خرید تور تابستان

نامه سرگشاده شهروند بلوچ به استاندار سیستان و بلوچستان

محمد صدیق دهواری، شهروند بلوچ سراوانی، نویسنده و مسئول سابق میراث فرهنگی سراوان، درباره‌ی اتفاقات اخیر سراوان به استاندار سیستان و بلوچستان نامه‌ای سرگشاده نوشت.

متن کامل این نامه که برای انتشار در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته است در پی می‌آید:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

جناب آقای احمدعلی موهبتی
استاندار محترم سیستان و بلوچستان

السلام علیکم و رحمه‌الله و برکاته
احتراماً با توجه به اینکه سخنان جنابعالی را در جمع معتمدان در مورخه ۹۹.۱۲.۷ از طریق شبکه استانی هامون مشاهده کردم. از سخنانتان درباره حوادث اخیر استان در قامت استاندار تعجب و شگفت‌زده شدم. از اینکه شیوه تعامل و برخورد با معترضان در یک نظام اسلامی را با حکومت‌های خودکامه دنیا هم سنجی می‌نمایید؛ نظامی که بر خواسته از مردم‌سالاری دینی است. برای روشن شدن افکار عمومی نکاتی را چند یادآور می‌شوم.

۱. اینکه تعرضی صورت گرفته و کسی کشته نشده است، شایسته تقدیر و تشکر از نظام است که وارد تقابل با جوانان معترض نشده و با گلوله پاسخ آنان داده نشده و کسی کشته نشده است، ولی این موضوع شایسته تقدیر ناشی از سعه‌صدر فرماندهان محترم نظامی و انتظامی حاضر در میدان هست، نه شخص شما که دربند دیگری به این امر می‌پردازم.

هم در حادثه بخشداری جالق و هم فرمانداری سراوان باتدبیر، دوراندیشی صورت گرفته از سوی فرمانداران محترم (آقایان درویش نارویی فرماندار وقت سراوان که با حضور در بخشداری جالق، بحران را مدیریت کرد و همچنان جناب سعید تجلیلی فرماندار کنونی سراوان که از انتصابشان کمتر از دو هفته می‌گذرد) با هماهنگی با فرماندهان نظامی و انتظامی، جلوی بروز خشونت گرفته شد و این امر نکته مثبتی است، گرچه به‌هیچ‌وجه تعرض به اماکن عمومی و دولتی و نظامی و انتظامی و شورش مورد تائید نبوده و نیست. همان‌طور کشتن سوخت بران.

۲. جناب آقای موهبتی مایلم پس از سال‌ها، از باب وظیفه شرعی امربه‌معروف و نهی از منکر که در قانون اساسی هم جزو حقوق و تکالیف شمرده‌شده به بهانه حوادث اخیر به چند پرسشی که همچنان ذهنم را درگیر نموده است، پاسخ دهید، گرچه شاید خصوصیات اخلاقی خاص شما هرگز اجازه این پاسخگویی را ندهد که در فضایی آرام گفتگو صورت گیرد.

۳. شاید شما فراموش کرده باشید ولی هرگز از خاطره تاریخی مردم سراوان و شاهدان عینی، پرپر شدن جوانان معترض که جمعی از آنان را دانش آموزان تشکیل می‌داد، محو نخواهد شد که با بی تدبیری جنابعالی در اوج اعتراض و در میدان رگبار و گلوله از آموزشگاه به‌سوی منازل رهسپار بودند. (حادثه سیزدهم آذرماه 1382 سراوان در زمان فرمانداری جنابعالی)

۴. در کجای دنیا مردمی که آرام، بدون حتی یک شعار علیه نظام و حاکمیت تنها به دلیل تخلف یک افسر انتظامی که شما در همین جمع (دیروز) گفتید: «بسیاری از متخلفان نظامی در زندان‌اند و حتی حکم اعدام دریافت کرده‌اند» کیلومترها دورتر از مقر حاکمیت و بدون تعرض به اماکن دولتی و نظامی به رگبار گلوله بسته می‌شوند؟

۵. امیدوارم فراموش نکرده باشید آن مردم تنها به کشتن مرحوم ابراهیم پرکی در خیابان معترض شدند و پس از ضعف در کنترل مردم و عدم شنیدن صدای آن‌ها و متواری شدن نمایندگان جنابعالی (که تفصیل آن فرصتی دیگر می‌طلبد) و محاصره و تیراندازی به مردم، آن‌ها به اماکن دولتی متعرض شدند. گرچه منابع موثق و شهود در همان زمان تصریح داشتند: نخستین تعرض به بانک تجارت توسط چهار نفر افراد غیر بومی صورت گرفت.

۶. جناب آقای موهبتی در کجای دنیا مسئول سیاسی به‌جای قبول واقعیت و ارائه گزارش صحیح و درست به مردم و مسئولان بالاتر به ارائه گزارش خلاف واقع می‌پردازد؟ امیدوارم یادتان نرفته باشد، شبی که نمایندگان محترم مجلس برای بررسی موضوع به شهرستان سراوان تشریف آوردند، آنان را سوار مینی‌بوس سفیدرنگ تربیت‌بدنی نمودید و آنان را به فلکه کنونی کلپورگان ابتدای جاده سراوان – اسپیچ –کوهک بردید و فرمودید: تیراندازی به خودرو در این مکان صورت گرفته است! در حالی که محل حادثه جای دیگری بود!

۷. یادتان هست آقای دکتر مختاری نماینده وقت زابل چه گفتند؟

۸. ایشان فرمودند «من پزشک هستم و امکان ندارد کسی که گلوله در حفره قلب بخورد بتواند بیش از صد متر رانندگی کند درحالی‌که فاصله این نقطه تا محل حادثه که اعتراض مردم را در بر داشت (خیابان طالقانی) بیش از یک کیلومتر است.»

۹. جناب آقای موهبتی یادتان است پس‌ازآن با دکتر شاهرخی پزشک قانونی وقت که جسد را معاینه و گلوله در قلب را تأیید کرده بود چه برخوردی داشتید و موجبات ترک ایشان از شهرستان سراوان را فراهم نمودید؟

۱۰. راستی برای به کرسی نشان دادن سخن خود که پزشک قانونی اشتباه کرده، ایشان را به ستاد انتظامی سراوان که ماشین مرحوم ابراهیم پرکی توقیف شده بود احضار و به من نیز زنگ زدید که به‌عنوان شاهد تأیید کنم ماشین متعلق به ایشان بوده و پس از تائید جای چند گلوله در عقب ماشین را به دکتر شاهرخی و دیگر افراد حاضر نشان دادید؟ «وقتی گلوله در عقب ماشین خورده است، چگونه شما اعلام داشته‌اید گلوله در قلب متوفی بوده است؟»

۱۱. یادتان هست چه گفتم؟ گفتم: این تیرها مربوط به حادثه دیگری بوده که تشریح کردم و دکتر شاهرخی فرمودند: «من جسد را در سردخانه معاینه کردم به من به‌عنوان یک پزشک برایم مهم نیست کجا حادثه رخ‌داده است.»

۱۲. و شاید اگر من در آن روز شوم فیلم نگرفته بودم حتی تیراندازی به‌سوی مردم، کشته شدن چهار نفر، زخمی شدن پانزده نفر را نیز انکار می‌کردید؟ گرچه آن فیلم برای صداوسیما از فاصله دور تهیه شد و نه امکان تصویری برداری از چهره معترضان وجود داشت و نه چنین قصدی که برای این امر نیز از سوی مدیریت تحت امر جنابعالی مواخذه شدم که در راستای اهداف آنان صورت نگرفته است.

۱۳. جناب آقای موهبتی در کجای دنیا یک مسئول سیاسی هنگامی‌که مأمورین نظامی و انتظامی با یک نفر درگیر می‌شوند خود آرپی‌جی برمی‌دارد و به‌سوی طرف مقابل شلیک می‌کند؟! امیدوارم حداقل این مورد یادتان نرفته باشد.

۱۴. مردم فهیم استان به‌خوبی با بی‌تدبیری‌های شما آشنایی دارند، حادثه شمش سر نیز مشابه با این حادثه هست نیازی به حمایت از متخلفان و ارائه گزارش نادرست نیست، امید است از پیشگاه مردم شریف استان پوزش و از مدیریت استان کناره‌گیری نمایید تا نیازی نباشد از وزیر محترم کشور، شورای امنیت ملی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و بالاخص ریاست محترم قوه قضائیه درخواست شود اجازه ندهند در استانی که وحدت و همدلی آن زبانزد عام و خاص هست با بی تدبیری استانداری چون شما، شکاف‌های قومی، قبیله‌ای، مذهبی و طایفه‌ای در تضاد با هویت ملی پدید آید.

۱۵. گرچه در حادثه سیزدهم آذرماه 1382 و فرمانداری سراوان (5/12/99) جریان از پیش طراحی نشده، سیاسی نبوده، از سوی معترضان به نیروی‌های نظامی تیراندازی نشده، شعار ضد نظام و حاکمیت ملی داده نشده و قاطبه حاضران در تعرض و سنگ‌پرانی و شکستن شیشه‌ها دخیل نبوده‌اند که این امر در کلیپ‌های منتشرشده به‌وضوح نمایان است، بااین‌حال، همان‌طوری که در بند یک نیز گفته شد حرکت و اقدام همین معدود افراد نیز مورد تائید نیست.

۱۶. همه روحانیون و معتمدان و نخبگان و نگارنده، تعرض به اماکن عمومی و دولتی و نظامی و انتظامی را امری ناپسند دانسته‌اند که مورد سوء استفاده دشمنان نظام و مردم گردیده است، گلوله بستن سوخت‌بران را نیز که مقام معظم رهبری فرمودند اگر با کولبران بلوچ نیز مبارزه نشد اشکالی ندارد.

ضمن تسلیت شهادت مدافع وطن و نیز به شهادت رسیدن حادثه دیدگان اخیر که از آنان به‌عنوان شهدای نان تعبیر شد، امید است اگر سخنان معاون امنیتی استانداری درست باشند که عامل به شهادت رساندن آنان را مأمورین پاکستانی عنوان کرده‌اند و با توجه به اینکه شهروندان نظام جمهوری اسلامی توسط مأمورین کشور بیگانه به شهادت رسیده‌اند، به‌عنوان شهید اعلام شوند و وزارت امور خارجه رسماً از دولت پاکستان پاسخ بخواهد!

۱۷. در پایان امید است به چند پرسش ذیل در وجدان خود پاسخ دهید گرچه باور همان است که مرحوم زنده‌یاد قادر بخش جمال زهی رحمه‌الله، در روز انتصابتان فرمودند: «فرماندار، استاندار نمی‌شود» و اینک پس از گذشت چند سال همچنان این نکته برای شما صدق می‌کند که برخی از این مشکلات در دولت بی تدبیر و تصدی استانداری جنابعالی در ماه‌های اخیر تشدید شده است که نه با اهرم و ارعاب و مقایسه نمودن مطالبه گری خبرنگاران با مگس و بالا بردن صدا و دادوفریاد… بلکه با پیگیری منطقی در رفع آنان از سوی عاقلان پرداخته شود.

۱۸. در کجای دنیا مادامی‌که ساختمان بازارچه‌های مرزی جالق و کوهک که از سال ۱۳۸۲ در زمان فرمانداری خود شما احداث شده‌اند، هنوز تجارت قانونمند و سالم وتجارت چمدانی دایر نگشته و امکان اشتغال مستقیم برای مردم و ساکنان نوار مرز از طریق این بازارچه‌ها فراهم نشده است؟

۱۹. در کجای دنیا علی رغم همه وعده وعیدها و حضور مسئولان ملی و استانی و ایالتی دو کشور ایران و پاکستان برای راه‌اندازی گمرک رسمی بااین‌همه پیگیری محقق نمی‌گردد تا مردم، نیازمند قاچاق سوخت نباشند و زندگی عزتمند و آبرومندانه‌ای داشته باشند؟ گیر کار کجاست؟

۲۰. در کجای دنیا به بهانه دشت ممنوعه سراوان امکان کشاورزی و اشتغال پایدار در این بخش صورت نمی‌گیرد؟

۲۱. در کجای دنیا برای دریافت ۵ قرص نان بی‌کیفیت همچون مردم سراوان ساعت‌ها در صف ایستاده و با پایان زمستان هنوز سهمیه سوخت کشاورزان و مردم تحویل نمی‌شود و مردم از حداقل‌های معیشت و زندگی بی‌بهره‌اند و روستائیان نان خشک خود را از مرکز شهرستان تأمین می‌کنند؟

۲۲. در کجای دنیا همچون مردم سراوان برای یک سونوگرافی ساعت‌ها و روزها در نوبت و برای کوچک‌ترین خدمات پزشکی از روستاها به شهر و مرکز استان مراجعه می‌شود؟

۲۳. در کجای دنیا ممکن است ماشین‌سواری به هر علتی اعم از مسافرت، در اختیار قرار دادن کارت سوخت به مهمانی که از خارج استان به شهرستان ورود پیدا کرده و امکان سوخت‌گیری با کارت خودش فراهم نیست و یا حتی فروش سهمیه شصت لیتر بنزین در صورت سوخت‌گیری پی‌درپی در دو روز، ماه‌ها کارت سوخت خودروی شخصی‌اش مسدود گردد و امکان سوخت گیری با توجه به بعد مسافت‌ها و هزینه‌های سرسام‌آور زندگی فراهم نباشد. این معضل همچنان با گذشت چند ماه ادامه دارد.

۲۴. از قاچاق سوخت و قصه پردرد آن و حادثه شمسر چیزی نمی‌گویم که به اندازه کافی در این باره سخن گفته شده است و تکرار مکررات است. گذشت زمان واقعیت‌هایی بیشتری از آن را رو خواهد کرد.

امید است با شفاف سازی مشکات معیشتی مردم و مرزنشینان بررسی و حداقل‌های زندگی فراهم تا این چنین زخم‌های کهنه با کوچکترین تلنگری حوادث تلخ این چنینی به بار نیاورد، توجه ویژه‌ای به بخش اشتغال فراهم گردد.

محمد صدیق دهواری؛ شهروند سراوانی
جمعه ۹۹.۱۲.۸

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا