خرید تور تابستان

«چیزی برای خوردن نیست، اما شما دوام بیاورید»

به گزارش دیدبان روسیه، مجله جامعه و فرهنگ روسیه امروز، وابسته به رایزنی فرهنگی ج.ا.ایران در روسیه نوشت:

ماسکوفسکی کامسامولتس در مطلبی انتقادی با استناد به نتایج تحقیقات آموزشگاه عالی اقتصاد از فقر 41 درصد از اتباع روسیه می نویسد و با حمله به نخست وزیر، از فساد مالی میان برخی دولتمردان این کشور سخن به میان می آورد.

نتایج تحقیقات آموزشگاه عالی اقتصاد نشان می‌دهد که برخی از اتباع روسیه (41 درصد) آنقدر فقیر شده‌اند که قدرت خرید پوشاک ندارند؛ همچنین 20 درصد از مردم این کشور حتی نمی­‌توانند مواد غذایی خریداری کنند.

41 درصد، یعنی تقریباً 56 میلیون نفر؛ از این رو زمانی که به نفر (میلیونی) بیان می­‌کنیم، به نوعی گویاتر از درصد است. برای دلداری، می­‌توان فرمول معروف عصرمان را برای این 56 میلیون نفر تکرار کرد: “پول نیست؛ اما شما مقاومت کنید، سلامت باشید”.

این فرمول را نخست­‌وزیر مهربان و دلسوز، فی­‌البداهه خلق کرده است. افسوس که نگفته است: “اگر نان ندارید، شیرینی تر بخورید”. که در این صورت، علاوه بر دلسوزی، بصیرت خود را نیز نشان می­‌داد.

ما به صداقت او اطمینان داریم. آخر در جیب او هم حتی یک کاپیک وجود ندارد (در جیب رییس­‌جمهور هم همین­طور)؛ اما آنها مقاومت می­‌کنند. اصلاً پول به چه کار ایشان می­‌آید؟ نه به مغازه می­‌روند و نه بابت بنزین لازم است پولی بدهند. سینما را با هنرپیشه­‌هایش به خانه می­‌برند و در تئاتر هم ایشان را به همراه محافظ، به صورت رایگان راه می­‌دهند … .

نخست­‌وزیر ثروتمندترین کشور می­‌گوید: “پول نیست”. ابتدا باور می­کنی. اما وقتی هیپنوتیزم برطرف می­‌شود، واقعیت را متفاوت با آنچه مقامات ترسیم کرده بودند می­‌بینید. می­‌بینید که پول خیلی زیادی هست. به خودمان اجازه می­‌دهیم، غزل­‌گونه تخطی کنیم: دزدها و اعضای گردن­کلفت مافیا هم هفت­‌تیر در جیب ندارند؛ در عوض، دستیاران، محافظین و پادوها نه فقط در جیب، که زیر بغل و در صندوق عقب هم دارند.

آیا بازداشت شدن فرمانداران را در تلویزیون دیده­‌اید؟ منطقه­‌ی فقیر، اما خانه­‌ی طرف، انبار پول، اشیاء گرانبها و شمش­‌های طلا (شمش­‌هایی به صورت نان بولکی) است. در اینجا به 3 نمونه از زندگی خدمتگزاران مردم اشاره می­‌کنم.

“ییوگِنیا واسیلیِوا” شخصیتی در وزارت دفاع بود. زمانی که آپارتمان او را تفتیش می­‌کردند، 51 هزار سنگ قیمتی و 19 کیلوگرم طلا و پلاتین ضبط شد.

“کُمی ویچِسلاو گایزِر” (فرماندار) را که می­‌خواست از مسکو برای مرخصی به خارج از کشور پرواز کند بازداشت کردند. هنگام تفتیش دفتر کار شخصی او، کلکسیونی از ساعت، به ارزش حدود 1 میلیون دلار، مدارک مالکیت چند شرکت در منطقه­‌ی آزاد اقتصادی، پیش­نویس خرید هواپیماهای Hawker و Bombardier و چندین خودکار طلا نیز پیدا کردند.

هنگام بازرسی فرماندار ساخالین، یک میلیارد روبل وجه نقد پیدا کردند. خارُشاوین حدود 200 کیلوگرم پول در خانه نگهداری می­‌کرده است. این فرماندار همچنین 800 کیلوگرم جواهرات داشته است؛ به طور مثال: خودکاری از طلا به ارزش 36 میلیون روبل. بدنه­ی این خودکار از پوشش طلا و پلاتین بوده و با 1113 برلیان سیاه تزیین شده است. 945 برلیان هم زینت­بخش درِ خودکار است. آنطور که در اظهارنامه­‌ی درآمد قید شده، درآمد خانواده­‌ی خارُشاوین فقط از محل حقوق بوده است.

همزمان با ارائه­‌ی نتیجه­‌ی تحقیقی که ده­‌ها میلیون فقیر را شناسایی کرد، خبر رسید: بابت پرونده­ی جزایی، رییس اداره­‌ی گمرک فدرال، به عنوان شاهد مورد تفتیش قرار گرفته است. رییس اداره­‌ی قدرتمند و تاریک … و اگر به نظرتان می­رسد که گمرکی‌ها بر خلاف ظاهر، جزء مسئولین نهادهای قدرتمند نیستند، فقط برای کسب تجربه امتحان کنید به نوعی در مقابل ایشان مقاومت کنید؛ بعد، برای ما بنویسید که این کار شما به کجا ختم شده است.

به هر حال، معلوم شد که رئیس مأمورین گمرک، پول‌ها را خانه در جعبه­‌های کفش نگهداری می­‌کرده است. به این ترتیب که چکمه می­‌خریده و به احتمال زیاد آنها را دور می­‌انداخته؛ زیرا او به جعبه نیاز داشته، نه آن همه چکمه. بگذار ده‌ها میلیون تبعه­‌ی کشور که قدرت خرید کفش ندارند کمی بیشتر اطراف سطل زباله­‌های نزدیک خانه­‌ی گمرکی­‌ها گردش کنند.

هیچ­وقت از این مأموران به شدت بافرهنگ، این ملامت بسیار رایج را نشنیدیم که : “شمردن پول جیب دیگران، خوب نیست”. عبارت زیبایی است؛ اما صد افسوس که دزدان آن را تکه تکه کرده­‌اند. جیب مال دیگران است؛ اما پول که به نظر می­‌رسد مال ما است. دزد که از آمریکایی­‌ها یا مریخی­‌ها ندزدیده است. به گمانم آنجا به اندازه­‌ی خودشان دارند. ­مال­‌پرستان ما، پول‌های ما را دارند؛ بیایید آنها را بشماریم.

تبعه­‌ای که حق قضاوت و بیان افکار خود و نیز تکرار و نشر افکار دیگران را دارد، می­‌تواند حدس بزند که هر یک از فرمانداران به شکلی یک میلیارد دلار اندوخته دارند (رجوع کنید به قانون اساسی روسیه، ماده 29- “هر فردی حق دارد به صورت آزادانه و به طریق قانونی اقدام به جستجو، کسب، انتقال، تولید و نشر اطلاعات نماید”)؛ بخشی از اندوخته­‌ها در جعبه­‌ی کفش و بخشی به صورت کلکسیون ساعت بسیار گران­قیمت، ویلا در روسیه و ویلا در خارج از کشور پیدا می­‌شود. تقریباً برخی از نمایندگان، اعضای شورای فدراسیون، برخی مقامات پلیس و کمیته­‌ی بازپرسی و برخی شهرداران نیز به همین اندازه ثروتمند هستند.

به فهرست Forbes نگاه نکنید؛ میلیاردرهای قانونی آنجا هستند. اما ما راجع به میلیاردرهای مخفی صحبت می­‌کنیم. می‌پرسید این جعبه­های پول از کجا می­آید؟ پاسخ ساده است. دشمنان می­آیند و پنهانی آنها را می­گذارند. دشمنان برای 56 میلیون مردم به شدت فقیر چیزی نمی­‌گذارند؛ اما برای فرمانداران و وزرا تقریباً هر روز می­‌گذارند.

حالا شروع می­‌کنیم به شمردن پول‌هایمان در جیب­‌های دیگران. چنانچه بسیار فروتنانه محاسبه کنیم، شمار چنین میلیاردرهایی در روسیه، کمتر از 1000 نفر نیست. این یعنی 1 تریلیون دلار و 65 تریلیون روبل. اگر این مبلغ را میان همه (حتی شیرخوارگان) تقسیم کنیم، به هر نفر چهارصد هزار و خرده­ای روبل می­‌رسد. اما می­‌شود این مبالغ را به شکل کاغذهایی با تصاویر کلیساها و مساجد تقسیم نکرد، بلکه به صورت استادیوم­‌ها، بیمارستان­‌ها، مهدکودک­‌ها، زندان­های‌ی با شرایط بهتر، دارو، اعضای مصنوعی (پروتز) و غیره به مردم داد یا راه مناسب برای معلولین و ویلچری­‌ها که وجود نداشته و ندارد. آبادانی و عمران؟ این بستگی به آن دارد که چطور از این واژه برداشت کنیم. از اینها گذشته ما قصد نداریم از حد بگذریم. آ. ک. تالستُی (شخصیت برجسته­‌ی کلاسیک) ما را از حماقت سبک­سرانه برحذر می­‌دارد.

 

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا