خرید تور تابستان

دو واکنش انتقادی به رفتار نامناسب با پاکبان‌ها در برازجان [+واکنش شهردار]

میلاد شیراوند در جماران نوشت: تصاویر نشاندن پاکبانان جلوی پای مسئولین برازجان دل هر انسانی را به درد می آورد. امروز سالروز شهادت شهید مهدی باکری است. همان که پیکرش هیچگاه بازنگشت.

شهید باکری مدتی شهردار یکی از شهرهای شمال غرب بود.

این روایت ها که بارها منتشر شده، نشان دهنده تفاوت انسان هایی است که خدایی فکر می کنند با کسانی که فقط دنیای فعلی را قبول دارند.

ای کاش ارزش های دهه60 همچنان زنده بود، ما به این ارزش ها نیاز داریم تا انسانیت نمیرد.

علاقه ای برای پرداختن بیشتر به اتفاق رخ داده در شهرداری برازجان ندارم.

به این دو روایت از دوران شهرداری شهید باکری اکتفا می کنم.

1️⃣ اوایل انقلاب بود و مهدی باکری شهردار ارومیه؛ در گرگ و میش سحر، برای خرید نان از خانه خارج شد. چشمش به رفتگر محله افتاد که مثل همیشه در حال کار بود؛ دید امروز صورت خود را با پارچه ای پوشانده است. نزدیکتر رفت، او رفتگر همیشگی محله نبود. کنجکاو شد، سلام داد و دید رفتگر امروز، آقا مهدی است. او از دوستان شهید باکری بود.

آقا مهدی، شما اینجا چیکار میکنی؟ آقا مهدی علاقه ای به جواب دادن نداشت. او ادامه داد، آقا مهدی شما شهرداری اینجا چیکار میکنی؟ رفتگر همیشگی چرا نیست؟ شما رو چه به این کارا؟ جارو رو بدین به من، شما آخه چرا؟ خیلی تلاش کرد تا بالاخره زیر زبون آقا مهدی رو کشید.

زن رفتگر محله، مریض شده بود؛ بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری، نفر جایگزین نداریم؛ رفته بود پیش شهردار، آقا مهدی بهش مرخصی داده بود و خودش اومده بود جاش.

هر چه اصرار کرد، آقا مهدی جارو را به او نداد؛ شهید باکری از وی خواهش کرد که هرچه سریعتر برو تا دیگران متوجه نشوند رفتگر امروز محله، شهردار ارومیه است.

۲. زمانی که شهید مهندس مهدی باکری ، فرمانده دلیر لشکر 31 عاشورا شهردار ارومیه بود روزی برایش خبر آوردند که بر اثر بارندگی زیاد ، در بعضی نقاط سیل آمده است . مهدی گروه های امدادی را اعزام کرد وخود هم به کمک سیل زدگان شتافت . در کنار خانه ای ، پیرزنی به شیون نشسته بود ، آب وارد خانه اش شده بود و کف اتاقها را گرفته بود ، در میان جمعیت ،چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار می کرد ، پیرزن به مهدی گفت : «خدا عوضت بدهد ، مادر ، خیر ببینی ، نمی دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست ، ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت» . . . و مهدی فقط لبخند می زد.


رضا ساکی در اینستاگرام نوشت:

اقدام تاسف برانگیز و تحقیرآمیز یک شهرداری

در مراسم تجلیل از شهردار برازجان، پاکبانان را روی زمین و جلوی پای کت و شلواری ها نشاندند.

می‌دانید چرا این اتفاق تکرار می‌شود؟ چون واقعاً برخی عقیده دارند از دیگران برتر هستند.


شهردار برازجان در استوری صفحه اینستاگرام خود نوشت: با توجه به اینکه در مراسم غافلگیرکننده امروز بنده یک مهمان بودم، بابت اتفاق ناخواسته پیش آمده، از همه عزیزان عذرخواهی می کنم.

امروز کارمندان و کارگران و پاکبانان عزیز و زحمتکش شهرداری ، میزبان این مراسم بودند و قطعا خود آنها شایسته ی این تقدیر و تشکر بودند.

من دست این عزیزان را می بوسم و هرگز و هرگز در ذهنم برای خودم جایگاهی بالاتر از این زحمت کشان متصور نبوده و نیستم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا