آموزش اسمارت مانی
خرید تور تابستانی

تخت جمشید یا پرسپولیس؟

فرزاد دهقانیان، استاد دانشگاه، در کانال تلگرامی خود نوشت: «تخت‌ جمشید ساختهٔ داریوش، خشایارشا و اردشیر یکم هخامنشی در شهر پارسه است. تخت‌جمشید در واقع «ارگ شهر پارسه» بوده است. ایرانیان نام پارسه را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند، چون کتیبه‌ها را دیگر نمی‌توانستند بخوانند.

در دورهٔ ساسانی، این محل را «صدستون» می‌نامیدند. در دوره‌های بعد، در خاطرهٔ مردم فارس، «صدستون» به «چهل‌ستون» و «چهل‌منار» تبدیل شد. پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آن‌ها نیز نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان رفت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید، پادشاه افسانه‌ای—که ساختمان‌های پرشکوه و شگرف را به او نسبت می‌دادند—دانستند، و کم‌کم این نام افسانه‌ای «تخت‌جمشید» را بر آن بنای تاریخی نهادند [علیرضا شهبازی، راهنمای مستند تخت‌جمشید، صص ۲۲–۲۴].

نام مشهور غربی تخت‌جمشید، Persepolis است که ریشهٔ یونانی آن از دو واژهٔ «پرسه» به معنای پارسیان و «پلیس» به معنای شهر آمده است؛ بنابراین «پرسپولیس» به درستی به معنای «شهر پارسیان» است. گویی نام غربی تخت‌جمشید، نام درست‌تری است.

آرامگاه کوروش در پاسارگاد هم تاریخچهٔ غریبی دارد. الیوت کروشی ویلیامز، دولتمرد انگلیسی که در اوایل قرن بیستم به ایران سفر کرده بود، در سفرنامه‌ای که نوشته‌است (۱۹۰۷م) می‌گوید: «به نظر می‌آید ایرانی افسانه را به تاریخ و خرافات را به هر دو ترجیح می‌دهد.

از این‌رو، امروز آرامگاه کوروش در سرزمین خودش با نام “تخت مادر سلیمان” شناخته می‌شود». او در ادامه شرح می‌دهد که دختران و مخدرات (بانوان شریف) که مشکلات عشقی یا کمبودهای عاطفی دارند، پیشکش‌هایی که شامل قوطی‌های حلبی می‌شود، به درون آرامگاه می‌آورند و به ریسمانی که در گوشهٔ اندرونی بسته شده‌است، می‌آویزند.

او در انتها می‌گوید: «کتیبه‌ها از بین رفته‌است و آرامگاه، که از صاحبان اصلی‌اش بازگرفته شده‌است، به مزاری برای پیشکش‌های دونِ مردمی نادان به موجودی موهوم، فروکاسته شده‌است. چون در انبوه دخیل‌های بسته‌شده و حلبی‌جات نگریستم با خود اندیشیدم که آیا کوروش خبر دارد و آیا اهمیت می‌دهد؟»[+].

اصلی‌ترین انگیزه از نام‌گذاری «تخت مادر سلیمان» نه سند تاریخی، بلکه فریب فرهنگی برای در امان ماندن بنای کم‌نظیر هخامنشی از تخریب توسط اعراب مسلمان بود؛ اما این دروغ در سال‌های بعد توسط مردم باور شد و تا قرن نوزدهم میلادی این نام رایج بود، تا اینکه سیاحان اروپایی توانستند اصالت آرامگاه کوروش را دوباره شناسایی کنند [+].

درس‌آموزی

نکتهٔ نخست، بی‌اعتنایی و ناآگاهی ایرانیان نسبت به تاریخ خود است. نکتهٔ دوم اینکه گویی غربیان ما را بهتر از خودمان شناخته‌اند، و آن‌که شما را بهتر بشناسد، آسان‌تر بر شما غلبه خواهد کرد.

چه باید کرد؟

۱. آموزش تاریخ واقعی و مستند از مدرسه تا دانشگاه باید از اولویت‌های آموزش رسمی باشد. گاه اسطوره‌ها به‌جای برجسته‌سازی تاریخ، آن را مخدوش می‌کنند. باید افسانه‌ها را از تاریخ تمییز دهیم و واقعیت را پاس بداریم.

۲. ساخت مستندها و فیلم‌های تاریخی مربوط به ایران، نظیر آنچه عربستان با سریال معاویه دنبال می‌کند، می‌توانند پلی بین گذشته و امروز باشند تا عموم مردم نیز به تاریخ‌شناسی علاقه‌مند شوند.

۳. نویسندگان، هنرمندان، سیاست‌مداران، پژوهشگران و شاهدان رویدادهای تاریخی معاصر باید به نوشتن خاطرات و زندگینامه‌های خود تشویق شوند. این نوشته‌ها منابع دست‌اولی‌اند که می‌توانند در آینده، چراغ راه نسل‌های بعد باشند و از تحریف تاریخ جلوگیری کنند.»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا