خرید تور تابستان

عموی کیان پیرفلک : روايت صحيح هماني است كه مادر كيان مطرح مي‌كند

مادر کیان دقیق در خاکسپاری توضیح داده

روزنامه اعتماد نوشت: هرچند فاصله شليك گلوله‌ها، به پرواز درآمدن‌شان و نوسان در فضا تا اصابت به اهداف در كسري از ثانيه‌هاست، اما تاثير اين نوسان و پرواز و اصابت به اندازه يك عمر روح و روان خانواده‌ها و عزيزان‌شان را درگير مي‌كند. مانند رگباري از گلوله‌هاي سخت كه شامگاه چهارشنبه 25آبان‌ماه از اسلحه‌اي در ايذه استان خوزستان خارج شد و در ميان بهت و حيرت بر پهلوي كيان 9ساله و ميثم پدرش نشست و ايراني را در بهت و اندوه فرو برد. گلوله‌هايي كه باعث شدند كيان به آسمان‌ها پر بكشد و پدر با زخم‌هايي بر پيكر راهي بيمارستان شود. از ابتداي وقوع اين حادثه اما روايت‌هاي مختلفي در خصوص چگونگي شكل‌گيري آن منتشر شد. در يك سوي ماجرا رسانه‌هاي حاكميتي مانند فارس، تسنيم، ايرنا و مشرق‌نيوز قرار داشتند كه اعلام كردند اين رخداد حادثه‌اي تروريستي است كه توسط داعش برنامه‌ريزي شده است و در نقطه مقابل زينب مولايي راد، مادر كيان و شاهد عيني ماجرا كه اعلام مي‌كند ماموران به سمت آنها آتش گشوده‌اند. خبرگزاري فارس در تاييد روايت تروريستي بودن ماجرا نوشت: «شواهدي از قبيل اظهارات افراد حاضر در ميدان، فيلم‌هاي دوربين مدار بسته كه دقايقي قبل از حادثه موتورسوارهاي مسلح را در حال تيراندازي به دوربين‌ها براي از كار انداختن آنها نشان مي‌دهد و اطلاعات اوليه از بازداشت‌شده‌هايي كه گفته شده در حين فرار از مرز دستگير شده‌اند بر تروريستي بودن عمليات گواهي مي‌دهد.» اين خط خبري در تمام طول روز پنجشنبه دنبال شد، اما از ظهر جمعه زمزمه‌هايي از روايتي متفاوت نيز شنيده شد. ابتدا داعش اعلام كرد هيچ ارتباطي با اين حادثه نداشته و پس از آن زينب مولايي‌راد، مادر كيان در مراسم تشييع پيكر كيان اعلام مي‌كند كه گلوله‌ها از اسلحه ماموران شليك شده است. خبرگزاري فارس روايت مادر كيان را اين‌طور بازتاب مي‌دهد: «خانم مولايي مادر كيان معتقد است فرزندش را ماموران كشته‌اند. او مي‌گويد ماموران براي امنيت‌شان به آنها توصيه كرده‌اند كه به سمت اغتشاشگران نروند و هنگامي كه دور زدند همان‌ها به ماشين‌شان تيراندازي كرده‌اند.» سجاد پيرفلك عموي كيان اما در جريان گفت‌وگوي اختصاصي با «اعتماد» در پاسخ به اين پرسش كه چه افرادي به سمت خودروي حامل خانواده پيرفلك آتش گشوده‌اند به اظهارات زينب مولايي‌راد مادر كيان اشاره مي‌كند و آن را روايت مستند فردي مي‌داند كه در بطن ماجرا حضور داشته است. اظهاراتي توسط مادر كيان كه نشان مي‌دهد گلوله‌ها توسط ماموران شليك شده و باعث فوت كيان و زخمي شدن پدرش شده است. عموي كيان در ادامه اين گفت‌وگو در پاسخ به اين پرسش كه چرا پيكر كيان پس از فوت او در يخ قرار داده شده، گفت: «باتوجه به اينكه خانواده و اقوام شنيده بودند پيكر برخي كشته‌شدگان رخدادهاي اخير به خانواده‌هاي شان تحويل داده نشده، اقوام و خويشان، پيكر كيان را به روستاي پدري ما برده و در يخ قرار مي‌دهند تا كسي پيكر كيان را نربايد.» سجاد پيرفلك خواسته خانواده پيرفلك را شناسايي قاتلان و ضاربان و مجازات آنها مي‌داند. او در خصوص ويژگي‌هاي شخصيتي كيان به آرزوهاي او براي آباداني وطن و بهبود در وضعيت زندگي اشاره مي‌كند و از واكنش كيان به رخدادهاي اخير سخن مي‌گويد.

   ماجراي كيان پيرفلك و خانواده‌اش، اين روزها همه ايرانيان را در غم و اندوه و بهت و حيرت عميقي فرو برده است، روايت‌هاي مختلفي هم در خصوص واقعيت رخ‌داده در ايذه منتشر مي‌شود. برخي رسانه‌هاي دولتي اعلام كردند كه پاي گروه‌هاي تروريستي در ميان است، اما مادر كيان امروز (جمعه) موضوع را به رخدادهاي اعتراضي اخير ربط داده، به عنوان عموي كيان مي‌فرماييد، اصل موضوع چيست؟ كسي تيرانداز را ديده است؟
من عموي كيان پيرفلك هستم، كودكي كه قرباني شد، برادر پدري كه به خون نشست و خويشاوند خانواده‌اي كه عزادار شده است. از زمان تيراندازي تا به امروز همراه برادرم در بيمارستان اهواز هستم، بنابراين شخصا از نزديك تيراندازي را نديده‌ام، آنچه به شما مي‌گويم؛ روايت‌هايي است كه از مادر كيان شنيده‌ام. حتما مي‌دانيد امروز (جمعه) تشييع جنازه كيان برگزار شد و مادر كيان (زينب مولايي‌راد) به عنوان فردي كه دقيقا در صحنه حادثه حضور داشته در جمع هزاران نفر از مردم به صورت شفاف توضيح داده كه چه اتفاقي براي كيان، پدرش و كل خانواده افتاده است. صحبت‌هاي مادر كيان تمام ابعاد پنهان موضوع را نمايان مي‌كند، شما هم مي‌توانيد به آن استناد كنيد. وقتي مادرش آمده مقابل چند هزار نفر جزييات ماجرا را تعريف كرده، حرف ديگري باقي نمي‌ماند. مادر كيان عنوان كرد: «به شوهرم گفتم خيابان‌ها شلوغ است، بيا از كمربندي برويم. رسيديم جلوي هلال‌احمر، نيروهاي امنيتي با لباس گاردي يك‌طرف ايستاده بودند و نيروهاي لباس شخصي روبه‌روي‌شان و در طرفي ديگر. يكي‌شان داد زد برگرديد. كيان گفت بابا، اين دفعه را به پليس‌ها اعتماد كن و برگرد. ميثم [پدر كيان] درجا دور زد اما ماشين را به رگبار بستند.» اين روايت شفافي از لحظه وقوع حادثه است.
  برخي رسانه‌هاي دولت اما اعلام كردند، نيروهاي يگان ويژه به خانواده پيرفلك هشدار دادند كه اينجا نايستيد و خانواده به اين هشدارها توجه نكردند و سپس فاجعه شكل گرفته است؟ اين روايت را تاييد مي‌كنيد؟
براساس صحبت‌هاي همسر برادرم (مادر كيان)، كل اتفاق در چند دقيقه شكل گرفته، گروهي از ماموران به آنها مي‌گويند اين طرف نرويد و از آنها مي‌خواهند از مسير ديگري بروند، خانواده به اين راهنمايي يگان ويژه اعتماد مي‌كنند و به سمتي كه آنها خواسته بودند، مي‌روند. بعد خودروي آنها به رگبار بسته مي‌شود. يقين بدانيد مادري كه اين‌گونه صحبت مي‌كند، دقيق و با جزييات كامل موضوع را شرح مي‌دهد.
   يكي ديگر از ابهامات ماجرا به نحوه نگهداري پيكر كيان بازمي‌گردد، چرا خانواده، پيكر كيان را تحويل ندادند و در يخ نگه داشتند؟
زماني كه در بيمارستان مشخص شد، كيان به قتل رسيده، با توجه به اينكه، خانواده و اقوام شنيده بودند پيكر برخي كشته‌شدگان رخدادهاي اخير به خانواده‌هاي‌شان تحويل داده نشده است، پيكر كيان را به روستاي پدري ما برده و در يخ قرار مي‌دهند تا كسي پيكر كيان را نربايد. در مرحله بعد برخي آشنايان، اقوام و افراد طايفه كه با برخي نهادها در نظام ارتباط داشتند، وساطت كرده و تضمين دادند كه پيكر كيان را تحويل خانواده مي‌دهند؛ اين افراد نهايتا هم به قول‌شان عمل كردند.
  خبري هم در خصوص وجود يك بچه خردسال كه برادر كيان بوده در خودروي خانواده پير فلك منتشر شده. حال اين كودك خردسال چطور است؟
اين كودك خردسال رادين 3ساله، برادر كيان است. رادين به اتفاق مادرش در سمت صندلي شاگرد نشسته بودند؛ در واقع تيرهايي كه شليك مي‌شود از سمت راننده برخورد مي‌كنند. كيان هم كه در سمت راننده نشسته بود، تيرها به پهلوهاي او اصابت مي‌كند… من نزديك 30ساعت است كه اصلا نخوابيده‌ام، بعدا فيلم‌هاي فاجعه را ديدم و متوجه شدم كه روايت صحيح هماني است كه مادر كيان مطرح مي‌كند. خوشبختانه نه رادين و نه مادرش تير نخوردند. از سوي ديگر هم، كيان فوت كرد و پدرش هم در بيمارستان است.
  در حال حاضر حال پدر كيان چطور است؟
وضع عمومي‌شان خوب است و خطر مرگ برطرف شده است، چندين عمل دشوار را پشت سر گذاشته و خوشبختانه توانسته‌اند تبعات حادثه را پشت سر بگذارد. با تلاش‌هاي پزشكان از نظر فشار و… حال‌شان مطلوب است. پزشكان و پرسنل بيمارستان اهواز خيلي زحمت كشيدند تا وضعيت پدر كيان نرمال شود، فقط يك شكستگي عميق در لگن‌شان دارند كه اميدواريم آن‌هم بهتر شود.
  برخي رسانه‌هاي دولتي اعلام مي‌كنند كه گروه‌هاي تروريستي در شهر ايذه حضور دارند. واقعا اين‌طور است؟
من واقعا حضور ميداني در شهر نداشتم كه بخواهم به اين پرسش شما پاسخ دهم، مي‌توانم آن چيزي كه در دلم است و همه از آن با خبر هستند را تشريح كنم، اما چون از نزديك و شخصا حوادث را نديده‌ام، ترجيح مي‌دهم حرفي نزنم. داغ ما آنقدر سنگين است كه نمي‌توانيم روي مسائل ديگر تمركز كنيم. درباره اين بحث كه كي بوده، كي شليك كرده و چه كسي مسوول است؟ بايد استناد كنيم به حرف‌هاي مادر كيان كه در صحنه حاضر بوده و از نزديك اين فاجعه را حس كرده است. من نه روايت رسمي را به چشم ديده‌ام و نه روايت مخالف را.
  شما وقتي با مادر كيان صحبت كرديد درباره جزييات حادثه چيزي به شما گفتند؟
بله، اما من بنا به دلايل مختلف نمي‌توانم در اين زمينه صحبت كنم. نه به دليل ترس و فشار و… بلكه به اين دليل كه فرد ذي‌حق در اين خصوص مادر كيان است، با توجه به اينكه من شايد نتوانم حس واقعي اين فاجعه را منتقل كنم، تنها مادرش است كه حق دارد (و مي‌تواند) در اين خصوص صحبت كند. دغدغه ما امروز زنده ماندن برادرم است. رسانه‌ها هم بايد صحبت‌هاي مادر كيان را منعكس كنند، ‌چرا كه واقعيت هماني است كه او مي‌گويد. در كل خانواده ما درگير رخدادهاي اخير نبوده و ناخواسته ما را به اين ورطه كشانده‌اند.
  در حال حاضر خواسته خانواده شما از مسوولان چيست؟
تنها درخواست ما، اين بوده كه فرد يا افراد ضارب و قاتلان شناسايي شوند و به مجازات عمل خود برسند. اگر خائني وجود داشته، ماموري بوده، تروريستي بوده و… بايد شناسايي شود و به ‌سزاي عمل خود برسد. بالاخره يك خوني به ناحق ريخته شده و ما خواستار مجازات عوامل اين رخداد تلخ  هستيم.
  ارتباط شخصي شما با كيان چطور بود؟ درباره شخصيت كيان توضيح مي‌دهيد؟
كيان با همه ارتباط نزديكي داشت. به لحاظ شخصيتي بدون اينكه بخواهم اغراق كنم، بچه متفاوتي بود. روح بزرگ و قلب مهرباني داشت، همه فاميل و آشنايان او را دوست داشتند. در همين سن نقاشي مي‌كشيد، از آرزوهايش صحبت مي‌كرد و مانند بسياري از هم‌نسلانش، رفتارش بزرگ‌تر از سنش بود. كيان از همان نسلي است كه روياهاي بزرگي داشته و دارند. ضريب هوش بالايي داشت، نفر اول تيم رباتيك ايذه بود. مادر كيان معلم خوشنام هنر است و همه زندگي‌اش را صرف تربيت درست و متفاوت كيان كرده بود. كيان در اين سن كارهاي زيادي براي محيط زيست انجام مي‌داد، حقوق شهروندي را درك و رعايت مي‌كرد و به هنر عشق مي‌ورزيد، به فرديت و حريم شخصي افراد احترام مي‌گذاشت و… تصورم از شخصيت كيان پيرفلك اين است كه او نماينده و معرف نسلي است كه مي‌شد به آنها اميد داشت كه بتوانند ايران را آباد و آزاد سازند. برخلاف نسل ما كه درگير ايدئولوژي بوديم، كيان و هم‌نسلانش آگاهي بالايي نسبت به رخدادهاي پيراموني و اجتماعي داشتند. در ايراني آباد و آزاد، اين نسل مي‌توانند توسعه را محقق سازند. همه اين موارد را مادر كيان كه شخصيت والايي دارد در وجود اين پسر نهادينه ساخته بود.

  آخرين ديدار شما با كيان مربوط به چه زماني است؟
من قصد داشتم در همين ماه عروسي كنم (صداي سجاد بغض‌آلود است) كيان در آخرين ارتباط‌مان (2روز قبل از فوتش) به من پيغام داده بود كه به عمو بگوييد: «مي‌خواهم، لباس محلي بختياري براي عروسي‌اش بگيرم و …» (بغض عمومي كيان مي‌شكند و اشك‌هايش با صداي هق و هق براي دقايقي سرازير مي‌شود) …
  خواسته شما از جامعه و رسانه‌ها چيست؟
طي روزها و ساعات اخير رسانه‌هاي زيادي از ما خواسته بودند، صحبت كنيم، چون شما گفتيد از روزنامه اعتماد و از رسانه داخلي هستيد با شما صحبت كردم. در دوران دانشجويي رسانه شما را مي‌شناختم، توقعم اين است كه هر آنچه گفتم، همان را عينا منعكس كنيد.
  كيان هيچ‌وقت درباره رخدادهاي اعتراضي اخير صحبت كرده بود؟ نظري درباره مطالبات هم‌نسلانش داشته است؟
كيان نقاشي مي‌كشيد و نظراتش را اين‌گونه بازتاب مي‌داد. همان‌طوركه توضيح دادم، آگاهي فراواني هم داشت، يك‌بار به من گفت كه نقاشي كشيده و نسبت به مسائل روز واكنش نشان داده است. فرصت نكردم نقاشي او را تماشا كنم اما اگر به من بگويند كه كيان در قالب نقاشي به رخدادهاي اخير واكنش نشان داده و قهرمانان رخدادهاي اخير را تصويرسازي كرده، تعجب نمي‌كنم.
  در پايان صحبتي داريد؟
اميدواريم به خدا و چشم دوخته‌ايم به مهرباني مردم و همتي در درون نظام براي اينكه قاتلان كيان و ضاربان پدرش را شناسايي كند. باور دارم به حقيقت، به عدالت و به خون مظلوماني كه نهاد ظالمان را بر باد مي‌دهد… كيان و مادر و پدرش آنچنان مظلوم هستند كه مطمئنم خون‌شان پايمال نمي‌شود. هيچ فرد، گروه و جرياني نمي‌تواند از زير بار اين خون (و خون همه مظلومان) فرار كند. از منظر متافيزيكي و معنوي، اگر زمين از اين خون به زمين ريخته شده و ساير خون‌هاي بي‌گناهان به آسمان فرياد بزند، نبايد تعجب كرد. ما چشم‌انتظار آينده‌ايم….
  باز هم از طرف مجموعه رسانه‌اي «اعتماد» به شما، مادر و پدر كيان و همه اقوام و خويشان و مردم ايذه تسليت مي‌گويم و همگي اميدواريم كه مسببان اين خون شناسايي شده و پاسخگوي اعمال خود شوند.


روايت مادر كيان از روز حادثه

مراسم خاكسپاري كيان پيرفلك كودك 9ساله ايذه‌اي كه شامگاه چهارشنبه به قتل رسيد، روز گذشته با حضور جمع كثيري ار مردم ايذه و ساير شهرهاي خوزستان برگزار شد. زينب مولايي‌راد مادر كيان پيرفلك، روز جمعه در مراسم خاكسپاري كيان، جزيياتي در خصوص روز ماجرا و نحوه به قتل رسيدن فرزندش و زخمي شدن همسرش ارايه كرد. خبرگزاري فارس در خصوص اظهارات مادر كيان نوشت: مولايي مادر كيان معتقد است فرزندش را ماموران كشته‌اند. او مي‌گويد ماموران براي امنيت‌شان به آنها توصيه كرده‌اند كه به سمت اغتشاشگران نروند و هنگامي كه دور زدند همان‌ها به ماشين‌شان تيراندازي كرده‌اند. ديروز همچنين مادر كيان پيرفلك كودك 9‌ساله كشته شده در ايذه، عكسي غم‌انگيز از كودكش را در صفحه اينستاگرام منتشر كرد و نوشت: «با لباست چه كنوم، رووود…»
زينب مولايي‌راد، مادر كيان پيرفلك: 
– به شوهرم گفتم خيابان‌ها شلوغ است، بيا از كمربندي برويم. رسيديم جلوي هلال‌احمر، نيروهاي امنيتي با لباس گاردي يك‌طرف ايستاده بودند و نيروهاي لباس شخصي روبه‌روي‌شان و در طرفي ديگر. يكي‌شان داد زد برگرديد. كيان گفت بابا، اين دفعه را به پليس‌ها اعتماد كن و برگرد. ميثم [پدر كيان] درجا دور زد اما ماشين را به رگبار بستند.
– دو دقيقه قبل تيراندازي به بچه‌ها گفتم برويد زير صندلي، بچه كوچكم زير داشبورد بود اما كيان زير صندلي جا نشد. به ماشين تير زدند. همسرم فرياد زد كه فهميدم تير خورده. در را باز كردم، گفتم آقا نزنيد، زن و بچه داخل ماشين هستند.
– نگوييد كسي كه شليك كرده تروريست بوده است. همان‌ها كه به بچه‌ام تير زدند و خودروي ما را به رگبار بستند، همان‌ها هم فرزند كوچك‌ترم را بردند داخل هلال‌احمر

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. وسط دعوا حلوا پخش نمی کنند این پدر و مادر اگر واقعا دغدغه جان بچه هاشون و داشتن از اون محل تردد نمی کردن.

  2. شما بعنوان یه روزنامه دارید دامن میزنید به این قضیه،اخه این از کجا میدونسته ساعت شیش تیرتدازیه،این اولین سوتی طرف بوده،ایشون اصلا اون وسط چیکار میکرده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا