متاسفانه بخشی از نسل پس از انقلاب …
«سید.م.»، از مخاطبان انصاف نیوز، در کامنتی برای خبر «نقد سیاستهای نولیبرال و ضرورت تعمیق دموکراسی» [لینک] نوشت:
یادمان نرود جنبش عدالتخواه، در زمان احمدی نژاد، تنها تشکلی بود که در فضای بسته ی آن روز ودر تنگنا قرار گرفتن تشکل های منتسب به اصلاح طلبان با رانت فعالیت می کرد و هیچ محدودیتی ندارد! و هوادارانش با تعقیب و گریز و بستن دفاتر روبرو نبودند!و این جنبش با تهمت و حرف های غیرواقعی با اصلاح طلبان برخورد می کرد!؟
بسیج دانجشویی که همیشه این رانت و بودجه و حمایت را داشته!
در فضای حسینیه یی که اکثریت حضار تفکری نزدیک به اقتدارگرایان محافظه کار دارند، سخن راندن متفاوت خود شجاعتی است بس ستودنی! و البته قبلا گفتم، تا سخنران از رفع حصر گفت و شعار مشهورِ مرگ بر فتنه گر نواخته شد، خود فضای سنگین آن روز را بهتر می فهمیم! جالبتر از آن وقتی است که رهبری نظام در حال گوش دادن به فرازهای این سخن است که عده یی باز احساس تکلیف کرده ودُرفشانی کرده و در حضور شخص اول مملکت، در حال سبقت گرفتن می باشند! که این خود فاصله گرفتن از انقلابیگری می باشد!!؟
و البته تاکید اقتدارگرایان بر” اوج دموکراسی”، در زمانی که “نمایندگان انجمن اسلامی “به این تریبون دسترسی ندارند، و حضور متفاوت “محرابی”، با هماهنگی وزارت علوم و دفتر مقام رهبری بوده، چه تمایزی دارد؟! تاکید تنها بر یکی از وجوه نصفه و نیمه از دموکراسی، بعد از قریب چهل سال از پیروزیِِ استقلال و آزادی بر دیو استبداد و خودکامگی و فرد محوری، شاید شعف انگیز است ولی سطح مطالبه ی انقلابیون را به این بعد، فرو کاستن، جفا بر آزایخواهان و خون دادگان است!
اجرای کامل قانون اساسی، تشکیل احزاب و نهادهای مدنی و برگزاری اجتماعات، مطبوعات آزاد و شبکه های اجتماعی گسترده، جمهور واقعیِ تبلور یافته در انتخاب مؤثر ریاست جمهوری، وجود شبکه های خصوصی صدا و سیما، مشخص بودن نظارت شورای نگهبان، منحل شدن شوراهای عالی و تجمیع در قانون گذاری مجلس به عنوان عصاره های فضائل ملی، آرمان دموکراسی خواهی می باشد که متاسفانه بخشی از نسل پس از انقلاب، با حسرت، دیده در نقاب خاک کشید!؟
انتهای پیام
قبلا گفته بودم این دیار به کجا کشانیده اندکه مطالبه اجرای بدون تنازل قانون اساسی میشوداوج دموکراسی……
با سلام . ( افکار را باید عوض شود. جمله ای که از استکبار می شنویم ) این سوال همیشه برای جوانان امروزی مطرح است که فرق انقلاب اسلامی با سایر انقلاب سایر چیست .جوابش به ربان ساده این است که انقلاب اسلامی ایران معتقد است که اخلاق زیر بنا است .نه سرمایه (پول ) . همین اعتقاد به زیر بنا داستن اخلاق بود که کلماتی مانند ولایت فقیه . ایثاگری (شهید. رزمنده . جانباز ) پاکی . و صداقت . امانتداری . وفای بعد .و غیره معنی و مفهوم می دهد . در صورتی که اگر زیر بنا را سرمایه (پول ) بدانیم . به این باور می رسیم که پول مشکل گشا تمامی کارها می باشد . پس وقتی پول داریم چه نیازی به اطاعت از دیگران و کاماتی مانند ایثاگری است . بگذریم . چهار دهه یعنوان یک ایثاگر با این باور زندگی می کردم و فرزندان خودم رانیز با اعتقاد به این باور که اخلاق زیر بنا است تربیت نموده و تلاش می کردم که در تقویت اخلاق اسلامی او تلاش کنم . اما متاسفانه بعضی مواقع به مسائلی در جامعه برخورد می شود که بنظر می رسد کم کم اعتقاد به زیر بنا بودن اخلاق اسلامی در جامعه کم رنگتر می شود . و پول به عنوان زیر بنا شناخته می شود . مانند سازمان نظام وظیفه اردبیل بعنوان مجری حکومت اسلامی ایران .به فرزندان پول داران که اکثرا 8 سال از ایران فرار کرده و غیبت نموده اند . با دریافت پول به مبلغ 10 الی 50 میلیون تومان غیبت اش را بخشوده و برای تشویق به انها کارت معافیت دائم می دهد که تا کنون (سیصد هزار نفر ).بهره مند شده اند . در صورتی در همان زمان فرزند ایثاگر را با چند روز غیبت دستور اخراجش را از دانشگاه می دهد . و حتی راضی به خرید غیبت سربازی ایثاگران نیست . سوال اینجاست ایا بعداز چهار ده به این زودیها زیر بنا دانستن اخلاق فراموش گردید . و پول جای اخلاق اسلامی را گرفت . جوانان امروزی که الان وارد جامعه می شود چه چیزی یاد می گیرند . اگر پول زیر بنا است پس دشمنی با استکبار و…. . چه مفهومی خواهد داشت .