خرید تور تابستان

با وضع قوانین حجاب وضعیت ملتهب خواهد شد؟

روزنامه اعتماد نوشت: چرا بحران حجاب در جامعه ایرانی تا این اندازه ملتهب شده است؟ این پرسشی است که این روزها بیشتر از هر ابهام دیگری در فضای عمومی جامعه مطرح شده است. برخی تحلیلگران ریشه مشکلات فعلی را به رویکردهای تند و افراطی مرتبط می‌دانند که در تمام طول دهه‌های گذشته باعث شد تا موضوع حجاب در ذهن جوانان ایرانی به یک مقوله هراس‌انگیز بدل شود. مانند هر پدیده هراس‌انگیز دیگر، ناخودآگاه جمعی جوانان ترجیح می‌دهد، این گزاره را به اعماق ذهنی‌اش پس بزند. مقوله خطرناک اما در جایی برجسته می‌شود که تقابل‌های عمومی بر سر حجاب هر روز ابعاد وسیع‌تری پیدا می‌کند. در آخرین نمونه از چنین تقابل‌هایی بود که ماجرای پرتاب سطل ماست در شاندیز مشهد، رسانه‌ای شد و بازتاب‌های وسیعی پیدا کرد. روز گذشته نیز ویدئویی از درگیری بر سر موضوع حجاب در متروی تهران در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شده که انتشار این تصاویر در بین کاربران بازتاب فراوانی داشته است.

پس از این ماجرا بود که معصومه ابتکار با انتشار توییتی نسبت به همه برخوردهای سلبی با مقوله حجاب انتقادات جدی را مطرح کرد. ابتکار با اشاره به ممنوعیت استفاده از حجاب در مدارس از مسوولان خواست که رویکردهای افراطی در بحث حجاب را کنار گذاشته و به گفت‌وگو با زنان و جوانان اقدام کنند. با توجه به اهمیت موضوع سراغ معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رییس‌جمهور در دولت دوازدهم رفتیم تا درباره مطالبات جوانان در بحث حجاب بحث و تبادل نظر کنیم.

معصومه ابتکار درباره این پیشنهادها و برخوردهای افراطی توضیح داد: برداشت و تلاش‌های ما بر مبنای این درک از دین است که اسلام دین سهلی است. یعنی دینی نیست که بر اساس سخت‌گیری و ایجاد دشواری برای مردم بنا شده باشد و بنای آن ایجاد شرایطی آزار‌دهنده برای عموم مردم نیست. درس‌هایی که ما از بزرگان خود گرفته‌ایم، این است که باید فرزندان‌مان را بر اساس مقتضیات زمان تربیت و آنها را درک کنیم. فرزندان ما متعلق به زمانه خودشان هستند نه به زمانه و دیدگاه‌های ما. 

از چند روز دیگر وضعیت خیابان‌های ایران ملتهب می‌شود

او همچنین در خصوص پیشنهادش درباره پوشش دختران دانش‌آموز در مدارس نیز توضیح داد: اصل این پیشنهاد مربوط به 6 سال قبل در سال 96 و 97 است. هرچند از سال‌های قبل هم تلاش‌هایی در این زمینه صورت گرفته بود، اما به‌طور مشخص این پیشنهاد را از طریق مکاتبه با وزیر آموزش و پرورش در دولت یازدهم مطرح کردم و آقای حاجی‌میرزایی از این موضوع استقبال کردند. بررسی‌ها نشان می‌داد که داشتن حجاب در مدارس دخترانه نه تنها الزامی نیست، بلکه گاه برداشتن حجاب در این مدارس الزامی است. یعنی چون محیط مدرسه کاملا زنانه است، ضرورتی ندارد که دختران طی چند ساعتی که در مدرسه هستند حجاب داشته باشند، بلکه بهتر است راحت باشند و هر چند شخص وزیر همراه این ایده بود، اما زیرمجموعه ایشان با این ایده مخالفت‌های جدی داشتند. 

ابتکار ادامه داد: در سال 86 هم در شورای شهر تهران وقت گرفتم تا درباره درگیری‌هایی که گشت ارشاد در دولت احمدی‌نژاد با یکی از دختران ایرانی داشت، صحبت کنم. در همان صحبت‌ها گفتم که برخوردهای گشت ارشاد جز ایجاد کینه و نفرت، هیچ فایده‌ای برای کشور ندارد. فقط نتیجه منفی دارد و در ذهن جوانان ایرانی کینه ایجاد می‌کند. چه فایده‌ای دارد که به اجبار روسری بر سر جوانان گذاشته شود. دین می‌گوید این لباس و این پوشش برای کاهش آزارهاست. اما گشت‌های ارشاد باعث آزار بیشتر مردم می‌شود. 

از چند روز دیگر وضعیت خیابان‌های ایران ملتهب می‌شود

ابتکار درباره ماجرای امر به معروف با سطل ماست نیز گفت: عده‌ای در این کشور هستند که احساس می‌کنند در برابر هر رفتاری مصونیت دارند و پیگردی علیه آنها انجام نمی‌شود. بحث مسمومیت‌های دانش‌آموزان نماد عینی آن است. بحرانی که رهبری هم واکنش جدی و محکم درباره آن داشتند. اما عاقبت آن چه شد؟ غیر از این است که تلقی عمومی این است که عده‌ای که احساس داشتن مصونیت دارند، این برنامه‌ها را تدارک می‌بینند؟ برخی تشخیص دادند که این افراد معاند نبودند و از پیگیری علیه این افراد و جریانات دست برداشتند. در ماجرای برخورد با امر حجاب هم به نظر می‌رسد، برخی به دنبال قرار دادن مردم با هم هستند.

ژاله شادی طلب، جامعه شناس نیز در گفتگو با روزنامه شرق با اشاره به اینکه امروز مطالبات زنان از مهم‌ترین مطالبات سیاسی-اساسی کشور است گفت: ما زنان از همان سال ۵۷ به بعد مسئله بودیم. من شاید از آدم‌های خیلی خوش‌شانس هستم که هم در دوران قبل از انقلاب در این مملکت زندگی کردم، دانشجوی دانشگاه تهران بودم، دانشجوی علوم اجتماعی بودم و هم بعد از انقلاب به مملکت برگشتم و دوباره دانشجوی علوم اجتماعی شدم؛ بنابراین من یک سابقه طولانی ۷۷‌ساله را با خود دارم.

زنان در ایران مسئله بودند؛ اما نوع نگاه و دلایلی که زن‌ها را مسئله می‌دانستند، با هم فرق می‌کرد و جامعیت امروز را نداشت. وقتی من را به‌عنوان کارشناس سازمان برنامه و بودجه به ساختمان جهاد سازندگی در تقاطع طالقانی و ولیعصر امروز (ساختمانی که متعلق به سینما پارامونت بود و بعدا شده بود ساختمان جهاد سازندگی) راه ندادند…! من مدیر بودم و چند آقا کارشناسان من بودند… . من را راه ندادند، به خاطر اینکه زن هستم و همکارانم را راه دادند.

از چند روز دیگر وضعیت خیابان‌های ایران ملتهب می‌شود

من همان موقع مسئله بودم؛ اما این مسئله‌بودن و تجربه‌ها منفرد بود. یک جایی این تجربه‌ها دست به دست هم داد، این تحقیرها و طردشدن‌ها… همین ساختمان سر فاطمی که ساختمان وزارت کشاورزی و جهاد سازندگی بود، معاون وزیر وقت من را به یک جلسه دعوت کرده بود. ساعت دو بعدازظهر یک روز تابستان. من به این ساختمان آمدم با مقنعه و روپوش و همان شرایط (حجاب متعارف). من را راه ندادند! و گفتند باید چادر سرت کنی و من برگشتم.

به صورت‌های مختلف این را به ما فهماندند. زمانی که آمدند در اتاق‌ها کمد گذاشتند و من این طرف کمد نشستم و همکار من آن طرف کمد، یعنی من مسئله هستم؛ ولی این مسئله‌ها جداجدا از هم بود و شاید 40 سال طول کشید که به هم بپیوندد و تبدیل به یک دریایی شود که دیگر نتوانند انکار کنند که ما نمی‌دانیم با زن‌ها چه کنیم. هنوز هم نمی‌دانند با زن‌ها چه کار کنند! اما با تمام سختی‌هایی که سال‌ها من به عنوان یک زن ایرانی تجربه کردم، هرگز تردید نکردم که نسل‌های بعدی این مشکلات را تجربه نخواهند کرد، نسل‌های بعدی زندگی بهتری خواهند داشت؛ یعنی آن چیزی که شایسته‌اش هستند؛ بنابراین من به عنوان آدمی که تمام سختی‌ها را با گوشت، پوست و استخوانم لمس کردم (چه در فضای عمومی، چه در دانشگاه و چه در عرصه‌های مختلف)، آینده را روشن می‌بینم.

از نظر من، من در یکی از کتاب‌های خودم هم نوشتم که آینده دختران ایرانی خیلی بهتر خواهد شد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا