پاسخ مسوول دفتر آیتالله منتظری به آیتالله امینی
حجت الاسلام «مجتبی لطفی»، شاگرد و مسوول دفتر مرحوم آیت الله «منتظری» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «سخنی با آیت الله ابراهیم امینی»، نوشت:
حضرت آیتالله! در شمارهی 429- 430 ماهنامهی «پاسدار اسلام» مطالبی فرمودید که تأملاتی را در پی دارد از جمله:
فرمودهاید: “امام در سال 64 با انتخاب آیتالله منتظری به عنوان قائم مقام در یک عمل انجام شده قرار گرفتند” شما که نایب رییس بودید خوب میدانید که فرایند این انتخاب بیش از چهارماه طول کشید و یک شبه انجام نشد پس به چه مبنایی معتقد هستید ایشان “در عمل انجام شده” قرار گرفتند؟! اگر مخالف بودند در این فرصت بسیار نمیتوانستند مخالفت خویش را بیان کنند؟! همچنین در خلال بحث برای انتخاب آقای منتظری از آقای «محمدی گیلانی» نقل میکنید که وی در جماران بوده و “شنیده” که امام با این انتخاب مخالف است. روایت محمدی گیلانی دربارهی مخالفت امام دچار سهگانگی در نقل شده، نقل شما، ری شهری و هاشمی! کدامیک درست است؟ اگر روایت ری شهری ملاک باشد امام بیش از چهار ماه وقت جلوگیری داشته است؛ اگر روایت هاشمی درست باشد که فلسفه مخالفت حسادتهای برخی از حوزویان در پی میآید نه عدم صلاحیت آقای منتظری. اما کلام شما هم که اصلاً بر اساس “شنیده” محمدی گیلانی در جماران است و نه دیدار چشم در چشم با امام! و اصولاً موافقت یا مخالفت امام بر چه اساسی ملاک است؟
فرمودید:” غیر از افراد انقلابی، ضدانقلابها و منافقین و کج اندیشان به ایشان دسترسی داشتند” اگر به حضرتعالی بگویند نام و نشان چند تن ازاین ضد انقلابها و منافقین (مجاهدین خلق) را بشمارید؛ میتوانید کسانی را قطار کنید یا به مشهورات اکتفا فرمودید؟! از کج اندیشان چطور؟
گفتهاید:” آیت الله منتظری در امور تجربه نداشت، مطالبی که مبنای درستی نداشت بیان میکرد، و ایشان برخوردهای غیرهوشمندانه داشت” در حالی که در جلسهی انتخاب ایشان، از بینش سیاسی، شجاعت، استقلال فکری و مدیریت ایشان سخن به میان آوردید. کدامیک از داوریها درست است داوری در فرایند انتخاب ایشان به قائم مقامی در سال 64، یا حالا که دستش از دنیا کوتاه شده؟! نسل امروز و فردا چه قضاوتی میکنند؟! و اینکه ایشان مطالبی بدون مبنای درست مطرح میکرد، با کدام مصداق و مستند؟ مثلاً از زندانها یا وضع نابسامان جنگ و… کدامیک نادرست از کار در آمد؟
فرمودید:” امام گفتهاند که باید اعضای دفتر ایشان عوض شوند، افراد آبرومند و خوش سابقه آنجا باشند، تا فضلا و اساتید برجسته آنجا رفت و آمد کنند و من به برخی از محافظان ایشان بد گمان هستم و این کار را به مسوولین حفاظت بسپارند” حضرت آیتالله! شما که اعضای دفتر ایشان را به خوبی میشناختید کدامیک بی آبرو بودند؟! سید مهدی هاشمی که در ذهن دارید که لحظهای هم عضو دفتر نبود! وانگهی شما از رفت و آمد اعضای برجستهی جامعه مدرسین به بیت ایشان بی اطلاع بودید؟ اعضای استفتاء، نمایندگان ایشان در دانشگاهها، امامان جمعهی منصوب از سوی ایشان کدامیک بی آبروبودند؟ …
دربارهی مسوول حفاظت ایشان یادتان رفته وقتی به آیتالله پیغام امام را دادید او را صدا زد و با شما روبرو کرد و توضیح داد که او کیست، پدرش کیست و چرا جوسازیها علیه وی نادرست است؟ آیت الله منتظری بواسطهی روحیهی مستقلی که داشت زیر بار فشارهای سپاه نرفت تا آقای «مصطفی پور محمدی» (وزیر اطلاعات اسبق احمدی نژاد) مسوول حفاظت وی شود تا مهرهای برای گزارشدهی به سپاه در بیتش گماشته نشود! آیا حقش این است که علیه این حرکت به امام گزارش نادرست بدهند؟!
فرمودید: “با دستگیری سید مهدی هاشمی و حوادث پس از آن امام به نتیجه رسید که آقای منتظری صلاحیت رهبری ندارد.”
اگر چنین بود ظرف زمانی اعدام سید «مهدی» تا عزل آقای منتظری را چگونه توجیه میفرمایید؟ اگر سید مهدی و اعضای دفتر ایشان حساسیت برانگیز بود چرا در پاییز 67 وقتی سید «هادی هاشمی» به دیدار امام رفت از آقای منتظری تعریف کرد و از سید هادی خواست در دفتر ایشان بماند و نگذارد حیثیت ایشان لطمه بخورد؟! و… فکر نمیکنید بحث اعدامهای تابستان 67 از دلایل این تنش بوده باشد؟
همیشه فکر میکردم عالمان ما همانگونه که در اخبار فقهی مو را از ماست میکشند چرا در قضایای تاریخی کمتر چنین میکنند و این شبهه هنوز برایم مانده که افراد بی غل و غشی چون شما چرا به مشهورات بسنده میکنند؟!
منابع: خاطرات ری شهری/ روزنوشتهای هاشمی/مذاکرات خبرگان در تیرماه 64/بولتن کمیته
انتهای پیام
سلام؛اینکه با هر موضع و موضوعی علاقه ی وافر دارید از آقای احمدی نژاد نام ببرید باعث تاسف و تشکیک در نیّات شماست.ضمن اینکه جناب پورمحمدی چنین پستی که فرموده اید در دولتهای نهم و دهم نداشته اند.اینجور هم میتونستید بنویسید تا کسی در صداقت و نیت درست شما شک نکنه:مصطفی پورمحمدی(وزیر دادگستری سابق روحانی)
درست سید مهدی جز دفتر نبوده اما متاسفانه شیخ ساده لوح ما از سید مهدی خط می گرفته.گفتی به جز سید مهدی کسی مشکل نداشته اینگار نقش سید هادی را فراموش کردید که در بیشتر اوقات سید مهدی از سیدهادی تبعیت میکرد.ادم ربایی.قتل.نگهداری سلاح و مهمات غیر مجاز .عزیزم درست حافظه تاریخی مردم کنه و خیلی ها وقتی به گذشته رجوع میکنند .می بینن شیخ ما ساده لوح بود. و مغرور
ایرادی به اقای امینی وارد نیست ، عنصر زمان و مکان را فراموش نکنید !
ما به که اعتمادکنیم؟حضرات از ما گذشت ولی فکری به حال اینده کنید.من جرب المجرب حلت به الندامه… والله علی العظیم نمی ارزد ….
ما که به امام و سید احمد آقا بیشتر اعتماد داریم.