خرید تور تابستان

کیهان: پنهان کاری و زیرکی از ویژگی‌های مصباح یزدی بود

روزنامه کیهان امروز در گزارشی به سوابق انقلابی مصباح یزدی اشاره کرده است. آنطور که کیهان نوشته مصباح یزدی در طول مبارزات خود دست‌خط خود را تغییر می‌دهد و همین موضوع سبب می‌شود توسط ساواک شناسایی نشود. همچنین در این گزارش پنهان‌کاری از ویژگی‌های مصباح یزدی عنوان شده که سبب شده حتی در ماجرای لو رفتن تشکیلات انقلابی مدرسین حوزه علمیه قم در فروردین نیز وی در امان بماند.

آنطور که کیهان نوشته، آنچه سبب نجات آیت الله مصباح از دستگیری توسط ساواک شده، زیرکی او بوده است؛ در بخشی از این گزارش آمده که رژیم شاه از طریق بازرسی منازل آیت‌الله جنتی، آیت‌الله آذری قمی، حجت‌الاسلام علی‌اصغر مروارید، آیت‌الله ابراهیم امینی و آیت‌الله علی قدوسی را شناسایی می‌کند.


متن گزارش کیهان

متن گزارش دفتر پژوهش‌های مؤسسه کیهان با تیتر «سالگرد رحلت آیت‌الله علامه محمد تقی مصباح یزدی / اسرار زندگی مردی که شهرت را نمی‌پسندید» در پی می‌آید:

«… هدف ما، روشن کردن افکار تخدیر شده- بیدار نمودن عواطف مذهبی خفته – زنده کردن احساسات سرکوب شده – بیان احکام سیاسی و دفاعی اسلام– تحکیم پیوندهای مبارزین – تقویت همبستگی توده‌های مجاهد و رزمنده – ایجاد وحدت کامل میان نیروهای ملی و مذهبی و بسیج همگانی با سلاح ایدئولوژیک ایمان در یک جهاد پیگیر و خستگی‌ناپذیر علیه استعمار و استبداد به سوی یک هدف مقدس یعنی استقلال و حاکمیت ملت شریف ایران در سایه تعالیم حیات‌بخش اسلام است…»1
این نخستین جملات سرمقاله اولین شماره نشریه‌ای به نام «انتقام» بود که روز یکشنبه 29 آذرماه 1343 یعنی حدود یک ماه و نیم پس از تبعید حضرت امام خمینی به صورت مخفیانه در میان یاران نهضت و انقلاب پخش گردید.

نشریه «انتقام» تاثیر بسزایی در تداوم مبارزه طلاب و روحانیون پیرو امام و زنده نگاه داشتن راه و یاد رهبر در تبعید و همچنین افشای جنایات رژیم شاه داشت. اما طی آن سال‌ها و همه سال‌های بعد‌، نقش اصلی و بنیادین آیت‌الله محمد تقی مصباح یزدی در انتشار نشریه فوق پنهان ماند. به‌طوری که نه تنها ساواک بلکه حتی مبارزانی همچون سید‌هادی خسروشاهی، علی حجتی کرمانی و اسدالله بادامچیان و… که در چاپ و توزیع نشریه فوق فعالیت داشتند هم از نقش محوری ایشان در تهیه و چاپ «انتقام» بی‌اطلاع بودند.

حتی پس از انقلاب هم از خودش نمی‌گفت
مرحوم سید‌هادی خسروشاهی کتابی به سال 1368 درباره نشریه «بعثت» انتشار داد اما در حالی که 11 سال از پیروزی انقلاب گذشته بود، همچنان از نقش انحصاری آقای مصباح در انتشار «انتقام»بی اطلاع بود. تا اینکه در سال 1379 مرحوم خسروشاهی در ادامه انتشار اسناد تاریخ انقلاب اسلامی، به چاپ همه شماره‌های نشریه «انتقام» در یک کتاب اقدام کرد و از آنجا متوجه شد که آماده‌سازی نشریه فوق از نوشتن مقالات و تکثیر و حتی سیم‌زنی و بسته‌بندی آن تماما و منحصرا توسط آیت‌الله مصباح یزدی صورت می‌گرفته و ایشان هیچ همیار و همکاری به جز در هنگام توزیع نشریه نداشتند و این موضوع را تنها زمانی که مرحوم خسروشاهی از آیت‌الله مصباح جویا شد، ایشان پس از 35 سال بازگو کرد.2

مرحوم خسروشاهی درباره این خصوصیت آیت‌الله مصباح یزدی در همان کتاب نوشته است:
«… روش استاد مصباح از همان دوران، مخفی‌کاری و رازداری و عدم تظاهر بود، به‌ویژه که ایشان در هیچ زمینه‌ای (زمینه‌های علمی، فلسفی، سیاسی و…) مایل نبود که خودی نشان بدهد و همواره طبق معتقدات و باورهای خود به کار مبارزه ادامه می‌داد…»3
چنین بود که وقتی به دنبال لو رفتن تشکیلات انقلابی مدرسین حوزه علمیه قم در فروردین 1345، شبانه مزدوران شاه به خانه آن مدرسین انقلابی ریخته و آنها را دستگیر کرده و به زیر شکنجه بردند، اما نتوانستند دریابند که یکی از اعضای اصلی تشکیلات فوق آیت‌الله مصباح یزدی بوده است.

رژیم شاه از طریق بازرسی منازل آیت‌الله جنتی، آیت‌الله آذری قمی، حجت‌الاسلام علی‌اصغر مروارید، آیت‌الله ابراهیم امینی و آیت‌الله علی قدوسی به تشکیلات گسترده و پنهانی در حوزه علمیه قم پی برد که دارای اساسنامه بسیار قوی و محکمی بود. ماموران شاه از چنین تشکیلات وسیع درون حوزه در مخالفت با رژیم شاه، سخت به وحشت افتادند.

آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان یکی از اعضای مرکزی آن تشکیلات حوزه در گفت‌و‌گویی درباره‌اش فرموده‌اند:
«… طرح یک تشکیلات عظیم بود که بتواند کلیه تلاش‌های مبارزه را در یک جهت و در یک خط قرار بدهد. اساسنامه‌ای هم نوشته بودیم و حق عضویت می‌پرداختیم و هرکدام هم کاری را برعهده داشتیم….»4
اما در ماده 19 اساسنامه فوق که موضوع را از نظر ساواک مهم گرداند، آمده بود:
«نام اعضای جمعیت در دفاتر رمزی بوده و هر سازمان یا شعبه‌ای فقط افراد خود را خواهد شناخت.»5

اساسنامه‌ای که به زبان رمز نوشته بود
آیت‌الله امینی در گفت‌و‌گویی درباره بازجویی‌های آن روز راجع به اساسنامه مذکور گفته است:
«… عمال رژیم سخت حساسیت پیدا کرده بودند و از کشف اساسنامه که کاشف بود از وجوه تشکیلات وسیع، به وحشت افتادند… کاملا گیج شده بودند که چه بکنند…. آنها اصرار داشتند که تهیه‌کننده اساسنامه را بشناسند. می‌گفتند چنین اساسنامه‌ای کار شما نیست، شما عامل اصلی را معرفی کنید تا آزاد شوید…»6

اما ساواک نتوانست با شکنجه مدرسین انقلابی، از هویت آیت‌الله مصباح یزدی به عنوان نویسنده اساسنامه مطلع گردد. با این حال، آقای مصباح یزدی به مدت شش ماه از قم رفت و به صورت مخفیانه در مناطق مختلف زندگی کرد.7 او در طی این مدت اقدام به تغییر خط خود نمود و پس از زندگی پنهانی در آشتیان و رفسنجان و روستاهای یزد، با اسم مستعار به یکی از روستاهای اطراف تهران رفت و سپس به قم بازگشت که به محض بازگشت توسط ساواک دستگیر شد ولی با توجه به تغییر خط و پنهان‌کاری و زیرکی وی، ساواک نتوانست به نتیجه‌ای برسد.

مسئله دیگر این بود که آیت‌الله مصباح، گزارش‌ها و صورت‌جلسات تشکیلات را هم می‌نوشت و برای اینکه موضوع لو نرود، الفبایی را مبنای نگارش گزارش‌ها قرار داده بود و در واقع خط ویژه‌ای اختراع نموده بود.8 آیت‌الله خامنه‌ای در این باره گفته‌اند:
«… آقای مصباح یزدی صورت‌جلسات را در یک دفتر به زبان رمزی – که خود آن را اختراع کرده بود و به خطوط علوم غریبه شباهت داشت- می‌نوشت و برای اینکه بیشتر رد گم کند، در آغاز دفتر نوشته بود: کتابی در زمینه علوم غریبه یافتم و آن را رونویسی کردم…»9

آرامش و ملاحظه در طول نهضت
آیت‌الله مصباح یک بار دیگر هم پس از حمله ساواک به منزل امام خمینی و کشف نامه‌ای که در اواخر سال 42 به امام نوشته بود و به دلیل شباهت خط آن نامه با اساسنامه مذکور، دستگیر شد‌، ولی با توجه به تغییر خط ایشان و پاسخ‌های منفی و سربالایی که به بازجویان می‌داد، آنها را ناامید و ناموفق باقی گذارد. آیت‌الله خامنه‌ای درباره این ویژگی آقای مصباح گفته‌اند:
«… آقای مصباح تا آخرش هم الحمدلله گیر نیفتاد، از بس که ایشان آرام و با ملاحظه کار می‌کرد»10
اما این آرامش و ملاحظه آیت‌الله مصباح یزدی در تمام طول سال‌های مبارزه و نهضت امام و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت و از همین روی بسیاری حتی نزدیکان و دوستان آیت‌الله از عمق فعالیت‌های انقلابی ایشان اطلاع نداشتند.

همین ویژگی و تقوای آیت‌الله مصباح باعث گردید که متاسفانه پس از پیروزی انقلاب، عده‌ای با سوءاستفاده از عزت نفس و پرهیز ایشان از خودنمایی و بازگویی مبارزاتش (برخلاف بسیاری دیگر) سعی نمایند ضمن تحریف تاریخ، ایشان را کنارمانده از مبارزه نشان دهند، در حالی که به جز آنچه آمد و تنها بخش کوچکی از مجموعه فعالیت‌های و مبارزات مرحوم محمدتقی مصباح یزدی بود، اسناد و مدارک برجای مانده تاریخ انقلاب، همگی حکایت از امضای صریح آیت‌الله مصباح بر پای اغلب اعلامیه‌ها و بیانیه‌های حوزه علمیه قم و اساتید و مدرسین آن در حمایت از امام و انقلاب و علیه شاه و آمریکا و اعوان و انصارش دارد.

شصت سال جهاد تبیین
تاریخ انقلاب گواهی صادق بر فعالیت‌های عظیم و مؤثر آیت‌الله مصباح در طول سال‌های مختلف است، چه هنگامی که در اوایل دهه 1340 با تاسیس مدرسه حقانی در کنار شهید قدوسی و شهید بهشتی به تربیت طلاب انقلابی و مبارز پرداخت و چه زمانی که در ابتدای دهه 50 و در فضای ضد مذهبی آن ایّام، در «مؤسسه در راه حق» به آگاه‌سازی جوانان و پاسخ به شبهه‌های دینی و اعتقادی ‌اشتغال داشت و چه در دوران پس از انقلاب که «مؤسسه علمی پژوهشی امام خمینی» را مأمن دانشجویان و طلاب بااستعداد و انقلابی گرداند تا با جدیدترین شیوه‌ها و متون آموزشی در ابعاد مختلف بتوانند در برابر هجوم عظیم فرهنگ و اندیشه غرب بایستند و جوانان را آگاه سازند.

یکی از میادین نبرد او، عرصه‌های فکری و اندیشه و جدال با تفکرات و نحله‌های فکری انحرافی بود. چنان که در اردیبهشت 1360، یک‌تنه به نبرد فکری با احسان طبری (مارکسیست کهنه‌کار) و فرخ نگهدار نماینده سازمان به اصطلاح فداییان خلق رفت و در یک برنامه بحث آزاد، نشان داد که آنها تا چه اندازه از نظر فکری و اندیشه عقب‌مانده هستند.
سال‌ها بعد، فرخ نگهدار در مصاحبه‌ای اعتراف کرد که چقدر در برابر آیت‌الله مصباح یزدی احساس کوچکی کرده بوده و علی‌رغم مطالعات و ادعای فراوان، به وضوح دید که آیت‌الله فیلسوف، حتی مارکسیسم را از او بسیار بهتر و علمی‌تر می‌شناسد!

تاثیر فکری و اخلاقی آیت‌الله مصباح بر روحانیون و طلاب و دانشجویان و نسل جوان با روشی آرام و بدون غوغا و جنجال، باعث شده بود که دشمنان انقلاب و اسلام، او را در ردیف اول هجمه و حملات رسانه‌ای و ترورهای شخصیتی خود قرار دهند. اما علی‌رغم حجم عظیم تبلیغات سوء علیه آیت‌الله مصباح، او همچون نامش، همچنان با بصیرت شگرف برگرفته از اسلام ناب محمدی (صلی‌الله علیه و آله) چراغ روشنایی‌بخشی بود بر راه جوانان و دانشجویان و طلاب؛ تا همچنان که آرزویش بود، انتظار حضرت ولی عصر (عجل‌الله تعالی فرجه ‌الشریف) را بهتر درک بکنند و برای سربازی‌اش آماده شوند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- انتقام – شماره اول- یکشنبه 15 شعبان 1384- 29 آذر 1343- 20 دسامبر 1964
2- انتقام (نشریه داخلی حوزه علمیه قم در سال‌های 1343-1344- محمدتقی مصباح یزدی- به کوشش سید‌هادی خسروشاهی- کلبه شروق و مرکز بررسی‌های اسلامی- قم – 1379- صفحات 1 تا 7
3- همان
4 – مرکز اسناد انقلاب اسلامی – خاطرات آیت‌الله سید علی خامنه‌ای – شماره بازیابی 1238
5- شرح اسم- هدایت‌الله بهبودی – مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی- ویراست جدید – تابستان 1391 – صفحه 228
6- یاران امام به روایت اسناد ساواک – روایت پایداری – مرکز بررسی اسناد تاریخی – صفحه 66
7- مصباح دوستان – صفحات 86 تا 94
8- شرح اسم – پیشین – صفحه 157
9- خون دلی که لعل شد- خاطرات حضرت آیت‌الله‌العظمی سید علی خامنه‌ای از زندان‌ها و تبعید دوران مبارزات انقلاب اسلامی- گردآوری دکتر محمدعلی آذرشب- ترجمه محمدحسین باتمان غلیچ- مؤسسه فرهنگی پژوهشی انقلاب اسلامی- چاپ اول – زمستان 1397 – صفحه 80
10- شرح اسم – پیشین- صفحه 157

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. اي عزيزان .. اين مدعيان در طلبش بي خبرانند.. در عجبم چرا طرفداران مرحوم حضرت مصباح انچه را كه ايشان تلاش كردند مخفي بماند اين گونه برملا مي كنند. خداي ناكرده مگر ايشان صلاح خويش را كمتر از مدعيان مي دانستند . اي انصاف نيوز شما هم در اين ماجرا بي تقصير نيستي جانم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا