دو تحلیل بی بی سی درباره ی کودتای ترکیه
کودتایی که برنده آن اردوغان شد
مهرداد فرهمند، گزارشگر بیبیسی در قاهره در تحلیلی نوشت:
کودتایی که برای برچیدن بساط اقتدار رجب طیب اردوغان به راه افتاد، به نظر می رسد به تحکیم بیشتر جایگاه او بینجامد و اعتماد به نفسش را برای عملی کردن طرحهایش جهت تغییر ساختار سیاسی کشور و کسب قدرتی فراتر، افزایش دهد. شکست این کودتا ظرف چند ساعت نیز همچون بیمهای شد برای به صفر گراییدن احتمال تکرار تحرکات نظامی مشابه.
پاسخ فوری هواداران آقای اردوغان به فراخوان او برای مقاومت در برابر کودتاچیان نشان داد که او با وجود همه نواهای روزافزونی که در مخالفتش خوانده میشود، همچنان صاحب نفوذ کلمه است. حزب عدالت و توسعه نیز کارآمدی خود را در واکنش سریع و بسیج هوادارانش به اثبات رساند.
در مقابل، احزاب مخالف عملکردی منفعلانه و حتی مذبذب از خود نشان دادند که میتواند اثری منفی بر وجههشان باقی بگذارد: در آغاز تلاش برای کودتا، کمال قلیچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق از هر گونه موضعگیری علیه کودتا خودداری و اعلام کرد: “ما دموکراسی و حقوق بشر خودمان را تصاحب خواهیم کرد.” این حرف چنان دوپهلو بود که در آن وضعیت ممکن بود از آن چنین برداشت شود که او با نظامیانی که با همین شعار به دست آوردن دوباره دموکراسی و حقوق بشر اعلام کودتا کردند، همراهی کرده است.
در نتیجه، وقتی به خیابان ریختن مردم و رویارویی شان با کودتاچیان به حرکتی میهنی تبدیل شد، این دو حزب هیچ سهمی از آن نبردند و سابقه مثبتی از خود در این شب تاریخی برجای نگذاشتند. حزب دموکراتیک خلقها نیز که هوادارانش را عمدتا کردها تشکیل میدهند، با کودتا اعلام مخالفت کرد اما فراخوانی برای ریختن به خیابانها و ایستادگی در برابر کودتا نداد.
بدین ترتیب، رجب طیب اردوغان از این شب پرحادثه مقتدرتر از پیش بیرون آمد و مخالفانش در جایگاه ضعیفتر از گذشته قرار گرفتند. این کامیابی میتواند زمینه را برای اینکه آقای اردوغان طرح خود را برای تغییر قانون اساسی از طریق همه پرسی به مجلس بفرستد، به خوبی فراهم کند، طرحی که نظام سیاسی ترکیه را از پارلمانی به ریاستی تغییر دهد تا رئیس جمهور در مقام قدرت اصلی اجرایی و رهبر کشور قرار گیرد.
آقای اردوغان سال سختی پشت سرگذشته است. حزب عدالت و توسعه در انتخابات سال گذشته نتوانست اکثریت کرسیهای مجلس را از آن خود کند و با زحمت موفق شد اداره دولت را در دست خود نگه دارد. بحران در مناطق کردنشین و فرورفتن کشور در نا امنی و افت اقتصادی و تیرگی روابط خارجی چنان رجب طیب اردوغان را آماج انتقادات قرار داد که آرزویش در تغییر نظام سیاسی به محاق فرو رفت اما اکنون موازنه سیاسی در ترکیه در وضعیت متفاوتی قرار گرفته است و اگر به فرض در همین آینده نزدیک انتخاباتی در ترکیه برگزار شود، چشم انداز روشنتری پیش روی حزب عدالت و توسعه قرار خواهد داشت.
بخش عمده ناکامی این حزب در انتخابات سال گذشته ناشی از ظهور حزب دموکراتیک خلقها و آرایی در مناطق کردنشین بود که از سبد حزب عدالت و توسعه به سوی این حزب نوظهور رفت. اما اکنون ناظران معتقدند که به دلیل بحرانی که مناطق کردنشین را فراگرفت و عملکرد و موضعگیریهای تند شماری از نمایندگان حزب دموکراتیک خلقها، آرای بخشهای محافظه کارتر و سنتیتر جامعه کرد ترکیه به سبد حزب عدالت و توسعه بازخواهد گذشت و حزب دموکراتیک خلقها شاید دیگر نتواند از سد حد نصاب ده درصدی برای ورود به مجلس قانونگذاری بگذرد.
دو حزب جمهوری خلق و حرکت ملی نیز با عملکردی منفعل که نمونهای از آن در شب گذشته بروز کرد، دیگر از امتیاز سال گذشته برخوردار نیستند که آرای مخالفان آقای اردوغان را به سوی خود جلب کنند. همچنین، هیچیک از پیشبینیهایی که منتقدان آقای اردوغان در مورد شکاف در حزب عدالت و توسعه و فروپاشی این حزب و سرنگونیاش از قدرت میکردند به وقوع نپیوست.
اکنون آقای اردوغان در شرایطی قرار گرفته که می تواند از موقعیت برتری که نسبت به مخالفانش به آن دست یافته و حس همبستگی ملی که در جریان کودتا ترکیه را فراگرفت به نفع خود استفاده کند و حتی اگر مجلس کنونی را نتواند با تصمیم خود برای تغییر نظام سیاسی همراه سازد، جای پای محکمی برای انتخابات زودرس و تشکیل مجلسی با ترکیبی همراه و همگام با خود دارد.
یکی از عواملی که آقای اردوغان را آماج مخالفت و انتقاد قرار داده، سیاست خارجی اوست اما او اخیرا با آشتی با روسیه و اسرائیل گامهایی برای اصلاح سیاست خارجیاش آغاز کرده است که میتواند هم به بهبود جایگاه بین المللی ترکیه بینجامد و هم اثر مثبت بر اقتصاد کشور بگذرد. حتی زمزمههایی برای تغییر در سیاستهای ترکیه در سوریه نیز به گوش میرسد.
آقای اردوغان توطئه کودتا را به فتح الله گولن، شخصیت مذهبی مخالف خود نسبت داد و انتظار میرود با شکست طرح کودتا، جماعت پیروان آقای گولن آماج سرکوبی شوند که دیگر مجال اینکه گشودن جبههای علیه آقای اردوغان از درون صفوف اسلامگرایان را از آنان بستاند.
کودتایی که شبی تاریخی برای ترکیه رقم زد، شاید بازی بخت و اقبال به نفع رجب طیب اردوغان بود اما پیکر ارتشی را که در ترکیه نهادی مقدس به شمار میرود، زخم خورده کرد.
ارتشی که زمانی هر ده سال یک بار کودتا راه میانداخت و دولت عوض میکرد، اقتدارش با چالشی جدی روبرو شده است، آن هم در شرایطی که کشور با خطرات متعدد امنیتی دست به گریبان است.
اردوغان؛ فروشنده نان کنجدی، فوتبالیستی حرفهای و سیاستمداری اسلامگرا
رجب طیب اردوغان را میتوان موفقترین رهبر ترکیه در دوران حاکمیت دموکراسی در این کشور خواند.
طی سالهای گذشته، آقای اردوغان بر صحنه سیاسی ترکیه تسلط کامل داشته و حزبش، عدالت و توسعه را به پیروزیهای پیاپی رسانده است.
آقای اردوغان موفق شد ثبات سیاسی و اقتصادی را پس از دههها بیثباتی سیاسی و اقتصادی و حکومت نظامیان به ترکیه برگرداند. در دوران نخستوزیری او، اقتصاد ترکیه رشد چشمگیری داشت و این کشور به یک قطب تولیدی و صادراتی بدل شد.
آقای اردوغان همچنین موفق شد نفوذ ارتش ترکیه را که نقش قابل توجهی در سیاست ترکیه ایفا میکرد، به شدت کاهش دهد. ارتش ترکیه که زمانی، دولتهای منتخب را سرنگون میکرد، اکنون به پادگانها برگشته و نقش چندانی در سیاست ترکیه ایفا نمیکند.
اما این عملکرد او باعث نشده تا آقای اردوغان از انتقاد دور بماند. سکولارها و لیبرالهای ترکیه که زمانی از آقای اردوغان حمایت میکردند، اکنون به جدیترین منتقدان او تبدیل شده و نخست وزیر ترکیه را به استبداد و تلاش برای تبدیل این کشور به جامعهای مذهبی متهم میکنند.
اعتراضهای اخیر در ترکیه باعث شده تا عملکرد آقای اردوغان و سابقه و پیشینه او طی این سالها مورد بررسی قرار گیرد.
مردی که سبیلش را نتراشید
رجب طیب اردوغان در سال ۱۹۵۴ در شهر ریزه در ساحل دریای سیاه بهدنیا آمد. پدر او گارد ساحلی بود. اردوغان ۱۳ ساله بود که پدرش تصمیم گرفت به امید تأمین امکانات بهتر برای پنج فرزندش به استانبول مهاجرت کند.
رجب طیب اردوغان در نوجوانی در خیابانهای محلههای فقیرنشین استانبول لیموناد و نان کنجددار میفروخت. او در یک مدرسه اسلامی تحصیل کرد و سپس به دانشگاه مرمره در استانبول رفت و در رشته مدیریت فارغالتحصیل شد.
او در عین حال بطور حرفهای فوتبال بازی میکرد. در دوران تحصیل در دانشگاه با نجمالدین اربکان آشنا شد و به این ترتیب به جنبش اسلامگرای ترکیه پیوست. آقای اربکان اولین نخست وزیر اسلامگرای ترکیه بود.
آقای اردوغان اولین بار بعد از کودتای نظامی سال ۱۹۸۰ با نظام سیاسی حاکم به مشکل برخورد. او در آن زمان برای سازمان حمل و نقل استانبول کار میکرد. رئیس او یک سرهنگ بازنشسته ارتش بود و از او خواسته بود سبیلش را بتراشد. آقای اردوغان زیر بار نرفت و کارش را رها کرد. او در سالهای بعد به حزب اسلامگرای فضیلت پیوست و به سرعت پلکان ترقی را طی کرد، و در سال ۱۹۹۴ شهردار استانبول شد.
حتی منتقدان آقای اردوغان هم قبول دارند که عملکرد او در شهرداری استانبول مثبت بوده، و شهر را پاکیزهتر و سبزتر کرده است. خیلیها هم معتقد بودند که او – برخلاف بسیاری از سیاستمداران ترکیه – فاسد نیست. پیشینه و پایبندی او به ارزشهای اسلامی توجه بیشتر قشر مسلمان و مومن را جلب میکرد.
در راس قدرت
رجب طیب اردوغان در ژوئن ۲۰۱۱ (خرداد ۱۳۹۰) سومین دوره نخست وزیریاش را آغاز کرد. حزب او، یعنی حزب عدالت و توسعه که گرایشهای اسلامگرایانه دارد، از سال ۲۰۰۲ قدرت را در ترکیه در دست دارد، و در انتخابات سال ۲۰۱۱ پیروزی بیسابقهای بدست آورد. با وجود این پیروزی چشمگیر، حزب عدالت و توسعه نتوانست اکثریت لازم را برای تغییر قانون اساسی بدون نیاز به حمایت دیگر احزاب حاضر در پارلمان بدست آورد.
آقای اردوغان در نطق پس از پیروزیاش قول داد که در این زمینه با مخالفان دولت به توافق برسد. اردوغان ثبات اقتصادی و سیاسی را برای ترکیه به ارمغان آورده، و قدرت نظامیان مقتدر این کشور را مهار کرده است. نظامیان ترکیه در گذشته بارها دولتهای منتخب را به بهانه عدم پایبندی به روح سکولار قانون اساسی و یا بیتوجهی به امنیت ملی سرنگون کرده بودند. از سوی دیگر، آقای اردوغان با فشار سیاسی مستمر و مذاکرات طولانی شورشیان کرد پکک را به قبول آتشبس متقاعد کرده، و پکک انتقال نیروهایش به عراق را آغاز کرده است.
دولت اردوغان در سپتامبر ۲۰۱۰ (شهریور ۱۳۸۹) توانست موافقت اکثریت رأیدهندگان را برای تغییر قانون اساسی ۳۰ ساله این کشور جلب کند. هدف از این تغییرات کاهش بیشتر قدرت ارتش و تحقق پیششرطهای پیوستن به اتحادیه اروپا بود. مخالفان، دولت را به اقتدارگرایی متهم میکنند، و بهعنوان نمونه به سختگیری فزاینده دولت بر رسانهها و روزنامهنگاران منتقد اشاره میکنند.
اتحادیه روزنامهنگاران ترکیه میگوید که ۹۴ روزنامهنگار بهخاطر انجام وظیفه حرفهای خود در زندان هستند. این رقم از همه کشورهای جهان بیشتر است. بیش از نیمی از این روزنامهنگاران از اقلیت قومی کرد هستند.
آقای اردوغان در اکتبر ۲۰۱۲ (مهر ۱۳۹۱) گفت که ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ شرکت کند، و انتظار میرود پیش از تاریخ رأیگیری برای افزایش اختیارات رئیس جمهوری، و تبدیل نظام حکومتی ترکیه به یک نظام ریاستی تلاش کند. آقای اردوغان اولین بار چند ماه بعد از پیروزی بزرگ حزبش در نوامبر ۲۰۰۲ (آبان ۱۳۸۱) به نخست وزیری رسید. او بهخاطر خواندن یک شعر اسلامگرایانه در یک راهپیمایی سیاسی به زندان محکوم شده بود، و همین سوء سابقه کیفری باعث شده بود نتواند خود را در انتخابات مجلس نامزد کند. اما تغییراتی در قانون اساسی به او اجازه داد در سال ۲۰۰۳ دوباره نامزد نمایندگی شود.
سیاست خارجی
او پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا را در رأس برنامههایش قرار داد و با انجام برخی اصلاحات، زمینه آغاز گفتگوها بر سر عضویت کشورش را در سال ۲۰۰۵ فراهم کرد. اما مخالفتهای برخی کشورهای اروپایی و بحران حوزه پولی یورو موانعی در این راه ایجاد کرد.
بعد از آن دولت آقای اردوغان در حوزه سیاست خارجی بیشتر به دنبال ایفای نقشی کدخدا منشانه در خاورمیانه بوده، و سعی کرده میان ایران و کشورهای عربی نقش واسطه را بازی کند، و در عین حال در قبال اسرائیل، متحد قدیمی ترکیه، مواضعی خصمانه و پرسر و صدا بگیرد.
البته این مواضع به قطع کامل روابط دیپلماتیک میان دو کشور منجر نشده است. محبوبیت “مدل ترکی” در میان لیبرالها و اسلامگراهای معتدل در کشورهای عربی جایگاه ترکیه را ارتقا داده است، هر چند که دستاورد ملموسی برای این کشور نداشته است.
اسلامگرایان طرفدار سفت و سخت اردوغان هستند، اما او میگوید که حامی جدایی دین از سیاست است.
اما موقعیت آقای اردوغان در عرصه سیاست ترکیه به مرور زمان در حال تغییر است. مخالفان سکولار، او و حزبش را به داشتن برنامهای مخفی برای تبدیل ترکیه به جامعهای مذهبی متهم میکنند. حزب عدالت و توسعه در اسلام سیاسی ریشه دارد، و اسلافش به اتهام داشتن فعالیتهای “ضد سکولار” تعطیل شدند.
اسلامگرا؟
برخی منتقدان سکولار آقای اردوغان از دیدن تصویر همسر محجبه او خشمگین میشوند.
آقای اردوغان میگوید به هیچ وجه قصد ندارد ارزشهای اسلامی را به هموطنانش تحمیل کند و به جدایی دین از دولت متعهد است؛ اما در عین حال معتقد است که سکولاریسم نباید جلوی کسانی را بگیرد که میخواهند آزادانه عقاید مذهبیشان را بیان کنند.
یکی از این افراد همسر خود اوست که در مجامع عمومی با حجاب حاضر میشود. بر سر داشتن روسری سالهاست که در ادارات دولتی، مدارس و دانشگاهها ممنوع است، اما این ممنوعیت هم باعث نشده که خانم امینه اردوغان در مراسم رسمی حجابش را بردارد.
منتقدان آقای اردوغان میگویند او تلاش کرده کاری کند که زنای محصنه در قوانین جزایی ترکیه جرم بهحساب بیاید، و همچنین فروش و مصرف مشروبات الکلی را در برخی مناطق ممنوع کرده است. این منتقدان معتقدند که این شواهد نشاندهنده مقاصد اسلامگرایانه آقای اردوغان است.
او روحیه مبارزهجویی دارد و بسیاری از اهالی شهرهای کوچک شبهجزیره آناتولی این ویژگیها را دوست دارند. تمایل او به محکوم کردن اسرائیل، متحد سابق ترکیه، بهخاطر رفتارش با فلسطینیها پایگاه او را در میان اسلامگرایان مستحکم کرد، و علاوه بر آن محبوبیت او را در سراسر خاورمیانه بشدت افزایش داد.
اما با وجود محبوبیت زیاد، شخصیت آقای اردوغان طوریست که جامعه را له یا علیه خود دوقطبی میکند. در ترکیه بسیاری از لیبرالها و روشنفکران او را رهبری دموکراتیک میدانستند که نظامیانی را که در بخش اعظم قرن بیستم بر کشور حکمرانی میکردند، عقب رانده است. اما این دسته در دوره دوم نخست وزیری اردوغان از او رویگردان شدند.
یکی از مهمترین اتفاقات چهار سال اخیر سرکوب شبکه موسوم به “ارگنهقون” بود. دولت ادعا میکرد که این شبکه شماری از سکولارهای دوآتشه ارتش، دستگاه قضایی، رسانهها و دانشگاهها را شامل میشد که قصد داشتند با ایجاد نا آرامی مدنی، توجیه لازم را برای کودتای ارتش و سرنگونی دولت “ضد سکولار” فراهم کنند.
با توجه به کودتاهای پرشمار یک قرن اخیر ترکیه، باور این روایت برای بسیاری از ناظران آسان بود. آنها از اقدام دولت در مواجهه با نهادهایی نظیر ارتش، که قبلا پاسخگوی اعمال خود نبودند، حمایت کردند. اما وقتی شمار دستگیرشدگان به صدها نفر رسید، و بسیاری از روزنامهنگاران منتقد حزب عدالت و توسعه هم بازداشت شدند، نخست وزیر متهم شد که هدفش از این برخوردها صرفا ساکت کردن مخالفان و دگراندیشان است.
انتهای پیام
پس قضیه داعش و کشتار مردم سوریه و غارت نفت چه می شود ؟