در اولین نمازجمعهی پس از جنگ چه گذشت؟
گزارش میدانی نماز جمعه تهران یک هفته پس از تجاوز اسرائیل
علی نیلی، انصاف نیوز: یک هفته پس از تجاوز اسرائیل به ایران و در خلوتی کمسابقه تهران، نماز جمعه با حال و هوایی متفاوت برگزار شد؛ آنقدر متفاوت که شاید بتوان آن را ملیترین نماز جمعه دهههای اخیر خواند.
تهران عجیب خلوت است تا جایی که میشود ادعا کرد خلوتترین هفته آخر خردادش در دهههای اخیر را تجربه میکند.
شلوغی عجیبتر در خلوتی عجیب تهران
پمپهای بنزین و نانواییها تنها جاهایی هستند که میشود اهالی شهر را به تعداد دید. حالا درست یک هفته از آغاز جنگی میگذرد که سحرگاه جمعه قبل با تجاوز اسرائیل به اهدافی در خاک ایران شعله کشید.
در هفته آخر خرداد 1404، تهران هیچ شبی را بدون صدای مهیب پدافند نگذرانده است.
به اعتبار آنچه در شهر جریان دارد، نماز جمعه هم نباید چندان شلوغ باشد؛ شاید با چنین استدلالی است که خیلیها با ماشین شخصی به سمت دانشگاه تهران آمدهاند و در راهبندان خیابانهای مرکز شهر، متوجه اشتباه برآوردشان شدهاند!
پلیس راهور اجازه ورود خودروها به بلوار کشاورز را نمیدهد. افسر راهنمایی و رانندگی سعی دارد متقاضیان را قانع کند: «جا نیست، راه نیست، گرفتار میشوید.» و پیشنهاد میدهد: «همین اطراف پارک کنید و پیاده بروید.»
از تقاطع خیابان فلسطین و دمشق ازدحام پیادهها و خودروها و موتورها چشمگیر است. خیلیها وسیله نقیلهشان را پارک (و برخی رها) کردهاند و به سمت دانشگاه تهران قدم میزنند.
هم ملی، هم مذهبی با بازگشت پرچم ایران
نخستین نماز جمعه تهران را آیتالله طالقانی اقامه کرد و این نخستین تجلیهای آیین عبادی – سیاسی در اتمسفر جمهوری اسلامی بود.
آیتالله طالقانی بعدها در طبقهبندی کنشگران سیاسی ایران پس از انقلاب، به عنوان پدر معنوی ملی مذهبیها دستهبندی شد اما هر چه گذشت، از تنوع کنشگران سیاسی شرکتکننده در نماز جمعه کاسته شد؛ در دهه نخست عصر جمهوری، چپهای مسلمان و اعضای دفتر تحکیم وحدت بیشترین حضور را در نماز جمعه داشتند و در دهه 1370، حضور جناح راست و انصار حزبالله در نماز جمعه فزونی گرفت. در دهه بعد، بعد سیاسی نماز جمعه به مناسبتهای خاص محدود شد و در دهه 1390، آیینی تماما مذهبی بود با کمترین سویه سیاسی.
به اعتبار همین سیر تطور و تحول، دیدن پرچمهایی از حزبالله لبنان و سایر گروههای مقاوت اسلامی منطقه یا دیدن پرچمهای مذهبی در دست نمازگزاران نه تنها عجیب نبود که انتظار هم میرفت.
این جمعه اما فراوانی مطلق پرچم ایران در دست نمازگزاران، از نماز جمعهای متفاوت سخن میگفت. زن و مرد، کوچک و بزرگ، پیر و جوان پرچم ایران بلند کرده بودند و آنکه پرچم نیافته بود، روی مقوایی نوشته بود: «ایران وطن ماست؛ خاکش ناموس و پرچمش کفن ماست.»
خیلیها آمدهاند
بر خلاف جمعههای دیگر، امروز همه شبیه هم نیستند!
موافقان و مدافعان نظام که هستند با تیپهای کمابیش آشنا؛ صورتهایی با محاسن و جای مهر بر پیشانی که اغلب شلوار پارچهای و پیراهن دکمهدار میپوشند.
غیر از اینها میشود جوانهایی را دید که آستین کوتاه پوشیده و عینک آفتابی زدهاند. یکی سه تیغ کرده و زنجیری براق به گردن دارد. یکی با بدن عضلانیاش، سعی دارد طوری بایستد که تتوهای بازو کمتر جلب توجه کند. آن دیگری، تیشرتی پوشیده که مخاطب را به تجربه خوشی در سواحل میامی امریکا دعوت میکند!
در میان شرکتکنندگان در نماز جمعه 30 خرداد 1404، میتوان طلبه و روحانی، دانشآموز و دانشجو، استاد دانشگاه، کارگر، کارمند، مدیر دولتی و مدیر خصوصی را شناسایی کرد. خیلیها با فرزند آمدهاند؛ فرزندانی که لزوما اعتقاد و باورهای والدین را نمیپذیرند اما به قول خودشان پای کار ایرانند!
تنوع تیپهای حاضر در نمازجمعه امروز تهران در خانمها کمتر است اما میتوان در میان جمعیت زنانی را دید که چادر به سر ندارند.
مادران زیادی هم به چشم میآیند که چادر مشکی بر سر دارند و دقت کردهاند که تاری از موی شان پیدا نباشد اما در کنار خود دختری دارند که دقتهای مادر برای پوشاندن مو را ندارد و دائم تلاش میکند روسریاش چندان عقب نرود.
مثل همیشه میشود پیرمردهایی را دید که روی ویلچر نماز را اقامه کردهاند؛ اینان مدافعان وطن بودهاند در جنگ تحمیلی 8 ساله. حالا 37 سال از خاتمه جنگ میگذرد و خیلی از این جانبازها، دهه ششم زندگی را هم پشت سر گذاشتهاند.
با آغاز نماز، بهتر از هر زمان دیگری میتوان کسانی را دید که بار اول است در چنین مراسمی شرکت میکنند؛ وقتی مکبر در پایان رکعت اول به قنوت فرامیخواند…
پراکنده اما مصمم و همصدا
نماز که تمام میشود، هر تکه جمعیت به سمتی میرود؛ عدهای از خیابان طالقانی به سمت دانشگاه میروند. عدهای دیگر، در مسیر خلاف به سمت میدان فلسطین حرکت میکنند و گروهی هم از خیابان وصال پایین میروند تا از خیابان انقلاب به سمت میدان انقلاب بروند.
جمعیت تکه تکه میشود اما شعارها خودجوش و مشترک است؛ کافی است یکی بگوید مرگ بر اسرائیل تا بقیه همراهیاش کنند. مرگ بر امریکا هم فراوان به گوش میرسد. دیگر شعارها هم آشنا هستند:
خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست
حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست
وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد
مرگ بر ضد ولایت فقیه
مرگ بر سازشکار
پس از مدتها، مردمی که میدانند اسرائیل بدون وجود نفوذیها، نمیتوانست در ترور فرماندهان عالیرتبه نظامی و دانشمندان هستهای موفق شود، شعار میدادند: مرگ بر منافق.
انتهای پیام
کسانی شرکت کرده بودند که در عمرشان هیچ مراسمی شرکت نکرده بودند
از کسانی که نیامدن هم بگو ،از این که نون و نا ندارند از این که دیگه هیچ امیدی به اصلاح ندارن بگو ،نیامده رو هم بشمار اگر اربابت اجازه میده