هویت ایرانی
علیرضا ایمانخانی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «هویت ایرانی» نوشت:
چند صباحی است که فارغ از مسائل سیاسی که همیشه در خاورمیانه مطرح بوده بسیاری از دشمنان این سرزمین و اندک خودفروختههای داخلی هویت ملی ایرانی را زیر سوال برده ودر قالب کلماتی از جمله، ایرانشهری و پان ایرانیسم و حتی پان فارسیسم سعی در تخطئه و تخریب تاریخ کهن ایران، زبان تمدنی فارسی، مصادره شعرا و ادیبان ایران زمین و طرح امیال و مقاصد منحوس خود در قالب به ظاهر هویت خواهی قومی هستند.
دلیل مهمی که باعث شد که حقیر، دست به قلم برده و این مرقومه را به نگارش درآورد در وهله اول مسایل حادث شده در قفقاز و پیامدهای آن و دوم توضیح و تبیین مساله تجزیه طلبی است که در این روزها و طرح چندین باره آن بعد از اعتراضات این چند ماهه برای جامعه بیان شده است.
قطعا جمهوری باکو خودش وزن و عیارش را در مقابل ملت ایران و سرزمین تاریخی و مرزهای جنوبی خود به خوبی میداند ولی قطعا در این راه اسراییل و ترکیه را بسیار مصمم در جهت حمایت از خود در صورت درگیری نظامی با ایران میداند.
حال با پیش فرض هدف کثیف اسرائیلیها از این آتش افروزی که قطعا چیزی نیست جز تحت فشار قرار دادن ایران در جهت باز کردن جبهه جدیدی به جهت مشغولیت ایران و فراموشی جبهه شام، ولی باید در نظر داشت اهداف ترکیه بزرگتر، جدیتر و البته خطرناکتر است. آنها به قصد تکمیل سرزمین خیالی جهان ترک به دنبال اتصال چند ده کیلومتر از مرز ایران و ارمنستان مشهور به دالان زنگزور هستند و از دید خودشان با اتصال این دالان، جهان ترک از سین کیانگ چین تا بلغارستان شکل خواهد گرفت و نیوعثمانی آنها هم برای تشکیل این جهان خیالی فقط و فقط منتظر و مترصد این هنرنمایی یا به عبارت درستتر نادانی باکوییهاست.
ولی نکته مهم و قابل بحث ما در این حوزه تبلیغات چند ساله آنها به جهت تشویق و تحریک ترک زبانهای ایران به جهت فشار به حاکمیت و استفاده از لابی و ابزار آنها به جهت نیل به اهداف آنهاست.طرح تبعیض زبانی، ایجاد کانالهای تلویزیونی، فشار سنگین و روانی در فضای مجازی، ایجاد تاریخ تحریف شده، بازکردن مدارس مشترک در آسیای میانه و قفقاز، ترسیم نقشه های خیالی و…. چندین و چند عمل نابخردانه دیگر!
نکته جالب در این جنگ هویتی، هویت خود ساخته آنها چه از جهت تاریخی، جغرافیایی و نژادی است که بدون داشتن هیچ اشتراکی از نظر ژنتیکی و ظاهری با آسیای میانه و آذربایجان است ولی چنان خود را ام القرای ترکها نشان میدهند که گویا فراموش کردهاند که بنا بر نظرهای کارشناسی موزههای مردمشناسی خودشان، فقط ده درصد مردم امروزی ترکیه از نژاد ترک بوده و مابقی از کردها، زازها، چرکس، آذری، عرب، کرد، گرجی، ارمنی، تات، یونانی و… میباشند و فقط در عرض چند دهه با تغییر رسم الخظ از عربی به سیریلیک و حذف دستور زبان فارسی برای خودشان با تحمیل زبان یکپارچه، یک هویت ترک درست کرده اند و بس!
فقط کافی است در این ماجرا به اصالت چند تن از بازیگران اصلی این ماجرا نگاه کنیم تا متوجه شویم که طرح این مسائل چقدر کذب و دروغ و بی ریشه است.
بنا بر اعتراف شخص اردوغان والدین ایشان از گرجی های مهاجر باتومی میباشند. اصالت خانواده علیف از کردهای کرمانج نخجوان است. والدین رقیب اردوغان (کمال قلیچ دار) به اعتراف خود ایشان اهل خراسان هستند و در حقیقت بازیگران اصلی جهان ترک هیچکدام ریشه ترک نداشته و فقط و فقط این مطالب آنها یک نمایش جهت سوء استفاده های ژئو پلتیکی است.
ولی درست در نقطه مقابل ماجرا آنقدر ریشه تاریخی قوی است که فقط یک نابینا میتواند این مهملات را با هر ایده و دیدگاهی طرح کند و خودش نخندد! بهعنوان شخصی که به عنوان یک ایران دوست و ایرانگرد و البته ایران پژوه به هر سی و یک استان این مرز و بوم مسافرت کرده و با اتینک های مختلف حشر و نشر داشتم بسیار محکم و استوار اعلام میکنم آنقدر شاخصه و اشتراک مشترک در این مرز و بوم وجود دارد که هیچ زمانی تجزیه طلبی در این سرزمین جایگاهی نخواهد داشت. برای مثال و مصداق فقط و فقط به چند نکته ساده اشتراکی اشاره میکنم تا مشخص شود که ایرانیت در تمام اقوام و اتنیک های ایرانی وجود داشته و خواهد داشت.
در چهار گوشه کشور اعم از مشهد و آبادان و ارومیه و زاهدان بوی عطر غذای قرمه سبزی برای همه لذت بخش است. شب جمعهها در کل این کشور یاد اموات گرامی داشته میشود و رسومی مانند سیزده بدر و جهارشنبه سوری و صدها رسم دیگر در تمامی این کشور گرامی داشته میشود. این موارد از آن جهت گفته میشود که کور دلان بدانند که صرف داشتن یک زبان مشترک یک قوم با کشور همسایه و یا مذهب مشترک باعث جدایی نخواهد شد و آن چیزی که موجب پایداری این مرز و بوم در قرون مختلف شده روح ایرانیت بوده و هست. در غیر این صورت کیست که نداند که این سرزمین بارها توسط اقوام مهاجم نظیر مغول و عرب اشغال شده ولی آنها بودند که در نهایت در این فرهنگ حل شدند نه مانند مصر و ترکیه در فرهنگ و زبان قوم غالب مستحیل گردند.
در نهایت باید گفت آن چیزی که در این کشور و جای جای آن به چشم میخورد هویت ملی ایرانی است و این شاخصه چیزی است که در کشورهای دیگری مثل عراق و افغاستان دیده نمی شود و یا در کشورهایی مثل یوگوسلاوی و شوروی موجب جدایی شد و فرو ریختند ولی هویت ایرانی رمز پایداری این کشور هست و انشاءالله خواهد بود.
انتهای پیام
سلامآنچهشمابهعنوانهویت
ایرانیمینامیدمذهبتشیع
استکهشاکلهاصلیایرانرا
محکمکردوتوسطترکهای
آذربایجانبسطورسمیتیافته
حتیقیامبیگبزرگ(بیوکبی)
یاهمانبابککهناماصلیشحسن
بودشیعیبود.وحاکمانضدشیعی
عباسیبرایاینکهمردمرابهضدیت
باقیامبابکتهیجکننداوراحرامدین
ونسبتهایناروادادند….گفتهشده
حضرتامامرضا.ع.ازقیامشیعیان
ترکآذربایجانبهرهبریحسن
بیوکبیگتعریفکردندبراساس
روایاتتحریفنشدهترک های
آذربایجانبههنگامظهورامام
دوازدهمع.فوجفوجبسویمکه
روانوباایشانبیعتخواهند
کرد
طبق آمار ویکی پدیا جمهوری آذربایجان بالاترین نرخ بی دینی را در میان کشورهای اسلامی دارد و بهترین روابط را با رژیم صهیونیستی اشغالگر دارد از نظر آنان اشغال فلسطین کاری درست است ولی اشغال قره باغ تعدی به خاک اسلام .( تعصبات قومی شما پان ترکها را کور کرده است ضمنا جناب انصاف نیوز نظر مخالفان را منتشر نمایی جای دوری نمی رود ).
سلام – شما لطف کنید و یک سند،فقط یک سند در تاریخ ارائه کنید و ما را به آن ارجاع دهید که نام بابک را ( حسن ) گفته باشد – لطف کنید و یک سند آدرس دهید که امام هشتم ، بابک و حرکت او را تآیید کرده باشد – دوست عزیز، امام هشتم، خود، ولیعهد مآمون عباسی بودند که از پیروان اهل سنت بود . در دوره پدرش کمی از تندی بر علویان کاستند. بد نیست اگر تاریخ قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری را مطالعه کنید.
ضمن تایید صمیمانه مطلب فوق یک حقیقت دیگر را که جزو افتخارات ایرانیان می باشد را اضافه می کنم. به جز پاکستان تمامی کشورهای همسایه ایران به نام یک «قوم» هستند! به طور مثال همین ترکیه با اینکه موطن میلیونها کرد نیز می باشد سهمی در نام کشور ندارند. اذربایجان نیز همین وضعیت را دارد و ترکمنستان و افغانستان نیز به همین روال. عراق هم با اینکه مثل ترکیه میلیونها تبعه کرد و ترکمن و …… دارد مثل بقیه کشورهای عرب یک پیشوند (جمهوری عربی) دارد. عربستان که رسما به نام یک قبیله است.
سلامبهنظرمنافکارعمومی
اکثریتمردمجمهوریآذربایجان
وحتیترکیهطرفدارشعارهاو
آرمانهایانقلاباسلامیایران
است.منتهادرنگاهبهقضیه
ارمنستانایراناگربهنوعیباابن
دوکشوربهتفاهممنافعدستیابد
دولتهایخارجینظیرامریکاو
اسراییلوفرانسهوانگلیسوروسیه
نخواهندتوانستبهاهدافشیطانی
خودبرسند.واقعیتایناستکه
نگاهاکثریتمردمجمهوری
آذربایجانبهارمنستانمانندنگاه
مردمفلسطینبهاسرائیلاست
چهدرستوچهغلطازنظردیگران
نوشته ای بود واسه دل خودت
تاریخ نبود
فرهنگ نبود
به ملت های دیگر اهانت میکنی خودتون انتظار احترام دارین
بر سر مزار علی ع کتیبه ترکی هستش
اینهمه کتیبه ترکی آذربایجانی هستش
قراردادهای مهم صد سال پیش به زبان ترکی نوشته شده
با این همه آثار باز کتمان میکنید
که قبلاً زبان ملی این منطقه ترک بوده است
فقط بلد هستید تاریخ جعل کنید و به خورد مردم دهید
تخت جمشید و … که به کوروش و هخامنشی ربط میدید و زمان پهلوی ساختید آلان داره سیمانهاش میریزه
لطفاً ی ذره واقع بین باشید تاریخ ملت های دیگر و واسه خودتون ننویسید
افسوس بر شما جاعلان تاریخ
چرا ایران روی کردهای ترکیه سرمایه گذاری نمیکنه
چون کردهای ترکیه احمق نیستند بازیچه دیگران شوند . کردها به اندازه کافی قربانی شده اند و دیگر توان تاوان دادن ندارند و آینده خود و خانواده هایشان را در آرامش و همزیستی مسالمت آمیز با اقوام ترک و عرب و فارس می دانند .
آره بابا اصلا تمام دنیا ترک بودند اما چیزی که تا دنیا پابرجاست هست اینه که آذربایجان پاره تن ایران هستش و هیچ قدرتی نمیتونه از ایران جداش کنه شما پانترک ها که عددی نیستید آذربایجان مهد بزرگان وطن پرستی چون ستار خان و باقرخان و صدها اسطوره هست که همیشه به ایرانی بودن خودشان افتخار و در این راه جان دادند
این همه دروغ رو از کجات درآوردی
کدوم قرارداد به زبان تورکیه میشه نشون بدی
کدوم کتیبه به زبان تورکیه ؟؟؟احتمالاپارسال درستش کردین اگه باشه البته
ملتهای دیگر تاریخشان در کشور خودشان هست در تورکستان مغولستان و عربستان نه در کشورهایی که به آن حمله کردند ودر فرهنگ آن حل شدند درضمن زبان مردم اران همیشه فارسی بوده و هرگز تورکی نبوده بعد از حمله سلجوقیان و کوچ تورکان به این منطقه زبان تورکی رواج پیدا کرده
الکی برای خودتون تاریخ نسازید
اگه میتونید برید از توی زبان استانبولی واژه های فارسی را دربیارید و همچنین واژه های عربی فرانسوی و انگلیسی ببینید چی تهش میمونه
بی اطلاعی شما از کتیبه های باستانی ترکی و اسناد تاریخی باعث نمی شود که آنها از بین بروند. کتیبه های سه گانه ترکی که در قرن 19 در قزاقستان امروزی کشف شده در آنکارا هست و می توانید بروید و بازدید کنید. نامه و قرارداد تاریخی به زبان ترکی هم کم نیست از جمله نامه شاه اسماعیل صفوی به پادشاه مجارستان و دهها مورد دیگر که الان در موزه ها نگهداری می شوند. بنده شخصا” در دانشگاه تفلیس فرمان ها و گزارش های نگاشته شده تاریخی مربوط به حکام ترک در گرجستان به زبان ترکی دیدم که توسط یکی از نویسندگان گرجی در کتابی تدوین شده بود.
پس اسکندر کجا رو دقیقا فتح کرد ؟
پس اشکانیان خودشون رو از کدام تبار می دانستند ؟
پس کی یهودیان رو از بابل آزاد کرد ؟
پس کی اولین منشور حقوق رو نوشت؟
و عکس و نقاشی هایی که در زمان قاجار از تخت جمشید هست آن ها چی هستن؟
و….
با سلام اینهمه نفرت و کینه از طرف ایرانشهریهای متوهم برای چیست ؟ این طیف افراد متوهم ملتهای داخل ایران را تحقیر و تحریف میکنند و باعث اختلاف بین فارس و ملتهای دیگر میشوند این طیف افراد امنیت ملی ایران را در خطر میندازند هرچقدر این افراد بگویند که تورک نیستید ذره ای ارزش ندارد من خودم فکر میکنم که اینها به ما تاریخ و تمدن ما تورکها ارزشی قائل نیستند و سعی در تحریف و تخریب اصالت ما تورکها را دارند ناخودآگاه دیواری بین ما با آنها مجسم میکنم باید نهادهای امنیتی دست بکار شوند و این افراد را و نظراتشان را ممنوع کند اینها مثل قرآن معاويه از اسم ایران سو استفاده میکنند تا دیگر ملتهای ایران را حذف کنند
آره بابا اصلا تمام دنیا ترک بودند اما چیزی که تا دنیا پابرجاست هست اینه که آذربایجان پاره تن ایران هستش و هیچ قدرتی نمیتونه از ایران جداش کنه شما پانترک ها که عددی نیستید آذربایجان مهد بزرگان وطن پرستی چون ستار خان و باقرخان و صدها اسطوره هست که همیشه به ایرانی بودن خودشان افتخار و در این راه جان دادند
در حماقت و کور بودن چشمانت همین بس که به کسانی که مخالف لاطائلات بی سروته پان توورکی شما صحبت کنن میگی بلغور کردن . اصلا این ادبیات شما به نظر من علت تحقیر شما و هم مسلکان بی وطن شماست
ایرانزمین را اقوام پر شورو پر شعور ودلاور وارجمندش تاکنون حفظ کردند منبعدهم همین اقوام بزرگ زاده ایرانزمین را نگهداری و انشالله تکههای جداشده توسط استعمارگران رابه آغوش وطن بازمیگردانند….
بر خلاف اسمتون هیچ خبری از انصاف نیست یه مشت پان ایرانیست از همهجا بی خبر ریختن دارن برا خودشون بلغور می کنن زبان ترکی و ترک هزاران ساله در فلات ایران حتی قبل از هجوم اقوام هندی حضور داره و خیلی قبل تر از مغول ها اصلا قبل اسلام رو وارد نمیشم اگه چشمات رو باز کنی خواهی دید بیشتر از هزار سال بعد اسلام ترکها در فلات ایران کنونی حضور داشتن و حکمرانی کردن در ضمن ما خود آذربایجانیم و اگه این طوری پیش برین بدون نفت گاز اعراب و مس و طلای ترکها در کویرها بدون آب و …. خواهید ماند
نویسنده( پانفارس )که فقط فکر میکنی همه چیز واسه پانفارسهاست مگه الان اونایی که در راس حکومت ایران هستن همه فارسن میدونی که ایران ۴۰ میلیون تورک داره واکثرادر راس حکومت هستن وحدود ۱۵۰۰سال بر ایران حکومت کردن مثلا، اشکانیان ، بابک خرمدین،سلجوقیان ،غزنویان،خوارزمشاهیان،صفویان،افشاریان ،قاجاریان،رضاخان بادکوبه ای وغیره… وگند کاری شما فارسها تورکا جمع کردن الان میخوای بااین اراجیفت ما رو به جون هم بندازی اسگل
ضمن پوزش ازبالابردن سطح آگاهےناآگاهانےچون تو،بایسته دیدم برخی ازتحاریف وتعاریف کذب راجع به دولتهایکه آنهاراتـرُک تصورمۍ نمائید،بایدگفت;غزنویان به روایات اسنادمعتبروخودافغانهاازتبارپۺتون می بودند،سلاجغه دارای اصالتےکاملاسـغُدیانےداشتند،واما آن۰ه برایندآغازین برساختن زبان فعلی تحت عنوان ترکی ست،توسط سرسلسله خوارزمشاهیان،انوشیروانتکین کارتولیائےازغلامان ببردگےگرفته شده توسط سامانیان میباۺدایشان بدلیل رخدادهایکه طی دوران بردگی اوبرایشان اتفاق افتاده ازعمده علل عداوت ودشمنی وی باسامانیان پارسی زبان گردیده،وی پس ازبحکومت رسیدن ابتدافرمان دادزبان دیوان ودولت راتئغیردهند اماچون بابرگرداندن بعربی سیستم دفاترودیوان بهم ریخت مجددبه زبان پارسی عودت داده شد،وی فرمان دادوزراونخبگان حکومت زبانی راتاسیس نمایندکه خودقصه ایست عجیب،واماماحصل تلاش کارگذاران اهالی دانشورخوارزمشاهان نهایتازبانی %۶۰وام واژه اززبان خودانوۺیرونتکین و%۲۰سغدی خوارزمی،%۱۰ترکمنی و%۵درصد عربی ایضا%۵فارسی راشامل گردید،انچه درکل نام زبان ترکی بران نهادنددراصل (گرجذری)بایدنامیده شودونه ترکی!،امادرخصوص سایرحکومتهاکه نامبردیدضفویه گرجی تبارانی که زبان برساخت خوارزمشاهانرابابخشودگیهای مالیاتی رواج دادند،افۺارهاپارسی پارتی ودارای اصالتی کاملاپارسی می بودندماخوداژنژادهفشارهستیم،اماقجرهای استرابادی دورگه ازترکمنةای آتابای وتپوری های شمال ایران بودند،درموردپهلوی های بی وجدان اطلاعات موثقی نخواسته ام دریابم،مال شما،
سنجش علمی بودن این نوشته این است که هویت و اصالت مردمان ایران را با قرمه سبزی سنجیده است و همه مردمان غیر فارس را انکار کرده است بسیار مضحک و نفرت انگیز دست به قلم شده است من دیگر حرفی ندارم
عده معدودی مثل نویسنده و احسان موحدیان توسط لابی ارامنه هدایت می شوند و لازمه که نهادهای اطلاعاتی کشور در خصوص امور مالی این افراد تحقیقات نماید تا انشاالله مثل جنگهای ایران و روس که با خیانت ارامنه خاک وطن از دست رفت ، اینا از پشت و با توطئه چینی به این مرز و بوم خیانت نکنند
مردم اذربایجان برادر و خواهر ما و پاره تن ما هستند و مثل چشم برای ما عزیزند.
افرادی همچون علیف نوکر اسراییل و ترکیه هستند و حساب مردم شریف اذربایجان از این فرد دون مایه جداست
من به عنوان یک ترک ایرانی امیدوار هستم سرزمین هایی که طی قراردادهای ننگین گلستان و ترکمانچای از کشور عزیزمان جدا شدند دوباره به اغوش مادر خود ایران برگردند.
ایران سرزمینی است که ما اقوام مختلف با برادری و صلح و صفا در کنار هم زندگی کرده ایم و این باعث افتخار امثال بنده است
هدف پانترکیسم از اینهمه توهین به ایران و ایرانی و اقوام رنگارنگ ان ودروغ پردازی های شاخدار و بی پایه چیست؟چراانها بیهوده تلاش میکنند با ملیت سازی و دو قطبی کاذب جامعه ایران را به دو ملیت دروغین ترک و فارس تقسیم کنند؟ چرا سعی میکنند هویت و تاریخ و جغرافیا و مردم اذربایجان را تحریف کنند؟ دلیل اینهمه پروپاگاندای این جماعت قلیل پانترک به سیاستهای روسیه و ترکیه عثمانی در خصوص گسترش ارضی ودامنه نفوذ و تغییر هژمونی تاریخی با عبور از مرزهای ایران وافزایش متصرفات بر میگرددترکیه عثمانی و روسیه تزاری و اسلاف انها در ادامه لشگر کشی های خود در منطقه قفقاز به سد محکم ایران کشوری با فرهنگ و تمدنی بسیار کهن تر و ریشه دارتر از خود بر خوردند و از همان زمان پدیده پانترکیسم شکل گرفت روسها و ترکیه با همین ترفندهاو سیاستهای تفرقه افکنانه و تبلیغات پانترکیستی سرزمین های وسیعی منجمله باکو واران و نخجوان و دیاربکر را از خاک ایران جدا کردند روسها با نام گذاری دروغین منطقه اران و نخجوان بنام اذربایجان که همان زمان هم با مخالفت و واکنش های شدید دولت و شخصیتهای ملی ایران مواجهه شد وهمچنین ترکیه با القای ملیت سازی و هویت سازی کاذب هر کدام بنوعی تلاش کردند در استانهای غربی ایران بلوا و اغتشاش ایجاد کنند بنابراین عجیب نیست که جانیان وخائنینی همچون سیمقتو و پیشه وری و غلام یحیی و قاضی محمد و قاسملو و…همیشه مورد حمایتهای مالی ونظامی مشترک ترکیه و شوروی و هم اکنون اسرائیل قرار گرفته باشند مدافعین و پشتیبان های تاریخی پان ترکیسم یعنی ترکیه و روسیه(شوروی سابق) و هم اکنون اسرائیل تماما سیاستهای توسعه ارضی دارند و تجزیه طلبان اعم از پانترک و پان کرد همیشه جزو پیاده نظام و جاسوسان و گروههای شبه مسلح انان و هم اکنون تکفیری ترکیه و باکو و اسراییل میباشند در مورد دروغ های پانترکان میتوان هزاران جلد کتاب نوشت این جماعت بیسوادمحال است کلمه و هر جمله ای بکار نبرند که شامل دروغ و توهین و افترا و جعل و تشویش اذهان عمومی نباشد اما انچه عجیب مینماید انفعال و غفلت و سکوت عجیب دسنگاههای امنیتی در قبال فعالیتهای خائینانه و تفرقه افکنانه و جاسوسی و خرابکاری جماعت قلیل پانترک و تحرکات و گستاخی های ترکیه و باکو در چند دهه اخیر است علیرغم اینکه ایران از پیوندهای بسیار خوبی در میان اقوام این کشورها برخوردار است و بر احتی میتواند به شیوه همین کشورها که در خانه شیشه ای زندگی میکنند مقابله بمثل نماید
در زمان شوروی، در حالیکه در اکثر جمهوریها زبان رسمی روسی بود در اذربایجان ترکی رسمیت داشت! ولی دردت به سرم چرا برایت اینهمه دروغ و دغل و سعی در ایجاد تفرقه عجیب است؟! مگر حکومت خودمالن در تمام چهار دهه گذشته برای تمام جهان خط و نشان نکشیده و همچنان نمی کشد؟ مگر میلیاردها دلار هزینه صدور انقلاب نکرده و نمی کنند؟ خو تصدقت به کمر طرف مقابل هم که بیل نخورده. مقابله به مثل می کنند و بحران می افرینند. دود بحران افرینی ها از هر طرفی هم که باشد به چشم مردم کف جامعه خواهد رفت. اگر در کشور ما هم «منافع ملی» جزو الویتها بود به دنبال دوستی با ملتهای دیگر می رفتیم.
بر اساس منابع مختلف تعداد فارس های ایران در بیشترن حالت ۶۰٪ و در کمترین ۴۲٪ هست . بلفرض ۵۰٪ . یعنی تقریبا ۴۰ میلیون .
کورد های ایران :۱۰ میلیون . عراق : ۸ میلیون . ترکیه : امار خود ترکیه ۲۲ میلیون آمار ادعایی کورد ها ۳۰ میلیون ما ۲۵ میلیون فرض کنیم . سوریه: ۴ میلیون
جمع :47 میلیون
چطور شما به کوردستان سفر میکنید و کورد ها رو اتنیک و قوم قلمداد میکنید دقیقا ؟
حرف من رو بر این فرض نگیرید که طرفدار جدایی از ایران هستم اما اتنیک خواندن و گرفتن حق خواندن و نوشتن به زبان مادری در مدارس و عدم توسعه یافتگی حداقلی مناطق کورد نشین .
اینکه همه منابع ابی و نفتی و معدنی خوزستان و کوردستان و آذربایجان به فلات مرکزی بی اب و علف هدایت میشه و کمترین نقش سیاسی برای هیچ کوردی وجود نداره دقیقا اسمش چی هست ؟
با شناختی که از کورد و کوردستان دارم با وجود ارزوی قلبی زندگی زیر نام ایران ولی هیچ شکی نداشته باشید در صورت پیدا شدن کوچکترین فرصتی غالبیت کورد ها خواهان استقلال به دست اوردن حداقل های هویتی خودشون هستند .
کوردستان عراق صد سال توسط اعراب و تورک ها غارت و نسل کشی میشد . در زمان و فرصت مناسب حق طبیعی انسانی خودشون گرفتن و در حال حاضر بهترین رفاه اقتصادی رو بین کشور های خاورمیانه دارند .
ضمن اذعان به مشکلات داخلی و غفلت حکومت ها اما بدون شک گروههای تجزیه طلب از داردسته شرور و جنایتکار سمیقتو و قاضی محمد تا کومله و دموکرات و پژاک که تماما تروریست و گردنه بگیر وتجزیه طلب و تفنگچی روسیه و ترکیه و عراق و اسرائیل بوده و هستن از دلایل عمده ناامنی و بی ثباتی و عدم توسعه و پیشرفت کردستان محسوب میشوند در اینکه باید به زبان و فرهنگ و اقتصاد و معیشت و خواسته های اقوام رنگارنگ اایران زمین توجه شود و تا کنون غفلت و اشتباهات بسیاری در این زمینه صورت گرفته جای هیچ شک و شبه نیست اما چرا این توجه فقط باید معطوف به اقوام مرزنشین آذری و کرد و عرب و بلوچ باشد که زیست بوم شان همیشه محل رخنه دشمنان و رقبای منطقه ای ایران چون ترکیه و روسیه و عربستان و اقمارشان باکو و عراق بوده ؟ چرا همیشه این مناطق جولانگاه گروههای مسلح و تجزیه طلب و تروریست است که تماما خاستگاههای فئودالی دارند وشکل گیری شان نشئت گرفته از روابط ارباب رعیتی و قبلیه ای و طایفه ای است ! مگر نه این است ریشه تمامی احزاب و سازمانهای قوم گرا به اربابان و شیوخ قبایل و دزدان و گردنه بگیرانی چون سمیقتو و شیخ خزعل و قاضی محمد و پیشه وری و غلام یحیی و بارزانی و طالبانی که از حقوق بگیران روسیه و ترکیه و حزب بعث و اسرائیل میباشند بر میگردد ! چرا هیچگاه از حقوق دیگر اقوام مانند لر و بختیاری و قشقایی و گیلک و سمنانی و تات و تالش و کرمانج و ترکمن و سیستانی و هرمزگانی و دشستانی و مازنی و سمنانی و …….بعنوان یک مطالبه ملی دفاع نمیشود نکند فقط کردها و آذری ها و عرب ها و بلوچ ها جزو تعاریف اتنیک و قومیت قرارمیگیرند و سایر اقوام که بشدت مورد توهین پانترکان هم هستن محلی از اعراب ندارند ؟ این یک حقیقت مسلم تاریخی است که اقوام ایرانی تماما شاخه های درخت تناور ایران هستن و هر گونه گست و صدمه زدن به تنه درخت موجبات خشکی و نابودی خود شاخه ها و نهایتا ریشه را نیز را فراهم مینماید قوم گرایی و نژاد پرستی و برتر بینی و خاصه طلبی خودش در تعارض با روح دموکراسی و هویت تاریخی ایران است مگر در اقلیم کردستان و جمهوری باکو شاهد دیکتاتوری خاندان بارزانی و طالبانی و علیف که فرزندان اربابان و حاکمان سابق بودند نیستیم مگر پول و قدرت و ثروت در این سی ساله اخیر تماما در دست یم خانواده خاص نبوده ؟معتقدم اقوام در ایران با همین وضعیت موجود که جای انتقاد بسیار هم دارد در وضعیت بمراتب بهتری از کشورهای همسایه هستن که تماما تک قومیتی و نام کشور و اقلیم شان شان هم بر گرفته از یک نژاد خاص و منحصر بفرد است ایران این ظرفیت را دارد که مشکلات زبانی و اموزشی و توزیع ثروت و فقر و محرومیت زدایی و عدم توسعه کلیه اقوام را حل و فصل نماید بشرط انکه اقوام ایران زمین بجای گست و تفرقه و ایجاد دو قطبی کاذب که لازمه اش تحریف و جعل تاریخ و واقعیتهاست تحت مدار ایران و هویت ملی و تاریخی حقوق شهروندی مطالبات خود را پیگیری نمایند
چرا نظرات مخالفان جماعت قلیل پانترک و پاسخ به اراجیف و دروغ های انها را منتشر نمیکنید و اجازه میدهید انها هر دروغ و توهینی را کامنت کنند؟چرا پاسخ بنده را درج نکردید؟
واقعا مایه شگفتی و تاسف و شک تردید فراوان است که چرا انصاف نیوز کامنت های پاسخ هموطنان و کارشناسان میهن پرست را حذف و اینقدر کامنت های حاوی توهین ها و فحاشی ها و جعل و دروغ های پان ترکان را که در هر کشور منجمله باکو و ترکیه مستلزم تعقیب قضایی و بازداشت و مجازات است را پوشش میدهد !جای شگفتی انجاست که براساس اسناد ویکیلیکس فاش شده سفارت باکو در تهران به سایبری ها و مزدوران پانترکیست، ۲۰۰ دلار پول میدهدتا برای اقدامات ضدایرانی از جمله برافراشتن پرچم باکو به جای پرچم ایران در ورزشگاهها و اماکن عمومی وانتشار دروغ و جعل و توهین به نام ایران و شخصیت های ملی در فضای مجازی اقدام کنند همانند کاری که سایبری های فرقه رجوی در البانی انجام میدهند همچنین سوال ابهام اصلی و پرسش ملت ایران از نهادهای مسوول دیپلماتیک این است که چرا در برابر رفتار پیدرپی دشمنانه و هماهنگ جمهوری باکو و ترکیه علیه تمامیت سرزمینی ایران و چشمداشت علنی این دو کشور به اشغال آذربایجان ایران و تبریز، صرفا با تکیه بر واژگانی احساسی، ایدئولوژیک، خنثی و غیرواقعی چون «روابط برادرانه همسایه مسلمان»، کمترین واکنشی صورت نمیگیرد؟اینهمه سکوت و سستی و انفعال در باره یک مسله مله و ناموسی و حیثیتی ودر مقابل انهمه تمرکز و هزینه در مورد مسله فلسطین و اشغالگری اسرائیل در ان سوی خاورمیانه در حالیکه هم اکنون در بیخ گوش ما اسرائیل متحد اصلی باکو و ترکیه در پروژه غصب استانهای غربی ایران است و نمایندگان اسرائیل تجزیه اذربایجان را به رسمیت شناخته اند!و الهام علیف و اردوغان از شادی در پوست خود نمیگنجند!
چرا تنها کشور جهانیم که کشور همسایه نام آذربایجان ما را دزدیده و اکنون با آن نام، علنی، آذربایجان راستین و قهرمان، مهد وطنپرستان ایرانی همچون بابک خرمدین، شاه اسماعیل صفوی، ستارخان، باقرخان و باباخان اردبیلی و خاستگاه شهید غفورجدی و شهید باکری را متعلق به خود و اشغالشده توسط ایران؟! اعلام میکند؛ ساکتیم!
براساس اسناد ویکیلیکس سفارت باکو در تهران به مزدوران پانترکیست، ۲۰۰ دلار پول میدهد برای اقدامات ضدایرانی از جمله برافراشتن پرچم باکو به جای پرچم ایران در ورزشگاهها و اماکن عمومی؛ ساکتیم!
تصویر پل خداآفرین که اثر تاریخی ثبت ملی شدهی ایران است را بر اسکناس ۵۰۰ مناتی خود چاپ میکنند، آن هم با سنگر نظامی و پرچم باکو بر روی آن؛ ساکتیم!
به ایران اتهام قاچاق مواد مخدر میزنند؛ ساکتیم!
ایران را دزد آجرهای بناهای مخروبه قراباغ خطاب میکند و مدعی میشود ایران، درختان قراباغ را قطع کرده و دزدیده؛ ساکتیم!
هویت مفاخر فرهنگیمان و شاعران پارسیگویمان همچون نظامی گنجوی و خاقانی شروانی را جعل میکند و آنها را ترک ضد ایرانی معرفی و تبلیغ میکند؛ ساکتیم!
محتوای کتابهای درسیشان را پر کردهاند از جعل تاریخ، دروغپردازی و نفرتپراکنی نسبت به ایران و ایرانی فارسیزبان؛ ساکتیم!
اتباع بیگناهمان را آزار میدهند؛ ساکتیم!
در ترور دانشمندانمان مشارکت کردهاند؛ ساکتیم!
مرزهای خشکی را و مرزهای دریاییمان در کاسپین را لانهی جاسوسی دشمنان خارج منطقه کردهاند؛ ساکتیم!
پرچم تجزیه آذربایجان ایران را در مراسم رسمی دولتی در باکو بر میافرازند و در تلویزیون دولتی خود به نمایش میگذارند، نه تنها ساکتیم؛ شاهد تبریک سفیر کنونی ایران در باکو هم هستیم؟! سفیر پیشین ایران در باکو هم به رغم این همه دشمنی باکو علیه ایران، با تابلوفرش منقش به تصویر با مشت گرهکرده در حال فحاشی و تهدید ایران، از این همسایه وقیح تشکر هم میکند آن هم در مراسمی مجلل در برج میلاد در قلب تهران!
رییس جمهور «خود سلطان عثمانیپندار» ترکیه هم، همزمان با سفر وزیرخارجهاش به تهران، از نقشه جهان ترک با ترسیم اشغال نیمهشمالی ایران در قلمرو ترکیه، رونمایی میکند و همزمان با روز نجات آذربایجان همايش تجزیهطلبانه پانترکیستی با عنوان آذربایجان و تبریز جزو ایران نیستند؟! با حضور نماینده حزب عدالت و توسعه برگزار میکنند، نهتنها کمترین اعتراضی نمیکنیم، اردوغان را خلاف اصول دیپلماتیک، همچون یک سلطان، «عالیجناب» هم خطاب میکنیم!
ریشهیابی رفتار ایرانستیزانه جمهوری باکو را باید از آغاز شکلگیری این دولت با ربودن نام آذربایجان تاریخی ایران در ۲۸ می ۱۹۱۸ در پی پیشنهاد ترکیه عثمانی به دولت شوروی سابق علیرغم اعتراض مکرر دولت ایران و شخصیت های ملی چون خیابانی و ستارخان و تقی زاد ه و حتی محمد رسول امین زاده جستوجو کرد که در طول ۱۰۳ سال، هماکنون جمهوری نوظهور باکو به جایی رسیده که نهتنها نامهای تاریخی ایرانی بادکوبه و شوشی را، تحریف شده معرفی میکنند، بلکه منکر هر ارتباط تاریخی باکو با هم ایران هستند و حتی وقیحانه ایران را اشغالگر تبریز و امپراتوری خیالی به نام آذربایجان معرفی میکنند و آرزوی حمله به ایران و اشغال تبریز را در کتابهای رسمی درسی، به کودکان خود آموزش میدهند!!
این در حالی است که در درازای ۲۰۸ سال پس از قرارداد ننگین گلستان و ۱۹۳ سال پس از قرارداد ننگین ترکمانچای و پس از آن، پیمان پاریس ( ۱۸۵۷ و جدایی هرات و افغانستان )، حکمیت گلد اسمیت ( ۱۸۷۱ و ۱۸۷۲ و جدایی بلوچستان بزرگ و کلات و سیستان بزرگ) و پیمان آخال (۱۸۸۱ و جدایی مرو و ورارود و شرق کاسپین)، ملت ایران، جدایی ۱۷ شهر قفقاز را هیچگاه برنتافته و آن را چونان سمبلی از غم و حسرت و خسران ملی همچنان درحافظهی جمعی خود محفوظ نگاهداشته است.
ریشهی نامهای پارسی ۱۷ شهر قفقاز، خود سندی است از هویت آن سامان. ازجمله شهر دربند به عنوان جنوبیترین و تاریخیترین و تنها شهر شیعهنشین روسیه بنیانگذاری شده به دست قباد یکم ساسانی و انوشیروان ساسانی.
جمهوری باکو در حالی منکر ایرانی بودن شهرهای قفقاز ازجمله بادکوبه شده که این نامها به صراحت در فصل سوم عهدنامهی گلستان، به تاریخ دوشنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی، برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳ آمده است:
« اعلیحضرت قدر قدرت، پادشاه اعظم مالک بالاستقلال ایران… ولایات قراباغ و گنجه … شکی، شیروان، قوبٌه، دربند، بادکوبه و هر جا از ولایات طالش را با خاکی که الآن در تحت تصرف دولت روسیه است و تمامی داغستان، گرجستان، محال شوره گل، آچوق باش، کورنه، مینگرلی، آبخازی و تمامی اراضی… از دریای قفقازیه الی کنار دریای خزر متصل است مخصوص و متعلق به آمپیریه روسیه میداند.»
افزونبر 14 شهر جداشده در قرارداد گلستان، سه شهر ( استان ) دیگر شامل نخجوان، ایروان و بخشی دیگر از تالش هم در قرارداد ننگین ترکمانچای در روز پنجشنبه، یکم اسفندماه ۱۲۰۶ خورشیدی، مطابق با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی به اشغال روسیه در آمد و حاکمیت ایران بر کاسپین محدودترشد و مردم ایران مجبور به پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) شدند.
اما برپایهی اسناد تاریخی، حدود آذربایجان واقعی کجاست؟
۱- «استرابون» مورخ و جغرافينگار معروف چنين مي نويسد : « آلبانيا سر زميني است كه از جنوب رشتهكوههاي قفقاز تا رود كر و از درياي کاسپين تا رود آلازان امتداد دارد و از جنوب به سرزمين ماد آترو پاتن محدود است.»
۲- در کتاب «البلدان»، ابنفقيه ابوبکر احمدبن اسحاق همداني، تاکید شده است: «آذربايجان از يکسو رود ارس و از سوي ديگر مرز زنجان و حدود ديلمستان و طارم و گيلان را شامل ميشود.»
۳-«اصطخري»، ( قرن سوم و چهارم هجری)، اران را از آذربايجان جدا ميداند و شهرهاي آران را چنين مينامد ‹‹بيلقان، ورثان ،برديج ، (برزنج)، شماخي، شيروان، آبخاز، شابران، قبله، شكي، گنجه، شمكورا»…
۴ – در کتاب حدودالعالم من المشرق الی المغرب، قرن چهارم هجری، سه منطقه آران و ارمنستان و آذربايجان جدا از هم ذکر شدهاند.
۵- در کتاب “صورة الارض”، ابن حوقل ابوالقاسم محمد بغدادی، در نقشه اي، … رود ارس را مرز ميان آذربايجان و اران دانسته و مي نويسد: “مرز ناحيه ي الران از طرف جنوب رودخانه ارس در ساحل آن شهر ورثان است. “و در صفحه ۹۵، فروانروايان اران را تابعان اميران آذربايجان نوشته است.
سند تاریخی ۱۰۵۰ ساله در اثبات جدابودن اران و شروان (جمهوری باکوی کنونی) از آذربایجان تاریخی و راستین!!
منبع: کتاب صوره الارض (تصویری از زمین) ابن حوقل (943 تا ۹۷۰ میلادی )
۶- حمدالله مستوفي در “نزهة القلوب” ، نام شهرهاي آذربايجان راچنين آورده است:
«تبريز، اوجان، طسوح، اردبيل، خلخال، دارمرزين، شاهرود، انار، مشکين آباد، ارجاق، اهر، تکلفه، خياو ، درآورد، قلعه کهران، کليبر، گيلان، فصلون، مردان قم، نوذر، خوي، سلماس، اروميه، اشنويه، سراو(سراب)، ميانج(ميانه)، کومرود، مراقه، دهخوارقان، نيلان، مرند ، دزمارزنجان، زنور، آزلو، ماکو.»
حمدا… مستوفي از کنار آب ارس (رود ارس) تا آب کر (رود کورا) را بينالنهرين و اران و از کنار آب کر تا دربند [بابالابواب] را ولايت شروان ناميده است.
۷ -در کتاب «احسن التقاسيم في معرفة الاقاليم» تاليف شمسالدين ابو عبدلله محمد نوشته شده است:
«اران سرزميني است جزيرهمانند، ميانهي درياي کاسپين (خزر) و رود ارس که رودخانهي نهرالملک (رود کورا) از طول آن را قطع ميکند. مرکز آن بردعه و شهرهاي آن تفليس، قلعه، خنان، گنجه، شمکو، بردبج، شماخي، شيروان، شابران، دربند، قبله شکي و ملازگرد (بلاشکرت) ».
۸ – در کتاب «المسالک والممالک» ابوالاسحاق ابراهيم اصطخري، آمده است: «ميان آذربايجان و اران رودي است که آن را ارس گويند. آنچه در شمال و مغرب اين دو رود نهاده است از “اران” و آن چه در سوي جنوب قرار گرفته است از اذربايجان است.»
۹- در کتاب «المعجم البلدان» شهابالدین ابوعبدا.. یاقوت آمده است:
«اران اقليمي است مشهور که هم مرز آذربايجان است و رود ارس ميان آذربايجان و اران است.»
۱۰ -در کتاب «تقويم البلدان» ابوالفداء اسماعيل نوشته شده:
«اران اقليمي است مشهور که هم مرز آذربايجان است.»
۱۱- «ياقوت حموي» (سده هفتم هجري)، در كتاب معجمالبلدان … نوشته است : «اران نامي است ايراني ،داراي سرزميني فراخ و شهرهاي بسيار كه يكي از آنها جنزه است و اين همان است كه مردم آن را گنجه گويند و بردعه و شمكور و بيلقان (از شهرهاي ديگر اران است) و ميان آذربايجان و اران رودي است كه آن را ارس گويند آنچه در شمال و مغرب اين رود نهاده است از اران و آنچه در جنوب قرار گرفته از آذربايجان است» .
۱۲- در «برهان قاطع» محمد حسين بن خلف تبريزي، نوشته شده: “ارس به فتح اول و ثاني و سکون سين بي نقطه، نام رودخانه اي است مشهور که از کنار تفليس و ما بين آذربايجان و اران مي گذرد.»
۱۳ –«تاريخ عالم آراي عباسي»، نوشته اسکندر بيک منشي، از آذربايجان، جداگانه نام برده است و از «شروان، اران و گرجستان» جداگانه ياد کرده است.
۱۴- در پيماننامههاي ننگين گلستان و ترکمنانچاي نيز هيچ اشارهاي به نام آذربايجان براي مناطق اشغالی شمال رود ارس نشده است.
یکی از آخرین نقشه های کامل ایران(Russel, 1814) در آغاز دومینوی تجزیه ایران که
نشان میدهد منطقه باکو با نام شروان، با رنگ و مرزهای مشخص، کاملا از آذربایجان واقعیبه مرکزیت تبریز جداست!!
جدا بودن منطقه شروان (جمهوری باکوی امروزین) از آذربایجان تاریخی در نقشه ایران در قرن هجدهم، چاپ مؤسسه ایزاک تیریون، آمستردام
نقشهای تاریخی به زبان انگلیسی که شروان (جمهوری باکوی کنونی) را جدای از آذربایجان تاریخی و راستین ثبت کرده است!
«احمد کسروي» در کتاب «شهرياران گمنام» مينويسد: «… ندانستهايم که برادران ارّاني ما…، براي چه نام تاريخي و کهن خود را کنار نهاده، دست يغما به سوي آذربايجان دراز کردهاند… برادران ارّاني ما در آغاز زندگي ملي و آزاد خود، پشت پا به تاريخ گذشتهي سرزمينشان ميزنند…».
محمدامین رسولزاده، بنیانگذار جمهوری باکو در پاسخ به اعتراضهای مکرر اندیشمندان ایرانی همچون ملکالشعرای بهار و دهخدا به تشکیل کشوری مستقل با نام آذربایجان در کنار استان آذربایجان ایران در سال ۱۹۱۸ میلادی، در مقالهای با عنوان «مختاریت آذربایجان» در نشریه آچیقسوز نوشته است: «لازم است به تمام ایرانیها خاطر نشان نماییم که ما وقتی که آذربایجان میگوییم مقصود ما آذربایجانی است که در قلمرو دولت روسیه است نه دولت ایران و به مقدرات آذربایجان ایران حق و حد دخالت نداریم.»
رسولزاده همچنین در مقالهی آذربایجان و ایران میگوید: «از ما چرا ظنین هستید؟ باید تصور کنیم که چنین گمان کردهاند که از گرفتن نام آذربایجان که اسم یک ولایت ایران است به مسمای آن نیز چشم داریم. جمهوری ما قبل از جمهوریت، مکرر و به دفعات این معنی را اعلام کرد که دعوی مختاریت آذربایجان به هیچوجه به جنوب ارس راجع نیست. باز بالفعل هم این را اثبات میکنیم».
وی در اعترافی تاریخی به ایرانی بودن مشاهیر و میراث فرهنگی شمال ارس، خطاب به همکاران ایرانی خود در روزنامه ها و جراید ایران مینویسد: «ادبیات ما، ادباء ما، شعراء ما و بالخاصه متاخرین از مکاتب قدیمه با فیض و برکت ایران پرورش یافته اند. فردوسی، سعدی، حافظ، عمر خیام، ملای روم و سایر ایرانیان سخنگو و سرآمد سخن عادتا از طرف ما پیشوا و مقتدا محسوب گشته و در میانه ما اصول و عادات ایران اساس تربیت اتخاذ شده و آشنایان ما به زبان فارسی و دوستداران آن در میانهی ما کم نیستند و ما میتوانیم به شعرای نامدار دوره اخیر ایران از قبیل نظامی، خاقانی و مهستی افتخار کنیم … آذربایجان قفقاز حدالامکان باید صبر کند قرضی را که از ایران گرفته، اعاده کند. موسیقیدانهای ما اگر چه خصوصیت خود را محفوظ داشتهاند، ولی اساس اعتبار آنها موسیقی ایران است که ما به توسط اپرا و اپرادانهای خودمان تا حدی قرض خویش را به ایران اداء مینمائیم»
با این حال «بارتولد مورخ بزرگ » با دوراندیشی و فهم توطئه مشترک روسها و ترکیه نوشته است : «نام آذربايجان براي جمهوري آذربايجان از آن جهت انتخاب شد كه گمان ميرفت با برقراري جمهوري آذربايجان ؛ آذربايجان ايران و جمهوري آذربايجان يكي شوند.»
رویدادهای ۱۰۳ سال پس از این نامگذاری و بهویژه ۳۰ سال گذشتهی پس از استقلال از شوروی اثبات کرده که نامگذاری جمهوری شمال ارس، با هدف تهدید مستقیم علیه تمامیت سرزمینی ایران درآذربایجان واقعی انجام شده است.
در سال ۱۹۹۱ دولت آقای رفسنجانی در اقدامی شتابزده و غیرآیندهنگرانه، با تصور تشویق گسترش ایدئولوژیک مذهبی در کشور همسایه به ظاهر مسلمان، استقلال کشوری را با نام آذربایجان در کنار آذربایجان ایران و بدون کمترین الزام به تغییر نام، به رسمیت شناخت، درحالی که این جمهوری، با تکیه به همین نام، امروز به تهدید مستقیم تمامیت سرزمینی ایران تبدیل شده و در همهی تبلیغات رسمی خود و در کتابهای درسی مدارس، به طور علنی، آذربایجان راستین تاریخی و تبریز را با نام جعلی آذربایجان ج ن و ب ی متعلق به باکو و اشغال شده توسط ایران معرفی و تبلیغ میکند!
در نگاه پانترکان بیسواد و شستشوی مغزی داده شده #جمهوری_باکو، ایران یک کشور اشغالگر است!! که این نگاه از طریق کتابهای درسی، غیردرسی، رسانههای باکو و… به شدت ترویج میشود.
جمهوری باکو، در نقشههای آموزشی جغرافیایی کلاسهای درس، آذربایجان واقعی به مرکزیت تبریز را به طور رسمی، بخشی از خاک باکو معرفی و تبلیغ میکند که توسط ایران اشغال شده است ونقشههای مورد استفاده جمهوری باکو در موزههای این کشور که تا کرانههای
ایرانی خلیج فارس را (با کاربرد نام جعلی برای آن) جزو قلمرو باکو معرفی میکنند!!در همین راستا محتوای کتابهای درسی جمهوری باکو ازتحریفهای شگفتآور ضد تاریخی که نمونههای زیر، قابل تأملند پر شده است:
روی جلد کتاب آتا یوردو (سرزمین پدری)،کتاب درسی تاریخ کلاس پنجم دبستان جمهوری باکو، نقشه باکو بهعلاوه شمال غرب ایران چاپ شده است!!وجمهوری باکو، در کتاب درسی آتایوردو ( سرزمین پدری)، آذربایجان واقعی به مرکزیت تبریز را به طور رسمی، بخشی از خاک باکو که توسط ایران اشغال شده است معرفی و تبلیغ میکند! محتویات این کتاب هم پر است از نفرتپراکنی علیه ایران:
دربارهی عهدنامههای گلستان و ترکمانچای، که هرگز متن کامل آنها درکتابهای درسی جمهوری باکو منتشر نمیشود، با تحریف و جعلیات، ادعا میشود که این قراردادها به این دلیل منعقد شدند که ایران و روسیه برای تصاحب آذربایجان با یکدیگر جنگ کردند!؟
«تمـامي خـاك آذربايجان در شمال ارس در امپراتوري روسيه ادغام شـد و خـاك وطـن مـا در جنوب ارس به دست ايرانيها افتاد […] در گلستان و سپس تركمانچاي به دارايي سلطنت آذربايجان قدرتمند [؟!]خاتمه داده شد […] در آذربايجـان، دولـت مـستقل نمانـد. [!؟]
دولت وملت آذربايجان با زور، به دو قسمت تقسيم شد.[!؟]دوبرادر يكي آن سوي ارس، ديگري اين سوي ارس ماند»(صص:۱۴۴-۱۴۶).
«اشغالگران ایرانی[!؟]درخونریزی ازجلادان تزار عقب نمیماندند»(ص:۱۴۴).
«بين ظلم تزار روسيه درآذربايجان شمالي باظلم ايران درآذربايجان جنوبي چه شباهتهايي وجوددارد»(ص:۱۹۱).
«پس از نبرد سهمگين و نابرابر، فرزندان خلق قهرمان آذربايجـان از سـوي قـاتلان ايراني، روس و ارمني خلع شدند»[؟!] (ص: ۱۹۳).
«پس از این که جنوب کشور ما، آذربایجان ج ن و ب ی به زیر ظلم ایران افتاد»[؟!] (ص: ۲۱۴).
همچنین در این کتاب بدروغ ادعا میشود که #ستارخان و #شیخ محمدخیابانی [که برای مقابله با خطر تهدید تمامیت سرزمینی ایران به دلیل دزدیدن نام آذربایجان توسط باکو پیشنهاد تغییرنام آذربایجان ایران به آزادیستان را داد]، برای رهایی از ستم حکومت ایران و تشکیل حکومت آذربایجان[!؟] جنگ میکردند و شهریار هم در فراق آن سوی ارس شعر میسرود.[؟!]
کتابهای درسی باکو، شیخ محمدخیابانی، آزادیخواه تبریزی را که برای جلوگیری از تهدید خاک ایران توسط باکو، پیشنهاد تغییرنام آذربایجان ایران به آزادیستان را داده بود، به عنوان یک تجزیهطلب ضد ایرانی معرفی و تمجید میکنند!
همچنین درکتابهای درسی باکو، شاه اسماعیل صفوی و نادرشاه افشار، پادشاهان امپراتوری خیالی آذربایجان معرفی میشوند و ایرانی بودنشان انکار میشود!!؟ و اغلب مفاخر و شاعران و اندیشمندان ایرانی تاریخ و میراث فرهنگی ایرانی همچون نظامی گنجوی، خواجه نصیرالدین توسی، بابک خرمدین، ستارخان و باقر خان، تارایرانی، چوگان ایرانی، هنرفرشبافی ایرانی هم متعلق به باکو خوانده میشوند.!!
موسیقی عاشیقلار ایرانی که در زمان شاه اسماعیل صفوی در ایران بنیان نهاده شد، در سکوت مقام های فرهنگی ایرانی، توسط جمهوری باکو، به نام این کشور 30 ساله در یونسکو ثبت جهانی شد!!
هنر اجرای آذربایجانی (ساخت و نواختن آذربایجانی تار) بدون نام بردن از هنرمندان ایرانی و کشور ایران توسط جمهوری باکو، به نام این کشور در یونسکو به ثبت جهانی رسید که اعتراض استاد داریوش پیرنیاکان، سخنگوی خانه موسیقی ایرران را در پی داشت.
باکو همچنین مدت هاست در تدارک است تا آیین چله که یکی از آیینهای باستانی و ملی ایران با پیشینه ای ۸ هزار ساله است را به نام جمهوری باکو به ثبت جهانی یونسکو برساند!!
باکو، بابک خرمدین، این قهرمان ایرانی مبارزه باخلفای عباسی را به عنوان یک باکویی تجزیهطلب ضد ایرانی معرفی و تمجید میکنند!
هر صفحه کتاب های درسی جمهوری باکو آکنده از تحریف و قلب تاریخ و دشمنی آشکار باایران است. برای کودک دبستانی جمهوری باکو حتی خواجه نصیرالدین طوسی را با وقاحت تمام، دانشمندی آذربایجانی و “تورک”؟؟!!معرفی می کنند و در تمبر پستی هم او را اهل جمهوری باکو اعلام می کنند!!
جمهوری باکو، شاه اسماعیل صفوی را پادشاه امپراتوری خیالی آذربایجان با پرچم جمهوری باکو معرفی می کند!!
جمهوری باکو، نادرشاه افشار را نه پادشاه ایران، بلکه پادشاه امپراتوری خیالی آذربایجان معرفی می کند!!
کار به جایی رسید که باکو برای داشتن تنها ۲۰ هزار هکتار گوشهای از انتهای ۲ میلیون هکتار جنگلهای شمال ایران معروف به هیرکانی، چندین سال درتکاپو بود تا این جنگلها را بهعنوان میراث طبیعی جهانی اختصاصی باکو به ثبت جهانی برساند!! که یونسکو به دلیل دفاع جانانه متخصصان میهنپرست ایرانی از حق ایران به ویژه پروفسور سیدمحسن حسینی، با خواست ناحق باکوییها مخالفت کرد و خوشبختانه این جنگلها، به طور اختصاصی به نام ایران به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید آن هم در محل اجلاس در باکو!!
فرجام سخن اینکه، شناسایی عجولانه استقلال باکو، بدون الزام تغییر نام آن جمهوری (برعکس آنچه در عدم شناسایی مقدونیه توسط یونان، تا عملی شدن الزام یونان برای تغییر نام مقدونیه شاهد بودیم)، و نیز سهلانگاری غیر قابل توجیه سفارت ایران در باکو در سی سال گذشته پس از اعلام استقلال، به تبلیغات رسمی ضد ایرانی باکو و توسعه محتویات جعلی کتابهای درسی باکو، عامل اصلی رشد لگامگسیخته شستوشوی مغزی خصومت ورزی ضدایرانی باکو شده است که توجه نهادهای مسوول دیپلماتیک و فرهنگی ایران به اولویتهای زیر میتواند در تغییر این شرایط موثرباشد:
۱- الزام بازنگری و تغییر نگرش انتخاب افراد به عنوان سفیر ایران در باکو و الزام رصد دقیق نهادهای مسوول به عملکردشان؛
۲-تغییر نام جمهوری باکو به عنوان پیش شرط ادامه رابطه دیپلماتیک با این کشور، به این دلیل که نام کنونی آن تهدید مستقیم امنیت ملی و تمامیت سرزمینی ایران است و کاربرد رسمی نام ایران شمالی تا انجام تغییرنام آن جمهوری؛
۳- الزام جعلزدایی از تاریخ و حذف موارد پرشمار دروغ و تحریفهای ضد ایرانی از کتابهای درسی تاریخ پایههای گوناگون تحصیلی جمهوری باکو؛
۴- الزام پشتیبانی همهجانبه از تالشیها و تاتهای آن سوی مرزهای ایران، در صورت ادامه تحریکهای قومی پانترکیسم در آذربایجان ایران توسط باکو و تغییر مکان کنسولگری ایران درنخجوان به تالشان؛
۵- پیوند مجدد جمهوری خودمختار نخجوان به استان آذربایجان شرقی و تبریز برای رفع محاصره طبیعی و جغرافیایی نخجوان و ارتباط آسان با باکو مثل سی سال گذشته، با تضمین تامین همیشگی سوخت و برق و مایحتاج این منطقه درقالب کشور ایران.
در برابر تهدیدهای ترکیه علیه تمامیت ارضی ایران در آذربایجان هم:
۱- شناسایی نسلکشی ارمنیان توسط ترکیه، باید در دستور کار قرار گیرد.
۲- حمایت همهجانبه از حقوق ۳۰ میلیون همتبار مظلوم کرد در کردستان اشغالی ترکیه و تاکید بر کاربرد نامهای کردیه و ایران باختری باید مورد تاکید ایرانیان قرار گیرد.
ساسان جان سپاس بابت این توضیح کامل و کارامد. امیدوارم که هم میهنان بدون حب و بغض به منابع تاریخی بی طرف مراجعه کنند.
جناب ساسان
اگر آن هزاران جلد کتابی که در کامنت اولتان مدعی شدید می توانید در رد ادعای ترکها بنویسید از این قماش که به هم بافتید باشد وای به حال خوانندگان ؛ به قول شاعر گرامی:
لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود که پر توان زد!
جناب خسروی
سخن شناس نئی جان من خطا اینجاست!شما اول تفاوت و اختلاف معنایی ترک / اذربایجانی / شرافت / غیرت / صداقت /ایرانی بودن را با متضادش :پانترک /دروغ/خیانت /توهم //بیناموسی/بیغیرتی/بیسوادی/نوکری بیگانه را درست درک کنید بعدا از بنده طلب کتاب کنید!وشعر بسرائید!اگر شما هم بدور ازسیاق نژادپرستان وشیوه نخ نمای نیش و کنایه و توهین و افتراکه روش معمول پانترکان ترمز بریده است مطلبی داریداین گوی و این میدان ! مانند بنده با ذکر مستندات بیان کنید وگرنه مصداق شعر خودتان خواهید بود !ضمناشما نماینده ترکها و آذری ها را نیستید و سعی بیهوده نکنید ترکها و اذربایجانی ها را با پانترکان و اسلاف پیشه وری خائین و گماشته روسها در یک کفه ترازو قرار داده و همذات پنداری کاذب ایجاد کنید ! ترکهای عزیزادعایی جز ایرانی بودن ندارن .ربط دادن هموطنان ترک وآذری عزیز و وطن پرست با نژاد پرستان وپانترکان و سایبری های کامنت گزار دویست دلاری توهین به مردم مهربان و میهمان نواز آذربایجان و شهدای چالدران است! بنده در رد ادعای دشمنان ایران مطلب مینویسم و نه اقوام رنگارنگ ایران که اعضای یک پیکرند!مردم ایران بویژه هموطنان اذربایجانی اینقدر شعور و ذکاوت دارند که فریب سایبری های باکو را نخورند شما هم عجالتا و برای دست گرمی میتوانید یکی از هزاران کتاب یعنی کتاب خط و زبان اذربایجان احمد کسروی تبریزی را مطالعه کنید(البته شک ندارم بسیاق همیشگی پانترکان بجای نقد و بررسی مطالب بلافاصله این مورخ برجسته ترور شخصیت خواهید کرد! ) اگر کسروی را قبول ندارید کتابهای آقاي رحيم رييسنيا، پژوهشگر تاريخ عثماني را مطالعه کنید اگر مورخان ایرانی را قبول ندارید کتابهای مورخان شهیر ترکیه مانند پرفسور ایلبر اورتایلی/ پرفسورمته تونجای /دکتر امیر تورام /پروفسور فواد سزگینبه و….در باره فرهنگ و تمدن و شعر و ادبیات و تاریخ ایران که دروغ های پانترکان را هم به نقد کشیده اند مطالعه کنید نکند شماها کاسه داغ تراز اش هستید و از ترکهای ترکیه هم ترک تر !چون اکثر دانشمندان ترکیه منصف هستن و ستاینده فرهنگ و تمدن ایران !!
اما چند مصداق از صدها هزار دروغ های کثیف پانترکان جهت پر توان زدن خشت ادعایی جناب خسروی:
بابک خرمدین
پانترکها مدعیاند بابک ترکتبار بودهاست و نام وی بایبک است، اما اکثر منابع معتبر نام وی را بابک و پاپک نام برده و او از نژاد ایرانی بوده است.بابک خرمدین فردی ایرانی بود و اغلب دشمناناش نیز همان ترکمنان مزدور خلیفه (یعنی معتصم که مادرش ترک بود) وسرداران ترک معتصم: ایتاخ٬ بوغا٬ اشناس بودند. اما این جهان همیشه پر از تناقض و شگفتی است، چه، پانترکهایی که زمانی دشمن و مخالف بابک بودند اینک (در جهت اهداف تجزیهطلبانه) برای بابک جشن زادروز میگیرند و او را قهرمان خود میخوانند؛ همانطوریکه یک زمانی متحد پان کردان بودن اما الان بدستور اردوغان و علیف دشمنان خونی کردها هست و انها را ترک کوهستانی میخوانند !این رفتار ایشان مانند آن است که در آینده روزی اسراییلیها برای یاسر عرفات جشن زادروز بگیرند و او را یک اسراییلی اصیل با مذهب ارتودکس یهودی بدانند! (منابع: ابن حزم، مورخ عربتبار-ویکتور شنیرلمن. the value if the past-وارداپت واردان ,تاریخ عموم-ابن خرداذبه در کتاب المسالک و الممالک-مسعودی .التنبیه و الاشراف-ابن ندیم . الفهرست) پورسینا
پانترکها مدعیاند که پور سینا ترک بودهاست ضیا گوک آلپ دربارهٔ توران میگوید: «فرزندان اوغوز خان هرگز نباید توران را فراموش کنند. سرزمینی که با آتیلا، ابونصر فارابی، الغبیگ، پور سینا پیوند خوردهاست. سرزمین ترکان نه ترکیه و نه ترکستان، بلکه توران بزرگ است». اما بر ایرانیتبار بودن او و شاگردش ابوالحسن بهمنیار دلایل متعددی وجود دارد که دهخدا بهطور مفصل به آن اشاره کردهاست
نظامی
زمانی دستگاه تبلیغاتی استالین ادعا کرده بود که نظامی گنجوی شاعر ایرانی متعلق به آذربایجان اتحاد جماهیر شوروی است. پس از فروپاشی شوروی، جمهوری باکو نیز بر همین نکته پافشاری مینماید تا حدی که کاشیکاری و سنگ نبشته و اشعار فارسی مقبره او را تخریب نمودهاند و اشعار فارسی را برداشته و ترجمه آن اشعار به ترکی را جایگزین آن نمودهاندامابعد از فروپاشی اتحاد شوروی ایوان استبلین کامنسکی رئیس بخش شرقشناسی دانشگاه سن پترزبورگ همین کشور روسیه اعلام کرد آثار نظامی به فارسی است و حتی زبان آذری را نمیدانستهاست و قوم گرایان پانترکیست دیوان یک شاعر دیگر به نام نظامی قونوی (از دوران حکومت عثمانی) را به نظامی گنجوی منسوب نمودهاندهمچنین کامنسکی در رابطه با مجسمه نظامی در یکی از میدانهای آن شهر و تحریف تاریخ میگوید: برای نمونه ادعا آنها یک مجسمه در میدان کامنوگورسک نصب کردند و او را شاعر بزرگ آذربایجانی نامیدند و میگویند چون در سرزمین امروزی به نام جمهوریباکو زندگی میکرده پس ترکتبار است. در سال ۲۰۰۷ نوروزعلی محمداف، دانشمند فرهنگی تالش بخاطر پشتیبانی از فرهنگ تالشی به زندان روانه شد. یکی از اتهامات دولت جمهوری آذربایجان علیه وی این بود که نظامی گنجوی را در یک نشریه، غیرترک و اهل تالش خوانده بود در حالی که در اتحاد جماهیر شوروی سابق و نیز در جمهوری آذربایجان، نظامی به عنوان شاعر ترک یا شاعر آذربایجان معرفی میشود، منابع نشان میدهد که وی به زبان ترکی گویش نمیکرده و شعر ترکی ندارد.
ابوریحان بیرونی
هجوم اقوام ترک به قلمرو خوارزم در قرن ۴ هجری باعث گسترش فرهنگ ترکی در منطقه آمو دریا و خوارزم گردید و بسیاری از روستاها نام ترکی گرفتند، اما ابوریحان بیرونی خوارزمی زبان مادریش همان زبان آریایی خوارزمی بود؛ و خود او اقرار میکند که معنی و کیفیت و مقادیر ماههای ترکان را نمیداند و کوشش پانترکیستها برای مصادره کردن این دانشمند ایرانی از هر سو باطل است به گفتهٔ ولادیمیر مینورسکی خاورشناس: «هر جا که پرسش حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ قومهای شرق باستان پدید آید ترکان بیدرنگ دست خود را همانجا دراز میکنند». مینورسکی ضمن انتقاد از روش مورّخان پانترکیست، بیان میدارد که «مسائل علمی حلنشدهای در زمینهٔ فرهنگ اقوام شرق باستان» بستری برای جعل تاریخی و توجیه مقاصد ایدئولوژیک پانترکیسم فراهم ساختهاست
البته مصادیق دروغ های وقیح پانترکان دویست دلاری انقدر زیاد است که ارایه انها در اینجا از حوصله هموطنان خارج است
از مهملاتی که اجنبیها در قسمت نظرات این مقاله نوشتهاند واقعا میشود به این حقیقت که “پان ترکیسم،ملغمهای از بیسوادی و بیشعوری است ” پی برد.
از شروع رضاخان و از بین رفتن مشروطه (برعکس چیزی که دوستان می گند مشروطه هم برآیند نیروهای متفاوت اجتماعی بود که همه آزادی به معنی لیبرالش را قبول نداشتند و البته از بین رفتن مشروطه به خاطر اولترا آزادیخواهان بود که می خواستند با الهام از اولگوی فرانسه مدرنیته رو از بالا به پایین تو حلق مردم کنند )هیچ چیز غیر دستوری در ایران وجود نداره توی دوره رضاخان هویتی که از ایران می سازند کاملا دستوری و یک برساخت حال به هم زن از ایرانه انگار یک هویت مصنوعی را بخواهند تو پاچه همه مردم بکنند اخرشم که قره سو را داد رفت الان همون باعث مسائل ژئوپولیتیک برای ماست اگر جمهوری اسلامی و اون همه بچه شهیدش نبود من می گفتم بذارید این کشور تجزیه شه راحت شیم به خدا خسته شدیم اون طرفی ها هم یا از مجاهدین خلق دفاع می کنند یا از اون شازده مسخره یا دنبال جمهوری خواهیند (مثل دوره مشروطه) بدون توجه به آمادگی کشور اصلا کیند اینا. بدبختی داریم تو این کشور همه بیرون از اینجا اجازه تصمیم گیری به خودشون می دند از همه بدتر ایرانیان خارج از کشور آقا به تو چه برو پی کارت اه ولمون کن بذار خودمون زندگی کنیم تو کشورمون نمی خوایم کمک شما را تو دوره پهلوی دوم طرف شاه حزب ساخته همه به زور باید عضو شند بعد خودشم رئیس حزب کجا شاه همچین کاری می کنه ؟؟؟شاه توی مذهب شیعه تقدسی نداره اونم شاهی که مرتبا به مراسم مسلمانان تعرض می کنه توی مراسم عزای یک امام شیعه میزنه روحانیون و مردم مذهبی را میکشه کتک میزنه در بین بخش مدرن هم که شاه اصلا مقدس نیست معلوم نیست که ایشون شاه کی بوده شاه ها نه رئیس جمهور یک حکومت تک حزبی مثل چین شاه با تاج و شهبانو از اینجور حرفها اصلاحات ارضی دستوری یکی از دستوری ترین دخالتها با عواقب تغییرات جمعیتی و اجتماعی شدید حالم از این همه دستوری بودن تاریخ مدرن ایران به هم می خوره ………. .
باز می گم اگر انصاف نظر قبلی را منتشر نکرد بعد صفویه که یک هویتی به ایران میده بالاخره بر پایه تشیع که ۱۴۰۰ سال در این منطقه تاریخ ارگانیک داره بقیه هویت های ایران به خصوص مدرنش دستوری و با ساخت مصنوعی هستش و حال به هم زن نسل جدید هم که کلا بی هویته وقتی یارو تو اصفهان به بچش اصلا فارسی یاد نمی ده کلا انگلیسی از اون ترک زبان آذری چه توقعی دارید به غیر از بخش مذهبی جامعه بقیه بی هویتند و اتصالی به ایران ندارند و دنبال منافع فردی و فردیت خودشونند یا ایی مثل سلطنت طلبها حال به هم زنند چقدر من برم کوروش را بپرستم حداقل امام رضا یک موضوع مذهبیه کوروش چیه???آلزایمر تاریخی!! غنی نژاد هم تو تلویزیون یک حرفی میزنه آدم تعجب میکنه انگار اینجا امریکاهه تازه آمریکا هم مشکلات هویتی شدید داره می گه شما اقتصاد آزاد و ول کن فرهنگ ول کن خودش درست میشه ایشون اصلا تو این کشور نیست گویا تو هپروته هایک من اینجا اجرا کنم حرفها میزنن بعضیها ؟؟؟؟نه ژئوپولتیک این کشور را میفهمه نه در درگیری های هویتیشو هیچی !!!!
آقایان انصاف نظرم را انتشار بده لیبرالها یک مشت مسخره اند که قصه های تاریخی می گند این حرفهای مسخره چیه اینجا کشوری که از وقتی من دنیا اومدم یک بار بهش می گند چرا شبیه ترکیه نیستی بعد میگند یا شبیه چین باش یا شبیه هند بعد میگند شبیه ژاپن باش یک مدت شههههههبانو فرح هنر آوانگار فرانسوی رو تو این کشور گسترش میداد که همچنان باقی مونده یک عده از نظر فرهنگی کاملا امریکاند یک عده انگلیسیند منو تو شب تا صبح قصه های مسخره راجع به دوران شاه میگه یک روزی وقتی استالین مرده تو این کشور جووناش سیاه پوشیدن مدرنیته ایرانی شدیدا بی هویته و چهل تکه و شتر گاو پلنگه ……. بخش مدرن ایران هم به همون اندازه بی هویته مثل فرانسه و انگلیس و آمریکا آلمان …. نیست که فرآیند مدرن شدنشون همراه با فلسفه شون همرا با فرهنگشون همراه با ساخت سیاسی اقتصادی شون شکل گرفته باشه تو این کشور اصیل ترین فرهنگ و فلسفه همچنان همون فرهنگ اسلامی شیعی هستش بقیه ….. هیچی. بعد تو همچین کشوری شما برای توضیح هویت فرهنگی تاریخ می گی. قرن نوزدهمه الان …؟جالبه همزمان روی طبل فرد گرایی لیبرال هم می کوبی یعنی تو نمی دونی فردگرایی سکولار تو نواحی قومی باعث تشدید هویت جمعی قومی می شه ؟؟؟قصه ی حسین کرد شبستری می گند ……چرند بافی فقط ….
منتظرم نظراتم منتشر بشه …
لطف می فرمایید نظرات من را هم منتشر کنید یا نه حداقل بفهم مدرنیته ایرانی به حدی بی هویته که چیزی از ایران باقی نمی گذارد
زبان دری(نه فارسی) مثل زبان اردو یک زبان جعلی و ساخته دربار تورکان هست لذا به آن زبان دری یا درباری میگویند. این زبان به دلیل این که از بطن جامعه و مردم شکل نگرفته و ساختگی میباشد لذا برای کلمات عادی مثل عشق، عاشق، معشوق، عروس، مهریه، طلاق، عواطف و احساسات، کتاب، مدرسه، قلم، قانون و مقررات حتی وسائل مرسوم زندگی مثل بشقاب، قاشق، چانقال، قابلاما، تاوا، سوفرا و غذاها مثل دلما، قیما، قوورما، خاما، لاواش و بربری که همگی تورکی است معادل ندارد. اولین مولفه تمدن و یکجانشینی که اتاق، اجاق، دووار، خانا و تندیر است معادل دری ندارد. اسم ابزارها مثل کولونگ، چکش، تشت، قمه، تاختا، موغار، آچار، لوله، میله، چیراغ و وسائل خانه مثل دشک، دشکچه، قالی، خالچا(قالیچه)، کیلیم و ججیم نیز تورکی است. حتی اصطلاحات جنگی مثل فشنگ، تفنگ، گولوله، گلن گدن، ماشا، قشون، اردو، قاراوول، چریک، چاپارخانا، باروت، توپ، توپخانا، توپانچا، قومقوما، چکمه، چادر، یاغلاوا، گزمه، دارقا و یوزباشی به دلیل حاکمیت هزاران ساله تورک ها و قشون کشی توسط آنان، تورکی هستند. وسائل خیاطی مثل دوگ، دوگمَه، قرقرَه، منجوق، سانجاق، کلفچَه، اوتو، شالوار، تومان، آستن، آستار و یاقا نیز تورکی هستند. عوارض طبیعی مثل گول، باغ، چیمن، دره و تپه معادل دری ندارند. شصت درصد این زبان، عربی و مابقی آن نیز تورکی و انگلیسی و غیره است که شبیه زبان اردو میباشد. قواعد جعل لغت در این زبان مصنوعی، کپی برداری ناشیانه از زبان تورکی است. مثلا از پسوند تورکی در کلمات یاتاک، ووراک و یازاک کلمات مصنوعی خوراک و پوشاک جعل کردهاند. از یاشار، سالار و آچار تورکی، کلمات کردار، نوشتار و گفتار جعل کردهاند. از پسوند “نده” مثل گِدَنده، گَلَنده، گولنده، کلمات جعلی با اسم فاعل مثل راننده، گوینده و شنونده دست و پا کردهاند. از پسوند مصدرساز “ش” در کلمات تورکی آلش وریش، باخش، ساتش، چالش، کلمات جعلی بارش، کاهش و دانش سرهم کردهاند. از پسوند مصدرساز “گی” در کلمات تورکی سِوگی، آلگی، ورگی، ساتگی، کلمات جعلی آلودگی، آسودگی، سازندگی سرهم کردهاند. از پسوند”ین” تورکی در کلمات چیرکین، آرخایین، کلمات جعلی دیرین، پیشین و نوین به خورد ملت دادهاند. از پسوند گون و گین تورکی در کلمات تورکی ساتگین، وورگون و اونوتگون کلمات جعلی نیلگون و گندمگون جعل کردهاند. پسوند قیدساز تورکی “انا” در کلمات تورکی ساللانا ساللانا، نازلانا نازلانا به شکل پسوند جعلی “انه” در کلمات مصنوعی متاسفانه، خوشبختانه کپی شده است. از پسوند تورکی در دییرمان و ساغمان نیز کلماتی مثل زایمان و گفتمان جعل شده.