آقای دولت نقدها را بپذیر!
حميد شجاعي در ارمان ملی نوشت: رسانهها همواره در تلاش هستند تا ضمن اطلاعرساني دقيق، درست، شفاف و منصفانه از رخدادهاي مختلف در جامعه به بررسي عملکردها در حوزههاي مختلف بپردازند و هر جا نقصان يا کاستيهايي مشاهده شد آن را بگويند و عملکردهاي مثبت و موثر را نيز تشويق و حمايت کنند. لذا جداي از برخي رسانهها که ارگان رسمي برخي نهادهاي حاکميتي يا دولتي هستند بسياري از رسانههاي رسمي و مطبوعات ديگر بدون در نظر گرفتن اينکه چه دولتي با چه رويکردي روي کار است و به فعاليت ميپردازند و صرفا به روايتگري و نقد مشفقانه و دلسوزانه مشغول بوده و هستند. به همين جهت است که هر اندازه دولتها عملکردهاي مثبت و موثري در حوزههاي مختلف داشته باشند رسانهها نيز آن عملکردهاي مثبت را برجسته کرده و به حمايت از دولتها برميخيزند. اما اگر خداي ناکرده اين عملکردها سويههاي مثبت و تاثيرگذاري در جامعه نداشته باشد و موجبات انتقاد جامعه را فراهم آورد قدر مسلم رسانهها نيز که وظيفه روشنگري و تنوير افکار عمومي را بر عهده دارند ضمن نقد سازنده و مشفقانه به دولتها آنها را در جهت عيبيابي و آسيبشناسي عملکردي ياري ميکنند تا در جهت حل مشکل و بهبود عملکرد برآيند. حال اين بسته به نگرش و رويکرد دولتهاست که چگونه تعاملي با رسانهها داشته باشند. بهتر است نگاهي به صحبتهاي چندي پيش رئيسجمهور در خصوص رسانهها داشته باشيم. جايي که سيد ابراهيم رئيسي از اصحاب رسانه خواست تا با اطلاعرساني صادقانه و منصفانه پل ارتباطي ميان دولت و مردم باشند. وي در ادامه بيان کرد: اصحاب رسانه نقش موثري در روايت دقيق، صريح، سريع و اميدآفرين از رويدادهاي مختلف دارند و نقش رسانهها در افزايش و اعتماد عمومي و ارتقاي سرمايه اجتماعي قابل توجه است.» با اين حال موضعگيري برخي نهادهاي زير مجموعه در مواجهه با رسانهها چندان نشاني از بالا بودن آستانه تحمل آنها ندارد. چه اينکه اگر تحليلي در خصوص عملکرد اقتصادي دولت، بحث تورم و آماري که مرکز آمار در خصوص اين مساله داده يا… مطرح شود اين نهادها يا سازمانهاي زيرمجموعه دولت به جاي ارائه آمار و پاسخگويي صرفا به سراغ تکذيب مطالب و ارسال جوابيه ميروند. در حالي که به نظر ميرسد دولتها و سازمانهاي تابعه بايد آستانه تحمل خود را بيش از پيش بالا ببرند، نقد مشفقانه و دلسوزانه رسانهها را بشنوند و آن نقدها را در جهت بهبود عملکردها و انسجام عملکردي بيشتر به کار ببندند. قدر مسلم همه رسانهها خواهان موفقيت دولت هستند و اگر هم تحليلهايي در اين ميان در خصوص عملکردهاي دولت و سازمانهاي تابعه بيرون ميآيد صرفا نقد در جهت اصلاح است. لذا به نظر ميرسد که بهتر است دولت دايره تعامل با رسانهها را گسترش داده و آستانه تحمل خود را در مواجهه با رسانهها بالاتر ببرد.
تکذيب و توضيح حق هر سازماني است
يک فعال رسانهاي در خصوص نحوه تعامل دولتها با رسانهها اظهار داشت: انصافا در دولت آقاي رئيسي ميزان شکايت از رسانهها در دولتهاي قبل کاهش پيدا کرده و شکايت دولت از رسانهها تا کنون نيز دستکم زياد نيست. محمد مهاجري گفت: معمولا تکذيب يا توضيح حق هر سازماني است و هر سازماني که شما از آن خبري منتشر ميکنيد حق دارد که پاسخ و توضيح دهد. منتها گاهي اوقات توضيح سازمانها و وزارتخانهها همراه با نوعي توهين به رسانههاست. يا اينکه با يک جور اطلاعاتي که مردم از آن آگاهي ندارند يک سري اطلاع سازي يا دستاورد سازي ميکنند که در عالم لمس نميشود و آنها فکر ميکنند بدين وسيله ميتوانند افکار عمومي را قانع و رسانهها را توجيه کنند.
دولت رسانهها را به عنوان نماينده جامعه به رسميت بشناسد
يک فعال رسانهاي و مطبوعاتي در خصوص نوع رويکرد دولتها به رسانهها اظهار کرد: رابطه دولتها و رسانهها در دهههاي اخير هرگز تعريف روشني نداشته است. معمولا دولتها تصوري از رسانهها دارند بدين معنا که آنها فقط بايد بازتاب دهنده عملکردهاي آنها باشند و تعريف و تمجيد کنند. در حالي که اين کار رسانه را با مشکل مواجه ميکند و رسانه بولتن خبري نيست و قرار نيست که صرفا براي عملکرد دولتها رپورتاژ تهيه کند. جلال خوش چهره گفت: در عين حال بايد بپذيريم که اصولا نقش رسانه به عنوان نماينده افکار عمومي موضوعاتي که در جامعه مطرح ميشود و چه آنکه از طرف دولت به عنوان يک تصميم قرار است که به اجرا گذاشته شود و چه از طرف افکار عمومي يک مناظرهاي را برگزار کند و سپس به نمايندگي از افکار عمومي نقاط قوت و ضعف هر موضعي را بررسي کند ومعمولا دولت ها بخش نقدها و آسيبها را کمتر تحمل ميکنند و احساس ميکنند که اگر قرار است هر تصميمي گرفته شود بايد در خدمت به اجراي آن رسانهها عمل کنند. اين چهره مطبوعاتي بيان کرد: روابط عمومي دولتها در قبال رسانهها بسيار ضعيف است. دولت در اعلام برنامهها، چگونگي اجراي برنامهها و سياستهايي که دنبال ميکند شفافگويي داشته باشد. اين يا ناشي از ضعف سخنگويان نهادها و سازمانهاي دولتي در ارتباط با رسانهها به عنوان نمايندگان افکار عمومي است. به همين دليل رسانهها نيز بايد به کشف رمز از اتفاقاتي که رخ ميدهد بپردازند. اين کشف رمز گاهي اوقات درست و گاهي اوقات نيز غلط است. وي ادامه داد: اما واکنشي که دولت در قبال اين رسانهها نشان ميدهد معمولا دفعي است و نه تدويني؛ ترغيبي و توجيهي. به همين دليل ميبينيم که دولت ها از يک سو در انتقال پيامهاي خود به مردم دچار يک نوع شعار زدگي و در عين حال کم تحملي در نقد و بررسي تصميمهاي خود و از سوي ديگر هم مطبوعات و رسانهها بايد يک کلنجارهايي با خود و سوژههاي مختلف بروند و بتوانند کشف رمز کنند و نور در تاريکيهايي بتابانند که ممکن است دولتها تحمل نکنند به هر حال دولت اگر ميخواهد رابطه خوبي با رسانهها داشته باشد بايد رسانهها را به عنوان نماينده افکار عمومي و رکن چهارم دموکراسي به رسميت بشناسد و بداند که پرسشگري يکي از اصليترين اولويتهاست.
انتهای پیام
سلامنظراتمنراهگشاستفقطانتقاد
صرفنیستضمنادرحقمنلطفنمیکنید
بهشعارخودکهمیگوییدتحملشنیدن
نظراتمتفاوتراداریمعملمیکنید
.