خرید تور تابستان

همه‌ی ما نا امید می‌شویم، قشر خبرنگار بیشتر!

/ یادداشت‌های نوروز 97 /

پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز: همه‌ی ما گاهی به سر حد پوچی ناامید می‌شویم اما ادامه می‌دهیم. شاید قشر خبرنگار بیشتر! معمولاً افرادی که شغل خبرنگاری را انتخاب می‌کنند، در ابتدا و قبل از ورود به این حرفه تصور می‌کنند که می‌توانند دنیا را دگرگون کنند یا شاید هم واقع بینانه تر نگاه کنند و انتظار دارند که بتوانند مشکلات یک استان، شهر و محله را حل کنند و به طور کلی می‌خواهند هر چند کم اما تاثیرگذار، پویا و به روز باشند.

خبرنگاری و رسانه شغل انبیا نیست اما می‌تواند احمدی نژاد منفور را نایب بر حق امام زمان کند یا میرحسین موسوی و زهرا رهنورد را فتنه گر!

اگر از تمام کسانی که به نوعی این حرفه را تجربه کرده‌اند بپرسید کمتر پیش می‌آید که این شغل را به شما پیشنهاد دهند و می گویند  «از دور قشنگ است!»

شاید دلیل آن، این باشد که حواشی معمولاً انرژی خبرنگار را به حدی می‌گیرد که فرد توانایی تمرکز روی کار را از دست می‌دهد.

در اینجا بهتر است یک پرانتز باز کنم که از بین تمام کسانی که نام خبرنگار را دارند، 30 درصد آن‌ها خبرنگار باشند و مابقی آن‌ها کارمندی هستند که دستورات مافوق خود را انجام می‌دهند و به عبارت دیگر خبرنگار نما!

همه‌ی این‌ها را گفتم که به اینجا برسم، فارغ از فشارهای امنیتی و خارج از محیط کار که بر روی تمام خبرنگارها (چه خبرنگارنما و چه خبرنگار) وجود دارد، می‌خواهم از حواشی بگویم که روزانه با آن سر و کار داریم و شاید به آن عادت کرده‌ایم.

اولین موردی که روزمان با آن آغاز می‌شود، مصاحبه است. گوشی را که بر می‌داریم برخورد فرد مصاحبه شونده اولین چیزی است که با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم؛ گاهی به نحوی به خبرنگار توهین می‌شود که انگار او از از دایره‌ی انسانیت خارج است!

مورد بعدی اما همکاران ما هستند؛ از دزدی خبر و درج آن در رسانه‌ی دیگر بدون منبع و عدم رعایت مالکیت معنوی گرفته تا خبرسازی و نگفتن حقیقت! به طور مثال حرفشان را در دهان مصاحبه شونده می‌گذارند و بعد می‌بینیم که از زبان مصاحبه شونده بازگو می‌شود. خود مصاحبه شونده هم اعتراضی نمی‌کند. انگار همه به این دور باطل عادت کرده‌اند.

بقیه همکارانم را نمی‌دانم اما من یادگرفته‌ام در نوشتن خبر و تهیه‌ی آن «سیب زمینی» باشم! این در تمام جلسات آموزش خبرنگاری برایم تکرار شده است و به قول معروف آویزه‌ی گوشم کرده‌ام که نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر به غیر از حرف‌های مصاحبه شونده ننویسم و صادق باشم و حرف‌های محیرالعقول را ننویسم چون به خودم خیانت می‌کنم!

اما اگر همین را از بیرون نگاه کنیم به نظر شما کدام خبر برد بیشتری دارد؟ آنکه حرفش را در دهان مصاحبه شونده می‌گذارد یا آنکه فقط صحبت‌های مصاحبه شونده را منعکس کرده است؟ جواب مشخص و مسلم است، آنکه حرفش را در دهان مصاحبه شونده می‌گذارد.

این جامعه‌ی ماست که این را می‌پذیرد و می‌خواهد که اینگونه بشنود؛ هر چند غیر منطقی، هر چند غیر معقول اما عامه این را می‌پسندد! اصلاً برد خبری همین معنی را می‌دهد. همانطور که می‌بینیم اخبار حوادث و زرد خبر از همه بیشتر دیده می‌شود.

در ابتدای صحبتم گفتم که همه‌ی ما گاهی به سر حد پوچی ناامید می‌شویم، به پوچی رسیدن در کار خبرنگاری شاید همین است که بفهمیم صداقت و استقلال در کار خبر جواب نمی‌دهد، اگر هم بدهد سال‌ها زمان می‌برد و شاید به عمر من کفاف ندهد؛ اما هر چند ناامید ما ادامه می‌دهیم.

امیدوارم امسال، سالی پر از حقیقت، صداقت و عدم وابستگی به غیر باشد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا