چرا کارمندهای دولتی حتی یک طبقه را با آسانسور میروند؟

حسین انتظامی، معاون وزیر ارشاد، در یادداشتی با تیتر «بهرهوری، شوخی است» در صفحهی شخصی به عنوان تجربهنگاری مدیریت، نوشت:
زمانی دفتر کار من در طبقه سوم بود. خیلی از مواقعی که از بیرون میآمدم و میدیدم آسانسور در طبقه همکف نیست ترجیح میدادم از پلهها بروم تا زودتر برسم. در آن چند سال به پدیده جالبی برخوردم: بعضی کارمندان (البته سالم) حتی برای رفتن از طبقه ٢ به ١ هم از آسانسور استفاده میکردند. اوایل، پیش خود فکر میکردم چه آدمهای تنبلی یا چه آدمهای بیتوجه به انرژی و اینجور قضاوتها. اما بعدها به کشف جدیدی رسیدم: برای عدهای از کارکنان، گذران وقت موضوعیت دارد. فرایند بالا و پایین رفتن آسانسور، دقایقی طول میکشد، این وقتکُشی ضمنا تنوع است و به پُر کردن ساعات کاری کمک میکند! همچنان که آیین صبحانه خوردن در محل کار و خرید از فروشگاه تعاونی مصرف (به سبک چهار دهه پیش)، رفت و آمد به اتاقهای همدیگر و غیبت و نق و توطئه و ناله از قدرنشناسی.
در شرکتهای خصوصی (و نه خصوصینما) با چنین پدیدههایی روبرو نیستیم. آنجا کارسنجی شده و برای هر کار مشخص، نیرو جذب میشود. حتی به کسی که به جای دو نفر کار میکند حقوق مثلاً ١/۵ برابر داده میشود. سودش را هم طرفین میبرند. کارفرما در فضا و انرژی و زمان و نیروی پشتیبان و سایر هزینهها صرفهجویی میکند و کارمند با بهرهوری، عایدی بیشتری دارد.
بخش خصوصی مرتبا روی فرایندها مطالعه میکند تا کارها خلاصهتر شود، اتوماسیون جایگزین شود و … اما در ادارات حکومتی (اعم از قوه مجریه و غیر آن) از آنجا که هزینههایش را دولت از محل نفت میپردازد دلیلی ندارد کارسنجی انجام شود، دلیلی ندارد فرایندها مرتبا بازبینی شود، دلیلی ندارد جلوی بیشفعالان یا عاشقان امکانات گرفته شود. به آنها اجازه داده میشود کارهای بیمورد تعریف کنند، برای آن کارها نیروی انسانی بگیرند، برای آن نیروها ساختمان و خودرو و ماموریت بگیرند و یک بازی بیانتها (جومانجی) راه بیندازند.
چارهی کار، آزاد کردن نیروهای مازاد ادارات (حتی با پرداخت کامل حقوق و مزایا) است زیرا خسارتی که حضور اینان بابت فضا و انرژی و گردشکارهای مضحک و نارضایتی ارباب رجوع و فساد اداری و انگیزهکُشی کارآمدان پدید میآورد بهمراتب مهمتر از حقوق مُفتی است که بگیرند.
انتهای پیام





با سلام ؛ تیتر خبر سوال به ذهن می آورد؟
آیا واقعا تردد با آسانسور به بهره وری ربط دارد؟!
سپاس از توجه شما
خدا خیرتون بده که اقلا یک بار حقیقت رو بدون روتوش منتشر کردین ، دقیقا همینه و بدتر ازین ! جامعه ای که به طور مداوم به دنبال حفظ ظاهری دستاوردهای نه چندان ارزشمند گذشته است ، امکان پیشرفت ندارد ، ملتهای جهان به ساختن شهر در مریخ رو آورده اند و ما در حجاب و قیمت بنزین و نان مانده ایم ، به قول قرآن ؛ این زیان آشکار است
دقیقا درست فرمودن
آخه … تو با این دید کوتاه بینانه ات چطور پست معاون وزیر گرفتی؟
چون خسته میشوند چون کلا کارمندان دولت خسته هستند چون اصولاً کارمندان دولت در ایران کار نمیکنند
متاسفم
معاون وزیر ارشاد دم از بهره وری میزن،خوب بهتره از خود وزارت ارشاد شروع بشه،و کلا تعطیلش کنند
حرف دل همه مردم. چرا وقتی اینهمه آدم بالیاقت و با اخلاق و محترم وجود داره، اکثر کارمندان بدون اخلاق هستند و مردم ناراضی هستند؟ چرا همیشه یک کار اداری مساوی است با حداقل دو روز علافی؟
چون بنده های خدا خیلی کار می کنند!!!! وزحمت می کشند!!! وجواب مراجعه کنندگان رابه موقع می دهند!!!! و وقت سر خواذاندن ندارند ووو؟!؟؟! واقعا که؟! چمچاره؟!!
همین کارها باعث وشکست شدن کشور میشود
آقای نویسنده حتما فتوسنتز میکنن . در ضمن همه کارمندان اینگونه توصیفی که دارد نیستند کارمندانی هستند که کار ۴ تا کارشناس رو انجام میدن ولی به چشم مدیراشون ننیان ودر کنارش کارمندانی که کاری حز نق زدن و گرفتن امکانات ندارند نیز هستند دعا کن ستاره ات بگیره لعنت به مدیران گربه صفت
تواین مملکت فقط کادردرمان بجزپزشکان هستن که درنهایت فلاکت وبدون مزایاوحقوق کم شبانه روزی باکمترین نیروها جون میکنن واز همه توهین و بی احترامی میشنون
وقتی دین نباشه وجدان خودنمایی میکنه و وقتی وجدان هم نباشه موضوع از بحث انسانیت خارج میشه
دولت دم چفتیان و نوچه هاش دست از سر کارمند بدبخت برنمیداره!!!!!
بمال بماله بمالو بمال بودو!!!!