خرید تور تابستان

پیوند ایموجی و تئاتر فجر مبارک!

/چند انتقاد و یک دفاع از پوستر جشنواره تئاتر فجر/

رونمایی از پوستر جشنواره تئاتر فجر در روز شنبه حاشیه های زیادی را به دنبال داشت به گزارش انصاف نیوز «پوریا عالمی» نویسنده و طنز نویس در اینستاگرام خود درباره این پوستر نوشت:

از آنجا که ما ایرانیان علاقه‌مند به هنرهای تلفیقی هستیم و همه چیزها را می‌ریزیم توی هم، مثلا موسیقی پاپ را می‌ریزیم توی سنتی و بهش می‌گوییم موسیقی پاپ کورن!، قرمه‌سبزی را می‌ریزیم روی پیتزا و بهش می‌گوییم پیتزای قورمه‌سبزی! در آخرین دستاورد تلفیقی تئاتر و ایموجی هم با هم تلفیق شد.
پوستر جشنواره تئاتر امسال ثابت کرد در فرهنگ و هنر ما ماست‌ها ریخته توی قیمه‌ها و کاری‌ش هم نمی‌شود کرد.

البته این طرح بسیار هوشمندانه است! چون تئاتر ما به سمتی رفته که مخاطب بعد از یک ربع موبایلش را روشن می‌کند و چک می‌کند چندتا ایموجی برایش آمده تا چندتا ایموجی برای این و آن بفرستد، طبیعی است که یک ایموجی نماد تئاتر سال ۹۶ باشد!

ده البته این طرح هوشمندانه احتمالا به فضای نقد تئاتر هم برمی‌گردد. چون الان منتقدان تئاتر تقریبا همین‌طوری نقد می‌کنند. مثلا مجری ازشان می‌پرسد فلان تئاتر چطور بود؟ منتقدان زل می‌زنند به دوربین، پلک چپ را می‌بندند، زبان‌شان را می‌آورند بیرون و می‌گویند: اااااای… بدک نبود… یا اااااااای… خیلی نایس بود.

و صد البته که این طرح هوشمندانه نشان می‌دهد مخاطب تئاتر از آدم‌هایی که ریش و مو بلندی داشتند و فرت و فرت سیگار و پیپ می‌کشیدند و با خودشان قهر بودند و جهان را خیلی تلخ می‌دیدند و کلا شبیه رابینسون کروزوئه بودند، تبدیل شده به عزیزانی که به سر و وضع‌شان خیلی می‌رسند و شاخ اینستاگرام هستند و مدام سلفی می‌گیرند و موقع سلفی زبان‌‌شان را درمی‌آورند و در کل بر خلاف رابینسون کروزوئه یک حالت سیندرلایی دارند!

خلاصه که به نظر ما این عمیق‌ترین و دقیق‌ترین پوستر تئاتری بوده که در تمام جهان طراحی شده. عین همین را می‌شود برای جشنواره موسیقی و جشنواره فیلم و جشنواره شاخ‌های اینستاگرام و جشنواره طراحان مانتوی اینستاگرامی و جشنواره عکاسان غذاهای قشنگ اینستاگرامی و … استفاده کرد.

طراح پوستر ها کیست؟

این پوسترهای شش گانه براساس حالت شش اموجی طراحی شده است و طراح آن سیامک فیلی‌زاده می‌گوید در ایموجی‌ها بازنگری کرده تا به شش حس یا شش نقطه‌نظر یک کارگردان، نویسنده یا بازیگر برسد.

او می‌گوید سادگی را دوست دارد و این گونه استفاده خام از ایموجی در پوستر را نشانی از علاقه‌اش به سادگی می‌داند.

سیامک فیلی زاده، گرافیست، طراح و هنرمند عرصه هنرهای بصری در سال 1349 در تهران متولد شد. او دیپلم هنرش را در سال 69 گرفت و در سال 1374 در مقطع کارشناسی از دانشگاه آزاد تهران در رشته طراحی گرافیک فارغ‌التحصیل شد.

او از سال 1367 فعالیت حرفه‌ای خود را آغاز کرد و تاکنون در زمینه‌های مختلف طراحی، تبلیغات، برندسازی و هنرهای بصری فعالیت کرده است.

او به عنوان کارگردان هنری و طراح گرافیک با تعدادی از موسسه‌های بزرگ و فستیوال‌های بین المللی همکاری کرده و جوایز متعددی را برای طراحی پوسترها و کتاب‌ها دریافت کرده است. پس از نمایشگاهی که در سال 2008، با نام «رستم 2 – بازگشت»، برگزار کرد، به ندرت به کار گرافیکی پرداخت و بیشتر روی هنرهای بصری متمرکز شد.

فیلی‌زاده چندین نمایشگاه انفرادی و گروهی در تهران، نیویورک، لس آنجلس، ریو د ژانیرو، لندن، شیکاگو، دهلی نو، سویس و ژاپن برگزار کرده و مجموعه‌ای از آثار او نزد موزه‌های لس‌آنجلس کانتی، متروپولیتن و مجموعه داران شخصی نگهداری می شود.

کارشناسان چه می‌گویند؟

قباد شیوا، گرافیست و طراح پیشکسوت اما نظر دیگری دارد. او در گفت‌وگو با خبرآنلاین می‌گوید: «سادگی که یکی از اصول کار هنری است، یک بحث است و شخصیتِ کار یا همان دیزاین پرسونالیتیِ کار، یک بحث دیگر. این ایموجی‌ها ابدا شخصیت تئاتری ندارند. روز گذشته فیلی‌زاده تصویر این شش پوستر را برای من فرستاد و امروز هم تماس گرفت و همین‌ها را به خودش هم گفتم.»

او ادامه داد: «تئاتر هنری اکسپوز است و با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد اما این پوسترها نشانی از شکوه این هنر ندارند و چیزی مانند بازی‌های کامپیوتری را نشان می‌دهند.»

شیوا در پایان گفت: «به نظرم این پوسترها برای تبلیغ آتاری بسیار مناسب‌اند و می‌تواند برای بازی‌های کامپیوتری مورد استفاده قرار بگیرند.»

گزارش انتقادی و تند سایت تابناک

تابناک هم در گزارش تندی با تیتر «آغاز شوخی سخیف با جشنواره تئاتر فجر توسط متولیانش!» نوشت: در آستانه سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر از پوستر این رویداد رونمایی شد و شگفتی صاحب نظران را در پی داشت و این پرسش را پیش آورد که وقتی حرمت رویدادی با این سطح اهمیت توسط متولیانش حفظ نمی‌شود، چگونه می‌توان انتظار داشت شاهد برگزاری جشنواره تئاتر فجر در شان تئاتر ایران باشیم؟

به گزارش «تابناک»؛ طرح پوستری که در فضای مجازی درباره جشنواره تئاتر فجر دست به دست می‌شد، آنچنان عجیب و غیرحرفه‌ای بود که اغلب ناظران شوخی یک طراحِ صاحب طبع با این رویداد مهم تلقی می‌کردند اما وقتی دیروز مشخص شد این طرح و طرح دیگری که ساختار مشابه این طرح دارد، پوسترهای رسمی سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر است، اسباب شگفتی رقم خورد، چرا که این طرح هیچ نسبتی با مفهوم این رویداد نداشت.

طرح پوستر جشنواره تئاتر فجر برای این دوره، در اصل یکی از ایموجی‌های مشهور است که در قالبی بزرگ‌تر بر پیکره پوستر این رویداد نقش بسته است. روز گذشته همزمان با رونمایی از این پوستر، نقدهای فراوانی در حضور مسئولین این رویداد درباره اینکه این پوستر در شان جشنواره تئاتر فجر نیست، مطرح شد اما اگر تصور می‌کنید منتهی به تغییر نظر آنها و قول جبران این آبروریزی شد، سخت در اشتباهید.

فیلی زاده در توجیه این طرح گفته است: «در ستاد جشنواره تئاتر فجر جلساتی حرفه ای برگزار کردیم و به این ایده اجرایی رسیدیم. این طراحی جزو نگاه و تجربه من است و یکی از شروطم این بود که طرح پوستر باید ساده باشد. شعار جشنواره گفتمان جامعه تئاتری است و بر اساس حال امروز جامعه ما که گفتگوها در فضای مجازی شکل می گیرد، پوستر جشنواره تئاتر فجر را طراحی کردم.»

شاید اگر این طرح متعلق به جشنواره بازیهای رایانه‌ای و یا هر رویدادی شبیه به این بود، قابل پذیرش بود اما در رویدادی چون جشنواره تئاتر فجر، باید ذره‌ای ارتباط بصری میان پوستر و تئاتر وجود داشته باشد و در عین حال وزن پوستر در حد وزن گروه‌ها و اساتید تئاتری باشد. اینکه تصور کرد هر طرح آوانگاردی که هیچ ربطی به تئاتر ندارد را به واسطه ارتباط با مسئولان جشنواره می‌توان طرح پوستر جشنواره قرار داد، نتیجه‌اش چنین بی‌حرمتی‌هایی به جشنواره فجر است.

خلاقیت و اصالت هر روز در هنر ایران دور از دسترس تر می شود. شاید یکی از دلایل این محدودیت برای دسترسی به نگاه های نو، دایره بسته ای است که معمولاً زمام امور خرد را نیز به دست می گیرند و امور خردی نظیر طراحی پوستر رویدادهایی چون جشنواره تئاتر فجر نیز در همین گردونه‌ها دست به دست می‌شود. بدین ترتیب یا پوستر جشنواره‌ها با طرحی ضعیف و مضحک شبیه آنچه اکنون شاهدش هستیم، رونمایی می‌شود و یا همچون برخی دوره‌های پیشین ایده یا کل طرح کپی از آب در می‌آید.

آغاز شوخی سخیف با جشنواره تئاتر فجر توسط متولیانش!

در دوره‌های اخیر به جز دوره سی و چهارم جشنواره تئاتر فجر که پوستر از خلاقیت و ساختار قابل قبولی برخوردار بود، ایده یا طرح پوستر یا کپی بود و یا انقدر بد پیاده شده بود که اسباب تمسخر را فراهم آورده بود. وقتی هزاران طراح پوستر هیچ راهی برای ورود به چنین فضایی و ارائه طرح‌شان و در نهایت قضاوت عمومی برای انتخاب پوستر مجموعه جشنواره‌های فجر نمی‌بینند، مشخص است که پوستر جشنواره‌های فجر از تئاتر تا فیلم، یک به یک بدتر می‌شود.

جشنواره تئاتر فجر در حالی مسیر برگزاری را طی می‌کند که اساساً عموم مردم همچون جشنواره موسیقی فجر از برگزاری‌اش بی‌خبرند و با سیاست گذاری که درباره جشنواره فیلم فجر نیز شاهدش هستیم، به زودی کمترین اثری از شور و هیجانی که این مجموعه رویداد در دی و بهمن ماه به وجود می‌آورد، مشهود نخواهد بود.

اصلا پوستر جشنواره باید چه شکلی باشد؟

جشنواره های جهانی چه می‌کنند؟

«احسان زیورعالم» هم در خبرگزاری تسنیم نوشت: پوستر یک جشنواره باید چه باشد؟ این پرسش بی‌پاسخی است که هر سال در بزنگاه جشنواره تئاتر فجر گریبانگیر طراح پوستر این بزرگترین رویداد نمایشی منطقه – به نقل از فرهاد مهندس‌پور – را می‌گیرد. پس پوستر همواره شعف‌انگیز یارتا یاران برای جشنواره‌ای که اردشیر صالح‌پور دبیریش را به عهده داشت و کپی از آب درآمدن پوستر جایگزین، پوستر فجر همواره در یک حاشیه عجیب غیرتئاتری اسیر می‌شود. این حاشیه در نهایت بیشتر از سوی کسانی دنبال می‌شود که چندان در حوزه گرافیک صاحب‌نظر نیستند؛ اما این بدان معنا نیست که منتقدان هنری حوزه گرافیک سکوت کرده‌اند.

قباد شیوا سال گذشته در حالی که در مراسم رونمایی پوستر فجر لب به انتقاد گشود و اثر رونمایی شده را واجد ویژگی‌های مناسب برای دعوت عموم به جشنواره فجر ندانسته بود، امسال نیز به پوستر ایموجی‌‌های سیامک فیلی‌زاده انتقادات داشته است.

شیوا در آن روزها گفته بود: «این پوستر می‌توانست بسیار بهتر از این باشد. در حال حاضر پوستر جشنواره‌های مهم کشور به گونه‌ای طراحی می‌شوند که باعث شرمندگی هستند، برای نمونه در مورد پوستر تئاتر فجر که کپی از یک کار ضعیف است هم همین اتفاق افتاده است.»

او اخیراً درباره پوستر فجر 36 به خبرآنلاین هم گفته است «سادگی که یکی از اصول کار هنری است، یک بحث است و شخصیتِ کار یا همان دیزاین پرسونالیتیِ کار، یک بحث دیگر. این ایموجی‌ها ابداً شخصیت تئاتری ندارند.تئاتر با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد؛ اما این پوسترها نشانی از شکوه این هنر ندارند و چیزی مانند بازی‌های کامپیوتری را نشان می‌دهند.به نظرم این پوسترها برای تبلیغ آتاری بسیار مناسب‌اند و می‌تواند برای بازی‌های کامپیوتری مورد استفاده قرار بگیرند.»

حرف‌های شیوا شاید واجد آن واژگانی باشد که خبرنگاران تئاتر در نشست خبری جشنواره خطاب به فیلی‌زاده و مهندس‌پور گفتند و به واسطه فقدان تخصص در حوزه هنرهای تجسمی نمی‌توانستند به عبارت شسته و رفته شیوا دست یابند. با این حال تاکنون صدایی از سوی موافقان پوستر برنخاسته است و گویی فیلی‌زاده نیز دچار همان حملاتی شده است که سال‌های گذشته طراحان تاب آورده‌اند یا شاید به واسطه آن از دور خارج شده‌اند. حتی مازیار تهرانی نیز برای دو طراحی اخیر خود، یعنی جشنواره تئاتر کودک سال گذشته و تئاتر شهر سال کنونی مورد انتقاد قرار گرفته بود و طرح او را مناسب با روح جشنواره ندانسته بودند.

با این حال از آنجا که در ایران همواره مرغ همسایه غاز است بر آن شدم تا نگاهی به پوستر جشنواره آوینیون در سال‌های اخیر داشته باشیم تا دریابیم آیا پوسترهای این جشنواره مهم تئاتری نیز واجد ویژگی‌های مورد انتقاد هست یا خیر؟

در آرشیو آوینیون از سال 1947 تا به امروز پوسترها بایگانی شده است و شما می‌توانید تاریخ این رویداد را مرور کنید. این مهم درباره فجر صادق نیست. شما نمی‌توانید به دیتابیس آن دسترسی داشته باشید چرا که اصولاً دیتابیسی وجود ندارد. نمی‌دانید در دوره اول چه کسی جایزه گرفت و اگر نمایشگاه سال گذشته نبود نمی‌دانستید پوسترش چه شکلی بوده است.

در آوینیون سال 1947 پوستر بییشتر یک اعلان است.

پوستر سال 1949 نیز یادآور هنر گوتیگ متقدم و کلیسای جامع شاتر است. استفاده از فونت‌های ویژه قرن چهاردهم و پانزدهم می‌تواند اشاراتی به درام‌نویسان آن سده‌ها باشد؛ اما پوستر بیش از همه تحت‌تأثیر فضای نقاشانه و بازگشت به گذشته آن روزگار است تا تئاتر. کما اینکه دو شخصیت میانی نیز دلالت بر تئاتربودگی ندارند.

برای سه دوره از 1950 تا 1952 پوستر آوینیون این تصویر بوده است که بیش از تئاتری بودن دلالت معمارانه دارد. کمی دقت کنید. نمای پس‌زمینه بسیار شبیه بدنه تئاتر شهر است.

از 1953 تا 1979 پوستر آوینیون همواره با کمی تغییرات تصویر فوق بوده است. سه کلید که نماد جشنواره به حساب می‌آید. 27 دوره با یک پوستر که هیچ نشان تئاتری ندارد جز نام ژان ویلار.

شاید اولین نشانگان تئاتری در آوینیون به سال 1985 باشد که پای بازیگری فارغ از جنسیت چنین بر زمین نقش می‌بندد. با این حال فضا مینی‌مالیستی است که تا به امروز حفظ می‌شود. هیچ شلوغی در کار نیست و همواره یک یا دو عنصر کلیت ماجرا را نمایش می‌دهد. سعی می‌شود پوستر در جهان مدرن سیر کند و روایت‌گر باشد تا نشانگر.

در سال 1992 در جشنواره آوینیون از پوستر رونمایی می‌شود که بیشتر شبیه آثار هنرمندان فوویست است. یه کلاه با چندین چشم. چیزی شبیه مجسمه‌های اولیه آرتمیس، الهه هزار چشم شکارگر؛ ولی کلیت موضوع بیشتر شبیه یک کیک است. به خصوص آنکه در تایپوگرافی از فونتی استفاده شده است که گویی شیرینی‌پز آوینیونی با شکلات و قیف این عبارات را نوشته است. شاید چشم‌ها که کمی به دهان‌های فریادزن می‌مانند به تئاتر اشاراتی داشته باشند؛ ولی بهره‌گیری از هنر مدرنی که بارقه‌های پاپ – از منظر تاریخی و بازار فروش کالای هنری – هم داشته، این پوستر بیش از آنکه نخبگانی باشد، اثر پاپ به حساب می‌آمد.

آوینیون 1998، یک آوینیون چینی بود. همه چیز با تایپوگراف چینی طراحی شده است.نمی‌دانیم نشانگان چینی چه می‌گوید و این برای جماعت فرانسوی هم ناخواناست. خبری از تئاتر نیست.

پوستر 2005 و یک لاک‌پشت با لاک‌پشت‌سوارش و تمام. طرح با همکاری یان فابر تولید می‌شود و علت نیز ساده است: «سفر به قلمرو هنری دیگر». آنچه در این عبارت جذاب است نوی صدای خودخواهانه‌ای و من‌طلبانه‌ای است که در جامعه تئاتری رواج دارد و دیگری هیچگاه دیده نمی‌شود.

در جشنواره 66 آوینیون یک طرح مینیمالی منهای آن سه کلید در بستر سفید خودنمایی می‌کرد. مردی کارگردان با طرح تند خطوط در هم قرمز – چیزی شبیه طرح مازیار تهرانی برای جشنواره تئاتر شهر – در حال میزانسن دادن است، شاید. البته تصویر مرد کارگردان با تصویر کارگردان سینمایی مشترک است و می‌توان آن را از تئاتر هم دور دانست.

پوستر دوره 68 آوینیون همانند فجر امسال یک‌سره زرد بود. در پوستر تصویر مردی دیده می‌شود که به مجسمه بی‌سری خیره است؛ در حالی که از دل مجسمه گلی روییده است. گل چون خورشیدی در آسمان به مرد خیره است. در دل پوستر هم نشان و برند آوینیون و آن سه کلید همیشگی حضور دارند. به نظر هیچ نشان تئاتری در تصویر نیست و مجسمه نیم مخروب نیز بیشتر یادآور عادت تاریخ‌گردی رومانتیسیست‌ها را تداعی می‌کند تا تئاتربینی.

دوره 69 آوینیون پوستر دو‌وجهی دارد. شاید رنگ آبی آن اگر در ایران بود با انتقادات بسیاری روبه‌رو می‌شد؛ چرا که سردی و رخوت آن با نگاه ایرانی این روزها همخوانی ندارد. دو فرد، در میان تصویر، یکی افتاده در آغوش دیگری. به نظر تصویر تداعی‌گر نوعی اجرای رقص باشد و شاید هم تداعی‌گر اتفاقات روز دنیا. کمی شبیه یک تظاهرات است و گویی فردی زخمی در آغوش معترض ناجی است. با این حال منهای آن سه کلید درون دل پوستر چیزی برای نشان دادن آوینیون بودن جشنواره وجود ندارد.

پوستر دوره هفتاد و یک الاغ. شعار جشنواره «The love of all that is possible» (عشق به همه ممکن است) است تا حتی الاغ‌ها را دوست بداریم. این رویه از دید آوینیون یک تغییر عمومی است و طبق گفتار دبیر جشواره تئاتر جایی است که نیروی حیاتی تغییر در آن جاری و ساری است.

آنچه مشخص است در آوینیون پوستر دالی بر تئاتری بودن نیست؛‌ بلکه جایی است برای همنشینی هنرهای دیگر با تئاتر و در ادامه جایی برای تبدیل شدن تئاتر به محل مطالبات عمومی. در آوینیون و پوسترش قصد آن است دیگری در کنار من تئاتر دیده شود؛ پس در پوستر تئاتر به نفع دیگری کنار می‌رود. حتی اگر این دیگری یک الاغ باشد.

به پوستر جشنواره فجر بازگردیم و کمی به دیگری بیاندیشیم. آیا دیگری نیز همانند ما فکر می‌کند؟ ما می‌دانیم این دیگری کیست یا چیست؟

اصلا با این پوستر یاد تئاتر نمی‌افتیم

به گزارش فارس علیرضا ذاکری، هنرمند طراح و نقاش و کاریکاتوریست مطرح درباره طراحی این پوسترها این‌گونه نظر خود را بیان کرد: اینکه یک طراح گرافیست برای طراحی پوسترهایش از نمادها و عناصری که بین مردم رواج دارد، استفاده کند، فکر خوبی است؛ اما اینکه همین اشکال و ایموجی‌ها باید در خدمت محتوا قرار بگیرد، متأسفانه در این پوسترها شاهدش نیستیم؛ چون زمانی که به آنها نگاه می‌کنیم به یاد تئاتر نمی‌افتیم!

وی همچنین عنوان کرد: در تئاتر، مفاهیم لبخند و غم از دیرباز عناصر اصلی بوده است. بهتر این می‌بود که همین پوسترها هم با یک نظم و ترتیب بیشتر و کاستی از تعداد آنها به همین مفاهیم بسنده می‌کرد. دقت کنید که اگر یک مخاطب غیرتئاتری این پوسترها را ببیند قطعا ذهنش به سمت تئاتر نمی‌رود. حتی ممکن است مقطع سنی آن را هم متوجه نشود و فکر کند کار برای کودک و نوجوان است؛ چرا که جدیت و شأنیت جشنواره فجر را دارا نیست.

متأسفانه رنگ‌ها و نوع استیکرها یا به تعبیری عناصر به کار رفته در این پوسترها کلیت تئاتر را به ذهن‌ها نمی‌آورد؛ همانطور که خبرنگاران نیز در این جلسه نشست مطبوعاتی این انتقادات را مطرح کردند، همین که یک جشنواره می‌بایست برای طراحی پوستری خاص توضیحی به مخاطبان ارائه دهد، می‌تواند به معنی شکست طراحی آن پوستر باشد.

ذاکری در این باره گفت: طراح این پوستر در ابتدا گام خوبی برداشته است، اما در میانه کار نتوانسته فکرش را  مدیریت کند. وی می‌توانست از این عناصر به خوبی بهره بگیرد اما در واقع در این کار شکست خورده است.

گرافیک را منقلی و محفلی نکنید!

 ساعد مشکی اما از پوستر جشنواره تئاتر فجر دفاع کرد، مشکی، طراح و گرافیست باسابقه در پاسخ به این اعتراضات در یادداشتی که در اختیار خبرآنلاین قرار داد نوشته است: «يک دليل حواشی پوستر جشنواره‌های فجر در سال‌های پيش بی‌عرضگی مديران بوده است؛ وقتی به طراح غيرحرفه‌ای كار سفارش می‌دهند حاشيه ساخته می‌شود؛ ديگر هر پوستری كه طراحی شود چند نفر رد و چند نفر تأييدش می‌كنند. اين شكل و شيوه خوبی نيست؛ هيچ جای دنيا چنين اتفاقی نمی‌افتد، حتی اگر پوستر جشنواره كن بد باشد كسی غوغا به‌پا نمی‌كند، هر جشنواره‌ای مسئولانی دارد كه به يک طراح حرفه‌ای كار سفارش می‌دهند و آن طرح انجام می‌شود.
پوستر آن قدر وارد حاشيه شده است كه مسأله اصلی آن فراموش شده است؛ ‌اين كه اصلا چرا پوستر در يک محفل رونمايی می‌شود؟ پوستر بايد به ديوار نصب شود. محفلی و منقلی شدن گرافيک و ديزاين اين مسائل را در پی دارد. كجای دنيا قبل از آن كه پوستر در شهر پخش شود درباره‌اش نقد می‌نويسند؟ اما اگر يک پوستر بنجل در سطح شهر بيايد آن ‌وقت خبرنگار  و منتقد تجسمی در حيطه گرافيک و ديزاين بايد آن را نقد كند. مگر می‌شود كتابی را قبل از چاپ نقد كرد؟ گرافيک نيز همين است، زمانی ارزش دارد كه بين مردم پخش شود. شايد منتقدان پوستر را نپسندند اما مردم از آن استقبال كنند، آن ‌وقت است كه طراح موفق عمل كرده و بايد او را قاب گرفت. اما متأسفانه در ايران فرصتی داده نمی‌شود تا مردم پوسترها را ببينند. ما اين‌ها را برای مردم طراحی می‌كنيم تا تشويق شوند به جشنواره بيايند ولی وقتی نمی‌بينند چه توقعی از پوستر می‌توان داشت؟ مگر مردم پوستر را ديده‌اند كه دنبال نشانه‌ای از تئاتر برای مخاطب می‌گرديم؟ اين‌ها را بايد مردم تشخيص دهند نه ما. مگر چند پوستر به مردم نشان داده‌ايم كه بتوانند خوب و بد را تمييز دهند؟واقعيت اين است كه شهرداری در اين زمينه ضعيف عمل می‌كند و مكان‌هايی برای پوسترها در نظر نمی‌گيرد به همين خاطر پوستر را مثل جنس لوكس رونمايی می‌كنند. پوستر بايد بيايد در سطح شهر و مردم درباره‌اش اظهارنظر كنند. اين از مشكلات و مصائب ماست؛ 10 سال است جان می‌كَنيم تا شايد شهرداری مكانی را تعبيه كند اما از سوی شهرداری هيچ اقدامی صورت نگرفته است. تمام بودجه و درآمد خرج موارد غيرضروری و بيهوده می‌شود؛ شهرداری به وظايفش عمل نمی‌كند. دوره آقای قاليباف شهرداری فقط پل ساخت. زندگی شهری كه فقط پل نيست؛ به ديزاين هيچ توجه نشد و حالا يک شهر بي‌ريخت داريم. خود شهرداری سالانه چند جشنواره پوستر برگزار می‌كند اما هيچكدام در سطح شهر نيستند. چهار علَم و داربست زده‌اند كه جای پوستر نيست. رونمايی پوستر برای خبرنگاران عدم درک مسئولان را از مقوله ديزاين نشان می‌دهد؛ حتی دبير جشنواره هم حق رونمايی پوستر ندارد.

ديزاين بايد با مردم سروكار داشته باشد. تمام پوسترهای ما دارند در پستوها نمايش داده می‌شوند و حاصلش و حواشی‌اش كمكی به فرهنگ و هنر نمی‌كند و تنها گريبان‌گير گرافيک می‌شود. امروز سيامک فيلی‌زاده را در سيبل می‌گذاريم و فردا ساعد مشكی را. در حالی ‌كه سابقه فيلی‌زاده صحه‌ای بر حرفه‌ای بودن و موفقيت اوست.

جشنواره فجر هم چوب جناح‌های سياسی را می‌خورد و مثل همان‌ها به بيراهه رفته است. چرا كسی پوستر ديگر جشنواره‌ها را نقد نمی‌كند؟ آثار ديزاين را نبايد مثل اثر هنری ديد، ديزاين ربطی به تئاتر و هنر تجسمی ندارد. ماهيت ديزاين زير سؤال رفته است. ديزاين در زندگی جريان دارد، نه در خفا و نمايشگاه.»

شاهکاری به نام پوستر جشنواره تئاتر فجر

محسن حسینی‌خواه هم در مطلبی طنز با تیتر «شاهکاری به نام پوستر جشنواره تئاتر فجر» در «گلونی» نوشت

پوستر جشنواره تئاتر و فیلم فجر جوریه که همیشه از خود جشنواره فجر بیشتر خبرساز می‌شه. این احتمالا از شگردهای مسئولان برگزاری جشنواره باشه که پوستر رو جوری طراحی می‌کنن که خیلی خبرساز بشه و همه نگاه‌ها بیاد به سمت جشنواره.

به اعتقاد مسئولان جشنواره فجر any publicity is good publicity” ” و این یعنی که هرکاری واسه تبلیغ خوبه. حالا ممکنه مثه پارسال کپی‌ها رو بریزن تو پوسترا یا مثه امسال ایموجی‌ها رو بریزن تو پوسترا، که فرقی نمی‌کنه. قباد شیوا گرافیست مطرح و پرسابقه کشورمون هم گفته که: «این پوسترها نشانی از شکوه این هنر ندارند و چیزی مانند بازی‌های کامپیوتری را نشان می‌دهند. به نظرم این پوسترها برای تبلیغ آتاری بسیار مناسب‌اند.» با این تفاسیر آقای شیوا احتمالا طراح بازی و بازیگری رو با بازی کامپیوتری اشتباه گرفته. البته شرکت آتاری هم بعد از این اتفاقات طی بیانیه‌ای از این پوسترا اعلام برائت کرده و گفته که ما رو وارد این بازیا نکنید. یه نظریه‌ دیگه‌ای هم که مطرحه اینه که احتمالا طراح هیچ وسیله‌ای دم دستش نبوده و اینارو توی استوری اینستاگرام طراحی کرده یه ایموجی گذاشته و زیرش نوشته ۳۶مین جشنوراه تئاتر فجر، خیلی هم مرتبط و معقول و منطقیه.

با این وضعیت ما باید احتمال حضور هر چیزی رو در پوستر جشنواره فجر بدیم. از ماریوقارچ‌خور و سوباسا گرفته تا جاروبرقی و سرویس ۱۷ پارچه گرانیتی. اگه سال بعد عکس یه مبل رو گذاشته بودن و زیرش نوشته بودن ۳۷مین جشنواره تئاتر فجر هیچ تعجب نکنید، اینجا هر چیزی امکان پذیره.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا