آموزش اسمارت مانی
خرید تور تابستانی

ما به سوی چه آینده‌ای می‌رویم؟

محمدحسین غیاثی در کانال تلگرامی خود نوشت: «حادثه سقوط بالگرد حامل رئیس‌جمهور ایران، ابراهیم رئیسی، و تأخیر چند ساعته در اطلاع‌رسانی رسمی درباره‌ی سرنوشت وی، نه‌تنها از نظر سیاسی و امنیتی، بلکه از زاویه‌ای عمیق‌تر و مهم‌تر نگران‌کننده است: ضعف شدید زیرساخت‌های داده‌محور و تصمیم‌گیری دیجیتال.

در ساعاتی که کشور در بی‌خبری مطلق از سرنوشت رئیس‌جمهور به‌سر می‌برد، تصویری از جمعی از مسئولان منتشر شد که در اتاقی با تلفن همراه مشغول بررسی اطلاعاتی نامشخص بودند. این تصویر، فراتر از فقدان یک مقام ارشد، نشانه‌ای از غیبت زیرساخت داده‌ای مطمئن، هوش مصنوعی، و سیستم‌های تحلیل کلان‌داده (Big Data) در ساختار تصمیم‌سازی کشور است.

در عصری که تراشه‌ها و نیمه‌هادی‌ها (Chips/Semiconductors) تعیین‌کننده آینده فناوری، اقتصاد و حتی امنیت ملی کشورها هستند، رقابت چین و ایالات متحده بر سر تولید و مالکیت فناوری تراشه، به یکی از مهم‌ترین نبردهای ژئوپلیتیکی تبدیل شده است. آمریکا با تحریم شرکت‌هایی چون DeepSeek و محدودسازی صادرات تراشه‌های پیشرفته، تلاش می‌کند سلطه خود را حفظ کند.

همکاری کشورهای منطقه خلیج فارس با غول‌های فناوری، از جمله قراردادهای امارات با شرکت NVIDIA برای تبدیل این کشور به مرکز داده غرب، نمونه‌ای از راهبردهای آینده‌نگر مبتنی بر داده است.

در این‌سو، اما برخی تصمیم‌گیران ایرانی، در شرایطی مانند آغاز جنگ اوکراین، با تحلیل‌های ناپخته و غیرعلمی منتظر «زمستان سخت اروپا» ماندند تا امتیاز بیشتری در مذاکرات هسته‌ای کسب کنند؛ در حالی‌که در نهایت نه‌تنها امتیازی حاصل نشد، بلکه فرصت‌های دیپلماتیک نیز از دست رفت. این تحلیل‌ها نه تنها از نظر اخلاقی محل تردیدند، بلکه از نظر فنی نیز نشانه‌ی ناآگاهی از قواعد اولیه سیاست و تحلیل داده‌ها هستند.

ساده‌ترین محاسبات آماری درباره ذخایر گاز، زیرساخت‌های واردات انرژی اروپا و سطح مصرف، نشان می‌داد که اروپا راه‌حل‌های جایگزین دارد. اما فقدان دسترسی به داده‌های روزآمد و ناتوانی در تفسیر درست اطلاعات، تصمیم‌گیری را به ورطه‌ی حدس و توهم کشاند.

در کنار این ضعف تحلیلی، فساد اقتصادی ساختاری نیز با نبود شفافیت داده‌ای پیوند دارد. به عنوان مثال حدود ۳.۷ میلیارد دلار ارز دولتی در قالب واردات چای طی ده سال توسط ۶۴ نفر حیف‌ومیل شده است. کشوری که از هر سو در معرض تحریم قرار دارد، نمی‌تواند بدون ردیابی دقیق اطلاعات مالی، ارزی و تجاری با چنین تخلفاتی مقابله کند. در حالی‌که ابزارهای تحلیل داده، ردیابی دیجیتال و هوش مصنوعی، در بسیاری از کشورها به‌سادگی فساد را کشف می‌کنند.

این بحران تنها به سواد یا مدرک تحصیلی مسئولان محدود نمی‌شود. وقتی مقام ارشد اجرایی کشور، اعلام می‌کند که ایران «شش برابر اروپا برق مصرف می‌کند»، بدون توضیح دقیق درباره‌ی منبع، تعریف مصرف و معیار مقایسه، افکار عمومی با ابهامی عمیق روبرو می‌شود. اگر این رقم صحیح است، جای نگرانی است؛ و اگر خطاست، سوال این است که چه سیستمی چنین داده‌هایی را تولید و به مقام مسئول منتقل می‌کند؟

ایران، که در تاریخ دانش جهان از جمله در اختراع جبر، حساب و عددنویسی نوین توسط خوارزمی پیشتاز بوده، سزاوار چنین سرگردانی در درک و استفاده از داده‌ها نیست. آنچه امروز لازم است، نه تنها بازسازی زیرساخت‌های داده‌ای کشور، بلکه تغییر پارادایم مدیریتی از تصمیم‌گیری غریزی به تصمیم‌سازی مبتنی بر داده و تحلیل دقیق است.

در این میان، از اطرافیان دکتر پزشکیان، که خود را برخوردار از تحصیلات ممتاز و نگرشی فراتر از ایدئولوژی‌های هیجانی و سطحی می‌دانند، انتظار می‌رود که تنها به ایراد سخنرانی‌های پرشور بسنده نکنند. وقت آن است که از رکود خارج شوند، مسئولیت‌پذیری نشان دهند، چشم مدیران اجرایی را به تحولات بنیادین فناوری باز کنند و نقش مؤثری در فرآیند تصمیم‌سازی ایفا نمایند.

پرسش اساسی این‌جاست: ما به‌سوی چه آینده‌ای می‌رویم؟»

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا