دوستیهای مانا و اقتصاد کشمشی!
وحید حاج سعیدی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «دوستیهای مانا و اقتصاد کشمشی!» نوشت:
جن کم بود یکی هم از دیوار پرید! تحریمها کم بود، کرونا هم به داستان اضافه شد. یعنی الان شما کافی است یقه یک مسئول ببخشید جلوی یک مسئول را بگیرید و محترمانه از ایشان بپرسید بالاخره این ماجرای دلار و سکه و مسکن و … کی به پایان میرسد؟ خودرو و مسکن بخریم یا نه؟! حالا خودرو و مسکن را برای شوخی گفتیم، مرغ و گوشت و تخم مرغ بخریم یا قیمت آنها هم حبابی است؟! اینجاست که بی برو برگرد خیلی آرام دستش را روی شانه شما میگذارد و مثل سکانسهای تالار شیشهای بورس، با انگشت سبابه توجه شما را به نماد تحریمها و کرونا جلب میکند و نقش سوء تدبیر، عدم مدیریت، وجود مدیران ناکارآمد و خسته، اخلال در نظام ارزی، اختلاسهای گسترده، فساد اقتصادی، قاچاق کالا و ارز، داستانهای هزار و یک شب طبریها و اذناب و … را در گرفتاریهای اخیر مردم در حد نعناع روی سالاد شیرازی میداند و بس!
ما معمولیها هم که کاری از دستمان برنمی آید مجبوریم این روزها هاج و واج افزایش نجومی قیمتها را نگاه کنیم و قربه الی الله، فقط روز را شب کنیم تا شاید توطئه دشمنان خنثی شود و گزارشگر رسانه ملی یک بار دیگر میکروفنش را بگیرد و در خیابان دنبال مصاحبه شوندهای بگردد و از او در خصوص کاهش چشمگیر نرخ ارز و دلار و مسکن و خودرو و مرغ و تخم مرغ و لاستیک و لبنیات و حبوبات و طلاجات، سبزیجات و … (اوووووف …. نفسم گرفت) و ترکیدن حبابشان بپرسد!
البته معمولی بودن ما معمولیها در سرنوشت اقتصادی ما و فشار های اکونومیک، بی تأثیر نیست! دادههای آنتروپولوژی (مردم شناسی) نشان میدهد که افرادی که دوست درست و حسابی ندارند، اصلاً عمر نمیکنند! به قول ابن حسام خوسفی «عمر که بی یاد دوست، میگذرد، عمر نیست!» اینکه ما دوستانی بهتر از برگ درخت نداریم که خودشان را از پنجره ساختمان شش طبقه پائین پرت کنند، همان دوستانی که شیشه اتومبیل میلیاردیشان را تا ته بالا میکشند که یک ذره دود هم وارد نشود، همان قماش دوستانی که اجازه میدهند شما در محضر به جای همسرتان امضاء کنید و انگشت بزنید، همان دوستانی که برای وارد کردن ارز مملکت باید تهدید به افشای نامشان شوند، دوستانی که دلار جهانگیری میگیرند و کالا وارد میکنند ولی با دلار غیر جهانگیری با خلق الله حساب میکنند و … تقصیر هیچ کس نیست! قاضی و دادستان و زعمای قوم قضاوت هم درماندهاند که با این دوستان چه کنند وگرنه تکلیف خود متهمان که مشخص است!
فقط یادمان باشد که اگر شرایط اقتصادیمان این روزها در کشمشیترین و پیچیدهترین حالت تاریخ مملکت قرار دارد، در حالی که با هیچ کشوری در جنگ نیستیم و انواع و اقسام منابع زمینی و زیر زمینی و نیروی انسانی جوان و حاضر به یراق و پا به کار داریم، به این خاطر است که دوستیها دست و بال مان را بسته است و نمیتوانیم به داماد فلان وزیر و دختر بهمان وزیر و پسر فلان نماینده و برادر فلان مسئول و … نه بگوئیم! بعد هم در راستای همین دوستیهای مانا، حاضریم برای نگه داشتن یک مدیر نالایق و فاسد و بازنشسته، ده ها بلکه صدها مدیر جوان و لایق و سالم را قربانی کنیم! فقط همین …
انتهای پیام