خرید تور تابستان ایران بوم گردی

چرا؛ دلواپس نشاط و شادی جامعه؟!

حجت الاسلام «هادی سروش» مدرس حوزه در یادداشتی با عنوان «چرا؛ دلواپس نشاط و شادی جامعه؟!» نوشت:

🔰در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه؛ وقتی تیم ملی فوتبال ایران بر تیم ملی آمریکا پیروز شد، من که در سفر تبلیغی، روحانی منطقه بسیار خوب و شهیدپروری بودم، شب بین دو نماز صحبت کردم و بُرد تیم فوتبال ایران را تبریک گفتم، این روش از یک روحانی برای اکثر مردمان مؤمن، تعجب بر انگیز شد.

واقعاً؛

چرا تعجب؟

و بالاتر؛ چرا عده‌ای در جریان هر قصه “کلان نشاط آور”؛ دلواپس شادیهای مردم می‌شوند؟

شاید بخشی از قصور و تقصیر، به ما روحانیت بازگشت دارد که در شادی مردم، چه در تئوری پردازی و چه در رفتار، مشارکت کمتری داشته‌ایم!

نکند؛ مسجد را عزا خانه، و واردین در آن را مقدس مآب و عبوس و اخم درهم کشیده، فرض کرده‌ایم.

غافل از اینکه دستور قرآن در آیه ۳۱ اعراف، به استفاده از زیبایی و حضور شاداب، در خانه خودست؛

“یَا بَنِیءَادَمَ خُذُواْ زِینَتَکمْ عِندَکلِ مَسْجِد”.

🔰مبداءنشاط‌ها خداست

در یک دید عمیق عرفانی؛ باید منشاء و پمپاژ نشاط را، از “زاویه خدا” دید؛ یعنی مبدأ شادی را، از قدرت لایزال الهی دید.

طبیعا با این نگاه معنوی؛ نشاط آدمی مسیر صحیح خود را می‌یابد و نمی‌تواند محل ورود شیطان شود:

“قُلْ به فضل اللّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِکَ فَلْیَفْرَحُواْ هُوَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ”

بگو به فضل و رحمت خداست که [مۆمنان] باید شاد شوند.. (یونس/58)

🔹 در باب مدح نشاط و شادی

حضرت علی (ع) به تبعیت از پیامبر (ص) فرمودند: “کونوا کالنحل..؛ مانند زنبور عسل باشید”. (غررالحکم)؛ گرچه بزرگان در شرح این حدیث گفته‌اند؛ مقصود این است مانند زنبور پرمنفعت باشید.

اما حدیث می‌تواند بدین معنا هم باشدکه مانند زنبور؛ باعث شادکامی و شیرینی دیگران باشید.

و پیامبر اکرم (ص) در بیانی دیگری فرمود “…ولاتکن کالنمل”، مانند مورچه نباشید. چون مورچه خود را می‌بیند و شادی را فقط برای خود ذخیره می‌کند.

نکته‌ی اساسی این است که مومنان باید در لحظات غم و اندوه هم، دارای سیمائی بشاش و پر نشاط باشند. و این نکته از بیان حضرت (ع) در نهج البلاغه که فرمود: الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی َجْهِهِ، َحُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ..” استفاده می‌شود.

خود آن امام (ع) چنین بود.

استاد مطهری می‌گوید:

علی (ع) مردی بود بشاش. برخلاف مقدس مآب‌های ما که همیشه از مردمِ دیگر بهای مقدسی می‌خواهند، همیشه چهره‌های عبوس و اخم‌های درهم کشیده دارند و هیچ وقت حاضر نیستند یک تبسم را به لبان خود بیاورند، علی (ع) همیشه با مردم با بشاشیت و چهره را نشاط روبرو می‌شد، و با مردم مزاح می‌کرد، دقیقاً مانند خود پیامبر.

🔻 تاثیرات چند جانبه نشاط و شادی

✔اول؛

روحیه پرنشاط، یک روحیه خدا پسندانه است و باعث معنویت و قرب الهی است.

رسول اکرم (ص) فرمود:

در بهشت جایی است که به آن خانه‌ی شادی گفته می‌شود، هیچ‌کس به آن خانه وارد نمی‌شود مگر آن‌که موجب شادی شده باشد. (بحار)

✔دوم؛

بر روحیه افراد جامعه اثر گذار است و انرژی مثبت به دیگران وارد می‌کند.

✔سوم؛

طبق بیان امام علی (ع): “شادی باعث انبساط روح و ایجاد نشاط در خود آدمی می‌شود. (تفسیر التحریر والتنویر)

و نهایتاً؛ ضریب موفقیت انسان را؛ در زندگی و تحصیل و تدریس و شغل و… چند برابر می‌کند.

این خصوصیت مهم در بیان امام رضا (ع) آمده است که:..‌. مؤمن ساعتی را به تفریحات و لذائذ خود اختصاص می‌دهد تا نیروی انجام وظائف را، تأمین کند. [عیون اخبارالرضا]

🔹 در باب خطر افسردگی و حزن:

این اخلاق ناپسند؛ اگر معالجه نشود نه تنها، بقول حضرت صادق (ع)؛ تبدیل به یک بیماری اخلاقی می‌شود. (امالی صدوق)، بلکه؛ منجربه بیماری روانی شده و سلامتی و عمر انسان را نیز تباه می‌کند.

امام علی (ع) در بیانی فرمود:

“حزن و اندوه؛ نصف پیری و درهم شکستگی است”. (تحف العقول)

و در بیان دیگر فرمود: “غصه و اندوه؛ بدن را آب می‌کند”. (غرر)

🔴 مهم:

همانطوریکه شادی و نشاط یک “ضرورت” است، مدیریت دو امر مهم در این موضوع نیز، ضروری و اجنتاب ناپذیر است:

اولاً؛ آدمی باید در عین فرح و نشاط، نباید به این امور دلبستگی پیدا کند.

خود دلبستگی، نتیجتاً وابستگی می‌آورد و غیر از دوری از معنویات، در صورت فقدان آن چیزی که مورد وابستگی شده، باعث افسردگی و غم می‌شود که در خطبه هشتم نهج البلاغه بدان تصریح شده.

ثانیاً؛ انسان باید نشاط و خوشی خود را به گونه‌ای ترتیب دهد که آلوده به گناه نشود، چون خود گناه و نافرمانی الهی باعث تنگی تنفس یعنی؛ اندوه و ندامت و خودخوری در خلوت انسان و در آینده روزگار آدمی، می‌شود که در سوره طه قرآن بدان تصریح شده.

البته از این نکته دقیق نباید غافل شد که شادی مقرون و ممزوج با گناه، اثرات وضعی خطرناکی را در پی خواهد داشت.

شاید برخی از اختلافات شدید خانوادگی و… بتوان در برخی از حرمت شکنی‌های دینی، در مراسم جشن آن ازدواج‌ها، پیگیری کرد!

🔽راه شاد و پر نشاط بودن:

 

✔۱) در رابطه خویشتن:

الف) نگاه مثبت به همه دریافت‌ها؛

دستور الهی در آیه ۲۱۶ سوره بقره به “مثبت اندیشی و مثبت بینی” است: وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ…و بسا چیزی را خوش نمی‌دارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را دوست می‌دارید و آن برای شما بد است و خدا می داند و شما نمی‌دانید.

ب) سفر و تفرّج، گشت و گذار در طبیعت زیبای خدای خلاّق، عامل مهمی دیگری برای نشاط و خرسندی است.

برای سفر زمینی می‌توان از آیه ۲۰ عنکبوت بهره گرفت: سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کیفَ بَدَأَ الْخَلْقَ…

و برای سفرهوائی، از آیه ۱۶ حجر می‌توان بهره جست؛ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاء بُرُوجًا وَزَینَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ.

ج) زینت و زیبائی و نیز نظم، عامل مؤثر در نشاط شخصی است.

مثلاً درباره استفاده از رنگها، قرآن آیه ۶۹ بقره؛ زرد خوش رنگ را، به‌عنوان رنگی که نشاط آور است معرفی می‌کند؛ “صَفْراءُ فاقِعٌ لَوْنُها تَسُرُّ النَّاظِرِینَ”.

پس؛ استحباب و تاکید دین اسلام بر آراستگی و زیبائی زن برای همسرش، غیر از جلب محبت و نیز فارغ بودن مردان از توجه به دیگر زنان، دارای پدید آمدن نشاط و شادی در فضای خانه است.

د) عامل دیگر در پدیدآورده بودن شادابی؛ ورزش و مسابقات است.

ورزش و شرکت مستقیم در مسابقات و یا شرکت غیر مسقیم؛ به شکل هوادار بودن، البته تا جائیکه ایجاد حساسیت و وابستگی نکند، از عوامل ایجاد نشاط است که برخی از مسابقات، در فقه شیعه؛ نیز دارای احکام خاصی است.

امروزه بر اساس عِرق ملی و علاقه به کشور، در پیروزی‌های بزرگ یک تیم ملی و یا المپیادهای علمی و حتی پیروزی در انتخابات و… مردم به‌صورت عمومی اظهار شادی می‌کنند که به خودی خود نه تنها منکر شرعی و عرفی نیست بلکه دارای حُسن نیز است.

البته ناگفته پیداست که با یک مدیریت صحیح، که حاکی از نظم و حفظ شخصیت و حرمت‌ها باشد، یک امر ممدوح و پسندیده و نشاط آوری برای کل جامعه، خواهد بود.

✔۲) در ارتباط با دیگران؛

صله رحم و نشست با دوستان.

◀صله رحم طبق روایات ما؛ چنان روحیه مثبتی در انسان ایجاد می‌کند که ارتباط مستقیم با طولانی شدن عمر دارد: صِلَهَ الرَّحِمِ مَنْمَاهً لِلْعَدَدِ (نهج البلاغه).

پیامبر (ص): گاهی می‌شود از عمر کسی سه روز باقی مانده است، اما صله رحم به جای می‌آورد، پس خداوند آن را تا سی سال به تأخیر می‌اندازد…(اصول کافی)

◀در زمینه ارتباط و همنشینی با دوستانِ خوب و همراه هم، امام رضا (ع) یکی از ساعات ضروریکه باید یک مؤمن داشته باشد را در همین راستا ارزیابی فرمودند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا