شجریان: رییسجمهور مخالف ممنوعیت من از کار است
بخشی از گفتگوی محمدرضا شجریان، استاد آواز با ماهنامه ی مهرنامه در پی می آید:
* همراهی با مردم همیشه هزینه داشته است اما من کاری را از روی مصلحت و منفعت انجام نمیدهم که منتظر فایده باشم.
* در بسیاری از مواقع هم با علم به اینکه این ماجرا میتواند برایم مشکلاتی به وجود بیاورد انجامش دادهام.
* هیچ وقت چه در کار هنری و چه در رفتارهای اجتماعیام علتی باعث نشده است تا کاری برخلاف آنچه دوست دارم و فکر میکنم رفتار درستی است – همراهی با مردم – انجام دهم.
* شاید میتوانم بگویم خیلی وقتها درباره خیلی مسائل ریاضت کشیدهام تا از اصولم کوتاه نیایم و به هر روی جامعه متوجه این ماجرا شده است.
* به همین خاطر است که حالا به نظر میرسد به من اعتماد دارند. علت این ماجرا به خاطر همین واکنشها و رفتارهایی است که شاید خیلیهای دیگر آن را انجام نمیدادند.
* از انجام کار هنری محرومم و مخاطبانتان از بهره بردن آن محروم شدهاند. من از این مسأله خوشحام نیستم اما اینکه روی اصولم و آن چیزی که فکر میکردم درست است پافشاری کردهام مسألهای نیست که حتی با این قیمت از آن ناراضی باشم.
* حالا میبینم همین ماجرا برای من تبدیل به یک سرمایه اجتماعی بزرگ شده است؛ هرچند که تاوانش را هم دادهام.
* رئیسجمهور و وزیر ارشاد مخالف ممنوعیت من از کار هستند. گروههایی هستند که با اسمهای مطرح مشکل دارند. برای خودشان خبرگزاری، روزنامه و رسانه هم دارند. علت اینکه مشکلشان با من چیست، نمیدانم؛ همانطور که نمیدانم چرا تا این اندازه کینهتوزانه رفتار میکنند.
* چیزی که در این میان مشخص است اینکه این آدمها نه من را از نزدیک دیدهاند و نه چیزی از هنر میدانند. هیچ! فقط کارشان این است که آدمی را نفی کنند. این مایه تاسف است که کسانی که با هنر هیچ سر آشتی ندارند … اما راهی جز آشتی با هنر وجود ندارد.
* آدمها ممکن است روزی متوجه این ماجرا بشوند که اشتباه کردهاند و از اشتباه خودشان برگردند. در این صورت است که امید میتواند وجود داشته باشد وگرنه کسی که فکر میکند دارد کاری را درست انجام میدهد هیچوقت رویهاش را عوض نمیکند.
* امیدی که شما از آن حرف میزنید بستگی به افرادی دارد که صاحب اختیار هستند و میتوانند دستور دهند. به هر حال درست یا غلط بودن تصمیمات را همیشه تاریخ قضاوت خواهد کرد.
* من چندین و چند اثر صوتی و تصویری دارم اما 6 تا 7 سال است که مجوزی برای کارهایم صادر نشده است و نمیتوانم منتشر کنم. این آثار همراه با گروه شهناز و ارکسترهای بزرگ و گروههای دیگر است. حالا منتظرم روزی مخاطبان آنها را بشوند.
* انتشار آلبوم در خارج از کشور فایدهای ندارد. شاید بازده مالی داشته باشد اما بازدهی هنری ندارد. به خصوص در شرایطی که موسیقی ما با آن مواجه است و یک اثر که برای هنرمند کلی هزینه مادی و هنری داشته است روی سایتهایشان میگذارند و همه هم آن را به صورت مجانی دانلود میکنند.
* هیچکس از رادیو و تلویزیون گرفته تا سایتها و غیره حق ندارد هنر را به نفع خودش مصادره کند. حقوق مؤلف و مصنف باید درست شود.
* تمام جبههگیریها علیه من از همان زمان (اعتراض به پخش از تلویزیون) شروع شد. در رسانههایشان هرچه خواستند نوشتند. حتی رئیس صداوسیما حرفهای زیادی زد؛ در حالی که اینها هیچ کدامشان نه سر پیاز هستند و نه ته پیاز. متاسفانه این کینهتوزیها و این پیشداوریها در کشور ما فراوان است و شما جایگاهی ندارید که شکایت کنید و قانون از شما دفاع کند.
انتهای پیام
سلام ، استاد بزرگ ! سلام ای بیردانه سی ! سلام دردانه هنر ! سلام عزیز ! سلام ای مالِ ما !
سلسله موی دوست حلقه دام بلاست / هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست / تو سر حلقه دلشدگانی و ملتی به زلف تو گرفتار !
طلا را هر چقدر خاک آلوده کنند ، با یک فوت کردن بر آن ،همچنان میدرخشد ! مگر میشود تو را مکدر کرد و از چشم انداخت ؟ تو در قلبی و بودنت و حس شدنت با گردش خون پیوند دارد ! من و تو چه کار به چهارتا خس و خاشاک داریم ؟ تو فریاد شادی و غم یک ملتی! صدای تو و حنجره تو شناسنامه مرا فریاد میکند ! فرهنگ مرا در کوی و برزن این کره خاکی به تحریر میکشی ! مگر میشود بی تو بسر شود ؟ اگر بخواهم چند کلامی از تو بگویم،به کتابی به قطر فارابی تا امروز نیاز دارم ! حسین علیزاده میگوید ، شجریان خودِ سی و سه پل و ستونهای تخت جمشید است ! چه مخالف باشیم یا نباشیم، اینها معرف تاریخ و فرهنگ دیرین ما هستند !
گفتم تو بیائی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیائی / امیدوارم سالها و سالها تندرست باشی، ای عزیز !