حمله غنینژاد به محسن رنانی به بهانهی «تکینگی و کورتکس مغز»
موسی غنینژاد، اقتصاددان، بدون نام آوردن از محسن رنانی، استاد اقتصاد، دربارهی اظهارات اخیر او که بازتاب بسیار منفی پیدا کرده است، در کانال تلگرامی خود نوشت: از همین جا از نظریهپرداز «تکینگی و کورتکس مغز» موکداً میخواهم نام و تصویر من را از کشکول کاسبی خود بیرون گذارد و برود کشک خود را بسابد.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل نوشتهی کوتاه غنینژاد در پی میآید:
تا آنجا که اهل تفنن متوهمی، با سادهلوحیای که تنه به سفاهت میزند، بخواهد با کنار هم نشاندن چپها، راستها، اصولگرایان و اصلاحطلبان اسلامگرا و … پویش فکری ایجاد کند و جامعه را به سوی توسعه هل دهد ربطی به من ندارد، اما زمانیکه من را هم میخواهد شریک خیالبافیهای خود جلوه دهد دیگر پا از گلیم خود بیرون نهاده و بدون اذن پا در حریم دیگری گذاشته و مرتکب نقض حقوق و اصول اولیه اخلاقی شده است. از همین جا از نظریهپرداز «تکینگی و کورتکس مغز» موکداً میخواهم نام و تصویر من را از کشکول کاسبی خود بیرون گذارد و برود کشک خود را بسابد. با آشفتهذهن میانمایهای که ملت ایران را کم عقل توصیف میکند و بدون درک ظرائف و عظمت زبان فارسی آنرا اسباب عقبماندگی میشمارد تا حکمرانی جاهلانه را توجیه کند سخن از خرد گفتن آب در هاون کوبیدن است.
انتهای پیام
خجالت آورید! حمله؟ این چه وضع تیتره
بنظر میرسد جناب غنی نژاد تصور میکنند هر قدر هم گسترده برای انسانها آزادی قائل شویم ، آنها خود بخود به تعادل رفتاری میرسند و این همان مقصود است…دخالت نیروی اجتماعی خاصی لازم نیست…
اما مسئله ، رضایت بخش بودن این تعادل برای مشارکت کنندگان است…
کمیت و کیفیت این تعادل و میزان رضایت ، در مرام های مختلف در میان انسانها ، مختلف است…
سکوت و ناچاری و عدم رضایت درونی و تحمل و فرو خوردن خشم و غضب و ناله و نفرین دیگران ، در مرام الهی که بر مبنای قلوب انسانها در دنیا و آخرت عمل میکند ، موضوع اساسی است…تفاوت های بسیار و عدم رضایت ضعیفان را در حد قتل آنها میداند…
از آنجا که در مرام الهی تفاوت و تحولات در استعدادات و توان اندیشه به اذن خداوند نسبت داده میشود و هدفی بزرگ در آن نهفته است ، مقام الهی و انسانها مسئولیت دارند…
جناب غنی نژاد مردم را در انتخاب این مرام الهی را هم آزاد میدانند…بسیار خوب…
اما مشکل اینجاست که آیا انتخاب کنندگان مرام الهی باید به مسئولیت خودشان در جاری شدن رضایت افراد ضعیف ، باید عمل کنند یا نه؟ یا باید در انتظار بی پایان برای انتخاب دیگران باشند؟ یا باید مرام خودشان را کنار بگذارند؟ یا اصلا چنین مرامی وجود ندارد؟…یا میفرمایند تفسیری یا نسخه ای از مرام الهی وجود دارد که انتظار بی پایان را توصیه میکند؟