“سخنرانی تاریخی” کروبی علیه نهضت آزادی و بازرگان
“رجانیوز” در مطلبی با عنوان “سخنرانی تاریخی کروبی علیه نهضت آزادی” نوشت: سی دیماه سالروز فوت مهدی بازرگان، موسس و رییس حزب نهضتآزادی است. بازرگان که با حکم امام خمینی(ره) ریاست دولت موقت را بر عهده داشت، از همان ابتدا ساز مخالفت با ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی کوک کرد و در آخر نیز به دلیل سنگین آمدن تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام برای وی و همقطارانش، به همراه کابینهاش استعفا داد.
نهضت آزادی با رهبری بازرگان در سالهای ابتدایی انقلاب، تا زمانی که امام خمینی(ره) این حزب را غیر قانونی اعلام میکنند و حتی بعد از این تاریخ نیز، در نِق زدن، سنگ اندازی در مسیر انقلاب اسلامی و بهانه جویی های اختلاف افکنانه، از هیچ تلاشی فروگذار نبود و طبیعتاً این اقدامات نهضتآزادی مثل انتقاد از دفاع مقدس، تخریب سپاه پاسداران در زمان جنگ و خیلی موارد دیگر، از طرف انقلابیون آن زمان بی پاسخ نمیماند.
یکی از کسانی که در دهه شصت، اقدامات اختلاف افکنانه و مخالفت جویانه نهضتآزادی و مشخصاً مواضع مرحوم بازرگان را صریحاً پاسخ میداد، مهدی کروبی، نماینده وقت مردم الیگودرز و سرپرست بنیاد شهید بود. اکنون به بهانه سالروز فوت بازرگان، رجانیوز برای اولین بار اقدام به بازخوانی یکی از سخنرانیهای کروبی در سال 1361 که در نماز جمعه ایراد کرده است، میکند.
متن پیشرو مکتوب سخنرانی کروبی است که همان سال در روزنامه جمهوری اسلامی که تحت سرپرستی میر حسین موسوی بود، چاپ شد.
«همواره نیروهای انقلابی و پیشرو هستند که در مقابل استعمارگران می ایستند و نیروهای لیبرال و میانه رو در پرتو نیروهای انقلابی است که زندگی می کنند و به نعمتها دست مییازند. قدرتهای بزرگ با نیروهای لیبرال کاری ندارند و اگر دشمن خدای نخواسته بتواند نیروهای پیشرو را در هم بشکند، دیگر آزادی و نعمتی برای نیروهای لیبرال وجود ندارد و آنها در مقابل استعمار قدرتی ندارند و یا نوکر و دست نشانده اجانب و یا منزوی خواهند شد.
حق نشناسی لیبرالها
تجربه تلخ نهضت ملی و قیامهای قبلی در جامعه ما این واقعیت را نشان داد. با کمال تاسف این نیروهای میانهرو ومعتدل، نه در گذشته و نه در حال، حق شناسی نکردند و بجای همکاری با ولی نعمتهای خود که نیروهای مقاوم و انقلابی هستند، با آنها به ستیز پرداخته و میپردازند و تلاش میکنند که با ایجاد اختلاف و به اصطلاح خودشان نا امید کردن مردم، جامعه را به سازش بکشند.
بعد از حاکمیت حزبالله همچنانکه امام امت و رئیس جمهور محترم گفتند نباید با کسانی که در گذشنه موضعگیریهایی داشتند، برخورد ناصحیح شود. اما متاسفانه میبینیم که آنها باز دست بردار نیستند و مشغول کاغذ پراکنی و سخنرانیهای نیش داری هستند که در بین مردم اختلاف ایجاد کنند. البته مردم ما آنقدر هوشیار و بیدارند که با این کارها از راهشان بر نمیگردند و با جان و دل سختیها و مشکلات را بخاطر انقلاب تحمل می کنند.
اگر به اینطور افراد و جریانات جواب داده نشود، ممکن است باعث گمراهی تعدادی از بچههای نا آگاه مردم شود و یا اینکه آنها فکر کنند که واقعاً جوابی برای حرفهایشان وجود ندارد. از طرفی چون این آقایان منزوی هستند، باکاغذ پراکنیها میخواهند خودشان را مطرح کنند و اینها دنبال نام و نشان هستند. از جمله جمعیتی که این روزها باز نق زدن را شروع کرده و ورق پراکنی مینماید، نهضت آزادی است.
اعضاء نهضت آزادی مجدداً دور هم جمع شدهاند و باز همان مسائل یأسآور، پرخاشها و انتقادهای ناصحیح را شروع کرده اند. اینها جروهای را منتشر کرده اند که به بعضی از نکات آن اشاره می کنم. در قسمتی از این جزوه آمده است:
«حدود ۴ سال از انقلاب گذشته و شما برای مردم چکار کرده اید؟» ماجواب میدهیم که این امام بزرگوار، این مسئولین و این ملت محروم دارند تلاش میکنند و رنج میبرند برای اینکه ویرانگری های شما را از بین ببرند.
نهضت آزادی کردستان را از دست داد
مسئولین و مردم دارند تلاش می کنند تا بدبختیهایی که شما(نهضت آزادی) برای مردم ایجاد کردید از بین ببرند.
مگرشما نبودید که کردستان را از دست دادید؟ مگر شما نبودید که پاسداران را از سنندج بیرون کردید؟ مگر شما نبودید که به جلال، برادر عزالدين گمراه در اسفند ۵۸ اسلحه دادید و آنها روز بعد به پادگان سنندج حمله کردند؟ مگر شما نبودید که در مقابل درخواست مرحوم قرنی مبنی بر جلوگیری و سرکوبی ضد انقلابیون در کردستان، پاسخ منفی دادید و نگذاشتید او کار کند و وقتی او مانع از سقوط پادگان سنندج شد، از او انتقاد نموده و ایشان را به همین جرم که در مقابل ضد انقلابیون مقاومت کرده بود از کار برکنار کردید؟ نماینده اینها شخصی به نام اسماعیل اردلان در همان روزهائی که سنندج متشنج بود، ۴۵۰ فقره اسلحه به جلال داده بود که با همان اسلحهها به پادگان حمله کردند.
ما چقدر مبتلای مسئله سنندج و کردستان بودیم و آیا مسئولیت خون بچه مسلمانهائی که در آنجا شهید شدند تا توانستند سنندج را آزاد کند به عهده شما نیست؟ آیا مسئول خون مسلمانهائی نظیر شبلی ها که از خانوادههای برادران اهل تسنن در زیر شکنجه توسط گروهکها به شهادت رسیدند، شما نیستید؟ آیا همین قماش شما مانند بنیصدر نبود که در مقام فرماندهی کل قوا هیچ اقدامی برای جلوگیری از پیشروی دشمن متجاوز به میهن اسلامی انجام نداد همین بنیصدر بمناسبت تشکیل دولت شهید رجایی در جلسه سری مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و در آنجا گفت که به من خبر داده بودند که در شهریور ماه به شما حمله خواهد شد.
مردم و مسئولین کردستان، آذربایجان غربی را آزاد کردند و گروهکها را منزوی نمودند و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را به مرحله پیروزی نهائی رساندند و سرزمینهائی که شما مفت و مجانی از دست دادید، این بچه مسلمانها و امت حزبالله با خون و شهادت آنها را آزاد کرد و حدود ۵۰ هزار نفر از دشمن اسیر گرفتند و متجاوز را با رسوائی از ایران بیرون کردند.
مگر شما(نهضت آزادی) نبودید که با ولایت فقیه مخالفت کردید؟ شما نبودید که با مجلس خبرگان مخالفت و بر علیه آن توطئه کردید؟ مگر شما نبودید که به این گروهکها آنقدر آزادی دادید که ما هنوز از دست اینها مصیبت می کشیم؟ مگر شما نبودید که داشتید انقلاب را منحرف می کردید و یک خیانتی به تاریخ مینمودید؟ مردم، انقلاب اسلامی کرده بودند و شماها با شعار ملی گرائی داشتید انقلاب را منحرف می کردید.
آخر شما که به دیگران حمله می کنید انصاف دارید؟ شما واقعاً صداقت انقلابی دارید؟ مردم شعار اسلام را دادهاند و به جمهوری اسلامی رای دادهاند و آنوقت که سفره باز شده شما میآیید و اسم ملی بر روی آن می گذارید؟
این مغز پوسیدهها از کجا بودند که شما آنها را برای نابودی انقلاب جمع کردید؟ مگر شما نبودید که جمعیت را جمع کردید و به احمدآباد بردید و خواستید به خیال خودتان رهبری انقلاب را تضعیف کنید و در همان روزها که سالگرد مرحوم آیتالله کاشانی بود و از پخش سخرانی شهید دکتر حسن آیت جلوگیری کردید؟ روز ۱۶ شهریور ۵۷ که مردم از قیطریه شروع به راهپیمائی کردند، وقتی یکی از همین چهرهها به بالای ماشینی که مرکز جمعیت بود و شعار از آنجا پخش میشد آمد، بچه مسلمانها آمدند و او را از ماشین پائین کشیدند. مردم آگاه بودند و هستند. این سخن امام امت حق است که فرموده بودند مردم ما آنقدر رشد دارند که جلوی کسانی که بخواهند انقلاب اسلامی را منحرف کنند، میایستند.
مسئول بدبختیها نهضتآزادی است
بنابراین بسیاری از بدبختی هایی که الان وجود دارد، از شماست. این کمبودها، خونریزیها و این جنگ، ضایعاتی است که شما برای ملت بوجود آوردید.
شما(نهضت آزادی) از کِی اینطور مردم دوست شدید؟ ما در زمان دولت موقت در کمیته امداد با چه مشکلاتی روبرو بودیم. این اعضای نهضت آزادی و دولت موقت که الان اینجور برای مردم گریه می کنند، در آن موقع هیچ کمکی به کمیته امداد که مسئول رسیدگی به وضع خانواده شهداء و معلولین انقلاب بود، ننمود.
ما حتی از صندوق حضرت عبدالعظيم پول گرفتیم تا بتوانیم آنجا را اداره کنیم. در آن مدت ۸ ماهی که ما با خون دل با مشکلات خانواده شهداء و مجروحین روبرو بودیم و به آنها کمک میکردیم، آقایان اعضاء دولت موقت در جلسهای گفتهاند که باید ما مصوبهای داشته باشیم و برای خانواده دکتر حسین فاطمی که در سال ۳۴ شهید شده ماهی فلان قدر به خارج بفرستیم! در ایران هیچ شهیدی بجز ایشان وجود نداشته است؟ آیا شما به فکر مردمید؟ مردم شما را شناختهاند و حنایتان دیگر رنگی ندارد. شما(نهضت آزادی) از کدام مردم دفاع می کنید؟ کدام مردم قبرستانهایشان پر شده است؟ این مردم که وفادار به جمهوری اسلامی هستند و بدون هیچ انتظاری فداکاری می کنند. آن مردمی که شما دم از آن می زنید، ضدانقلاب و ورشکسته های سیاسی هستند.
ما به جبهه، مسجد، نماز جمعه و هر کجا وقتی میرویم، میبینیم که مردم از شما ابراز تنفر و انزجار میکنند. بنابراین آن مردمی که شما برای آنها اشک تمساح میریزید، ضد انقلابها و از تیپ خود شما ورشکستهها هستند.
نکته دیگری که هست و واقعاً انسان را خشمگین میکند، این است که نوشته اند: « این همه بدبختیها و بیچارگی هست و یک عده هم از این وضع دفاع می کنند و می گویند نخیر، اوضاع خوب شده، مسجدها پر از جمعیت است، نماز جمعه ها باشکوه است، بی حجابی نیست، مردم روزه می گیرند و دعاها می خوانند و…»
ای مردم ببینید که اینها (نهضت آزادی) چگونه به شماها اهانت می کنند. میگویند که عبادات مردم که از روی اجبار است، در پیشگاه خدا قبول نخواهد شد! مردمی که در زیر باران به نماز جمعه میآیند و در تابستان با زبان روزه بر روی آسفالتها میایستند و نماز میخوانند و مردمی که نیمه شبهای جمعه در خیابانها دعای کمیل میخوانند، مردمی که سحر به بهشت زهرا برای خواندن دعای ندبه میروند، اینها میگویند اجباری است! آیا این اجباری است که مردم عبادت می کنند؟
نهضت آزادی از اسلامی شدن جامعه زجر میکشد
این مردمی که با این اخلاص عبادت میکنند، عباداتشان ارزش ندارد؟ شما خدا هستید و از نزد خدا آمدهاید؟ پیش کدام خدا عبادات این مردم ارزش ندارد؟ عبادات این مردم در نزد خدایان درهم و دینار و دلار ارزش ندارد، ولی پیش آن خدایی که این مردم او را می شناسند عباداتشان خیلی ارزش دارد.
اینها زجر میکشند از اینکه جامعه، اسلامی شده است. شما برای حجاب حساسیت ندارید. اما این مردم حساسیت دارند. اینها (نهضت آزادی) در جزوهشان روی این نکته که ما اصیل ترین انقلابیون بودهایم تکیه کرده اند. شما چقدر مبارزه کرده اید و مبارزهتان در چه حدی بوده است؟ شما یک مبارزهای قبل از سال ۴۱ داشتيد و آن این بود که گاهی یک حرفی بر علیه رژیم اما نه بر علیه شاه میزدید و در همان موقع هم به روحانیت نیش می زدید.
در کتاب شریعتمداری در دادگاه تاریخ و در بولتن ساواک هست که شما در سال ۴۱ با آمریکائیها مکاتبه میکردید و خواسته آنها را میخواستید اجرا کنید.
مگر شما نبودید که در سال ۴۱ میگفتید، رفراندوم آری، اصلاحات آری و دیکتاتوری نه و اصل اصلاحات آمریکایی را میخواستید؟ تنها به امید این بودید که آمریکا علی امینی را کنار بگذارد و شما جای او را بگیرید. لذا چند تا از شماها به رندان افتادند و آنهایی که مقاومت نکردند پس از یکی دو ماه آزاد شدند و عده ای هم ماندند.
آقای مهندس بازرگان پس از اینکه در سال ۴۶ از زندان آزاد شد، مستقیم به دارالتبليغ شریعتمداری رفت.(شعار مرگ بر بازرگان توسط حضار) یعنی درست دارالتبليغ در مقابل نیروهائی که با شاه درگیر بودند مقاومت میکرد.
با اینکه امام هم با دارالتبليغ به آنصورت مخالف بود، ایشان(بازرگان) به آنجا رفت و سخنرانی کرد. آیتالله طالقانی و دکتر شیبانی مرتب مبارزه را ادامه دادند و به زندان و تبعید محکوم شدند، ولی شما (بازرگان) مبارزه را کنار گذاشتید.
شما در سال ۵۷ چه کار کردید؟ در آن موقع هم سازمان حقوق بشر تاسیس کردید و همین جمعیت به خانههای شریعتمداری میرفتند و در آنجا متحصن میشدند و رهبر تراشی میکردید و فکر میکردید که میتوانید در مقابل امام، رهبر درست کنید.
مردم رهبر انقلاب را شناخته بودند؛ چرا شما به آنجا میرفتید و هر روز در آنجا متحصن می شدید؟ چرا هر روز خبرنگاران خارجی را به آنجا میبردید؟ چرا منزل آیتالله گلپایگانی یا آیتالله نجفی نمی بردید؟ مگر اینها اعلامیه نمی دادند و مبارزه نمیکردند؟ شریعتمداری کسی است که تمام کارهایش زیر نظر ساواک بود.
این سازمان حقوق بشرتان بود و آن هم متيندفتری، نزیه مراغهای و یونسیتان و اینها همه کارهای شما بود. یک بخش از نیروهای عظیم مسئولین و مردم، صرف جبران ضایعات و خرابکاریهای شما شده است.
آینده نهضتآزادی تاریک است
شما (نهضت آزادی) میگویید آینده این جامعه تاریک است! حدود ۲ سال پیش اینها در روزنامه میزان نوشتند که کشور به بنبست رسیده و فکری باید کرد و امام فرمودند که شما به بنبست رسیده اید. این ملت بنبست ها را میگشایند. برای این ملت تاریکی نیست. برای این ملت روشنی وجود دارد.
تاریکی برای شماست. مطمئن باشید که روشنی روز به روز برای این مردم، خط امام و اسلام فقاهتی و مبارزه با آمریکا روشنتر میشود و برای شماها تاریکتر خواهد شد. برای شما آینده تاریک است. ولی برای این مردم آینده روشن است.
این مسئولین دل به دنیا و ریاست نبستهاند و هر لحظه در معرض خطر قرار دارند و با آغوش باز هم استقبال می کنند و این مسئولین در مقابل مردم سر بلند هستند.
اینها(نهضتآزادی) میگویند که آزادی مطبوعات و احزاب در کشور نیست. کدام آزادی نیست؟ انتظار دارید دوباره در سی خرداد منافقین مسلمانها را بکشند؟ این چنین آزادی میخواهید یا آزادی که انتقاد سازنده کنند و حرفشان را بزنند و آزادی که مجلس وزیری را استیضاح کند؟ خب، اینها همه آزادی است. کدام نماینده هست که حرفش را نمیگوید؟ بله، آزادی برای گروهکهای محارب نیست که به خیابانها بیایند و ریشه انقلاب را بزنند.
اینها (نهضتآزادی) میگویند اعدام های آب خوردنی و… . عجبا، از نظر شما بله اعدامها آب خوردنی است. شما کسی بودید که میگفتید هویدا اعدام نشود و برای همین این اعدامها برایتان آب خوردنی است. شما میخواستید به ناصر مقدم رئیس ساواک پست بدهید.کسانی که خانه ها را آتش میزنند، حزب اللهی ها را میکشد. زنها و بچه ها را ترور میکنند و پاسداران را می برند و شکنجه میکنند، انتظار دارید که اینها اعدام نشوند؟ چاره چیست و حالا چه باید کرد؟ اینها (نهضت آزادی) میخواهند خودشان را مطرح کنند.
آقای مهندس بازرگان در دادگاه امیرانتظام حاضر شد و گفت که هر کاری که ایشان کرده زیر نظر من بوده و من مسئول کارهای او هستم.
آقای بازرگان برای مسعود رجوی تبليغ کرد که به ایشان که جوان و پرشور است رای دهید. هیئت حسن نیت دولت موقت به سنندج رفت و پاسداران را از آنجا بیرون کرد و سپس آن مصیبتها برای جمهوری اسلامی پیش آمد. بنده میگویم که در جمهوری اسلامی در بعضی موارد عدالت نیست و در همه جا باید عدالت اجراء بشود.
نهضتآزادی باید محاکمه شود
من سئوال میکنم که امیرانتظام که میگوید من هرچه انجام داده ام زیر نظر مهندس بازرگان بوده و ایشان هم این را تائید می کند. عدالت اسلامی ایجاب می کند که یا امیرانتظام هم از زندان آزاد شود و اگر او که مجرم است و بحق مجرم است، بنابراین اینها (اعضاء نهضت آزادی) هم محاکمه شوند.
اگر عدالت است یا باید امیرانتظام آزاد شود و یا اینکه اینها هم محاکمه شوند و اینها هم مجرم هستند، و الا ما اگر از بدهکار گذشتیم، کم کم طلبكارهم میشود.
شورای عالی قضائی و دادستان کل انقلاب و دادستان انقلاب مرکز که از زحماتتان تقدیر میشود، باز هم شما نشستهاید که اینها حرفهایی بزنند و بچه های معصوم و بیگناه مردم را تحریک کنند و آنها را وادار به کارهایی نمایند و دوباره بچه ها را بگیرید. دنبال معلول باید رفت با علت؟ پس بنابراین باید از ریشه حساب را تصفیه کنید.
اگر اینها درست میگویند، بیایند از رادیو هم بگویند و در روزنامه ها هم بنویسند و اگر نادرست می گویند، تهمت میزنند و دروغ میگویند، پس چرا جلوگیری نمیشود؟ ما از ملت انتظار داریم که نگذارند دیگر اینها این مسائل را تکرار کنند و حرفهای من باعث شعار دادن بر علیه اینها نشود، چون اینها از اینکه مدتی است مطرح نشدهاند ناراحتند. تنها باید عمل کرد.
باز هم ما بین مردم هستیم. طرفداران انقلاب جبهه هستند و ما بین آنها هستیم. مسجدها طرفداران انقلابند و ما در آنجا هستیم. شما افتخار میکنید که میتوانید آزادانه پیاده بروید و ما نمی توانیم و با محافظ راه میرویم.
این برای شما ننگ است. در جامعهای که در خانه میروند و یک زن حزباللهی را ترور میکنند یا پدر پاسداری و یا طلبهای را ترور میکنند، اگر بفهمید این ننگ است برای شما که در خیابانها بروید و ضدانقلابها کارتان ندارند، کاری کرده اید که آمریکا از شما خوشحال است و اسرائیل و رادیو آلمان و صدای آزاد از شما مدح و ثنا میکنند.»
انتهای پیام
وضعیت فعلی کروبی مصداق کامل انذارهای بازرگان است…..