آیا یک کتاب میتواند «همهچیز» را توضیح دهد؟
چرا کتابهای «نظریۀ همهچیز» محبوب شدند؟
استوارت جفریز، نویسنده و روزنامهنگار، مطلبی با عنوان « From Piketty’s Capital to Hawking’s The Theory of Everything: can one book explain it all» در وبسایت گاردین نوشته سات که با ترجمهی محمدابراهیم باسط در سایت ترجمان منتشر شده است. متن کامل را در ادامه بخوانید.
«از ده سال پیش که توماس پیکتی کتاب پرفروش سرمایه در قرن بیستویکم را نوشت، و سعی کرد بنیادیترین نیروهای اقتصادیِ شکلدهندۀ جهان را توضیح دهد، کتابهای فراوانی نوشته شدهاند که میخواهند تاریخ بشر، تکامل و اقتصاد را از چشماندازی نو بیان کنند. انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر، که در سال ۲۰۱۵ به زبان انگلیسی منتشر شد، یکی از همین کتابهاست. چنین کتابهایی غالباً رؤیایی بلندپروازانه دارند و میخواهند جهانبینی ما را تغییر دهند. اما آیا یک کتاب میتواند «همهچیز» را توضیح دهد؟
استوارت جفریز، گاردین— ده سال پیش توماس پیکتی، اقتصاددان فرانسوی، کتابی نوشت که سعی داشت بنیادیترین نیروهای اقتصادیِ شکلدهندۀ جهان را توضیح دهد. کتاب سرمایه در قرن بیستویکم بسیار پرفروش شد، درحالیکه اصلاً انتظار آن نمیرفت، و مضامینی مانند نسبت سرمایه-درآمد، تعدیل منحنی کوزنتس و کششپذیریِ جایگزینیِ نیروی کار را به انبوه خریداران این کتاب معرفی کرد. تا مدتی، نویسندۀ فرانسوی و بیادعای کتاب تبدیل به یک ستارۀ راک شد، مثل ژان پل سارتر (که نویسندۀ عنوان مجلۀ تایم در توصیف حالوهوای سخنرانی او در سال ۱۹۴۵ چنین گفته بود: «سارترِ فیلسوف؛ زنان برایش غش میکنند»).
نُه سال پیش، وقتی پیکتی در سالن پیکاک لندن در یک عصر تابستانی سخنرانی میکرد، هیچکس غش نکرد، ولی مردم جلوی درِ آن ساختمان صف کشیده بودند. پیکتی پیامی داشت که مردم میخواستند بشنوند: اقتصاد باید در جهت مقاصد خیر استفاده شود، نه شر، تا ثروت بهطور مؤثر بازتوزیع شود.
پیکتی میخواست به خوانندگان بقبولاند که قرن بیستم غیرعادی بوده است: افزایش سریع و تکرارنشدنیِ جمعیت که به تسریع رشد کمک کرد، در کنار شوکهایی (دو جنگ جهانی، رکود بزرگ) که ارزش سرمایه را کاهش داد و بنابراین نابرابریها را پایین نگه داشت. اینها در تاریخ بشر استثنا هستند، نه قاعده. او دلایلی آورد که قرن بیستویکم مانند قرن بیستم نخواهد بود. اگر دست روی دست بگذاریم، انباشت سرمایه در دست افرادی بسیار اندک وضعیتی شبیه به قرن هجدهم یا اوایل قرن نوزدهم را رقم خواهد زد.
حالا که ما درگیر بحران اقتصادی جدیدی هستیم که در رأس آن یک نخستوزیر میلیونر 1قرار دارد، به نظر واضح میرسد که پیام پیکتی به دیگران منتقل نشده است. اما آنچه در پی موفقیت غیرمنتظرۀ سرمایه شکل گرفت، پدیدۀ کتابِ «نظریه همهچیز» بود.
مایکل موتوکریشنا، استاد مدرسه اقتصاد لندن، میگوید: «یکی از ژانرهای ادبی موردعلاقهام چیزی است که دوست دارم از آن با عنوان ’یک چیزی که همهچیز را توضیح میدهد’ یاد کنم». نمونههایی از این ژانر، که از زمان انتشار سرمایه در سال ۲۰۱۳ (و ترجمۀ آن به انگلیسی در ۲۰۱۴) مثل قارچ رشد کردهاند، عبارتاند از کتاب ۷۰۴صفحهایِ طلوع همهچیز: تاریخ جدیدی از بشریت2، نوشتۀ دیوید گریبر و دیوید وینگرو (۲۰۲۱)؛ کتاب ۶۳۶صفحهایِ جادههای ابریشم: تاریخ جدید جهان(۲۰۱۵) 3، نوشتۀ پیتر فرانکوپان؛ جدیدترین اثرِ استاد تاریخ جهان آکسفورد، زمینِ دگردیسیده: یک تاریخ ناگفته4 (چاپ همین امسال، در ۷۳۶ صفحه)؛ کتاب ۴۶۴صفحهایِ سارا بیکول، بهلحاظ انسانی ممکن: صد سال آزاداندیشی، تحقیق و امیدِ انسانگرایانه5، و هر کتابی که یووال نوح هراری تابهحال نوشته است، بهویژه کتاب ۵۱۲صفحهایِ او، انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر، که در سال ۲۰۱۵ به زبان انگلیسی منتشر شد.
کتاب خودِ موتوکریشنا را نیز به همۀ این کتابها اضافه کنید: نظریهای برای همهکس: ما که هستیم، چطور از اینجا سر درآوردیم، و به کجا میرویم6، که شهریور امسال منتشر شده است. کتاب او با داستانی از رماننویس فقید آمریکایی، دیوید فاستر والاس، شروع میشود، دربارۀ دو ماهی که سرخوشانه در کنار هم شنا میکنند تا اینکه به ماهی پیری میرسند. ماهی پیر میگوید «صبح بخیر بچهها». «آب چطوره؟». درحالیکه دو ماهی جوان شنا میکنند یکی از دیگری میپرسد: «آب دیگه چیه؟». یکی از اهداف موتوکریشنا از نظریۀ واحدی که همهچیز را توضیح میدهد همین است، دستگذاشتن روی چیزی که، از فرط اهمیتش، از آن غافلیم.
برای ماهی ماجرا راجع به آب است؛ برای ما، بنا به دلایلی که موتوکریشنا آورده، ماجرا راجع به انرژی است. یک کلید را میزنیم و چراغ روشن میشود. مایکروویو را روشن میکنیم و به این فکر نمیکنیم که برق آن از کجا میآید تا غذای ماندۀ ما را گرم کند یا خودِ غذا از کجا آمده است. نظریۀ موتوکریشنا انرژی را به تکامل ربط میدهد: «این [کتاب] درمورد این است که چطور پیشرفت انرژی، طی حضور طولانیمدت گونۀ ما روی زمین، منجر به دورههایی از فراوانی شده که بهنوبۀ خود به افزایش تعداد انسانها انجامیده است، و باز این بهنوبۀ خود قحطی و نزاع را در پی داشته است».
چنین کتابهایی غالباً رؤیایی بسیار بلندپروازانه دارند. آنها میخواهند جهانبینیهای حاکی از خوشخیالی ما را بر هم بزنند. در جادههای ابریشم، فرانکوپان میکوشد تاریخ جهان را مجدداً ارزیابی کند، بهگونهای که خبری از اظهارات شخصیتهای مشهور غربی نباشد. گریبر و وینگرو نیز در طلوع همهچیز همین کار را میکنند و در کتابشان اظهارات گاندی درباب تمدن غرب را به خدمت میگیرند که غربِ بهظاهر روشنگر و عقلانی را به زیر میکشد.
البته کتابِ فشرده نوشتن چیز جدیدی نیست. جورج الیوت در رمان میدلمارچ در سال ۱۸۷۱ این قبیل ادعاها را به میخ میکشد، آنجا که تحقیقات تمامنشدنیِ کشیش کازابون برای نوشتن کتابی سترگ با نام «کلیدی برای همۀ اسطورهها» را شرح میدهد. دوروتئا، همسر کازابون، که کمتر دچار توهم شده بود، چیزی را که او نمیفهمید فهمیده بود: تحقیقات جدید آلمانیها موجب شده بود محصول تحقیقات تمام عمر او چیزی جز اتلاف وقت نبوده باشد [چون کازابون زبان آلمانی نمیدانست]. نمونههای جدیدتر مشکلات متفاوتی دارند. یکی از پرفروشترین مجلدات غیرداستانیِ هزارۀ گذشته، یعنی تاریخچۀ مختصر زمان7نوشتۀ استیون هاوکینگ در سال ۱۹۸۸، زمانی خواندهنشدهترین کتاب تمام دورانها نامیده میشد. حتی در سال ۲۰۱۴، جردن النبرگِ ریاضیدان، «شاخص هاوکینگ» را ابداع کرد که اندازهگیری میکند مردم بهطور متوسط چقدر از یک کتاب را قبل از کنارگذاشتن آن میخوانند. میانگین تاریخچۀ مختصر ۶.۶٪ بود، درحالیکه رمان حماسی سهرۀ طلایی8، نوشتۀ دونا تارت، میانگین ۹۸.۵٪ را داشت.
ازهمینرو رؤیای ناشران این است که عمق نوشتههای هاوکینگ را با خواندنیبودن نوشتههای تارت ترکیب کنند و کتابی بسازند تا هر کسی که بتواند حداکثر دو سلول مغزش را به کار بیندازد هم دلش بخواهد آن کتاب را در جشن کریسمس هدیه بگیرد.
از نظر کاسیانا ایونیتا، مدیر انتشارات پنگوئن، جذابیت این قبیل کتابها در این است که متخصصانِ دانشگاهی میتوانند چیزی به ما بدهند که سیاستمداران دروغگو و نابرابریطلب و خودخواه، در این عصرِ پساحقیقت، از ما دریغ میکنند. «پس از دههها که روایتهای غالب را از اقتصادهای سنتی و نئولیبرالیسم شنیدهایم، مردم میخواهند روایتهای جدیدی بشنوند. این علاقه به متخصصان، پس از اینکه سالها سیاستمداران به ما گفتهاند به آنها نیاز نداریم، بسیار دلگرمکننده است».
ایونیتا خواهد گفت او سرویراستار تعدادی از بهترین آثار غیرداستانی است که دانشگاهیان در این سالها نوشتهاند و ایدههای بزرگی را برای انبوه مخاطبان ارائه دادهاند -فیزیکدان ایتالیایی، کارلو روولی؛ متخصص علوم سیاسی آلبانیایی، لی ایپی؛ متخصص روسیآمریکاییِ پیچیدگی، پیتر تورچین؛ و جامعهشناس کانادایی، میشل لامونت. او میگوید: «من فکر میکنم خوانندگان اقبال قابلتوجهی دارند نسبت به کتابهایی که چشمانداز جدیدی برای درک تحولات چند سال اخیر ارائه میدهند، تحولاتی مثل برگزیت و ترامپ، همهگیری، تغییرات اقلیمی، جنگ».
حال چه کسی این کتابها را میخواند؟ شاید کتاب تورچین، دورۀ پایانی: نخبگان، ضد نخبگان و مسیر فروپاشی سیاسی9، سرنخی بدهد. از نظر او یکی از اصلیترین خوانندگانْ این نخبگان مازادیاند که سرمایهداری نئولیبرال پرورش میدهد. به گفتۀ تورچین دستۀ بزرگی از افراد مشتاق ولی ناراضی وجود دارند، اغلب تحصیلکرده و بسیار توانمند، که احساس میکنند از بازی کنار گذاشته شدهاند. اساساً جهان غرب پر از تحصیلکردگان علومانسانی با موقعیت اجتماعی پایین است، در مشاغلی که دیوید گریبر، مردمشناس فقید، «شغلهای مزخرف» مینامید.
مطمئناً این نخبگانِ سرخورده هدف مناسبیاند برای کتابهایی که میخواهند توضیح دهند این جهان چگونه کار میکند. اما، همانطور که موتوکریشنا میگوید، این کتابها بر فریبکاری تکیه دارند. «من و شما می دانیم -و نویسندگان این کتابها هم میدانند- که جهان پیچیده است. پیکانهای علّیت به جهتهای متعددی اشاره میکنند، و حتی به یکدیگر هم واکنش میدهند. هیچ چیز واحدی نمیتواند همهچیز را توضیح دهد».
این حقیقتی است که هاوکینگ، کسی که رسماً کتابی به نام نظریۀ همهچیز نوشته، پس از درک پیامدهای کامل قضیۀ ناتمامیتِ کورت گودل به آن پی برد. مطابق این قضیه، در هر دستگاه ریاضی معقولی، همیشه گزارههای درستی وجود دارد که نمیتوان آنها را اثبات کرد. باوجوداین ما باز هم بدون توجه به حقیقت کار خودمان را میکنیم. یافتن یک نظریه برای همهچیز -توضیح همۀ نیروها و ذرات موجود در جهان- کماکان نزد برخی از فیزیکدانان در حکم جام مقدس است. ولی احتمالاً با خودتان بگویید همین واقعیت که بسیاری از استادان هستند که هر کدام نظریهای برای همهچیز دارند گویای این است که فقط یک نظریه نداریم، بلکه مدعیان زیادی در کارند که هر کدام سعی میکنند حرف خود را به کرسی بنشانند.
این مطلب را استوارت جفریز نوشته و در تاریخ ۲ دسامبر ۲۰۲۳ با عنوان « From Piketty’s Capital to Hawking’s The Theory of Everything: can one book explain it all» در وبسایت گاردین منتشر شده است و برای نخستینبار با عنوان «آیا یک کتاب میتواند «همهچیز» را توضیح دهد؟» در سیامین شمارۀ فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی با ترجمۀ محمد ابراهیم باسط منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ با همان عنوان منتشر کرده است
استوارت جفریز (Stuart Jeffries) نویسنده و روزنامهنگار است. او سالها ویراستار نشریۀ گاردین بود و در حال حاضر به عنوان نویسندۀ مستقل با نشریاتی چون گاردین، اسپکتیتور، فایننشال تایمز و لاندن ریویو آو بوکس همکاری میکند. انتشارات ترجمان علوم انسانی کتاب تحسینشدۀ او دربارۀ سرگذشت مکتب فرانکفورت، گراند هتل پرتگاه، (GrandHotel Abyss) را به فارسی ترجمه و منتشر کرده است.
پاورقی
1 منظور نویسنده ریشی سوناک، نخستوزیر کنونی بریتانیا، است که حدود ۸۰۰ میلیون دلار ثروت دارد [مترجم].
2 The Dawn of Everything: A New History of Humanity
3 The Silk Roads: A New History of the World
4 The Earth Transformed: An Untold History
5 Humanly Possible: Seven Hundred Years of Humanist
6 A Theory of Everyone: Who We Are, How We Got Here, and Where We’re Going
7 A Brief History of Time
8 The Goldfinch
9 End Times: Elites, Counter Elites and the Path of Political Disintegration
انتهای پیام