متن کامل سخنرانی میشل اوباما در حمایت از بایدن
سخنرانی میشل اوباما بانوی اول سابق آمریکا در شب اول کنوانسیون ملی حزب دموکرات آمریکا با واکنش تند ترامپ مواجه شده است. اوباما در این سخنرانی از کاندیداتوری جو بایدن دموکرات برای انتخابات سه ماه آیندهی آمریکا حمایت کرده بود که رقیب ترامپ جمهوریخواه است.
به گزارش انصاف نیوز، ترجمهی کامل این سخنرانی به نقل از صفحهی فاطمه حقیقتجو در در پی میآید:
عصر همگی بخیر. شرایط سختی است و همه آن را به اشکال متفاوتی احساس میکنند. من می دانم که بسیاری از افراد تمایلی به بحث در مورد سیاست در حال حاضر یا به طور کلی علاقه به سیاست ندارند. باور کنید من این را درک میکنم. اما من امشب اینجا هستم چون من با تمام وجودم عاشق این کشورم. این برای من رنج آور است وقتی میبینم افراد بسیاری آسیب دیدهاند.
من بسیاری از شما را ملاقات کردهام و داستانهای شما را شنیدهام و از طریق شما، من رؤیاها و وعدههای این کشور را دیدهام. و به لطف بسیاری از کسانی که پیش از من آمدند، به لطف زحمت و عرق و خون آنها، توانستم خودم آن رویا را زندگی کنم.
این داستان آمریکاست. همه آن مردمی که در زمان خود بسیار ایثار کردند و بر سختیها غلبه کردند زیرا آنها چیزی بیشتر میخواستند، زندگی بهتر برای فرزندانشان
زیباییهای زیادی در آن داستان وجود دارد. درد و رنج های زیادی هم دارد، سختیهای بسیار و بی عدالتی و کارهای زیادی باقی مانده است که باید انجام دهیم. و اینکه در انتخابات، چه کسی را به عنوان رئیس جمهورمان خود انتخاب میکنیم، تعیین میکند که آیا ما آن سختیها و ایثار گذشتگان را محترم می دانیم یا بر آن بی عدالتی غلبه مییابیم و امکان اتمام کار ناتمام گذشتگان را زنده نگاه میداریم.
من یکی از معدود افراد زندهای هستم که بلاواسطه قدرت بسیار زیاد ریاست جمهوری را دیدهام. و بگذارید یک بار دیگر به شما بگویم: این کار سخت است. این امر مستلزم قضاوت شفاف، تسلط بر موضوعات پیچیده و رقابتی، وفاداری به حقایق و تاریخ، داشتن یک قطب نمای اخلاقی و توانایی شنیدن است – و یک باور همیشگی که هریک از 330،000،000 نفری که در این کشور زندگی دارای معنا و ارزش هستند.
سخنان رئیس جمهور قدرت جابجایی بازارها را دارد. آنها میتوانند جنگ را شروع کنند. یا بانی صلح باشند. آنها میتوانند فرشتگان بهتر ما را احضار کنند یا بدترین غرایز ما را بیدار کنند. به عبارت ساده، شما نمیتوانید روش خود را به شکل تقلبی از طریق ریاست جمهوری پیش ببرید.
همانطور که قبلاً گفتم، رئیس جمهور بودن اینکه شما چه کسی هستید را تغییر نمیدهد، بلکه چهره واقعی شما را آشکار میکند. خوب البته، انتخابات ریاست جمهوری چهره ما را نیز آشکار کند. و چهار سال پیش، افراد زیادی تصمیم گرفتند باور کنند که رأیشان اهمیتی ندارد. شاید این پدیده به آنها تلقین شده بود. شاید آنها فکر کردهاند که نتیجه نزدیک نخواهد بود. شاید احساس کردند که موانع شیب دار و سخت است. به هر دلیلی که باشد، در پایان، آن گزینهها کسی را به کاخ ریاست جمهوری فرستاد که انتخابات عمومی را با 3،000،000 اختلاف آرا باخت.
در یکی از ایالتهایی که نتیجه انتخابات را تعیین کردند، اختلاف رأی برنده بهطور متوسط فقط ۲ رأی در هر حوزه انتخاباتی بود و همه ما با عواقب آن زندگی میکنیم.
وقتی دوره ریاست جمهوری همسرم و معاون اولی جو بایدن به پایان رسید، اشتغالزایی رکوردداری داشتیم. ما حق دسترسی به مراقبتهای بهداشتی را برای 20،000،000 نفر ایجاد کردیم. ما در سراسر جهان مورد احترام قرار گرفتیم و متحدان خود را برای مقابله با تغییرات آب و هوا گرد هم آوردیم. و رهبران ما با دانشمندان دست به دست هم دادند و ابولا تبدیل به پدیده همه گیری جهانی نشد.
چهار سال بعد، وضعیت این ملت بسیار متفاوت است. بیش از 150،000 نفر جان خود را از دست دادند. و اقتصاد ما قربانی شده است؛ به دلیل ویروسی که این رئیس جمهور برای مدت طولانی آن را کمرنگ جلوه داد. این باعث شده میلیونها انسان بیکار شوند. خیلیها بیمههای بهداشتی خود را از دست دادهاند. بسیاری نیز در تأمین نیازهای اساسی مانند غذا و اجاره مسکن دست و پنجه نرم میکنند. اجتماعات زیادی نیز با این مسئله که آیا و چگونه با خیال راحت مدارسمان را باز کنند، دست و پنجه نرم میکنند.
در سطح بین المللی، ما نه تنها به توافق نامههای که همسرم به سرانجام رساند، بلکه به اتحادهایی که توسط روسای جمهوری چون ریگان و آیزنهاور نیز پیگیری شد، پشت کردهایم.
و در اینجا در خانه، همانطور که جورج فلوید، برونا تیلور، و یک لیست بی پایان از افراد رنگین پوست بی گناه همچنان به قتل میرسند، این واقعیت ساده را که زندگی سیاه پوستان اهمیت دارد، هنوز مورد تمسخر بالاترین مقام این کشور است.
زیرا هر وقت چشم امید به کاخ سفید برای رهبری یا تسلی خاطر و یا هر شکلی از ثبات میدوزیم، در عوض، هرج و مرج، اختلاف و فقدان همدلی کامل را مشاهده میکنیم.
همدلی: این چیزی است که اخیراً زیاد به آن فکر میکنم. توانایی درک مسائل از دریچه نگاه نفر دیگر، به رسمیت شناختن اینکه تجربه شخصی دیگری نیز دارای ارزش است. اغلب ما بدون فکر کردن این کار را انجام میدهیم. اگر کسی را دیدیم که رنج میبرد یا در سختی و دشواری است، قضاوت نمیکنیم. ما به خاطر خدا و در راه خیر کمک و رسیدگی میکنیم. درک این مطلب کار سختی نیست. این همان چیزی است که ما به فرزندانمان میآموزیم.
و مانند بسیاری از شما، باراک و من تمام تلاش خود را کردهایم تا در دخترانمان بنیان اخلاقی محکم ایجاد کنیم تا ارزشهایی را که والدین و مادربزرگهایمان به ما آموختهاند را به آنها منتقل کنیم. اما در حال حاضر، بچهها در این کشور میبینند که چه اتفاقی می افتد، وقتی ما رفتار همدلانه نسبت به یکدیگر نشان نمیدهیم. آنها با نگاهی به پیرامونشان به این سؤال فکر میکنند که آیا ما در تمام این مدت درباره اینکه ما کی هستیم و ارزشهای واقعی ما چیست، به آنها دروغ گفتهایم؟
آنها میبینند که مردم در فروشگاههای مواد غذایی فریاد میزنند و حاضر نیستند ماسکی بپوشند، تا همه ما در سلامت باشیم. آنها افرادی را میبینند که به پلیس علیه افراد سیاه پوستی که مشغول زندگی خودشان هستند به صرف رنگ پوست شکایت میکنند. آنها افرادی که حس برتری جویی محقانه پنداری را میبینند که میگوید فقط برخی از افراد مشخص متعلق به اینجا هستند و این خودخواهی خوب است و برنده همه چیز است چون تا زمانی که شما آن بالا باشید، مهم نیست که چه اتفاقی برای دیگران می افتد. آنها میبینند که چه اتفاقی می افتد وقتی که فقدان همدلی منجر به گسترش خوار پنداری و نگاه تحقیر آمیز به دیگران میشود.
آنها رهبران ما را میبینند که در حالی که کسانی که کمپین برتری سفید پوست را راه انداختند را تحسین میکنند، به هموطنان دیگر برچسب دشمن بودن میزنند. آنها وحشت زده، کودکانی که از خانوادههایشان جدا شده و در قفس انداخته میشوند، اسپری فلفل و گلولههای لاستیکی علیه تظاهرکنندگان مسالمت آمیز استفاده میشوند تا رییس جمهور بتواند عکس نمایشی (مقابل کلیسا) بگیرد را مشاهده میکنند.
متاسفانه، این آمریکا است که برای نسل بعدی در معرض نمایش است. ملتی که نه تنها در امور سیاستگذاری بلکه در مورد حوزه اخلاق و شخصیت نیز بشدت ضعیف عمل میکند. و این نه فقط ناامید کننده است، بلکه کاملاً خشم آمیز نیز هست. زیرا من نیکی و احترام را که در خانهها و محلات در سراسر این کشور وجود دارد، میشناسم.
و من می دانم صرف نظر از نژاد، سن، مذهب یا سیاست ما، هنگامی که درهای هیاهو و ترس را میبندیم و قلبهایمان را واقعاً باز میکنیم، می دانیم که آنچه در این کشور میگذرد درست نیست. این کسی نیست که ما میخواهیم باشیم.
خب پس حالا ما باید چه کنیم؟ استراتژی ما چیست؟ در طول چهار سال گذشته، بسیاری از مردم از من پرسیدهاند، آیا جمله «وقتی دیگران رفتار زشت و دور از شان و تحقیر آمیز نشان میدهند ما باید رفتار اخلاقی نشان دهیم» هنوز هم واقعاً کار میکند؟” پاسخ من: رفتار اخلاقی و عزتمندانه، تنها کاری است که اثربخش است، زیرا وقتی ما نیز رفتار دور از شان نشان دهیم، وقتی از همان شیوههای تحقیرآمیز و توهین به دیگران استفاده کنیم، ما فقط بخشی از هیاهوهای زشت میشویم که همه چیز را دارد غرق میکند. خودمان را تخریب میکنیم. ما به تمام آن چیزهایی که براش مبارزه میکنیم، بی ارزش و کوچک میکنیم.
اما روشن باشیم: اخلاقی عمل کردن و بالا رفتن، به معنای لبخند زدن و گفتن چیزهای خوب در مواجهه با شرارت و ظلم نیست. بالا رفتن به معنای گذر از مسیر سختتر است. این به معنای چهار دست و پا رفتن و به سختی از کوه بالا رفتن است تا به قله کوه برسیم. اخلاقی عمل کردن یعنی به معنای ایستادگی در برابر نفرت است در حالی که به یاد میآوریم که ما یک ملت زیر سایه خدا هستیم و اگر میخواهیم زنده بمانیم، باید راهی برای زندگی مشترک و همکاری مشترک با وجود تفاوتهایمان پیدا کنیم.
بالا رفتن به معنای هویدا کردن بستههای دروغ و بی اعتمادی با تنها چیزی است که میتواند ما را آزاد کند: حقیقت صریح، سرد و سخت.
بنابراین بگذارید تا آنجا که میتوانم صادق و روشن باشم. دونالد ترامپ رئیس جمهور غلطی برای کشور ما است. او بیش از حد کافی وقت داشته است برای اثبات اینکه او میتواند کار ریاست جمهوری را انجام دهد، اما او به وضوح دچار تخیل است. او نمیتواند از پس شرایط دشوار امروز برآید. بهسادگی، او نمیتواند کسی باشد که ما به او نیاز داریم تا برای ما باشد. همینه که هست.
حالا، میفهمم که پیام من توسط برخی افراد شنیده نمیشود، چرا که ما در کشوری زندگی میکنیم که عمیقاً شکاف و دودستگی درش ایجاد شده است و من یک زن سیاه پوست هستم که در کنوانسیون دموکراتها صحبت میکنم. اما تا به اکنون تعداد قابل توجهی از شما من را میشناسید. شما می دانید که من آنچه که احساس میکنم را به شما می گویم. شما می دانید که من از سیاست متنفرم. اما شما همچنین می دانید که من به این ملت اهمیت میدهم. شما می دانید که چقدر به همه فرزندانمان اهمیت میدهم.
بنابراین اگر یک چیز را از سخنان امشب من گرفتید، این است: اگر فکر میکنید که احتمالاً چیزها بدتر نشود، به من اعتماد کنید، بدتر هم میشوند؛ اگر در این انتخابات تغییری ایجاد نکنیم. اگر ما امیدی به پایان دادن به این هرج و مرج داریم، ما باید به جو بایدن رأی دهیم، به گونهای که زندگی ما به آن بستگی داشته باشد.
من جو را میشناسم او مردی بسیار نجیب و با ایمان است. او معاون رئیس جمهور فوق العاده ای بود. او برای نجات اقتصاد، کنترل همه گیری و رهبری کشور ما میداند چه کاری لازم است. و او گوش شنوا دارد. او حقیقت را خواهد گفت و به علم اعتماد خواهد کرد. او برنامه هوشمندانهای را تهیه خواهد کرد و تیم خوبی را مدیریت خواهد کرد. او کشور را اداره خواهد مانند فردی که طوری زندگی کرده که همه ما میتوانیم شرایط آن زندگی را لمس و درک کنیم.
وقتی کودک بود، پدر جو شغلش را از دست داد. وقتی سناتور جوان بود، جو همسر و دختر بچه خود را از دست داد. و هنگامی که او معاون رئیس جمهور شد، پسر محبوب خود را از دست داد. بنابراین جو غم و اندوه نشستن روی میزی با جای خالی عزیزان را میشناسد، به همین دلیل او وقت خود را اینگونه آزادانه به والدین سوگ دیده میسپارد. جو زندگی در سختی و مصیبت را درک کرده است، به همین دلیل است که او شماره تلفن شخصی خود را به بچههایی میدهد تا بر لکنت زبان خود غلبه کنند.
زندگی او نمونهای از برخاستن و غلبه بر دشواریها است. او همان روش را با همان شور و اشتیاق برای ارتقا و پیشبرد همه ما بکار خواهد گرفت. وی برای بهبودی و پیشبرد ما کمک خواهد کرد.
خب، جو رییس جمهور بی عیب و نقصی نیست. و او اولین کسی است که این را به شما میگوید، اما هیچ نامزد کامل و بی عیب وجود ندارد، رئیس جمهور عالی هم وجود ندارد. و توانایی یادگیری و رشد دارد. ما در وی نوعی فروتنی و بلوغ مییابیم که در حال حاضر بسیاری از ما آرزو میکنیم. زیرا جو بایدن در تمام زندگی خود به این ملت خدمت کرده است، بدون این که هیچگاه فراموش کند که چه کسی است. اما بیش از آن، او هرگز فراموش نکرده که همه ما که هستیم. همه ما.
جو بایدن میخواهد همه بچههای ما به یک مدرسه خوب بروند، وقتی بیمار هستند به پزشک مراجعه کنند، زندگی در سیارهای سالم و برای تحقق همه اینها برنامه دارد. جو بایدن میخواهد همه بچههای ما، صرف نظر از آنکه ظاهرشون چگونه است، بتوانند بدون نگرانی از آزار و اذیت، دستگیری یا کشته شدن از خونه بیرون بروند. او میخواهد همه بچههای ما بتوانند بدون ترس از گلوله خوردن به سینما یا کلاس ریاضی بروند. او میخواهد که همه بچههای ما با رهبرانی بزرگ شوند که فقط به فکر خدمت به خودشان و یاران ثروتمندشان نباشند، رهبرانی که یک شبکه امنی برای افرادی که با شرایط سخت روبرو هستند، فراهم کنند.
و اگر ما فرصتی برای دستیابی به هر یک از این اهداف میخواهیم، هر یک از این اصلیترین نیازهای اولیه جامعه کارآمد داشته باشیم، باید به جو بایدن رأی بدهیم به تعداد زیادی که نتواند نادیده گرفته شود. از آنجا که در حال حاضر، افرادی که میدانند نمیتوانند در انتخابات منصفانه پیروز شوند، هر کاری انجام میدهند تا مانع رأی ما شوند. آنها در حال تعطیلی شعب رأی گیری در محلات اقلیت نشین هستند. آنها لیستهای رأی دهندهها را دارند از بین میبرند. آنها افرادی را برای ترساندن رأی دهندگان میفرستند، و در مورد امنیت صندوقهای رایمان دروغ می گویند. این تاکتیکها چیز جدیدی نیست.
اما این زمان آن نیست که در اعتراض یا بازی با نامزدهایی که شانس پیروزی ندارند، از دادن رأی خودداری کنیم. ما باید رأی بدهیم همانطور که در گذشته و در سال 2008 و 2012 رأی دادیم. ما باید با همان شور و امید را به جو بایدن ابراز کنیم. ما باید زودتر در صورت امکان حضوری رأی دهیم. امشب باید رأی پستی خود را درخواست کنیم و بلافاصله رأی پستیمان را ارسال و پیگیری کنیم تا مطمئن شویم که آنها دریافت کردهاند. و بعد، مطمئن شویم که دوستان و خانوادههای ما همین کار را میکنند.
ما باید کفش راحتی خود را بپوشیم، ماسک خود را بپوشیم، یک شاممان را بسته بندی کنیم و شاید صبحانه نیز همراه داشته باشیم، و حاضر باشیم اگر مجبور شدیم تمام شب در صف رأی دادن بایستیم.
نگاه کنید، امسال ما کلی فداکاری کردیم. بسیاری از شما مسافتهای طولانی طی میکنید، حتی وقتی که خسته شدید، شجاعت غیرقابل تصور دارید که بتوانید آن خراشها را پوشانده و به عزیزان ما فرصت مبارزه دهید. حتی وقتی مضطرب هستید، آن بستهها را تحویل میدهید، آن قفسهها را پر میکنید و تمام کارهای اساسی را انجام میدهید تا همه ما بتوانیم به جلو حرکت کنیم.
حتی وقتی همه این احساس میکنید بار سنگینی به دوش میکشید، والدین شاغل حتی بدون دسترسی به مهدکودک همه این کارها را انجام میدهند. معلمان خلاقیت به خرج میدهند تا بچههای ما هنوز بتوانند یاد بگیرند و رشد کنند. جوانان ما به سختی در حال تلاش برای پیگیری رویاهای خود هستند.
و هنگامی که نژادپرستی وحشتناک و سیستماتیک کشور و وجدان ما را شوکه کرد، میلیونها آمریکایی در هر سنی، هر پیشینهای در حمایت از همدیگر به پا خواستند و تظاهرات کردند، و فریاد عدالت خواهی و پیشرفت را سر دادند.
این همان کسی است که ما هنوز هستیم: انسانهای دلسوز، انعطاف پذیر و فروتن که سرنوشتشان به یکدیگر پیوند خورده است. و اکنون زمان زیادی گذشته است تا یکبار دیگر رهبران ما حقیقت را بازتاب دهند.
بنابراین، این وظیفه ماست که صداها و آراء خود را به سیر تاریخ اضافه کنیم و نظر قهرمانانی مثل جان لوئیس را تکرار کنیم گفت: “وقتی چیزی را دیدید که درست نیست، باید چیزی بگویید. شما باید کاری انجام دهید. ” این واقعیترین شکل همدلی است: نه فقط همحسی، بلکه با انجام دادن کاری. نه فقط برای خودمان یا بچههایمان بلکه برای همه، برای همه بچههایمان.
و اگر میخواهیم امکان پیشرفت را در زمان خود زنده نگه داریم، اگر میخواهیم بعد از این انتخابات به چشم فرزندان خود نگاه کنیم، باید مجدداً جایگاه خود را در تاریخ آمریکا بازگو کنیم. و ما باید همه تلاش خود را انجام دهیم تا دوست من، جو بایدن، را به عنوان رئیس جمهور بعدی ایالات متحده انتخاب کنیم.
با تشکر از همه شما. خدا برکت دهد.
انتهای پیام