خرید تور تابستان ایران بوم گردی

بدن؛ اولین جایگاه کنترل اجتماعی و خاستگاه اعتراض

دکتر علی جعفری، جامعه‌شناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی در یادداشتی با عنوان «بدن؛ اولین جایگاه کنترل اجتماعی و خاستگاه اعتراض» که در اختیار انصاف نیوز قرار داده است، نوشت:  

اگر چه از عمر دانشی با عنوان جامعه‌شناسی بدن در دنیای مدرن امروز، بیش از پنج دهه نمی‌گذرد؛ اما خود کنشگران اجتماعی، سابقه‌ای به بلندای تاریخ زندگی اجتماعی بشر در مواجهه با بدن خود به عنوان موضوعی برای کنترل و اعتراض دارند. در طول تاریخ و تقریباً در همه جوامع، کنترل بدن‌های انسانی به ویژه بدن زنان، از مهم‌ترین شیوه‌های تنظیم و کنترل اجتماعی بوده است. از میان تمام نهادهای اجتماعی که دست‌اندرکار چنین کنترلی بوده‌اند؛ ادیان و به‌ویژه ادیان ابراهیمی، از جایگاه سترگی برخوردارند. اغلب آموزه‌های دینی در راستای نظم‌بخشی به دوگانه ذهن-بدن و کنترل ناشی از آن برای ایجاد نظم اجتماعی در جامعه، از ترفندها و روش‌های گوناگونی بهره برده‌اند. از توصیه به زاد و ولد گرفته تا نهی از آسیب‌های بدنی در ریاضت‌های دینی و تعیین حدود حجاب شرعی (باز هم به‌ویژه برای زنان) و …، همگی راهکارهایی برای کنترل و نظم‌بخشی به جامعه از طریق کنترل بدن‌های زنان بوده است. با گذر زمان و ایجاد تغییر و تحولات بنیادین در جوامع انسانی و شکل‌گیری رنسانس و نهضت روشنگری در سنت فکری و زیستی مسیحیت در اروپا، ارزش‌های جدید معرفت‌شناسانه، انسان‌مدارانه و دموکراتیک (آزادی، انسان‌گرایی، عقلانیت، تجربه‌گرایی، علم‌گرایی، قانون‌گرایی، کنترل و نظارت بر نظام سیاسی و …) جای ارزش‌های سنتی ناشی از تسلط نهاد دین و نهاد سلطنت مطلقه سیاسی را گرفت و با کنشگری اجتماعی کنشگران در سده‌های بعدی، آزادی‌های اجتماعی و حقوق بشر، در زمره بدیهی‌ترین حقوق انسان مدرن به شمار آمد و کنشگری افراد در خَلق هویت‌های فرهنگی، اجتماعی و بدنی خود، به رسمیت شناخته شد.

اینک زن و مرد مدرن در جوامع صنعتی پیشرفته، اعم از غرب و شرق، با تعجب و تحسین به وضعیت ایران و کنشگری ایرانیان (و به‌ویژه زنان و دختران جوان) در مواجهه با موضوع حجاب اجباری می‌نگرند. آنها که اجدادشان برای دستیابی به حقوق برابر در جامعه، هزینه‌های فراوانی را متقبل شده‌اند و خود، در محیطی آزاد، مشحون از آزادی‌های اجتماعی و فضای رقابتی برای رسیدن به خودشکوفایی و موقعیت‌های بهتر اجتماعی رشد یافته‌اند؛ از تلاش و کنشگری زنان و مردان ایرانی برای زیستن در محدودیت‌های کمتر و فرصت‌های بیشتر و برابر، حمایتی چشمگیر می‌کنند. با وجود اینکه نظام سلطه در جوامع مدرن نیز دست از کنترل و دستکاری افکار عمومی برنمی‌دارد و به روایت نظریه‌پردازان فرانکفورتی، از طریق صنعت فرهنگی، ارزش‌های خاص خود را در میان عموم مردم گسترش می‌دهد و به تأکید میشل فوکو، با نظارتی سراسربین، گفتمان مورد نظر خود را برتری می‌بخشد تا بقای نظام سرمایه‌داری تضمین شود؛ اما همین نظام سلطه به این باور رسیده است که برای کنترل جامعه نباید از خشونت آشکار و شیوه‌های قهری و سرکوب استفاده کند و روش‌های نرم و فرهنگی و آموزشی را در بستری از آزادی‌های اجتماعی پیگیری می‌کند. این قصه اما در ایران معاصر، همچنان محل مناقشه است و موجب بروز جنبش‌ها و خیزش‌های مختلفی از سوی مردم علیه حاکمیت شده است.

اگرچه در زمان تحولات اجتماعی پهلوی اول، قضیه کشف حجاب به‌عنوان اولین گام فرهنگی مدرن‌سازی و در قامت پدیده‌ای اجباری بر فرهنگ جامعه سنتی ایران تحمیل شد و نیروهای حافظ سنت به رهبری روحانیون؛ اعتراض‌هایی را نسبت به آن ترتیب دادند؛ اما فضای فرهنگی جامعه در دوره پهلوی دوم، به سوی هم‌زیستی میان نیروهای اجتماعی آزادی‌خواه و نیروهای سنتی رفت. در چنین شرایطی، شیب تند مدرن‌سازی، فساد و دیکتاتوری ناشی از توهمات سلطنت تاریخی و ارزیابی اشتباه پهلوی دوم از جایگاه بین‌المللی خود؛ شرایط را برای انقلاب معترضان علیه نظام سلطنتی فراهم کرد. انقلابی که با حضور گروه‌های مختلف فکری و اجتماعی اعم از مذهبی و توده‌ای و ملی‌گرایان شروع شده بود؛ در آخرین ایستگاه، توسط روحانیون مدیریت شد و نظام جدید سیاسی مبتنی بر ارزش‌های سنتی اسلامی و بیرون راندن انقلابیون دیگر از دایره قدرت، مستقر شد. اولین راهکارهای نظام سیاسی جدید که تلاش نظری‌اش، آشتی دادن مبانی اسلامی با ارزش‌های جدید دموکراتیک بود؛ در عمل به ایجاد محدودیت برای زنان از طریق قانون حجاب اجباری منجر شد. اعتراض نیروهای آزادی‌خواه در بحبوحه آغاز جنگ تحمیلی مانند اعتراض گروه‌های انقلابی دیگر که از گردونه قدرت کنار گذاشته شده بودند؛ شنیده نشد تا سیستم تک‌حزبی بتواند با تمام قوا، جامعه جدید ایران را تحت کنترل خود درآورد. علاوه بر کنترل و مدیریت تمام عرصه‌ها و شئون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، کنترل بدن‌ها (باز هم به‌ویژه بدن‌های زنان) در دستور کار قرار گرفت. اما با گذر زمان و شکل‌گیری نسل‌های جدید و به‌خصوص نسلی که با نام نسل زِد (Z) شناخته می‌شود؛ ناکارآمدی سیستم تک‌حزبی بدون آزادی‌های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و بدون پاسخگویی به نهادهای مدنی و نظام اجتماعی، آشکار شد و نیروهای اجتماعی دینی که زمانی بر این باور بودند که می‌توانند با در اختیار داشتن رسانه‌ای کوچک، جامعه ایران را دینی و اخلاقی کنند؛ اینک در هیأت نیروهای سیاسی دینی با کنترل و نظارت بر تمام ابزارهای تبلیغی و فرهنگی در طی چهار دهه، نسلی را پرورش دادند که با تکیه بر شواهد موجود و واقعیت‌های اجتماعی، می‌توان ادعا کرد هیچ نسبتی با ارزش‌ها و هنجارهای رسمی تبلیغ‌شده در نهادهای رسمی ندارند و با بهره‌گیری از ارتباطات وسیع با جهان آزاد در جوامع دیگر، ارزش‌ها و هنجارهای خاص خود را خَلق کرده‌اند و در زیست‌جهان اجتماعی و فرهنگی کاملاً متفاوتی با متولیان رسمی فرهنگ جامعه ایران معاصر به سر می‌برند.

این نسل پرسشگر و انتقادگر و سلطه‌ناپذیر با هویتی سیال و جستجوگر، در پی آزادی‌های فردی و ارتباط با زیست‌جهان بیرون از جامعه ایران است. آنها (به‌ویژه دختران جوان) در اولین ابراز وجود هویتی جدی خود، کنترل بر بدن‌های خود را نفی کرده و در اعتراض به حجاب اجباری و شیوه‌های خشونت‌آمیز و سرکوبگرانه پلیس امنیت اخلاقی، روسری‌های خود را به آتش کشیده و همگام با معترضان دیگر که اعتراض‌های صنفی و معیشتی و اجتماعی و سیاسی را در هم آمیخته‌اند؛ نظام سنتی سیاسی حاکم را به چالش کشیدند. اگر چه نغمه‌ها و نواهای جسته  و گریخته‌ای از داخل نظام یکپارچه شده سیاسی به گوش می‌رسد که باید به این اعتراض‌ها توجه کرد؛ اما راهبرد غالب، برچسب‌زنی و انکار انحرافات و اشکالات درون‌سیستمی و برخورد قهری با معترضان و همچنان تلاش برای نشنیدن صدای آنهاست. راهبردی که در صورت ادامه آن و تلاش نکردن برای ایجاد رابطه‌ای انسانی با معترضان مبتنی بر ارزش‌های جدید دموکراتیک، نتیجه‌ای جز حِرمان و خسارتی جبران‌ناپذیر برای گروه حاکم که خود را نماینده و جانشین حکومت اسلامی علی‌بن ابی‌طالب (ع) می‌داند اما از اجرای آموزه‌های سیاسی انسانی و اسلامی ایشان که به‌ویژه در نامه شماره 53 نهج‌البلاغه تصریح شده است، عدول می‌کند؛ نخواهد داشت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. تا وقتی کشورهای دنیا حتی هند و مصر به سمت ممنوعیت حجاب می روند نه حجاب اختیاری، نمی توان از جمهوری اسلامی توقع حجاب اختیاری داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا