خرید تور نوروزی

نقد احمد زیدآبادی به اصطلاح “تیم ب” ظریف

احمد زیدآبادی در یادداشتی تلگرامی با عنوان “”تیم ب” و محمدجواد ظریف!” نوشت:

محمدجواد ظریف وزیر خارجۀ ایران، چندی است که اصطلاح “تیم ب” را وارد ادبیات دیپلماتیک کرده و در توضیح برخی رویدادها مرتب به آن ارجاع می‌دهد. منظور او از “تیم ب” مثلث بولتون، بن‌سلمان و بنیامین نتانیاهوست که بعضاً با افزودن بن‌زاید به جمع آنها به مربع هم تبدیل می‌شود. به تصور آقای ظریف، این مثلث یا مربع، به خلاف خط مشی مسئولان ارشد آمریکا بخصوص دونالد ترامپ و دیگر سران جهان، در جهت زمینه‌سازی جنگ با ایران توطئه می‌کند.

بر همین اساس، ظریف در واکنش به حمله علیه دو نفت کش غول پیکر در دریای عمان، آن را به نقشۀ دوم “تیم ب” نسبت داده و هدف از آن را تخریب دیپلماسی دانسته است.

از قضا، جعل اصطلاح “تیم ب” مورد استقبال بسیاری از نیروهای سیاسی داخلی و حتی برخی رسانه‌های خارجی قرار گرفته و در سطح به نسبت گسترده‌ای رواج یافته است تا آنجا که مقام‌های کاخ‌سفید هم در مواردی مجبور شده‌اند که در این باره موضع گیری کنند.

جعل اصطلاح “تیم ب” از طرف ظریف و استقبال از آن، ظاهراً دلایل سیاسی و دیپلماتیک دارد، چرا که باور به وجود اختلاف نظر بین سران کاخ‌سفید و عدم همسویی منافع برخی از متحدان خاص آنها با منافع کلان ایالات متحده، فرصتی در اختیار وزارت خارجۀ ایران قرار می‌دهد تا نوعی دیپلماسی مبتنی بر استفاده از شکاف بین رقبا و دشمنان را در دستور کار خود قرار دهد.

البته می‌توان با ظریف همراه شد و گفت که “تیم ب” رویکرد تندتر و خشن‌تری نسبت به دیگر سران آمریکا و متحدان آنها در خاورمیانه در برابر ایران دارد، اما به نظرم ارجاع اغلب مشکلات فی‌مابین تهران – واشنگتن به “تیم ب” نه فقط چندان راهگشا نباشد، بلکه در نهایت، سبب ارزیابی غیر واقع بینانه‌ای از تحولات منطقه شود.

احمد زیدآبادی

برای نمونه، در مورد حمله به نفتکش‌ها در دریای عمان، افزون بر مایک پمپئو، سنتکام، پنتاگون و حتی وزیر خارجۀ بریتانیا نیز نظامیان ایرانی را هدف اتهام قرار دادند. حال آیا همۀ اینها در توطئۀ “تیم ب” سهیم‌اند؟ اگر چنین باشد، دیگر “تیم ب” در واقع “تیم ب” نیست، بلکه کلیتی فراگیر شامل تمام نهادهای اصلی ایالات متحده و بریتانیاست.

اما اگر فرض کنیم که سنتکام و پنتاگون و وزیر خارجۀ بریتانیا و غیره، بخشی از “تیم ب” نیستند و در واقع فریب آن را می‌خورند، به نظرم از واقع بینی بسیار به دور است چرا که در این جهان اگر قرار باشد سیاستمداری در سطح جرمی هانت، بازیچۀ دست بن‌سلمان و بن‌زاید شود، دیگر باید فاتحۀ سیاست را برای همیشه خواند!

واقعیت این است که آنچه “تیم ب” خوانده می‌شود، بخشی از ائتلاف بزرگتری است که علیه ایران شکل گرفته و به شدت فعال است.

بنابراین، فروکاستن این ائتلاف به “تیم ب” چندان وضوحی به تحولات اطراف ما نمی‌دهد. اضافه بر این، از آنجا که جمهوری اسلامی هر گونه تعامل و تماس با دونالد ترامپ را که خارج از “گروه ب” تعریف می‌شد، به صراحت رد کرده است، دیگر این نوع اصطلاح سازی از هدف خفته در پشت آن نیز خالی شده و کاربرد آن، اثر خود را از دست داده است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. تعجب انگیزه واقعا آقای زیدآبادی شما هم ! مثل تحلیلگران لس آنجلسی که واقعا سطح پایینی دارن و مدام در حال تخریب و کوبیدن ظریف و کلا دولت ایران هستند حرف زدید آیا برای درک و تجربه و سواد و اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی پشت صحنه ای که به ظریف می رسه در حد یک اصطلاح هم ارزش قایل نیستید >>>> دقیقا مثل امثال عباسی و رائفی پور که طوری حرف می زنند انگار تنها اونها می فهمند توی دنیا چه خبره !! در ضمن مطمئنا سطح درک سیاسی ترامپ به مراتب پایین تر از تیم ب هست مطمئن باشید و همچنین جرمی هانت چون تازه شده وزیر خارجه انگلیس و در اول راهه و چون انگلیسیه دلیل نمیشه حرفش درست باشه چون در سرعت تایید حرفهای پمپئو از طرف اون خیلی حرفه … کورکورانه

  2. ظریف در کار خودش استاده ،
    اینو حتی اون ور آبی ها هم بهش اذعان دارن
    اگه میگه تیم ب منطق پشتش هست
    شما خوبه یکم واقع بین باشی
    همه قضاوت عجولانه انگلیس رو رد کردن
    بعد شما داری به این خوش رقصی صحه میذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا