ایران پس از احمدی نژاد به کدام سو خواهد رفت؟
رئیس جمهور آینده می تواند پروژه هسته ای را ادامه داده و نارضایتی بیشتری از سوی جامعه بین المللی برانگیخته کند یا می تواند دستور توقف این برنامه ها را صادر کرده و به عنوان چهره ای که سر تسلیم فرود آورده، شناخته شود.
از عمر دولت محمود احمدی نژاد تنها چند ماه کوتاه باقی مانده است.این رئیس جمهور ویژه در ایران با اظهارات ضد اسرائیلی، در واقع موجب شد دلسوزی جامعه بین المللی به نفع رژیم صهیونیستی هدایت شود. احمدی نژاد، اهداف هسته ای ایران را در راس دستور کار ملی قرار داد. او سعی کرد نشان دهد هر نشانه ای از توافق با غرب به معنی ضعف خواهد بود. به این ترتیب هر کسی که بخواهد جا پای احمدی نژاد بگذارد، چاره ای ندارد جز اینکه خط مشی او را دنبال کند. به بیان دیگر، احمدی نژاد یک پیستول هسته ای پر شده را روی میز رئیس جمهور آینده گذاشته و وی را ناگزیر می کند که حتی پیش از انتخاب شدن، بین دو گزینه یکی را برگزیند: رئیس جمهور آینده می تواند پروژه هسته ای را ادامه داده و نارضایتی بیشتری از سوی جامعه بین المللی برانگیخته کند یا می تواند دستور توقف این برنامه ها را صادر کرده و به عنوان چهره ای که سر تسلیم فرود آورده، شناخته شود.
او سعی کرد نشان دهد هر نشانه ای از توافق با غرب به معنی ضعف خواهد بود. به این ترتیب هر کسی که بخواهد جا پای احمدی نژاد بگذارد، چاره ای ندارد جز اینکه خط مشی او را دنبال کند.
احمدی نژاد یک دانشجوی سابق انقلابی است که به رده های بالای سیاسی در ساختار جمهوری اسلامی، رسیده است. وی در دوران حضور در ساختمان پاستور، ایران را در تقابل با دیگر کشورهای جهان قرار داد. با توجه به تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران، جدول زمانی تعیین شده برای ایران و خط قرمزهای اوباما، جای تردیدی وجود ندارد که انتخابات پیش رو در ایران یکی از مهمترین انتخاباتی است که از زمان انقلاب اسلامی تا کنون برگزار می شود.
این در حالی است که از هم اکنون رقابت های انتخاباتی برای روز 24 خرداد ماه آغاز شده است. کاندیداها هم اکنون بر سر مهارت سیاسی در مساله هسته ای رقابت می کنند. اینکه برنامه های هسته ای چگونه بدون افزایش تحریم ها دنبال شود. هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری نمی توانند این موضوع را انکار کنند که تحریم ها بر اقتصاد ایران تاثیرگذار بوده و ارزش ریال را کاهش داده است. همچنین ریسک اقدام نظامی نیز یک واقعیت است.
با توجه به تحریم های اقتصادی غرب علیه ایران، جدول زمانی تعیین شده برای ایران و خط قرمزهای اوباما، جای تردیدی وجود ندارد که انتخابات پیش رو در ایران یکی از مهمترین انتخاباتی است که از زمان انقلاب اسلامی تا کنون برگزار می شود.
اشاره به این نکته اهمیت دارد که حتی آن دسته از ایرانیانی که مخالف رقابت هسته ای هستند و ترجیح می دهند به جای بمب هسته ای، اقتصادی قوی داشته باشند نیز همچنان در ارتباط دادن کاندیدای ضعیف با غرور ملی دچار مشکل هستند. آنها نمی خواهند از چهره ای که نتواند در مقابل فشار غرب ایستادگی کند، حمایت کنند. به بیان دیگر هیچ ملتی یک رئیس جمهور ضعیف را دوست ندارد. حتی نیروهای پراگماتیک و حامیان اصلاحات نیز یک رئیس جمهور قوی را ترجیح می دهند.
تحقیقی که اخیرا در ایران انجام شده نشان می دهد در صورتی که محمد خاتمی یا هاشمی رفسنجانی وارد رقابت های انتخاباتی شوند، بیشترین شانس پیروزی را خواهند داشت. این دو رئیس جمهور سابق هنوز به صراحت اعلام نکرده اند که در انتخابات کاندید می شوند یا خیر.اما در نهایت تمامی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری ایران گوش به فرمان مقام معظم رهبری و سیاست های راهبردی ایشان خواهند بود.
مقام معظم رهبری همواره بر ایستادگی در مقابل غرب و ادامه برنامه های هسته ای تاکید دارند. اکنون پر واضح است که تحریم ها و دیگر اهرم های فشار در تغییر رفتار ایران در مقوله هسته ای موثر نبوده و به احتمال بسیار زیاد پیروز انتخابات 24 خرداد را نیز تحت تاثیر قرار نمی دهد. حتی این احتمال وجود دارد که با روی کار آمدن محمد قالیباف، شهردار تهران یا خاتمی یا رفسنجانی نیز جبهه ضد غربی تقویت شود.
در این شرایط گزینه واقعی برای قرار دادن راهی مقابل ایران این است که به نظر نرسد تهران تسلیم شده است. به این منظور غرب باید در فاصله زمانی حال حاضر تا انتخابات ریاست جمهوری و اعلام رئیس جمهور جدید ایران، تحریم ها را لغو کند تا فضای دوستانه تری بین این کشورها که به دنبال مذاکره کارساز با تهران هستند، ایجاد شود.
نکته واضح این است که هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری نمی خواهند به عنوان چهره ای شناخته شوند که به تهدید ها و فشار غرب تن می دهد. حتی رفسنجانی به عنوان یکی از تندرو ترین چهره ها نیز پیام انتخاباتی خود را به طور تلویحی به غرب مخابره کرده است. آنچه که غرب باید انجام دهد درک حلقه سیاسی در ایران و دراز کردن دست دوستی به سوی رئیس جمهور بعدی است.تحریم ها را همیشه می توان دوباره برقرار کرد اما آنچه دشوار تر است کشیدن ترمز جنگ است.
منبع :دیپلماسی ایرانی:
انتهای پیام