مروری بر روزنامه های 4 آذر 96
بی بی سی: روزنامه های صبح تهران، شنبه ۴ آذر در پی اظهارات تند ولیعهد سعودی علیه جمهوری اسلامی، در مقالات تازه ای علیه وی به همدستی او با اسراییل اشاره کرده و بی ثباتی آن کشور را نزدیک دیده اند.
ادامه مقالات و گزارش ها درباره زلزله غرب کشور همچنان بخش عمده ای از روزنامه های اول هفته را به خود اختصاص داده است. گرچه روز جهانی مبارزه علیه زنان و کودکان انعکاس کمرنگی در این روزنامه ها دارد.
تیتر و عکس مجید عسگرپور. اعتماد
خشونت علیه زنان
آرزو فرشید در گزارش اصلی اعتماد نوشته: درك ضرورت تدوين قانون براي ممانعت خشونت عليه زنان و تامين امنيت آنها به عنوان نيمي از جامعه، اگرچه گامي رو به جلو است اما اصلا كافي نيست. چشم ها به راه لايحه تامين امنيت زنان خشك شد و وعده ميدهند كه اين لايحه دو ماه ديگر به مجلس خواهد رسيد.
به نوشته این گزارشگر: تلاشهاي صورت گرفته نويد ميدهد كه روزي بر اساس قوانين كشور شاهد مقابله با آسيبهاي جسمي، جنسي، رواني، اقتصادي و اجتماعي كه در عرصههاي خانواده و اجتماع به زنان ميرسد، باشيم. اگرچه اين موضوع از نگاه منتقدان خيلي كند پيش ميرود و تا عمل فاصله دارد اما نميتوان انكار كرد كه كليد خوردن اين تلاشها به خوديخودي اميدواركننده است.
دايره خشونت
زهرا صدراعظم نوري در مقاله ای در همین باره در اعتماد نوشته: از واقعيتهاي تلخ موجود جامعه انساني ما اين است كه هر چقدر قدرت بيشتر ميشود و هر چقدر جايگاه اجتماعي و فردي مردان پايينتر ميآيد، دايره خشونت عليه زنان و كودكان بيشتر ميشود؛ خشونتي كه تنها مختص جوامع ديني و مذهبي نيست بلكه به روابط انساني و ذات جوامع برميگردد.
این نماینده شورای شهر تهران با تاکید بر این که: گروهي، ضعف قوانين را عاملي براي خشونت علیه زنان ميدانند نوشته اما مشكل بيشتر از اينكه ضعف در قوانين موجود باشد، فرهنگي است. برهمين مبنا براين باورم كه با آموزش، ميتوان تا حد زيادي بر روند كنوني خشونتي كه عليه زنان وجود دارد فايق آمد. آموزشي كه بايد از نهاد خانواده آغاز شود.
در پایان مقاله اعتماد آمده: به زبان ساده، برخورد و روابط همسران در خانوادهها بايد به گونهاي باشد كه كودكان نيز از آنها ياد بگيرند و در آينده شاهد جامعهاي باشيم كه «احترام» به يكديگر، بدون در نظر گرفتن جنسيت، در راس امورآن باشد. در اين راه، آموزش و پرورش نقش موثري دارد چراكه بخش گستردهاي از تعليم و تربيت فرزندان اين مرز و بوم برعهده آنهاست و البته نبايد از نقش رسانهها نيز غافل ماند.
حالا زمان صلح زنان نیست
علی دانشیان در جامعه فردا نگاهی دیگر به موضوع خشونت علیه زنان دارد وی نوشته: فعالان حقوق زنانی که می کوشند کمپین های منع خشونت علیه زنان را با شعار«خشونت علی زنان را متوقف کنید» در آینده ای نه چندان دور درخواهند یافت که این شعار «هنگام پیش رفتن، پشت به سویی دارد که باید به آن آتش کند.» یا برخلاف آن جهتی آتش خواهد گشود که آنفعال های حقوق زنان، باحسن نیتشان، میخواهند آنرا به پیشرفتن در آن مسیر وادارند.
نویسنده معتقد است: «خشونت علیه زنان را متوقف کنید»گزارهاي است که از دل گفتار ارباب – بنده برآمده است. این جمله جز از زبان بنده اي شنیده نمی شود که هماره و همچنان ارباب را یگانه ذهنیت ممکن مي داند: این ارباب (بخوانید: مرد) است که باید دست به کاري بزند یا از آن دست بکشد و گویي بنده (بخوانید: زن) نمي خواهد خود راازاین گفتار بگسلد و تنها،به مدارای ارباب راضی است.
در ادامه مقاله جامعه فردا آمده: رسانه های جریان اصلی در تمام این سالها، با ژست حمایت از حقوق زنان به خوردمان داده اند؛ کاری جز سوگواری برای زنان و ترحم بر آنان، از اینان ساخته نیست. تأکید رسانه های جریان اصلی برکلمه های«زن»و «کودک» در میان قربانیان، تنها براي برانگیختن ترحم مخاطبانشان و به نیت نشان دادن عمق فاجعه است و این، تنها کارکرد دیگری است از سیستم طرد. پیشفرض چنین نگاهی نفي هویت مستقل زنان و همپایه کردنشان با کودک است.
مگه وجود داره؟
شهرام شهيدي در صفحه طنز شهروند نوشته می خواستم وارد بحث خشونت علیه زنان بشوم چراکه امروز چهارم آذر است و روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان. البته اگر از مقامات بپرسید چرا در ایران برنامهای برای این روز ندارند حتما خواهند گفت: وقتی چیزی وجود ندارد چطور باید با آن مبارزه کرد؟ مثلا وقتی شما ساس و کک ندارید نمیتوانید با وجود ساس و کک مبارزه کنید، اما من به شما توصیه میکنم هرجا میروید اول فرش را بالا بزنید و ببینید چی زیرش جارو شده!
به نوشته این طنزنویس: یکی دیگر از سرشاخههای بزرگ مبارزه با خشونت علیه زنان این است که ما همیشه هنگام حضور بانوی ایرانی در جامعه به زور یک فقره مرد بالغ را – حالا عاقل هم نبود، نبود – همراه بانوی ایرانی رهسپار میکنیم. مثلا در آموزش رانندگی حتما باید یک پسربچه هم که شده همراه خانم ایرانی در خودرو باشد. بانوی ایرانی رفته سفر و هتل میخواهد بگیرد؟ اشکالی ندارد حتما یکی از نوامیسشان باید همراهشان باشد. خانه میخواهند اجاره کنند؟ تکی؟. وا اسفا. این همه گرگ در شهر باشد و ما بگذاریم زن ایرانی برای خودش در جامعه بچرخد؟
و سرانجام شهروند نوشته: یکی از نمادهای مبارزه با خشونت علیه زنان هم همین همسایه ما صمدخان است که تا سیکل درس خوانده و الان لودر اجاره میدهد. ایشان میگوید عیالشان نباید از گل نازکتر بشنوند. بنابراین با اینکه همسر محترمشان دکترای فیزیک کوانتوم دارد به ایشان اجازه نداده برود سر کار و طی آخرین کلیپ منتشر شده در اینستاگرام صمدآقا همه هزینههای خانم دکتر را پذیرفته.
روحانی از حق خود میگذرد؟
احمد غلامی در سرمقاله شرق نوشته:انگار مخالفان دولت روحانی دست از سرش برداشتهاند، حملات آنان کاهش یافته و آرامشی موقت و نسبی دولت روحانی را فرا گرفته است. انتقادات و فشارهای مخالفان از طرق مختلف نتیجه داد و موجب شد روحانی از حق خود که همانا قدرت مردم است بگذرد و به دولت خود پناه ببرد. با این ایده که حق هرکسی بهاندازه قدرت او است. روحانی با ٢٤ میلیون رأی حق داشت بانی تحولات اساسی در کشور شود، اما اینگونه نشد و دولت روحانی نیز همچون دولتهای پیشین این حق را وانهاد و به قدرت دولت روی آورد.
سردبیر شرق با احتمال این که روحانی از تجربه دولت اصلاحات هراسان است چرا که آن دولت اگر از دموکراتیکترین دولتهای بعد از انقلاب بوده است، از پرتنشترین آنان نیز بود. دولت اصلاحات به این دوگانه با مردم رویکارآمدن و بیمردم کشور را ادارهکردن، تن نداد. اما احمدینژاد تا پایان دولتش پای مردم را به معرکههایی میکشید که فقط خودش از آن منتفع میشد. او امضای مردم را جعل میکرد و پای کارهایش میزد.
سرمقاله شرق در نهایت به این جا رسیده که:آیا مردم اعتمادشان را به دولت روحانی از دست دادهاند و به انتظارش نمیمانند، یا اینکه دولت روحانی دنبال دردسر نیست و بر این باور است که مردم هرجا باشند دردسر زودتر به آنجا میرود؟ شاید دولت روحانی در تلاش است به قدرت مطمئنتری پناه ببرد. هرچه هست دولت روحانی بیش از گذشته از مردم کناره گرفته. شاید روحانی در این انزوا بهدنبال سیاستی کلانتر باشد.
کارتون ساسان خادم. قانون
دومینوی حمله و اتهام
محمود احمدى نژاد در ادامه سلسله گفتوگوى خود با سـایت فیلتر شده دولت بهار ارگان رسانه اى نزدیک به خود، با انتقاد شدید از قوه قضاییه، طى ادعایى این قوه را ناقض قانون اساسى دانست و گفت، اگر قرار بود «دیکتاتورى قوه قضاییه» داشته باشیم انقلاب نمى کردیم.
به گزارش این روزنامه احمدى نـژاد در ایـن گفت وگو بـا انتقاد از عدم استقلال دستگاه قضا همچنین مدعى شد: »یکى از تخلفات بزرگ قوه قضاییه این اسـت کـه زندانها را در اختیـار نهادهاى امنیتى قرار داده اسـت.
بخش عمده اى از گفت وگوى ۳۹ دقیقه اى رئیس دولت پیشین مربوط بـه پرونـده حمید بقایى معاون دولـت او و از نزدیکانش بود. بر همین اسـاس او به شـدت از آیت االله آملى لاریجانى رئیس دستگاه قضاا نتقاد کرد و گفت اگر حرفهاى حمید بقایى در مورد رئیـس این قوه جرم اسـت مـن اول از همه این حرفهارامى گویـم.رئیس دولت اصولگراى مهرورزان با انتقاد از اینکه چرا کسى نمى تواند از قـوه قضاییه انتقاد کند، گفت همین امر باعث شده که این قوه به وضعیت کنونى برسد.
به نوشته بهار: احمدى نژاد در ادامه مدعى شـد که، قوه قضاییه مى خواهـد همه امور و از جملـه اختیارات قوه مجریـه را هـم در دسـت بگیرد که بـه گفته او »طاغـوت« و »دیکتاتور« هم همیـن رویه را دارند. او هفته پیش و در روز اول بست نشینى نزدیکانش نیز با حضـور در جمع معترضان، از روساى قوه مقننه و قضاییه به شدت انتقاد کرده و مدعى شده بود: »مردم ایران آدمهاى صد برابر گنده تر از شما را پایین کشیده اند.
تا کجا مشمول تقیه خواهد شد؟
امید پورعزیز هم در سرمقاله بهار احمدى نژاد را رئیس جمهور پرحاشـیه سابق و یکى از جنجالى ترین چهره هاى سیاسـى معاصر این کشـورخوانده و نوشته: اما سوال اساسى این است که در چارچوب نظامى که او دو دوره رئیس جمهور آن شد آیا این حد از حاشیه سازى و ماجراجویى لزومى داشته است؟هیجانى که همواره محمود احمدىنژاد بر فضاى سیاسـى ایران تحمیل کرده، حداقل به صورت سـنتى با رویه مکتب فقهى شـیعه در تعارض است.
به نوشته این مقاله: هرچند بعد از انقلاب اسلامى آن بخش از فقاهت که دسـتى در میدان عمل سیاسـى داشـت به مراتب فعالتر و عملگراتر شـده اسـت، ولى حتى هیجانات و ماجراجویى هـاى احمدىنژاد و اعـوان و انصـارش از این حد نیز فراتر مـى رود و عملا در تعارض ملموس با اصل بنیادى تفکر فقاهت محور شـیعه یعنى اصل تقیه مى باشـد. باید در نظر داشته باشیم که اکثر مفاهیم و استراتژى هاى حکومت فقه محور شیعه در توازن نسـبى بین تبعیت از ایدئولوژى، شـهادت طلبى و همینطور تقیه معطوف شده است. چنانچه اگر در مراحل و مقاطع مختلف پیاده کردن انقلاب اسلامى این تقیه لحاظ نمى شد، چه بسا این انقلاب به سرانجام نمى رسید.
سرمقاله بهار به این جا رسیده: بهره گیرى از تقیه و یا به قولى مصلحت سنجى مقطعى و یا مماشات، همواره در مصادیق گوناگون عمر مفید خود را داشـته و تا ابد لحاظ نمى گردیده اسـت. حـال اگـر بپذیریم موضع حاکمیـت در قبال اعمال و مواضـع بحث برانگیز احمدى نژاد متأثر از اصل تقیه باشـد، باید دید که کاسـه صبر این بازدارندگى تقیه تا کى لبریز خواهد شد.
تیتر و کارتون بنیامین آل علی. بهار
پسازلزله
نزدیک دو هفته بعد از زلزله کرمانشاه، هنوز فرستادگان روزنامه ها گزارشی از منطقه دارند چنان که همدلی گزارش آساره کیانی خبرنگار خود را از کرمانشاه چاپ کرده که در بخشی از آن نوشته: برقها قطع شد؛ بعد در آسمان نورهای سفید و قرمز گشت، جوانان بی کار از گردهمآیی شبانه برخاستند؛ همزمان صدای وحشتناکی همهجا را فراگرفت؛ نمیدانستند منبع صدا کجاست؛ پیش میآمد و بلندتر و گوشخراشتر میشد؛ یکی از جوان ها میگفت به هر سو که نگاه میکردم، ساختمانها پایین میآمدند؛ مدرسه را دیدم که پایین آمد و نوبت خانهها رسید. او فکر میکرد خواب دیده؛ وقتی فهمید زلزله آمده از روی زمین شکافبرداشته محله ویرانشده فولادی، دویده بود سمت خانهشان ببیند از اهالی خانه کسی زنده مانده!
به گزارش این خبرنگار: اگر در شهر سرپلذهاب، مسکنهای مهر را درنظر نگیریم، بیشترین آمار کشته را محله فولادی دارد؛ مثل این است از کوچه خودتان عبور کنید و جای ساختمان، همهجا آوار ببینید؛ از ساختمانهای عظیم چند طبقه که خوابیدهاند روی خانههای کناری؛ طوریکه پشتبام خانه به سطح زمین رسیده و اهالی هر دو خانه که حدود ۲۵ نفری میشوند، مُردهاند تا خانهای سه طبقه که در آن جشن تولد گرفته بودند و طوری در زمین فرور رفته و گود شده که باید لبه زمین ترکبرداشته بروید و پایین را نگاه کنید تا شاید چیزی به نام «خانه» در ذهنتان متصور شود.
گزارش همدلی از قول مدیرکل ستاد مدیریت بحران کرمانشاه، نوشته «زمینلرزه از ازگله شروع شد؛ به حالت صعودی آمد و از زمینهایی که کشاورزیاند و شُلتر و صخرهای نیستند، زده بیرون»؛ او توضیح میدهد که «الآن بعضی خانهها با ستونهای خیلی عظیم و گردنکلفت و قوی افتادهاند و چهارطبقه آمده پایین و کنارش هم خانه داریم که مالک، خودش ساخته و ضعیف هم است و اتفاقا خسارت آنچنان ندیده.»
آسوده در برابر زلزله
رضا بوستانی در سرمقاله دنیای اقتصاد نوشته تنها چند ثانیه طول کشید تا در آن سحرگاه، شهری آباد به تلی از آجر و خاک تبدیل شود. البته این پایان مصیبت نبود؛ بعد از داغ جدایی از عزیزان، بیکاری و فقر گرفتاریهای دیگری بودند که مانع بازگشت خانوادههای حادثهدیده به زندگی عادی شدند. بعد از ۱۴ سال، اما جراحات آن قهر طبیعت التیام نیافته و هستند خانوادههایی که کمرشان زیر بار آن فاجعه همچنان خمیده است.
به نوشته این کارشناس: بیمه حوادث طبیعی ابزاری مالی است که هزینه اتفاقات ناگوار را برای خانوارها کاهش میدهد و با پرداخت خسارت به حادثهدیدگان بازگشت آنها را به زندگی عادی هموار میسازد. دولت میتواند با اجباری کردن این نوع بیمه برای همه ساختمانهای شهری و روستایی زمینه کاهش هزینه بیمه و همچنین ایجاد انگیزه برای تغییر رفتار سازندگان ساختمانهای جدید و ارتقای امنیت در بناهای قدیمی را فراهم کند. همانطور که خطرات رانندگی، اجباری بودن بیمه شخص ثالث را توجیه میکند.
نمیتوان با قطعیت مکان زلزله بعدی را پیشبینی کرد؛ ولی بدون تردید زلزله بعدی در یکی از شهرهای ایران خواهد بود که تالم ۸۰ میلیون ایرانی را بهدنبال خواهد داشت؛ با ارتقای استانداردهای ساختمانسازی و ایجاد نهادهای کارآمدتر برای نظارت بر اجرای این استانداردها زمینه کاهش خسارتها را فراهم کرد. بیمه حوادث طبیعی از نهادهایی است که با افزایش کارآیی نظارت بر ساخت و ایجاد انگیزه در تقویت بناهای قدیمی به کاهش صدمات ناشی از بلایای طبیعی کمک میکند. با تدوین و اجرای قانون بیمه اجباری، مجلس و دولت میتوانند نقش خود را در این زمینه ایفا کنند.
کارتون نازنین جمشیدی. شهروند
انتهای پیام