تکلیف اظهارنظرهای خارج از قاعدهی مسئولین چه میشود؟
/ در گفتوگو با رضا منصوری /
امینه شکرآمیز، انصاف نیوز: سالهای زیادی است که مسئولان کشوری و لشکری در زمینههایی که تخصص ندارند اظهارنظرهایی میکنند که با عقل و منطق فردی و جمعی جور درنمیآید. یکی از موارد اخیر این اظهارنظرها درمورد علم کوانتوم انجام شده و این ادعا مطرح شد که ما سرمنشاء علم کوانتوم هستیم و این علم سالها پیش توسط ابن عربی بنیان گذارده شده است.
رضا منصوری -فیزیکدان، سیاستگذار علم و استاد بازنشستهی دانشکدهی فیزیک دانشگاه شریف- در این مورد به انصاف نیوز میگوید: «مسئلهی نگرانکننده در ایران این است که مسئولان کشوری که سمتهای بسیار حساسی دارند، چه بهعنوان امام جمعه، چه بهعنوان رئیس جمهور و چه بهعنوان وزیری در بخشهای نظامی یا در بخش قضایی، چنین اظهارنظرهایی میکنند. آنوقت هر شهروندی نگران میشود که پس کشور ما دارد به این صورت اداره میشود. این پرسش پیش میآید که آیا کشور دارد بر مبنای اینجور خرافات اداره میشود؟ این چیزی است که اعتماد هر شهروندی را نسبت به مسئولان کشورش مختل میکند».
منصوری درمورد اینکه چرا افراد نسبت به این اظهارنظرها واکنش نشان نمیدهند میگوید: «دلیل اینکه کسانی که میتوانند واکنش نشان دهند، این کار را نمیکنند این است که متاسفانه در جمهوری اسلامی جا افتاده است که وقتی کسی سمت اداری دارد یا مثلا منصوب رهبری یا ولایت است، حرف او وحی منزل و مقدس است. بنابراین هیچکس اجازهی اعتراض ندارد. این مسئله بسیار خطرناک است و منشا آن در هستهی جمهوری اسلامی است که این نوع رفتارها را به مردم القا میکنند که باید ولایتمدار باشید».
منصوری درمورد دانشگاهیانی که تا به حال نسبت به اظهارنظرهای خارج از قاعدهی مسئولین واکنش نشان دادهاند میگوید «از میان دانشگاهیان کسانی که در اینجور موارد در چهل سال گذشته واکنش نشان دادند، به شدت مورد اعتراض قرار گرفتند. یعنی حتی از جان خود مایه گذاشتند. گروهها و افرادی که وابسته به کسی هستند که این اظهارنظر را کرده است، تصورشان این است که چون فلان شخص سیاسی منصوب از طرف رهبری کشور و ولایت است، پس حق دارد هر حرفی بزند و هر حرفی بزند درست است. پس اگر کسی اعتراض بکند، مخالف نظام است و باید او را نابود کرد؛ نابود به این معنا که اگر بتوانند اعدامش کنند یا او را زندانی کنند یا خانهی او را جستوجو کنند و برای خودش و خانوادهاش مزاحمت ایجاد کنند».
متن کامل گفتوگوی انصاف نیوز با رضا منصوری را در ادامه بخوانید:
رضا منصوری: مقامهای سیاسی اظهارنظرهایی میکنند که با هیچ منطقی جور درنمیآید
انصاف نیوز: یکسری اظهارنظرهایی از طرف مسئولین میشود که با عقل و منطق فردی ما در تضاد است، مجموعهی اینها را چطور تحلیل میکنید؟
رضا منصوری: این یک پدیدهی جدیدی در ایران نیست. ما هم قبل از انقلاب اینجور اظهارنظرها را داشتیم و هم بعد از انقلاب در دههی ۶۰، ۷۰ و ۸۰ انواع و اقسام این اظهارنظرها را داشتیم. نمونههای آن فراوان بوده است. من بعد از انقلاب از وقتی که به ایران آمدم، یعنی دههی ۶۰ به بعد به این اظهارنظرها مرتب واکنش نشان دادم. علت اصلی آن عقبافتادگی ما در دنیای مدرن است. دقتهایی که تا قرن چهارم و پنجم هجری در ایران داشتیم و در آن زمان دنیا و ایران متفاوت بود، دیگر آن دقتها را در دنیای مدرن امروزه نداریم. یعنی اگر هر کسی در هر مقامی یک اظهارنظری میکند، نمیدانیم چگونه باید واکنش نشان دهیم و چه چیز درست است و چه چیز غلط است. همین مسئله باعث میشود که افرادی که مقامهای سیاسی دارند -چه در دانشگاه و چه در حوزه- اظهارنظرهایی میکنند که با هیچ منطقی جور درنمیآید؛ منطق به معنای منطق دنیای مدرن.
وای به حال امنیت کشور
در دنیای مدرن در هر جای دنیا اگر کسی از این جور نظرها بدهد، به قدری تعداد نهادها و آدمهایی که مطلع هستند زیادند که بلافاصله آن صدا خاموش میشود. یا اینکه اصلا آن صدا بلند نمیشود و در حد یک محفل خانوادگی باقی میماند. مثل انواع و اقسام خرافات که در همه جای دنیا ازجمله ایران وجود دارد. در کشورهای دیگر این خرافات در یک محفلهای کوچکی باقی میماند و اثرگذاری اجتماعی ندارد. اما در ایران وقتی که مسئولان ما که نقش موثری در سیاست روز یا سیاست ژئوپلیتیک ایران دارند، از اینجور اظهارنظرها میکنند، منِ شهروند ایرانی با خود میگویم وقتی در یک مورد خاصی مثلا کوانتومِ ابن عربی یک چنین حرفهایی زده میشود وای به حال امنیت کشور. آنوقت آدم در هر نوع اقدام اجتماعی آن افراد شک میکند. این مسئله است که خطرناک است. اگر چنین گزارهای که مثلا ابن عربی دربارهی علم کوانتوم حرف زده است در یک محفل خانوادگی گفته شود، اشکالی ندارد، مردم میگویند و میخندند و بلند میشوند میروند. در همهجای دنیا هم هست و من مصداقهای آن را در همهجای دنیا دیدهام.
میگویند حرف او وحی منزل و مقدس است!
اما مسئلهی نگرانکننده در ایران این است که مسئولان کشوری که سمتهای بسیار حساسی دارند، چه بهعنوان امام جمعه، چه بهعنوان رئیس جمهور و چه بهعنوان وزیری در بخشهای نظامی یا در بخش قضایی، چنین اظهارنظرهای میکنند. آنوقت هر شهروندی نگران میشود که پس کشور ما دارد به این صورت اداره میشود. این پرسش پیش میآید که آیا کشور دارد بر مبنای اینجور خرافات اداره میشود؟ این چیزی است که اعتماد هر شهروندی را نسبت به مسئولان کشورش مختل میکند. دلیل اینکه کسانی که میتوانند واکنش نشان دهند، این کار را نمیکنند این است که متاسفانه در جمهوری اسلامی جا افتاده است که وقتی کسی سمت اداری دارد یا مثلا منصوب رهبری یا ولایت است، حرف او وحی منزل و مقدس است. بنابراین هیچکس اجازهی اعتراض ندارد.
این مسئله بسیار خطرناک است و منشا آن در هستهی جمهوری اسلامی است که این نوع رفتارها را به مردم القا میکنند که باید ولایتمدار باشید. این به این معنی است که هر کسی باید حرف مدیران را در هر سمتی مقدس تلقی کند. این افراد هر سمتی میتوانند داشته باشند مثلا یک مدیر کلی در یک بخش اجرایی کشور چه در بخش نظام، سپاه و ارتش باشد یا در بخش قوهی قضاییه یا در مجلس. این مسئلهای است که قطعا برای امنیت کشور ما و رشد اقتصادی کشور بسیار خطرناک است.
دلیل این اظهارنظرها عقبماندگی و وجود عقده در دل ما است
چرا آدمهای غیرمتخصص مرتب راجع به یک مسئلهی تخصصی اظهارنظر میکنند؟ مبنای این رهایی و گستردگی برای اظهارنظر چیست؟
یکی از دلایل آن مسائل شخصی است که مثلا من بهعنوان یک انسان، دوست دارم یک حرفهایی بزنم که مهم جلوه کنم. این خیلی طبیعی است. منتها وقتی در سطح اجتماعی به قضیه نگاه کنیم، انگیزه از جنس دیگری است. انگیزه یک مبنای بسیار عمیقی دارد که ناشی از عقبماندگی و وجود عقده در دل ما است. مثلا میگوییم ما ایرانیان یا مسلمانان در هزار سال پیش اهمیت زیادی در جهان داشتیم و بسیار پیشرفته بودیم و الان نمیتوانیم بپذیریم که اینقدر عقبافتاده باشیم. بنابراین هر چیزی که میتواند ما را بزرگ نشان دهد را فوری بیان میکنیم بدون اینکه به آن فکر کنیم. این یک انگیزهی کلی است که من تقریبا در تمام این نوع اظهارنظرهایی که امامان جمعه در شرق و غرب ایران میکنند یا افراد در بخش نظامی کشور و سپاه یا بعضی از نمایندگان مجلس یا افراد در قوهی قضاییه میکنند، دیدهام.
این اظهارنظرها ناشی از غرور کاذب و عقدهی حقارت ما است
این اظهارنظرها عمدتا ناشی از غرور کاذب ما است. ما ایرانیان یک غرور کاذبی داریم که میگوییم در زمان هخامنشیان یا سلجوقیان در چه جایگاه بلندی بودیم. بهعلاوه ناشی از عقدهی حقارتی است که در ما وجود دارد؛ به علت اینکه به هر حال میبینیم هر آنچه که مهم است از غرب یا از شرق میآید -مثل اختراعات، دستگاهها، ابزارها و غیره- و ما چیزی دستمان نیست و میخواهیم وانمود کنیم ما هم مهمایم. این دو پدیدهی روانی است که باعث این اظهارنظرها میشود. عقدهی حقارت ما در طول تاریخ که نپذیرفتیم به هر دلیلی عقب افتادیم و غرور کاذبی که در ما وجود دارد، باعث میشود این نوع اظهارنظرها را بدون فکر کردن بکنیم.
هر کسی باید در سطح خودش واکنش نشان دهد
عامهی مردم و همچنین خواص و نخبگان چه رویکردی به این نوع اظهارات دارند؟
یک نکتهای که من چندینبار گفتم و نوشتم این است که هر کسی که علاقهمند به ایران و انسانیت است، باید حتما در سطح خودش واکنش نشان دهد. مثلا کسی که در فیزیک کوانتوم کار تحقیقاتی انجام میدهد یا انجمن فیزیک ایران که نمایندهی فیزیکدانان ایران است، باید واکنش نشان دهد که خوشبختانه در این مورد و همچنین در گذشته واکنش نشان داده است. بنابراین دانشگاهیان باید یکجور واکنش نشان دهند و افراد در حوزهی علمیه که مدعی علم و مدعی یک منطق هزار ساله هستند -حتی در زمینهای که تخصص ندارند- باید حداقل سوال کنند که آیا چنین حرفی که زده شده است را دانشگاهیان و متخصصین در زمینهی کوانتوم میپذیرند یا نمیپذیرند. متاسفانه حوزهی علمیه سکوت کرده است. حتی در مواردی که به مسائل دینی مرتبط میشود که شک و تردید هست که گزارههایی که این روزها مطرح میشود درست است یا خیر، باز هم حوزه سکوت کرده است. این علامت خیلی بدی است.
مردمی هم که تخصص ندارند و در هر سطحی هستند، چه یک کارمند ساده و چه یک پزشکی که خیلی هم متخصص است ولی در زمینهی کوانتوم نظری ندارد، باید شک خود را در این زمینه ابراز کنند. مثلا بپرسند اگر اینجور است که مثلا این حرف را ابن عربی زده است، پس چرا ما مسلمانان اینقدر در علم عقبافتادهایم؟ خب آدم باید شک بکند و این شک را هر کسی در هر جایی هست ابراز بکند. اگر ما دامن بزنیم و بهخصوص رسانهها در این زمینه فعال شوند، کمکم این عقدهی حقارت و آن غرور کاذب جای خود را به یک روال سالم میدهد. در این صورت اگر مثلا یک متخصص تاریخ علم گفت ابن عربی فلان حرف را زده، میپرسند نقش او در تحولات علمی چه بوده است که این مسئله در چهارچوب دیگری در مسائل تخصصی تاریخ علم بحث میشود. در این صورت دیگر اینجور اظهارنظرها از طرف کسی که مثلا نظامی است مطرح نمیشود. در این صورت یک نظامی میداند بهجای اینکه از اینجور گزارهها بیان بکند، باید به آنچه که به امنیت کشور مرتبط میشود بپردازد که مردم اعتماد کنند و مردم بتوانند با امنیت فکری که ناشی از امنیت نظامی است به زندگی روزمرهی خود بپردازند. بنابراین وظیفهی هر شهروندی در هر جایی این است که واکنش مناسب نشان دهد و سوال کند.
کسانی که واکنش نشان میدهند از جان خود مایه میگذارند
چرا خواص و نخبگانی که در سیستم هستند نتوانستند این موارد را کنترل یا تعدیل کنند؟
علت آن این است که متخصصان در هر جای دنیا همگی نمیتوانند واکنش نشان دهند؛ هر کسی دارد زندگی روزمرهی خودش را انجام میدهد. حالا اگر سایر نقاط دنیا را فراموش کنیم و به ایران بپردازیم، از میان دانشگاهیان کسانی که در اینجور موارد در چهل سال گذشته واکنش نشان دادند، به شدت مورد اعتراض قرار گرفتند. یعنی حتی از جان خود مایه گذاشتند. گروهها و افرادی که وابسته به کسی هستند که این اظهارنظر را کرده است، تصورشان این است که چون فلان شخص سیاسی منصوب از طرف رهبری کشور و ولایت است، پس حق دارد هر حرفی بزند و هر حرفی بزند درست است. پس اگر کسی اعتراض بکند، مخالف نظام است و باید او را نابود کرد؛ نابود به این معنا که اگر بتوانند اعدامش کنند یا او را زندانی کنند یا خانهی او را جستوجو کنند و برای خودش و خانوادهاش مزاحمت ایجاد کنند. اینها اتفاق افتاده است. اینها را من مورد به مورد در اطراف خودم میشناسم که با آنها این کار را کردهاند. این مسئله باعث میشود که سکوت کنند. چون هر کسی جان خودش را دوست دارد.
نظر من این است که دانشگاهیان باید حتما واکنش نشان دهند؛ حتی اگر از کار اخراجشان کنند یا استخدامشان نکنند. این اتفاقات میافتد و در دانشگاهها برای استخدام، کسانی صحنهگردان هستند که مخالفت با اینجور اظهارنظرها را برنمیتابند. بنابراین مداخله میکنند و یک استاد را اخراج میکنند و حق و حقوق او را میگیرند. نمونههای این موارد را ما بسیار دیدهایم. جامعه از این جهت ناسالم است. باید در مقابل چنین پدیدهای ایستاد و نشان داد که رشد، توسعه و امنیت جامعه در اعلام نظر در چنین مواردی است و جلوگیری از اظهارنظرهایی که منطبق بر هیچ منطقی جز عقدهی حقارت و غرور کاذب نیست.
حس مردم بسیار درست است و تشخیص میدهند
خواص جامعه چه تاثیری میتوانند روی عامهی مردم بگذارند که مواجههی درستی با این اظهارات داشته باشند؟
خیلی تاثیرگذارند. به هر حال مردم بهراحتی تشخیص میدهند چه کسی متخصص است و چه کسی متخصص نیست و چه کسی حرف درستی میزند و چه کسی حرف غلطی میزند. مردم این را تشخیص میدهند. تجربهی من نشان میدهد که در ایران حس مردم بسیار درست است و مردم تشخیص میدهند. این تشخیص مردم اثرگذار است و نهایتا اگر کسی چنین اظهارنظری بکند بعد از یک مدتی متوجه میشود که اطرافیان خودش و خانوادهی خودش هم با او مخالفت خواهند کرد و اگر برای بار دوم بخواهد چنین حرفهایی بزند، لااقل قبل از بیان آن ده بار با خودش فکر میکند.
انتهای پیام