خرید تور تابستان

از زلزله خوی تا زلزله ترکیه | نعمت احمدی

نعمت احمدی طی یادداشتی در جهان صنعت نوشت:

زلزله از بلاهای طبیعی است که هر چند مدت یک بار در منطقه‌ای رخ می‌دهد و خرابی به بار می‌آورد. با پیشرفت تکنولوژی خصوصا در صنعت خانه‌سازی، کشورهای مختلف برای جلوگیری از خسارات بیشتر تغییراتی در فرمول ساخت‌و‌ساز بناها به وجود آورده‌اند. مثلا کشوری مانند ژاپن که بر روی خط زلزله و گسل‌های فعال قرار داشته و سابقه زلزله‌های مهیب را در کارنامه خود دارد مقررات ساخت‌و‌ساز‌ش به‌گونه‌ای است که زلزله‌هایی با قدرت بالا را تحمل می‌کند.

زلزله ۷ ریشتری و بیشتر در این کشور طبیعی است و خسارتی به بار نمی‌آورد. در ایران هم در مناطقی که پس از زلزله به کمک دولت و با فرمول تعریف‌شده ساخت‌و‌ساز صورت گرفته، مقاومت ساختمان‌ها در مناطق زلزله‌زده مثال‌زدنی است.
در دهه هشتاد در زرند کرمان شهر محل تولد من چندین زلزله به وقوع پیوست و به‌جای ساختمان‌هایی که از مصالح کم‌دوام مانند خشت و آجر استفاده شده بود، با نقشه‌ای ساده ساختمان‌های جدید با ضریب مقاومت خوبی در مقابل زلزله احداث شد. در یکی از سفرهایی که به زرند کرمان داشتم و اتفاقا همان شب زلزله‌ای با قدرت بالاتر از ۵ ریشتر به وقوع پیوست و لوستر و تخت را به صدا در آورد، من وحشت‌زده قصد خروج از خانه را داشتم که مرحوم مادرم گفت: بخواب چیزی نیست، زلزله شده. پیرزن به این اطمینان رسیده بود که سرپناهی که بعد از زلزله ساخته شده است آنچنان مقاوم است که نیازی به خروج از منزل نیست. اما در همان شب بناهای کهنه‌ای که از زلزله‌های گذشته باقی مانده بودند فرو ریختند. تخصصی در این موضوع ندارم و نمی‌دانم آیا در مقررات احداث بنا در کشور در شرایط موجود برای مقاومت ساختمان‌ها در مقابل زلزله دستورالعمل‌هایی وجود دارد یا نه و آیا این دستورات به درستی رعایت می‌شوند؟ واقعیت تلخ این است که ایران در منطقه‌ای زلزله‌خیز قرار دارد. در همین سال‌ها از زلزله قیر و کارزین تا زلزله بوئین زهرا و زلزله طبس و زلزله‌های دیگر تا زلزله ویرانگر بم که داغ همه زلزله‌ها خصوصا بم، که ارگ تاریخی چند هزار ساله را فرو ریخت تا همیشه باقی خواهد ماند و درد اینکه پس از این واقعه برای زلزله‌زدگان چه کردیم یا چه باید کرد؟ کافی است به همین شهر بم سر بزنید. آیا توانسته‌ایم زخم‌های بعد از زلزله را ولو در ساخت‌و‌سازهای این شهر درمان کنیم؟ از زلزله‌های کوچک مانند زلزله ورزقان و کرمانشاه می‌گذرم که متاسفانه علی‌رغم ویرانی‌هایی که به بار آمده آیا توانسته‌ایم در راه بازسازی اقدام کنیم؟ آقای دکتر زیباکلام یا آقای علی دایی خواستند کمک‌های مردمی را به سوی مناطق زلزله‌زده گسیل دارند. زیباکلام یا علی دایی شناخته‌تر از آن هستند که خدای ناکرده دخل و تصرفی در پول‌هایی که به اعتبار آنها به حساب معرفی‌شده واریز می‌شود دخل و تصرفی انجام دهند. بگذارید از زلزله ترکیه درس عبرت بگیریم. رجب طیب اردوغان زلزله اخیر را فاجعه قرن نامید و اتفاقا درست هم گفت، زلزله‌ای با قدرت بالای ۵/۷ ریشتر و پس‌لرزه‌هایی که همانند زلزله اول با قدرت بالا به وقوع پیوستند. کشته‌ها و مجروحان جای خود دارد اما زیر آوارمانده‌ها را نگاه کنید. بخش اعظم افراد زیر آوارمانده با موبایل خود امدادگران را مطلع کردند. اگر در خوی اینترنت فعال بود، آیا به نفع امدادگران نبود؟ البته جای خوشحالی است زلزله خوی را نمی‌توان در ردیف زلزله ترکیه دانست. بعد از زلزله خوی اجازه ندادیم که نیروهای مردمی به منطقه اعزام شوند یا اجازه ندادیم که افراد شناخته‌شده با معرفی حساب خود کمک‌های مردمی را جمع کنند. به جای انسداد حساب‌ها آیا بهتر نبود اجازه دهیم کسانی که به هر علتی می‌خواهند از طریق واسطه‌ای مثلا دکتر زیباکلام یا آقای پرویز پرستویی و یا ورزشکاران شناخته‌شده کمک‌های خود را به افراد زلزله‌زده برسانند؟ چرا این بدسلیقگی را با بستن حساب افراد شناخته‌شده نشان می‌دهیم. آیا بهتر نبود به کسانی که پول مردم را می‌توانند جمع کنند گفته شود باید یک ناظر خرج داشته باشید یا اصلا بخواهید حسابی که مثلا علی دایی یا کریم باقری معرفی کرده‌اند، امضای شخص مورد اعتماد شما هم به این حساب معرفی شود. کنترل شماره حساب و موجودی آن ساده است. در هزینه‌کرد آن راهکار معرفی کنید. هستند افرادی که به هر صورت اعتماد آنان به افراد شناخته‌شده بیشتر است. وقتی حساب معرفی‌شده مسدود می‌شود انگیزه کسانی که می‌خواهند کمک کنند و راه واریز پول به حساب افراد خاص را در نظر دارند، از آنها گرفته می‌شود. در این سرمای طاقت‌فرسا اگر اجازه می‌دادیم پول جمع‌شده در این حساب‌ها تا آخر جمع‌آوری شود و تکلیف می‌کردیم که کلا پول‌ها برای خرید کانکس هزینه شود، چندین کانکس تا به حال خریداری و حمل شده بود و عده‌ای از سرما نمی‌لرزیدند، یا مانند آن مادر و پسر گرفتار گازهای کشنده نمی‌شدند. زلزله خشم طبیعت است. آیا می‌توان با خشم طبیعت مبارزه کرد؟ بشر از ابتدای زندگی اجتماعی و بیرون آمدن از غارها با حوادث طبیعی از قبیل زلزله دست به گریبان بوده و در طول تاریخ کوشش کرده است که با حوادث طبیعی که امکان کنترل و مهار آنها را ندارد، به نوعی کنار بیاید. با ظهور زندگی شهرنشینی و تجمع افراد در جغرافیای معین و توسعه شهرها، خصوصا بلندمرتبه‌سازی‌ها که در پناه رشد علوم و فنون صورت گرفت، برای مقابله با حوادث غیرقابل پیش‌بینی و کنترل طبیعی به مبارزه با آنها پرداخت تا بتواند خود را در مقابل خسارات به اصطلاح بیمه کند. علم به کمک ساختمان‌سازی آمد و امروزه در کشوری مانند ژاپن که منطقه‌ای زلزله‌خیز آن هم با قدرت بالاست مانع از بروز خسارت بشود. پدران ما هم در گذشته با توجه به دانش زمان خود از ابزاری استفاده می‌کردند که مانع ریزش ساختمان‌ها در پی زلزله‌هایی با قدرت بالا بود اما تکنولوژی جدید از میزان مقاومت‌سازی ساختمان‌ها توانسته تا اندازه‌ای قدرت تخریب را از زلزله‌هایی با درجه بالا بگیرد. گسترش سریع شهرها و رشد طولی ساختمان‌ها در کشورهایی مانند ایران خصوصا در بخش‌هایی که انبوه‌سازی به وسیله دولت یا سازمان‌های دولتی و عمومی صورت می‌گیرد با تاسف، از اهداف کلی تقابل با زلزله کاسته شده یا اعمال و اجرا نمی‌شود. در سالیان گذشته زلزله‌هایی با قدرت کم هم دیدیم که در انبوه‌سازی‌های عمومی مثل مسکن مهر چه بر سر بناهایی آورد که هنوز تحویل مردم نشده بود. در اکثر کشورها آیین‌نامه‌هایی مربوط به مقاوم‌سازی بناهای تازه‌تاسیس به شدت رعایت می‌شود اما در انبوه‌سازی‌های ایران در پرونده‌های متعدد، نگارنده به عینه دیدم که کارفرمای اصلی به پیمانکارانی که با توجه به افزایش قیمت حاضر به ادامه کار با فهرست‌های زمان انعقاد قرارداد نبودند، طرح سبک‌سازی را پیشنهاد داده بود. یعنی پیمانکار زیر نظر کارفرما نسبت به تغییر مصالح به کار گرفته شده و تبدیل آنها اقدام کند. مثلا اگر تیرآهن ۱۶ باید مورد استفاده قرار می‌گرفت با بازی با اعداد تیرآهن با نمره پایین‌تر استفاده شده بود. نیز کاستن از تعداد آنها با این توجیه که با سبک‌سازی باعث خواهیم شد سنگینی بنا با تکیه بر فرمول جدید به نفع مقاومت بنا در مقابل حوادث باشد. اینها راه گریزی برای دور زدن آیین‌نامه و مقررات مربوط به استحکام بنا است، امید است زلزله‌های پی‌در‌پی این چند روز در ایران و کشورهای همسایه مسوولان را به جای سبک‌سازی به فکر مقاوم‌سازی بیشتر بیندازد. زلزله واقعیتی است که نمی‌توان از آن فرار کرد، زیرا خبر نمی‌کند و مردم در مناطقی مثل ایران که زلزله‌خیز است چشم‌انتظار همیشگی زلزله هستند، اما این دولت‌ها هستند که باید به فکر اقدامات بعد از زلزله هم باشند. ساعات اولیه بعد از زلزله و اقداماتی که باید صورت گیرد، مدیریت بحران دولت‌ها را می‌رساند. در همین زلزله اخیر ترکیه با آن وسعت و خرابی‌هایی که به بار آورد و یکی از بالاترین آمارها را در ابعاد مختلف از کشتار و ویرانی به همراه دارد، دیدیم که در همان ساعت‌های اولیه علی‌رغم باران و برف کوشش شد از همه توان موجود در مناطق گسترده‌ای که با ویرانی روبه‌رو بودند استفاده شود و در کمتر از ۲۴ ساعت بیش از ۲۵۰ هزار کانکس در اختیار مردم قرار گرفت و آسمان ترکیه بر روی کمک‌های خارجی باز شد و با اینکه اکثر فرودگاه‌های منطقه آسیب دیده بودند باز هم ترابری هوایی را سروسامان دادند. مهم‌تر از همه کمک‌های مردمی که به وسیله افراد شناخته‌شده و مرجع جمع‌آوری می‌شود در مناطق زلزله‌زده توسط همین افراد بدون اینکه دولت مانعی پیش پای آنان بگذارد توزیع می‌شود. اینترنت توانسته در شرایط بحرانی به کمک مردمی بیاید که زیر آوار هنوز زنده هستند. تلفن همراه افرادی که زیر انبوهی از آوار مصالح گرفتار آمده‌اند نیروهای کمکی را باخبر می‌کند. پرسش این است: چرا ما در منطقه زلزله‌زده خوی اجازه ندادیم افراد شناخته‌شده و نیروهای مردمی به کمک نیروهای امدادی برآیند. در صدر مطلب آوردم که کنترل پول‌هایی که مردم به حساب افراد شناخته‌شده واریز می‌کنند ساده است، اما در مقابل این امر ساده چه کرده‌ایم؟ مانع سرازیر شدن کمک‌های مردمی به منطقه زلزله‌زده خوی شدیم، چند صباحی دیگر مناطق زلزله‌زده ترکیه را که بازسازی می‌شوند خواهیم دید. انشاءالله که خوی هم با همان ترتیب ساخته شود.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا