دفاع یا حمله؟ نظر پزشک درباره ی رفتار یالثارات
به گزارش انصاف نیوز، دکتر محمدرضا رجبی شکیب، پزشک و سکستراپیست در یادداشتی تلگرامی نوشت:
مطلب سخیف منتشر شده در هفته نامه «یا لثارات» درباره جشن حافظ، نمونه ای دیگر است از واکنش هایی که معتقدم برخاسته از باور پاسداری از حریم دین نیست. یک فرد متدین، در برابر آنچه بی عفتی می داند چشم فرو می بندد؛ نه که خیره شود و ناسزا بگوید. قاعدتا چنین فردی بعد از دیدن عکس های جشن حافظ، باید لب می گزید و پریشان می شد از اینکه چرا این عکس ها را منتشر کرده اند؛ نه که بار دیگر منتشرشان کند و داستان سرایی کند.
پس سائق این واکنشهای غریب از کجا می آید؟ لازم است درباره ی یکی از مفاهیم پایه ای در روان شناسی تحلیلی مختصری توضیح بدهم.
«مکانیسم های دفاعی» واکنش هایی هستند در سطح ناخودآگاه که از ما مراقبت می کنند در برابر آوار عواطف منفی، مثل اضطراب، افسردگی، خشم، غم و… مادری که عزیزش را از دست می دهد و مدتها طول می کشد تا فقدانش را بپذیرد؛ مردی که متهم می شود به خیانت و توجیه می کند که همه ی مردان خیانت کارند؛ یا حتی وقتی نوجوانی با موتور در خیابان تک چرخ می زند؛ همه از مکانیسم های دفاعی بهره می گیرند.
گاهی مکانیسم های دفاعی سالم اند و به رشد شخصیت ما کمک می کنند؛ اما بسیاری هم هستند که نشانه ی تعارض های جدی در لایه های پنهان شخصیت اند و زیان بخش. کنار زدن پرده ها و آگاه کردن افراد به این مکانیسم های دفاعی، بالقوه می تواند به درمان آنها کمک کند. مثلا مردی که از شدت خشمش آگاه نیست نسبت به زنی که به او جواب رد داده، اما به جای اینکه از او ناراحت باشد، از خودش متنفر شده، باید از مکانیسم دفاعی تغییر جهت به سمت خود (Turning on the self) آگاه شود، و گرنه بعید نیست با علایم افسردگی یا حتی خودکشی، کارش به جاهای باریک بکشد.
معتقدم رفتارهای پرخاشگرانه و خشونت آمیز (حتی خشونت در کلام) افراد در برابر آنچه «بی عفتی» می نامندش، و در اصل، یک موقعیت تحریک آمیز جنسی برای آن افراد محسوب می شود، نوعی مکانیسم دفاعی پاتولوژیک است؛ از این قبیل:
1- فرافکنی (projection): فرد عواطف، تکانه ها، یا تمایلات خود را به فرد مقابل نسبت می دهد. مثل مردی که در برابر زنان غریبه، بسیار تحریک پذیر است، و با مکانیسم فرافکنی، همه ی مردان دیگر را چشم ناپاک تلقی می کند و مثلا نمی گذارد همسرش کار کند یا در اجتماع حاضر شود.
2- وارونه سازی (reaction formation): فردی که احساساتش را کاملا به شکل وارونه نشان می دهد. نمونه ی مثال زدنی آن، آقای همسایه است در کلاه قرمزی که بدترین خاطراتش را با خنده تعریف می کند. مثلا فردی که وارونه سازی می کند، ممکن است در ناخودآگاهش بسیار علاقه مند به بی اخلاقی باشد، اما خودش را پاسدار اخلاقیات نشان می دهد.
3- پرخاشگری خصمانه (hostile agression): پس از ناکامی، خشونت به فرونشانی احساسات و افکار ناخوشایند کمک می کند. مثل مردی که برای درمان احساس ناتوانی اش در بستر، مدام همسرش را تحقیر می کند، یا حتی کتک می زند. این مرد ممکن است وقتی همسرش او را به رابطه دعوت می کند، رفتاری خصمانه نشان دهد که زن را متعجب کند.
4- جابجایی (displacement): فردی که احساسی علیه فرد مشخصی دارد، اما در عمل این احساس را به سوی شخص دیگر یا در موقعیت دیگری تخلیه می کند. مثلا گروهی در جامعه که احساس می کنند سهم شان را از حکومت نگرفته اند، و در عوض به مقابله با زنان برمی خیزند به نام مبارزه با فساد و بی [اخلاقی].
5- افسانه بافی (confabulation): نوعی دروغگویی غیر ارادی که با آن، فرد می تواند عزت نفس پایین خودش را تسکین بدهد. فکر نمی کنم در این مورد نیازی به مثال باشد.
6- بی ارزش سازی (devaluation): فکر می کنند فرد مقابل قابل تحقیر است اما در اصل این طور نیست. کسی که از این مکانیسم استفاده می کند عزت نفس پایینی دارد که می خواهد آن را با این مکانیسم بالا ببرد. ما در مشاوره، بسیار با این افراد رو به رو می شویم. کسی که درمانگر را تحقیر می کند و اصلا حاضر به مراجعه نیست و می گوید اینها که کاری بلد نیستند، یا فردی که بعد از چند جلسه می گوید از درمان هیچ نتیجه ای نگرفته. در مورد اخیر هفته نامه ی یالثارات هم این مکانیسم بسیار محتمل است.
مکانیسم های دفاعی بسیارند. اینها مشت بودند نمونه ی خروار. مهم است بدانیم اولا خود ما از آنها دور نیستیم و بسیاری از واکنش های روزانه ی ما را همین ها شکل می دهند. و دیگر اینکه، با تحلیل رفتارهای نابهنجار و آزارنده ی افراد از این منظر، می توانیم به تعارض ها (گره ها، عقده ها)ی آنان پی ببریم. واکنش متقابل، به فردی که بیمار است و نیازمند یاری، منطقی نیست.
انتهای پیام
بنده به بخش تخصصی آقای دکتر به دلیل عدم اطلاع نقدی ندارم. ولی بخشی از فرمایش ایشان را به عنوان یک پژوهشگر دینی رد می کنم.
آقای رجبی شکیب می فرمایند: ” یک فرد متدین، در برابر آنچه بی عفتی می داند چشم فرو می بندد؛ نه که خیره شود و ناسزا بگوید. قاعدتا چنین فردی بعد از دیدن عکس های جشن حافظ، باید لب می گزید و پریشان می شد از اینکه چرا این عکس ها را منتشر کرده اند؛ نه که بار دیگر منتشرشان کند و داستان سرایی کند.”
فرد متدین باید امر به معروف و نهی از منکر کند و لب به دندان گزیدن تنها مختص انتشار آن عکس ها نیست. بلکه از جمله برای این هم هست که چرا باید چنین پوشش های وقیحانه ای در جامعه اسلامی باشد که با عفت ناسازگار است. ضمن اینکه نمی توان کسی را به صرف بیان حدیث نبوی دچار مشکل روحی روانی قلمداد کرد.
کاش در مورد سایر منکرات (مالی) هم غیرت داشتید
شما چرا دوباره اون عکسها و مطالب رو منتشر کردید؟؟ طبق مطلب خودتون نباید این کار رو می کردید.