از که بریدی و با که پیوستی؟!
یک جمله از سخنان حجت الاسلام مسیح مهاجری، مدیر مسوول روزنامه ی جمهوری اسلامی [لینک] درباره ی میرحسین موسوی که زمانی سردبیری این روزنامه را بر عهده داشته است، فریاد کیهان را درآورد.
مدیریت روزنامه های جمهوری اسلامی، اطلاعات و کیهان به صورت مشابهی تعیین می شوند اما پس از اتفاقات 88، کیهان نگاهی متفاوت از آن دو در پیش داشت. دو روزنامه ی اطلاعات و جمهوری اسلامی پس از اتفاقات 88 نسبت به آن اتفاقات مشی میانه ای را در پیش گرفته بودند و صداهای حداقلی را انعکاس می دادند، از جمله روزنامه ی اطلاعات در اوج تندروی ها نیز سخنان سیدمحمد خاتمی را منتشر می کرد و هیچ گاه زیر بار فشارها نرفت.
به گزارش انصاف نیوز، متن کامل نوشته ی تکراری، خواندنی و ناشی از عصبانیت حسین شریعتمداری در ستون ویژه ی این روزنامه در پی می آید؛ ای کاش آقای شریعتمداری به توصیه ی رییس جمهور تازه گذشته و مورد اعتماد خود، دکتر احمدی نژاد، عمل کند و آب را در محل مورد نظر بریزد:
«
حمایت مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی از سران و عوامل فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 با استقبال گسترده رسانههای بیگانه و سایتهای وابسته به گروهکهای ضد انقلاب روبهرو شد که ضمن تقدیر از مسیح مهاجری، اظهارات وی را شجاعانه! قلمداد کردند.
در مراسمی که روز شنبه 18 مرداد ماه به مناسبت سالروز شهادت خبرنگار شهید محمود صارمی و روز خبرنگار در برج میلاد برپا شد، و با استقبال بسیار اندک خبرنگاران همراه بود، برخی از حامیان فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 فرصت را غنیمت شمرده و با نادیده گرفتن وطنفروشی و جنایات شرمآور سران و عوامل فتنه به حمایت از آنان پرداخته و یکطرفه داد سخن دادند!
یکی از سخنرانان این مراسم آقای مسیح مهاجری، مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی بود که بدون اشاره به ظلم بزرگ و آشکار سران فتنه و اسناد فراوان و غیرقابل انکاری که از پادویی ذلتبار آنان برای مثلث آمریکا و اسرائیل و انگلیس در دست است، به تجلیل از آنان پرداخت و توضیح نداد که چگونه در کسوت یک روحانی میتواند و به خود اجازه میدهد از کسانی که واژه «مفسد فیالارض» فقط گویای بخشی از خیانت آشکار آنان به اسلام و انقلاب و امام است، حمایت کند؟! و این پرسش را نیز بیپاسخ گذاشت که ادعای پیروی ایشان از امام راحل(ره) با حمایت چند سال اخیر وی از اصحاب و سران فتنه 88 چگونه قابل قبول است؟
آیا سران فتنه 88 و عوامل میدانی آنها، به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) اهانت نکردند؟ روز قدس به نفع اسرائیل شعار ندادند؟ روز 13 آبان به حمایت از آمریکا عربده نکشیدند؟ به ساحت ملکوتی امام راحل(ره) اهانت نکردند؟ و تصویر مبارک ایشان را پاره پاره و لگدمال نکردند؟ آشکارا از فرمول دیکته شده مثلث آمریکا، اسرائیل و انگلیس برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران پیروی نکردند؟ آیا با منافقین، بهاییها، سلطنتطلبها، گروهکهای کومله، دموکرات، پژاک، عبدالمالک ریگی دست به ائتلاف آشکار و بیپرده نزدند؟! فلان خانم چادری را به جرم این که چادر بر سر دارد و حامی اسلام و انقلاب است، با اسلحه سرد و گرم مورد حمله قرار ندادند؟ فریاد مرگ بر بسیجی! سر ندادند؟ مسجد را به آتش نکشیدند؟ فلان بسیجی موتورسوار را با قمه تکه پاره نکردند؟ فلان مرد دارای محاسن را وادار به سر دادن شعار مرگ بر … نکردند؟ و هنگامی که از این شعار خودداری کرد، آیا او را در مقابل چشمان نگران و اشکبار همسر و فرزند خردسالش به قتل نرساندند؟ آیا نتانیاهو با افتخار! و آشکارا از فتنهگران به عنوان «بزرگترین سرمایه اسرائیل در ایران» یاد نکرد؟ آیا اوباما، حمایت مالی و سیاسی از آشوبگران را یک هدف استراتژیک برای مقابله با ایران اسلامی معرفی نکرد؟ جرج بوش آنها را پیادهنظام آمریکا در ایران معرفی نمیکرد؟ آیا تمامی دشمنان اسلام و انقلاب و امام و ایران در حمایت آشکار از سران فتنه به میدان نیامدند؟
آیا شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» سر ندادند؟ کدامیک از این جنایات بیشرمانه قابل انکار است؟ آقای مهاجری اصرار دارد از مهندس موسوی با عنوان نخستوزیر دوران امام(ره) یاد کند و تعجبآور است که توضیح نمیدهد مگر «شریح»، قاضی دوران امام علی علیهالسلام نبود؟ و مگر به قول حضرت امام(ره)، میزان حال فعلی افراد نیست؟ باید خطاب به آقای مهاجری گفت؛
به قول دشمن پیمان دوست بگسستی
ببین که از که بریدی و با که پیوستی؟
»
انتهای پیام