«چرا سراغ شاه مهرهی حوادث اخیر نمیروید»
جمهوری اسلامی نوشت:وقتی یک مقام عالی رتبه نظامی از پایان یک فتنه گسترده و خطرناک سخن میگوید، قاعدتاً افکار عمومی انتظار دارد با همین سرعت و قاطعیت، فتنه سازان هم معرفی شوند، بویژه آنکه گفته میشود این ماجرا چند سال است برنامه ریزی شده و قاعدتاً بایستی برای مقابله با آن آمادگی لازم وجود داشته باشد.
اما طی یک هفتهای که از اعتراضات مردمی و تبعات آن میگذرد. فقط در بعضی خطبهها و خطابهها و میزگردهای همیشه یک طرفه صدا و سیما، همه تقصیرها به گردن «تلگرام و تخم مرغ» افتاد و هیچ کس از بانیان این آشوب نگفت و مردم نمیتوانند درک کنند که بیان اعتراضی مطالبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی آنان که قبلاً هم جلو مجلس و جاهای دیگر انجام شده بود، ناگهان چگونه تبدیل به یک فتنه عظیم شد. متولیان کشور هم به جای مقابله با علت و حل آن، با معلول مبارزه میکنند.
در عصر حاکمیت ارتباطات، از تلگرام به عنوان عامل فساد اسم میبرند و از بسته شدن فضای مجازی سخن میگویند و توجه ندارند که اینها ابزار رشد و توسعه انسانها و جوامع هستند، هنر این نیست که اگر کسی قادر به استفاده سازنده نبود، شعار حذف آنرا بدهد و اصلاً مگر این کارها عملی است؟ آن هم کشوری که داعیهدار نجات و هدایت انسان هاست. خود را از ابزار تماس با جهان محروم نماید و سیستم پیام رسان داخلی که اصلاً قادر به رقابت نیست را جایگزین نماید و مگر ایران مثلاً کره شمالی است که بخواهد دور خود دیوار بکشد و یک حکومت بسته داشته باشد؟
از طرف دیگر چرا نظام جمهوری اسلامی پس از چهل سال اینگونه آسیبپذیر جلوه داده میشود که یک شبکه مجازی و گران شدن چند قلم جنس و هذیان گویی یک شاهزاده سعودی و حرفهای مسخره رئیسجمهور احمق آمریکا میتواند آنرا اینچنین بهم بریزد؟ این راهش نیست، این حرفها به جای کمک به حل مشکل، نظام را تضعیف و هرج و مرج را تداعی مینماید. در شرایطی که شورای امنیت سازمان ملل متحد، مسائل ایران را کاملاً داخلی میداند و دخالت بیجای آمریکا و ضد انقلاب را محکوم میکند، ما در داخل باید بیشتر مراقبت نمائیم که این ماجراجوییها زیر سر چه افراد و چه جریاناتی بوده است. به موج سواری دشمنان کاری نداریم، اینکه این موج چطور درست شد، چرا مورد توجه کسی قرار نمیگیرد؟ آیا آنان که زمینه ساز واقعی فتنه 88 بودند، در این ماجرا نقشی ندارند؟ آیا از مخالفان جدی دولت رد پایی در میان نیست؟
واقعیت این است که مردم اگرچه به خاطر حفظ مصلحت نظام ساکت شدهاند ولی قانع و توجیه نگردیدهاند و تا این سوال پاسخ داده نشود، نمیتوان ادعا کرد مسئله پایان یافته است. آنچه این روزها در کشور گذشت، بیشتر به تئاتری شباهت داشت که آغاز و پایانش را یکی نوشته باشد تنها تفاوتی که با ماجراهای گذشته دارد این است که در تور پهن شده توسط دشمنان نظام ماهی درشتی به دام نیافتاد و آن فردی که ظن و گمان همه بزرگان و فتنه شناسان به او بود و برایش خط و نشان میکشیدند، همین روزها به خوزستان رفته و باز سخنرانی و افشاگری کرده که من تا آخر ایستاده ام! پس لاجرم باید گفت: پیدا کنید پرتقال فروش را!
انتهای پیام