نقدهای خزعلی: مهدی نصیری مجاهد شنبه است
| آقای نصیری! شما همیشه با قدرت هستی |
مهدی خزعلی با انتقاد از دیدگاههای سالهای اخیر مهدی نصیری گفت: به باور آقای نصیری فروپاشی محتوم است و به همین خاطر در صف اپوزیسیون زنبیل میگذارد. او همیشه همراه با قدرت بوده است.
مدیر مسئول سرای قلم با بیان اینکه در دوران انقلاب، جنگ و جنبش سبز در خط مقدم و در کنار برادرانش بوده، انتقادات تندی را به اعتراضات و ناآرامیهای ۱۴۰۱ مطرح کرده و معتقد است که آن رخداد «شورش برهنگان دینستیز» بود.
فرزند مرحوم آیت الله خزعلی با ذکر خاطرهای از نحوهی مواجههی پدرش با شیخ صادق خلخالی، نخستین حاکم شرع دادگاه انقلاب، گفت: با کار پدر من خلخالی تمام شد.
آقای خزعلی با وجود انتقاداتی که به عملکرد مسئولان کشور دارد اما میگوید: در کنار برادران بسیجی زمان جنگم که در عملیات خیبر بودیم ایستادم و گفتم پرچم این نظام باید به دست صاحب الزمان برسد.
او پیشبینی کرد که مهدی نصیری گفتههایش در این مصاحبه را مسخره خواهد کرد: «روش کسانی که استدلال ندارند استهزا است. نصیری هم استهزا خواهد کرد»
متن کامل گفتوگوی تفصیلی انصاف نیوز با مهدی خزعلی را میتوانید در ادامه بخوانید:
انصاف نیوز – مدتی قبل در یک مصاحبهای گفته بودید که «آقای مهدی نصیری یا عامل است یا جاهل». اگر کسی در پاسخ به شما بگوید مسیری که آقای خزعلی هم در همهی این سالها رفته است و فراز و فرودهایی که داشته؛ چه در زمانی که انتقادات تندی به نظام مطرح میکرد و چه حالا که برای مثال در شبکهی ایران اینترنشنال و از نگاه آنها به عنوان مدافع نظام حاضر میشود همان تغییرات را داشته است چه پاسخی دارید. چرا نگوییم که شما هم یا عامل هستید یا جاهل؟
با سلام به شما و همهی دستاندرکاران انصاف نیوز. یک دورهی طولانی «دشمنی» انصاف نیوز با بنده را داشتیم و کسانی هم در این رسانه علیه من دروغ گفتند و تهمتهایی زدند اما الحمدلله انصاف نیوز در قدم اول نه به اندازهی 2.5 برابری که قانون مطبوعات میگوید اما در پایین آن مطالب نوشتند که کذب بوده و در گام دوم هم تشکر میکنم که آن مطالب را حذف کردند که گفت سخن باطل باید حذف شود.
[توضیح انصاف نیوز: صرفا یک مصاحبه با آقای فرهاد تیمورزاده و پاسخهای آقای خزعلی به آن مصاحبه، یکجا حذف شده است و باقی مطالب دربارهی ایشان همچنان باقیست. توضیح دربارهی حذف در ۲۷ آبان ماه ۱۴۰۳ منتشر شده است]
اول باید تشکر کنم از اصلاح و حذف آن مطالب. دوم اینکه باید تشکر کنم که فضا را به سمت گفتوگو بردهاید به جای تقابل. حتی اگر مخالفتی داریم هم نباید به سمت تقابل رفت. ما در سرای قلم التماس و خواهش میکنیم تا مخالفان بیایند و حرف بزنند. حتی اگر با بنده اختلاف دیدگاه دارید من ممنون میشوم که همینطور صریح و چالشی با هم گفتوگو کنیم. جاهایی که فکر میکنیم که اختلافی هست میتوانیم دربارهاش حرف بزنیم. اسلام دین گفتوگو است و در جای جای قرآن از گفتوگو گفته است.
300 بار خداوند به پیامبر میگوید «قُلْ» [بگو]. همهاش قصههای گفتوگوهای پیامبران با خداوند، ملائک و مردم است. لذا نباید باب گفتوگو را ببندیم.
اما در پاسخ به سوال شما؛ وقتی چنین صحبتی میکنیم تحلیل رفتار است. چه من بخواهم و چه نخواهم جامعه عملکرد، مواضع و سخنان من را تحلیل خواهد کرد و این حقشان است. در این تحلیل میبینید که مسیر من همداستان با جریانی دیگری است یا خیر، در اینجا شما قضاوت میکنید و این قضاوت باید مبتنی بر فکت باشد و برای مثال بگویید بر اساس دلایلی مسیری که فلانی در آن موضع میگیرد در راستای نتانیاهو یا سلطنتطلبان یا براندازان است.
با فکتها و بیان دلایلی باید چنین سخنی را مطرح کنید و بگویید که او یا نمیداند و یا عامل آنهاست. از این دو حال خارج نیست. ما عملکرد و مواضع را به طور علمی بررسی میکنیم و میبینیم که در چه مسیری است و این مسیر همراستا با چه جناحی است، با آمریکا، رژیم اشغالگر قدس و… بعد از این بررسی میگوییم که این همراستایی و همداستانی یا عالمانه است یا جاهلانه. اگر میداند پس یا عامل است یا بگوییم اتفاقی اشتراک منافع دارند. آن جمله که گفته شد یا عامل است یا جاهل از اینجا بوده است.
من عوض نشدم
اما یک پاسخ کوتاه هم دربارهی اینکه «آیا من تغییر کردم؟» بدهم. نه، من از مقالهای که در دوم دبیرستان تا امروز حتی آنچه که در بازجوییها نوشتم را نمیگویم تحت فشار بوده است و همهاش را امضا میکنم زیرا با اعتقاد نوشتهام. تمام مقالاتی که نوشتهام و شما تصور میکنید تند است را با اعتقاد نوشتم. میخواهم بگویم که من عوض نشدم.
من اگر در جنبش سبز و یا در انقلاب بودم با شعارهای اسلامی آمدم. با «الله اکبر» آمدم و بعدش گفتیم «خمینی رهبر» اگر به جبهه رفتیم با «یا زهرا» و «یا حسین» رفتیم. اگر رمز عملیاتها «یا زهرا» نبود بدون تعارف من به جبهه نمیرفتم. اگر در جنبش سبز آمدم اول «یا حسین» گفتیم و بعد «میرحسین»، اول «اباالفضل علمدار» گفتیم و بعدش «موسوی را نگه دار». پس اگر مقدمهاش اسم اباالفضل و یا اباعبدالله سلام الله علیهما نبود ما آنجا نبودیم. فکر نکنید که ما آنجا بودیم. ما یک تکلیفی داریم و در مسیری که اعتقادمان باشد حرکت میکنیم. نه برای کس دیگری مزدور و مزدبگیر میشویم و همهاش اعتقادی است.
تعارف ندارم اتفاقات ۱۴۰۱ «شورش برهنگان دینستیز» بود
در انقلاب در کنار برادر شهیدم و در جبههها در کنار برادران شهیدم که با آنها عقد اخوت خواندیم بودیم. در جنبش سبز هم در کنار برادرانمان بودیم و زندان رفتیم. آنجایی که میگویید من عوض شدم جایی بود که پرچم امام حسین را آتش زدند. در «جنبش مهسا» که من به آن «شورش» میگویم و تعارفی هم ندارم و به آن میگویم «شورش برهنگان دینستیز».
پرچم حسین را آتش زدند، در برابر چشم من پرچم رسول الله را در میدان توحید آتش زدند، یک کلام دینی نداشت و یک «الله اکبر» نداشت بلکه شعار ضد دینی داشت. هتاکی داشت، ما با هتاکی مخالفیم. «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ»
حجاب را تحمیل نکن | من حجاب فاطمه زهرا را ترویج میکنم
در دانشگاه شریف ما الفاظ رکیک ناموسی بیان شد. آیا شما میخواهید که ما در همه حال همراه باشیم؟! اگر خواستند شعار «باقالی پلو با ماهی» بدهند هم همراه هستیم؟! نه نیستیم. یا دربارهی کشف حجاب. من ممکن است بگویم که با تحمیل حجاب و حجاب اجباری مخالفم اما نمیتوانم در جبههی کشف حجاب باشم.
من میگویم که حجاب را تحمیل نکن و زور نگو و کتک نزن اما من مروج حجاب هستم و میگویم حجاب ضروری دین است و حجاب فاطمه زهرا را ترویج میکنم. آنجایی که قرار است حجاب را بردارید من هم باشم؟! من نیستم و به آن هم نزدیک نمیشوم و سعی میکنم دور هم بایستم تا خدای نکرده به اندازهای ذرهای در سیاهی لشکری که علیه حجاب کار میکند نباشم. چون باید به فاطمه زهرا پاسخ بدهم و جوابی ندارم.
مواضع من یکسان بوده است. در زمانی که آقای نوریزاد که دین خشکی داشته و پدر همه را در میآورد هم ما اینطور نبودیم و دین سخت نداشتم و از کراواتی دفاع میکردم و مقالهام برای 20 سال پیش است. راجع به حجاب میگویم اجبار نکنید، راجع به ارتداد میگویم حکم آن اعدام نیست همهی این موارد را نوشتهام و مقالاتم هست. راجع به سنگسار میگویم که برای اسلام نیست و خلاف نص قرآن است و دربارهی همهی اینها بحث میکنم.
اگر حجاب دست ما بود کاری میکردیم که کسی آن را اجبار نکند و ماده 638 را حذف میکردیم. اما حالا به خاطر کارهای شما ۷۴ ماده قانون آمده است. با تندروی خود کاری کردید که مجلس 4 درصدی و اقلیت قانونی را تصویب کرده که ماندهایم با آن چه کنیم و آبروی دین و اسلام را میبرد.
انصاف نیوز – در بخشی از پاسخ گفتید در سال 88 شعارهای مذهبی داده میشد در نتیجه وارد شدید. در جریان مقابل آن که آقای احمدینژاد بود هم همین شعارهای مذهبی بود چرا به آن جریان ملحق نشدید؟ احتمالا دلایل دیگری بوده است.
اگر با پرچم دینی آمدند ما هستیم. آن حرکت در مقابل ظلم بود. آن طرف ظالم بود. ما در مقابل ظالم بودیم و کسی هم انگیزهی مقابله با دین نداشت. اما وقتی طرف انگیزهی مقابله با دین داشت دو باطل با هم بجنگند. «اَللّهُمَّ اشْغَلِ الظّالِمينَ بِالظّالِمينَ» اگر برای مثال اوکراین و روسیه با هم میجنگند من در آن جنگ چه کارهام؟! ناتو ظالم است، روسیه هم متجاوز است و با هم در حال جنگ هستند؛ من به آن ورود نمیکنم و خونم را برای صاحب امر خودم حفظ میکنم.
ولی وقتی مظلومی در غزه، لبنان، سوریه، یمن و… هست جبههای مشترک است که هدف تقابل رژیم صهیونیستی با آن ایران است. خط مقدم آنها هستند اما هدف اصلی ما هستیم. در آنجا دفاع میکنیم و میگوییم همهی ما در یک جبهه هستیم. مثل متفقین در برابر هیتلر؛ درست است که فرانسه خط مقدم است اما روسیه و انگلیس و آمریکا هم از آن حمایت میکنند. یا مثل حال حاضر که اوکراین خط مقدم است اما ناتو حمایت میکند زیرا میدانند بعد از اوکراین نوبت خودشان است.
در سال 88 کسی پرچم امام حسین را آتش نزده بود
انصاف نیوز – دربارهی آنچه به عنوان بی حرمتی به مظاهر دینی در سال 1401 گفتید آیا مشابه عاشورای 88 نبود؟
در سال 88 کسی پرچم امام حسین را آتش نزده بود و این دروغ بود. اگر هم کسی آتش زد از خودشان بود. اما در شورش مهسا در برابر چشمانم در میدان توحید پرچم را باز کردند و آتش زدند و همه هم کف زدند و یک نفر مخالفت نکرد. حرف من این بود که اگر میگویید این افراد نفوذی هستند این کار را محکوم کنید. به انجمن خودمان و اصلاحطلبان گفتم که شما حداقل اهانت به دین را محکوم کنید و بگویید از ما نیستند. این کار را هم نکردند.
کما اینکه من در برابر دوربین «وزارت» در بند 209 با لباس زندان گفتم که کارناوال عاشورا کار شماست، آتش زدن عکس امام کار شماست، حرم امام رضا کار شماست، بی دین کردن مردم کار شماست. من معتقدم آنهایی که در دورهی آقای روحانی اغتشاش کردند و آنهایی که سرکوب کردند از یک قرارگاه بودند. دی 96 و آبان 98 از یک قرارگاه بود. شورش و سرکوب را شروع کردند برای اینکه دولت روحانی را تحت فشار قرار دهند.
اما باید بپذیریم که در قصهی مهسا قرارگاهی نبود. حرکتی بود که سر نداشت. یک زمانی با آقای زیباکلام مناظره میکردم به او گفتم حرکت مهسا بنا بر حرف آنهایی که آن را انقلاب بزرگ میخواندند انقلاب بود؟ جنبش بود؟ شورش بود؟ در پاسخ گفت که اسم آن برای من مهم نیست. به او گفتم تو استاد تمام علوم سیاسی هستی. من به عنوان یک پزشک اگر نتوانم در مواجهه با یک پدیده بنا بر نشانههای آن اسمی بگذارم درمان را شروع نمیکنم. اول باید تشخیص بدهی و بعد درمان کنی.
اگر انقلاب باشد باید یک رهبری داشته باشد و برای کنترل و هدایت و نتیجه گرفتن این حرکت لازم است با رهبر آن انقلاب مذاکره شود. اگر جنبش باشد سندیکایی پشت آن است اما اگر شورش باشد سر ندارد و مثل سیل است و در نتیجه ناچار هستی که سیلبند بزنی. در علوم سیاسی نمیتوان دربارهی یک پدیده بدون تشخیص درست درمان تجویز کرد.
معتقدم که حرکت مهسا یک شورش است زیرا نه سندیکایی پشت آن بوده و نه رهبری داشت. یک التهاب عجیب جامعه را گرفته بود و دنبال یک جرقه بود و جرقه را آن طرف آب زدند و هیچ کس را هم در جایگاه رهبری این حرکت قرار ندادند. رکوردهای اینترنتی را شکاندند و ترند شد و تنها میخواستند کشور را به هم بریزند. کسی هم نبود که بتوان با او مذاکرهای کرد تا نتیجهای بگیرید و از خروجی این آبی که مثل سیل جریان پیدا کرده برقی تولید شود.
انصاف نیوز – شما در پاسخ به این سوال که امثال آقای مهدی نصیری چه مسیری را میروند که شما به این نتیجه میرسید که یا عامل هستند و یا جاهل از «همداستانی» اظهارنظرهای آنها با دیگران گفتید. اظهارنظرهای منتقدانهای که شما داشتید و دارید هیچوقت با افراد خارج از کشور «همداستان» نبود؟ آیا طبیعی نیست که بعضی انتقادات داخل و بیرون کشور مشابه شود؟
در جاهایی و در بعضی موضوعات جبههها مشترک میشود. مثلا دربارهی هواپیمای اوکراینی طبیعتا همهی ماها در محکوم کردن اصل اتفاق و دروغ سه روزه با هم مشترک میشویم. این موضوعی قابل دفاع نیست. اما نتیجهگیری ما با آنها متفاوت است.
ما در مواجهه با این حادثه نقدهای خود را مطرح میکنیم. میگوییم شما که میخواستید انتقام سخت بگیرید باید آسمان را کلییر میکردید، چرا اجازهی پرواز دادید؟ پس از اینکه حادثه اتفاق افتاد چرا دروغ گفتید و همان زمان نگفتید که چنین اتفاقی رخ داده است؟ در حالی که میتوانستید همان موقع بگویید و آن سرباز را بازداشت میکردید. جامعه میدید که آن سرباز هم پس از این اتفاق دیوانه شده و به هم ریخته بود.
آن موقع جامعه میفهمید که خطایی کاملا انسانی رخ داده است. بالاخره انسان است. به خصوص با آموزشهای کم نیروهای ما. فرق دارند با نیروهای حرفهای آمریکا در ناو هواپیمابر.
از طرف دیگر این پایگاه هم به خاطر همین انتقام سخت تازه در آنجا مستقر شده بود و به آن منطقهی راداری هم تسلط نداشته است. اینها را میگفتید محاکمه هم میکردید، اولیای دم هم میدیدند که واقعا یک اتفاق بوده است. اینها انتقادهای ما در این موضوع است. اما انتقادهای آنها چیست؟ آنها میگویند عمدا بوده است، میخواستند یک نفر را در هواپیما بزنند. چه کسی را میخواستند بزنند؟! این حرفها مهملات است و اینجا فاصله ما با آنها مشخص میشود. ما نقد واقعی میکنیم.
در قضیه ناو هواپیمابر آمریکا و هواپیمای مسافربری ایران هم که نزدیک به 300 نفر در خلیج فارس طعمهی کوسهها شدند نقد ما این است که امکان ندارد که آمریکا خطا کرده باشد و شدنی نیست. با تسلطی که ناو هواپیمابر دارد و اف14 ما را در فرودگاه بندرعباس رصد میکند در تشخیص یک هواپیمای مسافربری با یک هواپیمای جنگی خطا نمیکند.
اما اینجا سرباز خودمان را میشناسیم، رادار و امکانات خودمان را هم میشناسیم. دربارهی نیروی خودمان این را میپذیریم که او آموزش لازم را ندارد، ما هم تجهیزات لازم را نداریم. انجام خطا از ما پذیرفتنی است.
اما آقای نوریزاد میگوید در سایهی هواپیمای ایرباس اف14 میرفته! اگر اینطور بوده چرا آمریکا آن را نزده و هواپیمای مسافربری را زد؟! و چرا چنین حرفی را آمریکا نگفت؟! آنها هم چنین ادعایی نکردند توی نوریزاد در راستای منافع چه کسی بازی میکنی؟!
ممکن است در موضوعی همداستان باشیم و هر دو طرف بگوییم الان روز است، همهی افرادی که نیمهی شرقی زمین هستند هم میگویند روز است.
آقای نصیری در انقلاب نبود ما بودیم
اما دربارهی آقای نصیری، اولا او در انقلاب نبود. ما با هم از قبل انقلاب رفاقت داشتیم. وقتی به دامغان تبعید شدیم از دوران بچگی به منزل پدر ایشان میرفتیم و به خانهی ما میآمدند. و این رفاقت قدیمی است با خانوادهی ایشان هنوز هم رفت و آمد وجود دارد. در انقلاب نبودند و انقلابی نبودند. بابای ما تبعیدی و زندانی و فراری بود اما آنها نه، نه زندانی، نه تبعیدی و نه هزینهای در انقلاب دادند.
بعد از انقلاب بلافاصله پست گرفتند ما الحمدلله پست نگرفتیم. تا این اواخر هم بودند. کیهاننویسی ایشان قتلهای زنجیرهای را توجیه میکرد و در «صبح» که نشریهی خصوصی خودش بود میگفت که این دگراندیشان مهدور الدم بودند و باید کشته میشدند. اما ما اینها را رد میکنیم و میگوییم خطاست و اسلام ترور ندارد.
یکدفعه همان آدمی که در انقلاب نبود و وقتی انقلاب پیروز شد پست گرفت به روایت خودش احساس میکند که جمهوری اسلامی تمام است و فروپاشی محتوم است و حالا زنبیلش را جای دیگری میگذارد و میگوید جدا شدم. این مصداق «مجاهد روز شنبه» است و مشغول فرصتطلبی است. اول این فرصتطلبی را محکوم میکنیم.
دوم در مواضعی که میگیرد هم این مواضع خلاف واقع است. مواضعش دربارهی غزه، سلطنت طلبان و… ما که با سلطنت و دیکتاتوری شاه مخالفت کردیم عقلمان که پاره سنگ برنمیداشت، خوشی زیر دلمان نزده بود. طرف رسما میگوید که حزب فقط رستاخیز بقیه هم از کشور پاسپورت بگیرند و بروند. در خصوصی میگوید که یک متر زیر زمین بروند یعنی یا بمیرند یا از کشور بروند. چنین چیزی را شاه گفته و از اینجاها کار خراب شده. انتخاباتی هم که وجود نداشت.
این حکایتی است که خودشان میگویند. شعبان بی مخ (جعفری) هم تعریف میکند بقیه هم میگویند که در 24 اسفند 32 در تولد رضا شاه و شب 4شنبه سوری اشرف و علیرضا به پادگانی که الان دژبان مرکز است میروند که زندانیان کودتای 28 مرداد حسین فاطمی، مصدق و … آنجا بودند. مدیرمسئول روزنامهای که علیه اشرف افشاگری میکرد را از جمع زندانیان بیرون میآورند و رویش نفت میریزند و آتش میزنند. جشن 4شنبه سوری را با کشتن او برگزار میکنند.
فکر کردی ما بیخودی با شاه مخالفت کردیم و حالا سلطنتطلب شدی!
تو اینها را ندیدی و فکر کردی ما بیخودی با شاه مخالفت کردیم و حالا شدی سلطنتطلب و مجیز آنها را میگویی؟! به چنین فردی میگویم که یا عامل آنها هستی و میخواهی جاده صاف کن آنها باشی و یا جاهل هستی و نمیدانی که ما چرا مبارزه کردیم. چرا جمجمه برادر من متلاشی شد؟! از برادرم مثال میزنم که شاهد زندهی این اتفاق بودم که تکههای مغز او را در پیادهرو نزدیک منزلمان دیدم.
این را میگویم تا فرح پهلوی نگوید گوسفند میکشتند و دستشان را خونی میکردند. نخیر برادر من گوسفند نبود. اینها را دیدهای و به یکباره مدح سلطنتطلبان را میگویی و عکس رضا پهلوی و محمدرضا را استوری میکنی چه شده جز اینکه تصور میکنی آنها میخواهند قدرت بگیرند و زنبیل میگذاری برای رضا پهلوی؟!
انصاف نیوز – بیاییم با روایت شما پیش برویم. بنا بر روایت شما، آقای مهدی نصیری در انقلاب نبوده، پس از انقلاب پستهایی را گرفته و حالا از نگاه او جمهوری اسلامی در حال به پایان رسیدن است، و به این نتیجه رسیده که زنبیل خود را در صف اپوزیسیون بگذارد. چرا این حق را به او و امثال او ندهیم که نظرشان را تغییر دهند؟ بیاییم فرض کنیم که او به این نتیجه رسیده که راهی که تا به حال میرفته اشتباه بوده و حالا میخواهد نظرش را عوض کند. چه اشکالی دارد؟
چرا با همین تحلیل این حق را به من ندهید که نقدش کنم؟! او کارش را کند من هم نقدش میکنم. چرا شما این حق را به من نمیدهید که بگویم آقای نصیری! زمان انقلاب که ما به دامغان آمدیم و برایمان مهمان آمد و شما از کوچه تکیه ابوالفضل رختخواب به منزل پدر ما آوردی در انقلابی نبودید. مواظب هم بودید که پر این روحانی تبعیدی به شما نگیرد. بعد از انقلاب هم که پست گرفتی.
آقای مهدی نصیری! در تمام این مدت ما که مثل تو نبودیم. ما که قتلهای زنجیرهای را تجویز نکردیم. پدر من که با خلخالی مخالف بود و او را کنار گذاشت. شما با همهی اینها موافق بودی. با همهی تندرویها، مصادرهی اموال موافق بودی. قدوسی و خزعلی و مطهری و… مخالف بودند شما موافق بودی الان چه شد که به یکباره برعکس شده؟! شما همیشه با قدرت هستی.
در آن زمان پدر من به همراهی آقای طاهری خرمآبادی و یکی دیگر از آقایان به پیش امام رفت و گفت «میرویم و از جنایات خلخالی میگوییم». پدر من در اهواز بود و خلخالی شبانه آمد و امرای ارتش که اعلام وفاداری و بیعت کرده بودند را زمانی که حاج آقا در خواب بود اعدام کرد. حاج آقا دید که او بدون محاکمه آدم میکشد.
وقتی به امام گفتند امام هم پاسخ دادند که من هم مفاسدی شنیدهام و به احمد گفتند که دیگر او را به خانهام راه ندهید، به تلویزیون بگویید فیلمهایی که خلخالی پشت سر من است پخش نکند، به آقای بهشتی هم بگویید که اجازهی قضاوت به او ندهد. با کار پدر من خلخالی تمام شد. جملهی حاج آقا این بود که «میرویم پیش امام اگر نپذیرفت عمامه را زمین میزنیم و از نهضت جدا میشویم»
شماها از تندرویها دفاع میکردید
اما شماها از این تندرویها و آدمکشیها دفاع میکردید. در برابر این کارها و مصادرهی اموال و… ماها ایستادیم. حالا صحنه برگشته و میخواهی یک بار دیگر و این دفعه با سلطنتطلبان بیایی و عدهی دیگری را بکشی و اموال را مصادره کنی؟! ما با این هم مخالفیم و میگوییم باید ضوابط و قانون حاکم باشد. تصور میکنی که اگر قدرت دست رضا پهلوی بیفتد باید بروی احمد خاتمی، احمدینژاد و… را بکشی ما با این هم مخالفیم.
پروندهی سیاسی این آقا بسته شده
انصاف نیوز -البته برخی هم از این ادعا میگویند که آقای مهدی نصیری نفوذی سیستم در بین اپوزیسیون است…
امثال مهدی نصیری از تمام گذشتهی خود بریدهاند، حتی به باورهای مذهبی و دینی، پشت پا زدهاند. برای مثال در صفحهی اینستاگرام اویی که در این ۴۶ سال به دریوزگی انقلابیون افتاده بود و پست گرفت و حالا به دریوزگی خاندان کثیف پهلوی رفته است میبینیم که در شبهای قدر نامی از امیر مومنان نیست و آنچه هست عکس رضا پهلوی و مادرش و زن و دخترش است؛ یعنی سقوط آزاد.
اینکه او نفوذی حاکمیت باشد یک فرضیه است، فرض دیگر هم نظر ماست که او بریده است؛ یک انسان فرصتطلب که در انقلاب نبوده و بعد از انقلاب فرصتطلبی کرده و پست گرفته و امروز هم به زعم خودش دورهی حاکمیت تمام شده و فروپاشی حتمی است و حالا با فرصتطلبی دیگری به مجاهد روز شنبه تبدیل شده و به دریوزگی هر کس و ناکسی میرود برای اینکه گذشتهی خود را پاک کند تا محاکمهاش نکنند و حتی پستی هم به او بدهند.
آنچه او انجام میدهد فقط پاک کردن گذشتهی بد خودش که هر چه خشونتطلبی و قتلهای زنجیرهای را تجویز کرده نیست بلکه این طمع را هم دارد که در آینده نیز پستی بگیرد.
چه فرضیهی آنهایی که میگویند نفوذی حاکمیت است را بپذیریم و چه نظریهی ما که او بریده و فرصتطلب بوده، است و خواهد بود در هر دو صورت پروندهی سیاسی این آقا بسته شده است. او یک ورشکستهی سیاسی است که فکر میکنم در آیندهی نه چندان دور نه اصلاحطلبان، نه اصولگرایان و نه اپوزیسیون روی او حساب نخواهند کرد.
هر کسی باید شرمنده باشد که با چنین فرد متلون و فرصتطلبی بخواهد همدم و همکلام و همراه شود. تکلیف اصولگرایان که با او روشن است (غیر از آنهایی که ممکن است به ایشان ماموریت داده باشند)، اصلاحطلبان هم که او را در جمع خود راه نمیدهند. اپوزیسیون باقی مانده که بایستی او چند صباحی به خارج از کشور برود تا بفهمد که با او مثل «هالو» [محمدرضا عالیپیام] رفتار خواهند کرد نه بهتر. در نتیجه از اینجا مانده و از آنجا رانده خواهد شد.
آقای نصیری! اگر مرد میدان هستی بیا مناظره کنیم
انصاف نیوز – فرض کنیم آقای مهدی نصیری اینجا نشسته باشد و بگوید آقای خزعلی! من همهی تندرویهایی که شما برشمردید را دیدم و حتی همراهی هم کردم و الان به این نتیجه رسیدهام که راه اشتباه است شما چرا نیتخوانی میکنید و میگویید منِ مهدی نصیری برای اینکه در بین اپوزیسیون زنبیل بگذارم این کار را میکنم؟
اولا فرض نکنیم! اگر او مرد میدان است بنشیند اینجا و با هم مناظره کنیم. آقای مهدی نصیری! اگر مرد میدان هستی فرار نکن و بیا رودرو حرف بزنیم. ما اهل مذاکره هستیم، خیلی محترمانه و دوستانه بیا صحبت کنیم. او همیشه فرار میکند.
ثانیا این مسیر «مجاهدان روز شنبه» است. در مشروطه وقتی پیروزی حاصل شد و بیچاره ستارخان و باقرخان تلاش کردند و روز جمعه فتح رقم خورد آنها روز شنبه برای غنیمت جمع کردن آمدند.
مگر تو مسئول درس آقای خامنهای نبودی و شاگردان را گزینش نمیکردی؟!
وقتی در جملات خود میگویی فروپاشی محتوم است و از همه تندتر میروی این تحلیل عملکرد تو است. تا حالا کجا بودی؟! 10تا 12 بار من به زندان رفتم. تو نه تنها حمایت نکردی بلکه پدرم را علیه من تحریک میکردی. حالا از من تندتر شدی و کاسهی داغتر از آش هستی و دایهی مهربانتر از مادر شدهای؟ تمام مبانی را به هم ریختهای.
مگر تو مسئول درس آقای خامنهای نبودی؟! تمام شاگردان را تو گزینش میکردی. نیمه شبی معجزهای شده و وحی نازل شده که تمام مبانی فکری تو عوض شده است؟! آن موقعی که ما همهی این نقدها را مطرح میکردیم تو کجا بودی؟! به یکباره خوابنما شدی؟!
زمانی که کیهاننویس بودی یکی از نقدهای پدر من را هم نمیپذیرفتی. حالا از آن طرف بام افتادی و به مبانی فقهی تعرض میکنی و زیر سوال میبری. اگر حرفی در حوزه دین میزنی مبانی فقهی آن را میخواهیم. نظریهپردازی کیلویی نمیخواهیم. من با مبانی و ادلهی فقهی با قواعد و اصول فقه با آیات و روایت و منابع اربعه نظر میدهم. نظر شخصی را قبلا دادهای و پدر مملکت را هم در آوردی!
مثل آنهایی که از دیوار سفارت بالا رفتند و حالا تئوریسین شدهاند. آنهایی که از دیوار دیپلماسی بالا رفتند حق ندارند از در دیپلماسی وارد شوند. تنها کاری که میتوانند بکنند این است که کلاس بگذارند و بگویند ما این خطا را کردیم شما این خطا را تکرار نکنید.
آقای دکتر ظریف در جلسهای اشتباهی گفت تسخیر لانه جاسوسی که گفتم این ادبیات را اصلاح کنیم عبارت درست اشغال سفارت است. همین واژهها کار دستمان میدهد و بعد میشود تسخیر سفارت انگلیس و تسخیر سفارت عربستان و فردی در حراست یکی از دانشگاهها شورت سفیر انگلیس را که از سفارت دزدیدهاند قاب میکند و بالای سر خود میگذرد. اگر قرار است این شرایط عوض شود باید گفت اشغال سفارت و واژهها را درست کرد.
بقیه بلد نیستند پاسخ نصیری را بدهند
او همه چیز را از مبانی فقهی و شرعی زیر سوال برده است. چیزهایی میتراشد که بقیه بلد نیستند پاسخش را بدهند. من در همان حوزهی دینی میخواهم با تو بحث کنم. در بحث ولایت فقیه با کسانی صحبت کردند که نمیتوانند پاسخ بدهند. دربارهی این موضوع ما که «گاگول» نبودیم، مبانی را میدانیم اینطور نیست که شما میگویید.
من 20 سال پیش در شبکهای سلطنتطلب دربارهی ولایت فقیه مناظره و از آن دفاع کردم. با روزنامهی جوان این طرف هم بحث کردم و گفتم تعریف ما از ولایت فقیه با شما متفاوت است. بنا بر ولایت فقیه شمای روزنامهی جوانِ سپاه خدا نمایندهی ولی فقیه در آسمانهاست. ولایت فقیه ما اما ملتزم است و شرط گذاشتیم و اطراف آن را بستهایم «صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِينِهِ، مُخَالِفاً لِهَوَاهُ، مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» شرایط بسیاری دارد و هر کدام از اینها نباشد خودبخود منعزل میشود.
انصاف نیوز – شما در بخشی از یک مصاحبه گفته بودید که در صورت بازگشت سلطنتطلبان اگر آقای نصیری خیلی شانس بیاورد تیرباران نمیشود و او را دار میزنند…
او با خوشرقصی برای سلطنتطلبان و رضا پهلوی و منافقین و تجزیهطلبان و همه در حال فرار است از ترس اینکه تیرباران شود و یا او را دار بزنند…
قهرمانشان بودم اما برگشتم
انصاف نیوز – سوالم دربارهی شماست. شاید شما هم نگران همین هستید!
من در جایگاهی بودم که همهی اینها برای من نوشابهی خارجی باز میکردند و قهرمانشان بودم. من در شرایطی برگشتم که میدانم وضعیت خیلی خراب و شرایط خیلی خطرناک است. حُر وقتی آمد که 30هزار نفر لشکر در برابر 72 نفر بود و اولین نفر هم شهید شد. ایشان اما وقتی آمده که میگویند این طرف چیزی ندارد، نه اقتصاد، نه نیروی نیابتی و همه چیز فروپاشیده و به تعبیر خودش میگوید که فروپاشی محتوم است.
نصیری کنار ترامپ و نتانیاهو ایستاده است
حُر زمانی آمد که گفت شهادت شما محتوم است و در کنار شهدا ایستاد. نصیری اما میگوید که کار نظام تمام است و کنار ترامپ و نتانیاهو ایستاده است. من دقیقا در زمانی که در اوج محبوبیت بودم و میتوانستم سوءاستفاده کنم و دو لگد دیگر بزنم در کنار برادران بسیجی زمان جنگم که در عملیات خیبر بودیم ایستادم و گفتم این پرچم باید به دست صاحب الزمان برسد. سردبیر بی بی سی هم روی استیج فحش ناموسی داد و الفاظ رکیک در واکنش به من به کار برد. در زمانی من ایستادم که برایم خطر به همراه دارد. هنوز پیروز نشدهاند ببینید برای من چه چیزهایی که ننوشتند.
انصاف نیوز – شما میگویید که از نگاه مهدی نصیری وضعیت خراب است پس باید به سمت اپوزیسیون رفت؛ نگاه شما به وضعیت کنونی تفاوتی با او دارد؟
به نظر من از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ساحات دیگر وضعیت وخیم است و متاسفانه چیز قابل دفاعی نمانده است که این حاصل جهل مدیران از چپ و راست است.
پرچم این نظام به دست صاحب الزمان میرسد
انصاف نیوز – پس چه تفاوت دیدگاهی با آقای نصیری دارید؟ او هم که همین را میگوید!
دیدگاه من این است که این نظام حاصل خون شهداست و میگویم در سختی و محاصره هستیم و در کانال کمیل قرار داریم و تا شهادت باید بایستیم. درست است که بنی العباس نظام اختلاس کردند … در روایت هست که پرچم این نظام به دست صاحب الزمان میرسد.
در روایت داریم که در آخرالزمان انقلابی میشود و این انقلاب سه گروه میشوند. گروهی بنی العباس هستند و به همین قدرت تمایل دارند و به ظلم و ستم میپردازند. گروهی به اختلاس و دزدی میپردازند. و گروه سوم که گروه کوچکی است بنی فاطمه هستند که این پرچم را به دست صاحب الزمان میرسانند. ما میخواهیم در این گروه باشیم. سختی و شهادت دارد و در همهی مراحل هم اعلام آمادگی کردیم که بجنگیم همانطور که در جبهه جنگیدیم که آقای نصیری جبهه هم نرفت.
ما وقتی دیدیم که صحنه دوباره تبدیل به کانال کمیل و خیبر و بدر و کربلای 4 و 5 شده است وارد صحنه شدیم و گفتیم دعواهایمان به کنار، شمای چپ و راست خطا کردید به کنار، امثال لاریجانی و احمدینژاد و این دو وزیر محکومشدهی اخیر که انشاءالله راهی زندان شوند و از اینها زیاد داریم را محاکمه کنید. شعار ما این است که رهبر بزرگوار اگر میخواهیم اعتماد مردم بازگردد اول باید این چپ و راست را بتکانیم و املاک و حقوق نجومی و رانتها را از آنها پس بگیریم.
درست است که این ارقام در برابر کسری عددی نیست و آن را جبران نمیکند اما حداقل همه با هم باشیم و کنار مردم باشیم و سختیها را با هم تحمل کنیم. نه اینکه آقازادهها بروند عیاشی کنند. ما دنبال این هستیم. آقای نصیری بریده است هم قبلا فرصتطلب بود و هم الان. من قبلا هم در کنار برادرم در انقلاب بودم در جنگ در کنار برادرانم بودم در جنبش سبز در خط مقدم بودم و 12 بار زندانش را رفتم الان هم در دفاع از اینکه پرچم شهدا به امام زمان برسد در خط مقدم هستم. هزینهاش را هم میدهیم.
روایات آخرالزمانی در سرنوشت جنگها و مذاکرات ما اثرگذار است
انصاف نیوز – شما در بخشی از پاسخ به سوال قبل به روایتهای آخر الزمانی اشاره کردید. شما تا چه حد اطمینان دارید که نظام سیاسی فعلی ایران مصداق آن روایتها باشد؟!
این سوال مهمترین سوال است. کسانی که مثل آقای نصیری و دیگران تا حرف از آخرالزمان و روایتهای ظهور میشود میگویند قبلا هم چنین اشتباهی کردند. بله سید بن طاووس تصور میکرد که حکومت زمانش همان انقلاب شیعی که گفته شده است. علامه مجلسی هم فکر میکرد صفویه همان حکومت شیعی قبل از ظهور است. نمیگوییم این خطاها نشده است اما چرا چنین شده است؟
ما 4هزار حدیث راجع به آخرالزمان، ظهور و منجی داریم. در ادیان دیگر هم وجود دارد. در تفسیر 400 آیه قرآن مفسرین راجع به آخرالزمان و ظهور گفتهاند. البته تعداد آیات بیشتر از اینهاست اما خیلیهایش را هنوز نفهمیدهاند. اگر دربارهی اصحاب کهف هم به درستی تفسیر کنید به آخرالزمان وصل میشود.
اگر همهی اینها را با هم نبینیم به نتیجه نمیرسیم. مثل یک نقشهی گنج است که اگر تمام پازل را بچینید به گنج دست پیدا میکنید اگر یک قطعهی آن هم جا بماند به گنج نمیرسید. اگر علامه مجلسی اشتباه کرد به این دلیل بود که آن زمان به این روایت توجه نکرد که در آخرالزمان مردم به کف دستشان نگاه میکنند و در سراسر دنیا همدیگر را میبینند و صدای هم را میشنوند که همین موبایل است.
در روایت داریم که مرکب دجال بر فراز آسمانها پرواز میکند. یا بر فراز ابرها بر پارههای آهن پرواز میکنند. آن زمان علامه مجلسی و یا سید بن طاووس که هواپیمای ایرباس نبوده پس تحقق بخشهایی از روایتها کم بوده است. اما الان به تعبیر آقای بهجت (البته نمیخواهم بگویم ایشان زیاد کار کرده و میخواهم مثالی بزنم و فکت بیاورم) 95 درصد علائم ظهور محقق شده است.
یا آقای حسنزاده آملی میگوید که ما در پروسهی ظهور قرار داریم و ظهور شروع شده است. اینها را کنار هم قرار میدهیم و اینکه تمام دنیا آخرالزمانی سخن میگوید.
بایدن به نتانیاهو میگوید بی بی! تو باید پرچم را به مسیح برسانی. پوتین و ترامپ هم آخرالزمانی حرف میزنند. ریگان هم در آن زمان میگفت من آرزو میکنم در آرماگدون باشم و دکمههای سلاحهای هستهای را من فشار دهم. بنابراین تفکر کشورهای دیگر هم آخرالزمانی است.
بخواهیم یا نخواهیم اخبار و روایات آخرالزمانی در سرنوشت جنگها و تعاملات و مذاکرات ما اثرگذار است. تا پازل را کامل نکنیم نمیتوانیم به درستی تشخیص دهیم و به نظر من این پازل در حال تکمیل شدن است و تنها علائم حتمیه باقی مانده است. یک مثالی بخواهم بزنم دربارهی همین دعواهایی که ما داریم.
اخیرا به آقای دکتر ظریف میگفتم که شاید بتوانیم با آمریکا مذاکره کنیم اما با خاخامهایی که برابر دوربین میگویند در آخرالزمان در ارض مقدس حکومتی را بنی اسرائیل تشکیل میدهند که عمر آن به اندازهی عمر یک انسان است و توسط پرشینها نابود میشود. فکر میکنید با افرادی با این تفکر میشود مذاکره کرد؟ او میخواهد پرشینها را نابود کند. البته هنر این است که ما بتوانیم ترامپ را از نتانیاهو جدا کنیم و تبدیل به ابزار دست او نشود.
نصیری گفتههایم در این مصاحبه را استهزا میکند
انصاف نیوز – و سوال پایانی؛ اگر آقای نصیری این مصاحبهی شما را بخواند نخستین جملهای که بگوید چه خواهد بود؟
یک آیهی قرآن هست که میگوید هیچ رسولی نفرستادیم مگر اینکه او را استهزا کردند. روش کسانی که استدلال ندارند استهزا است. او اول استهزا خواهد کرد. تفکر آخرالزمانی، تفکر مقاومت و همهی اینها را به استهزا میکشد. «مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»، هیچ رسولی نیامد مگر اینکه مسخرهاش کردند. وقتی حرف دینی بزنید مشمول همین آیه میشوید. ما که پیرو رسول آخر هستیم باید مسخره شویم.
انتهای پیام
هر چند هر کداممان نظری داریم اما در نهایت باید نظر مردم را در یک همه پرسی جویا شد و به ان عمل کرد
بعضی حرفها در مورد نصیری درست است، بعضی نقدهای دیگر هم وارد است اما خود جناب دکتر خزعلی کلاً در توهم است! ایشان هم باید قبول کند که دارد به مایان تاریخ مصرف خودش میرسد! ملت نیاز به خون تازه و نسل تازهای از اهل سیاست دارد. نه فقط،جوانتر از موسوی و کروبی که جوانتر از تاجزاده.
خوش بود گر محک تجربه آید به میان. تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
جناب خزعلی، چرا اینقدر آسمان و ریسمان کردن ؟ نصیری و نوری زاد درسته که زمانی در خدمت … بودند ولی همین قدر شجاعت داشتند که روی کرده غلط خود سماجت نکنند . چرا شما هر روز به یک سمتی ریل عوض می کنید ؟
نصیری در جنگ هم هیچ حضوری نداشته با اینکه باید سربازی میرفته پست گرفته
باسلام آقای خزعلی عزیز مهدی نصیری منافق و نفاق هست نه چیزی دیگری ایشان داشتن از ایران تشریف میبردن در آن زمان با آقای شفیعیان یه مصاحبه کرده بودن آقای شفیعیان پرسیده بودن که برمیگردی ایشان گفتی بودن بلی یه سه ماه مهمان میروم پسرم دعوت کرده در سایت محترم انصاف نیوز همه این حرفها موجود هستش و بنده نوشتم ایشان دارند فرار میکنند و اگر یه روزی پا بدهد ایشان به روی اسلام انقلاب و حتی کشور اسلحه میکشند عین منافقین بی وطن که همان هم شد متاسفانه
آقای نصیری به هر حال مواضع خود را روشن بیان میکند حضرتعالی که که تکلیفت اصلا معلوم نیست روزی در انتهای اپوزسیون میایستی روزی هم در سر سفره اینطرف نشسته ای
مردمان را احمق فرض نکنید
جالب است, اگر قرار است از نصيرى نقد شود ابتدا از خود و ايل و تبار خودتان بگوييد که سرمنشا … در کشور بودند
اصلاح می کنم نصیری برگشته منهم برگشته ام!