتی یکی از آقایان است. ویتگنشتاین می گوید آن جا که نمی توان سخن گفت باید خاموش ماند. باید خاموش ماند.