فرزند شهید: از ترور صیاد شیرازی درس نگرفتیم | هنوز دلمان خنک و ابهاماتمان برطرف نشده است!
سرویس سیاسی، انصاف نیوز: بیستوپنجمین سالگرد ترور صیاد شیرازی فرا رسیده است اما اتفاقات این ربع قرن، بازخوانی آن ترور را به عنوان یک واقعه تاریخی بلاموضوع کرده است.
حالا بازخوانی آن ترور شاید به یافتن حلقههای مفقوده «امنیت» منجر شود.
اگر به یاد بیاوریم که در مراسم بدرقه این امیر سرافراز ارتش، عدهای فریاد میزدند: «مطبوعات بیبنیاد/شریک قتل صیاد» نباید گلهمندی امروز فرزند شهید از «انفعال امنیتی» خیلی برایمان عجیب باشد.
اگر سپهبد صیاد شیرازی در سال 79 ترور نمیشد، اکنون بازنشسته بودند. به نظرتان دوره بازنشستگی ایشان چگونه میگذشت؟
پدر بزرگوار ما اصلا اهل بازنشستگی نبود. برخی میگویند دوره بازنشستگی، دوره با زن نشستن و به بچهها اهمیت بیشتر دادن است. شاید این رسیدگی به خانواده بیشتر میشد اما ایشان اهل اینکه بیکار بنشیند و به قول قدیمیها عاطل و باطل بگردد، نبود. میگفتند من اهل پشت میز نشستن نیستم و واقعا هم نبودند.
در مورد ترور ایشان، نکته ناگفتهای وجود دارد؟ آیا ابهامی باقی مانده یا همه مساله برای شما روشن و حلوفصل شده است؟
پدر بزرگوار ما، امیر سپهبد علی صیاد شیرازی شهادت ناجوانمردانهای داشت. در سالیان درازی که از آن حادثه گذشته، بخش قضائی، مجموعه اطلاعاتی و نیروهای مسلح زحمات زیادی را متقبل شدند و حتی در بازهای، انتقامی هم از منافقین گرفته و علیه آنها اقداماتی شد اما با وجود تلاشهای همهجانبهای که انجام شده و جای تشکر دارد، هنوز که هنوز است، حس نمیکنیم آن ظلمی که به ایشان شد، جبران شده است.
هنوز دلتان خنک نشده است…
آفرین. یعنی ما احساس نمیکنیم واقعا حق ایشان ادا شده باشد. حس نمیکنیم در مقابل آن ظلم و رفتار ناجوانمردانهای که منافقین انجام دادند، یک حرکت اساسی انجام شده و میتوانیم بگوییم دیگر توان هیچ اقدامی را ندارند. خلاصه حسمان حس رضایتمندانهای نیست.
شاید باورتان نشود ولی هنوز که هنوز است اقدامی برای پرداخت غرامت و جبران مادی ترور ایشان صورت نگرفته. نه فقط در مورد پدر بزرگوار ما، بسیاری از شهدای ترور همین وضعیت را دارند. یا مثلا فرض کنید هنوز منتظریم عوامل اصلی ترور دستگیر و تعیین تکلیف شوند. وقتی فکر کنیم طرف متواری است، طبیعتا آرامش و رضایت نخواهیم داشت.
برای شما محرز است که ترور ایشان کار سازمان مجاهدین خلق بوده است؟
تا الان و در بحثهای قضایی و پیگیریهای امنیتی، آنان مقصر شناخته شدهاند. برخی اعضایشان هم به عنوان عوامل ترور مشخص شدند که بخشی از افراد در طول این سالها کشته شدهاند. برای بخش عمدهشان هم که زنده ماندهاند اعلان قرمز اینترپل گرفته شده است. این اقدامات شده اما زمانی ما رضایتمندی کامل خواهیم داشت که اینها دستگیر شوند و بیایند و بگویند چرا و چگونه؟ کم و کیف این ترور و ابهامات باقیمانده را نه برای ما که برای مردم روشن کنند.
در زمان ترور مسئولیت ایشان چه بود؟
ایشان جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بودند.
رده حفاظتیشان چه بود؟
ایشان باید حفاظت شخصیتی میشد. میتوانست راننده و تیم حفاظت داشته باشد.
خودشان نخواسته بودند؟
چیزی که ما شنیدیم این بوده که خودشان نخواستند. پدر ما واقعا یک انسان خاکی و مردمی بود. من بارها از ایشان شنیده بودم که میگفت ما کسی نیستیم. واقعا دوست نداشت به تیم حفاظت زحمت بدهد.
پس در زمان ترور، تیم حفاظت نداشتند.
تیم حفاظت نداشتند اما رانندهای در اختیارشان بود که گفته بودند او هم نیاید. روز شهادتشان هم من 17 ساله و کلاس سوم دبیرستان بودم؛ خودشان میخواستند ما را به مدرسه برسانند.
پس از ترور کسی با عناوین اتهامی قصور یا تقصیر دستگیر شد؟
نیروهای امنیتی رسیدگیهای خاص خود را انجام دادهاند اما جزئیات کار را من مطلع نیستم.
میخواهم بدانم معلوم شده زمانهای رفتوآمد ایشان را چگونه تشخیص داده بودند، درز اطلاعاتی بوده یا روی سوژه سوار بودهاند. از چه زمانی؟ آیا از منازل اطراف عمل کردند؟ چند نفر بودند و…
چیزی که به ما گفته شد این بود که اتفاق ناشی از یک خلأ حفاظتی بوده است. ایشان در منطقه مسکونی و مقابل منزل خود ترور شد.
حتما مدتی نیروهای میدانی منافقین در محله بودهاند و اطلاعات جمعآوری کرده و دیدهاند که نه، حفاظتی در کار نیست، دوربینی وجود ندارد و… از روحیه مردمی پدر هم سوءاستفاده کردند.
عادی نیامد نزدیک ایشان شود و اسلحه بکشد. شاید اگر اینطور عادی میآمد، پدر به دلیل آمادگی جسمانیاش میتوانست او را خلع سلاح کند. با لباس رفتگری میآید، به بهانه دادن نامه ایشان را اغفال میکند و وقتی مشغول مطالعه نامه میشوند، اقدام به ترور میکند؛ واقعا حرکت ناجوانمردانه و منافقانهای بود.
در سالهای اخیر خبر ترور زیاد به گوشمان میخورد. آخرینش، ترور اسماعیل هنیه در تهران! چه حالی میشوید وقتی این خبرها را میشنوید؟
این ترورها نشان میدهد طرف مقابل این کشور، دشمنان این نظام هیچوقت بیکار نمینشینند و دائم بر قدرت خود در حرکتهای تروریستی میافزایند.
دیدیم که از ترور شهید فخریزاده تا ترور شهید هنیه، روشهای متنوع، هوشمندانه و مبتنی بر ابزار علمی مورد استفاده قرار گرفته تا جایی که عوامل ترور شناسایی نمیشوند یا تا مدتی ابهام درباره کم و کیف ترور وجود دارد و… دشمنان ما روشهای خود را ارتقا دادهاند تا به اهداف شوم خودشان برسند. ما متاسفانه معمولا منفعلانه عمل میکنیم؛ اول اتفاقی میافتد و سپس ما عمل میکنیم. به نظرم میرسد ما از ترور شهید صیاد شیرازی در وسط تهران و در روز روشن درس نگرفتهایم.
منظورتان چیست؟
باور دارم اگر از ترور شهید صیاد درس گرفته بودیم، دشمن نمیتوانست بارها آن را تکرار کند. ما دقتهای لازم را از دست دادهایم یا اولویتهای دیگری داریم که بحث امنیت را از کانون توجهمان دور کرده است.
یک مسئول بلندپایه امنیتی کشور میآید و اعلام عمومی میکند که ما هیچ مشکل حادی در کشور نداریم اما چندی بعد، اتفاق ناگوار ضدامنیتی میافتد که نشان میدهد آمادگیهای لازم در این زمینه را نداریم و همانطور که گفتم منفعلانه عمل میکنیم.
ما زمانی از کشورهای امن منطقه بودیم؛ نمیخواهم بگویم الان امن نیستیم اما لازم است روشهای خود را اصلاح کنیم. باید از خودمان بپرسیم که چگونه این جسارت را به خود میدهند که هنیه را در تهران ترور کنند. دقت کنید که روشهای مورد استفاده در ترورهای اخیر، اغلب برای ما شناخته شده نبوده است. بنابراین باید ابزارهای علمی جدید را در این حوزه بشناسیم و به کار بگیریم تا نه تنها توان مقابله داشته باشیم، بتوانیم ابتکار عمل را هم در دست بگیریم.
به هر حال اگر میخواهیم شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم، لازم است در زمینه امنیت هم تدابیر تازهای بیاندیشیم.
انتهای پیام
خداوندروح این شهیدبزرگواررزمنده وجان برکف راباائمه اطهارسلام الله محشورفرمایدحیف وصدحیف که چه گلهایی راپرپرکردندتاکرکسهادرآسمان جولان بدهندننگ برکرکسها
درود خدا و انبیا الهی و ائمه اطهار و ملائکه و همه مومنین بر صیاد شیرازی…خداوند وجود این قبیل افراد را در جامعه زیاد نماید