اندر وصف «عذرخواهی ؛ برهان عقل»
حجت الاسلام هادی سروش، مدرس حوزه، در یادداشتی با عنوان «اندر وصف «عذرخواهی ؛ برهان عقل»» نوشت:
💠 امام علی (ع) که به تعبیر شیخ الرئیس بوعلی سینا “عقل مجسم” در بین اصحاب رسول الله (ص) بود، برهان و نشانه روشن بر “عقلانیت” را در یک حقیقت میداند و آن؛ “عذر خواهی” در برابر کمیها و کاستیها و نیز ضعف در انجام مسئولیتها معرفی نموده است.
🔻 “عذرخواهی” نشانه توانمندی و عقلانیت نسبت به درون انسان است و نیز؛ از آثار رشد و ترقی و حرکتِ رو به جلوست، نسبت به زمین و زمینههایی که با آن مواجهیم.
پس آنجا که از “عذرخواهی” و جبران مافات خبری نیست، از عقلانیت درونی و نیز رشد بیرونی هیچ خبری نخواهد بود!
🔻 اجازه دهید بدون اطاله سخن به غرض اصلی برسیم:
اگر همهی وصیت نامه حضرت امام را فراموش کنیم که البته نمیکنیم، اما عبارات پایانی وصیت نامه ایشان که حاکی از یک عذرخواهی صمیمانه در قصورها و تقصیرها بود، فراموش نشدنی است.
چرا در طول ۴۰ سال کمتر این واژه از مسوولین از طریق رسانهها به گوش و چشممان رسیده؟!
مگر نه این است که خود حضرت امیر (ع) در چند جای نهج البلاغه استقبال از شنیدن نقدها در رابطه با حاکمیت و کارگزارانش داشته و با شجاعت تمام اعلام عذرخواستن در صورت کاستی نموده؟
این مقوله یعنی “عذرخواهی” در میان روحانیت کمتر دیده شده، در حالیکه بخش مهمی از سکانداری تزکیه و تهذیب نفوس، و نیز تعلیم و تربیت، خصوصاً در حکومت اسلامی بدست “روحانیت” است و از مسوولیتهای ایشان بشمار میرود، بالاخص که این جماعت، با انبوهی از وعدهها در جهت رسیدنِ به برتریهای اخلاقی و شخصیتی، این انقلاب و نظام را به مردم عرضه کرد و از جان و مال آنان در تقویت بنیانهای نظام سیاسی موجود بهره جست.
بله ما کم و بیش این “برهان عقل” را، در بین روحانیت، از سطح مرجعیت تا خطابه و منبر دیدیم، مثلاً چندسال قبل مرحوم آیت الله موسوی اردبیلی در یک پیامی از همه ملت عذرخواهی کرد و حلالیت طلبید، و یا یکی از وعاظ بسیار مشهور کشور در شب احیاء در حسینیهای در خیابان ری تهران از همه مردم بخاطر آنچه که قبل انقلاب بالای منابر وعده داده بود و نشد، عذرخواهی نمود. اما اگر خسارت را، بالاتر از این حرفها میدانیم، عذرخواهیها و اقدام برای جبران هم باید بیش از اینها باشد.
🔻اما سنخ عذرخواهیها، یک نواخت نیست؛ گاه بخاطر پدید نیامدن وعدههای اقتصادی و یا رفاهی است و گاه بخاطر عدم موفقیت در تبیین “اخلاق و معرفت” است که این قسم بسیار مهمتر از عدم توفیق در بهبود مسائل رفاهی و اقتصادی.
پوزش طلبی در راستای عدم موفقیت در تربیت و معرفت و اخلاق فرزندان این جامعه، در صورتی که ما بداخلاقی و بی معرفتی و گذر از معیارها و شاخصههای شخصیتی را ببینیم، ضروری است و این اولاً و بالذات به عهده “روحانیت” است.
متاسفم که باید بگوییم تا وقتی از تریبونهای رسمی و متاسفانه مذهبی، زشتترین تعبیرات را میشنویم، نصاب اخلاق و معرفت به قهقهرا خواهد رفت!
امروز در بین جوانان عزیزمان دو گروه را مییابیم که دچار این چالش شدهاند؛ گروهی که با مسجد و روحانی و حسینیه بی ارتباطند، و گروهی که اتفاقاً با همه این مراکز در ارتباطند و چه بسا بجهت حضور در برخی نهادها کلاسهای معرفت و اخلاق و… میروند یا برده میشوند، اما در ارتباطات خانوادگیشان مانند؛ مواجهه با پدر و مادر، و یا همسر و یا فرزند و یا دیگر اقوام، و نیز ارتباطات اجتماعیشان بگونه ای هستند که؛ “آنچه یافت می نشود؛ معرفت است”!!
بپذیریم که در اخلاق و معرفت نمره خوبی نداریم، و بالاترین برهان بر چنین مشکلی دربین برخی از جوانان حزب اللهی ما، اظهار نظرهایشان است که در کامنت ها و نوشتههایشان در فضای مجازی دیده میشود!!
🔘 تندیها، خشونتها، بی حرمتیهای نهفته در جامعه و خانواده را کوچک نشماریم، این چالش چنان خطرناک است که امام سجاد (ع) اعلام میفرماید: “حاضرم دستم را قطع کنند اما در عوض؛ شیعیان از روشهای تند و تیز، دست بر دارند!! وَدِدْتُ ـ وَ اللهِ ـ أَنی افْتَدَیتُ خَصْلَتَینِ فِی الشیعَةِ لَنا بِبَعْضِ لَحْمِ ساعِدِی: أَلنزَقَ وَ قِلةَ الْکتْمانِ “. (کافی. باب کتمان)
آقایان؛
از کم و کاستیها عذرخواهی کنیم، در پی جبران باشیم، گوش شنوا برای دردها باشیم، مؤدب و متخلق باشیم تا آنچه وعده کردیم محقق شود مگرنه روزی چشم باز کرده و خدای ناکرده میبینیم دیگر از “شیخ” خبری نیست و “پیری” جا او را گرفته!
«مرید پیرمُغانم زمن مرنج ای شیخ
چراکه وعده توکردی واواجابت کرد».
انتهای پیام