خرید تور تابستان

بلدوزر همیشه جواب نمیدهد آقای مدیری، آقای رضایی!

«علی صارمیان»، روزنامه نگار، در یادداشتی تلگرامی درباره ی درباره ی اظهارنظر اخیر مهران مدیری و حمایت محسن رضایی از آن، نوشت:

من سر ناسازگاری با هنر و هنرمند ندارم. بالاخره خودم در تاسیس کانون نویسندگان لرستان بوده ام و یک ور کارم بخش هنری است که به لطف خدا ریالی به من نرسانده.

فقط یک نکته را در ذهنم از آقای مدیری به یادم مانده که نه از سر کینه که از سر اینکه در جایی که باید مثل یک هنرمند رفتار کند؛ نقش تلخک را بازی نکند و با مزه پرانی کار را سخت نکند.

در فاجعه بم من امدادگر بودم. امدادگری که گاهی می نوشت. بک مقاله ای نوشتم در روزنامه شرق که هنوز آن عکاس که حالا مقیم امریکاست؛ در سایت شخصی اش دارد. به طعنه نوشتم که وقتی میخواهی عکس از بم بگیری؛ به امدادگر دستور بده که از کادر دوربین خارج شو، تا عکست هنری بیفتد!
او پذیرفت و عکسهای بعدی اش را به امدادگران اختصاص داد.

در فاجعه بم؛ آقای مدیری با ژستی چپ گرایانه پشت تلویزیون آمد و گفت:
آهای! این لودر و بلدوزرهایی که در تهران کار می کنند و برج می سازند! مردم بم زیر آوارند! غیرتان کجاست؟

سخن شیرین و احساسی بود. اما این نگاه غیر کارشناسی و مد روز دو فاجعه آفرید.

اول هجوم بیش از صدو پنجاه هزار آدم به بم بود.

که به جای رسیدگی به مردم بم و اطرافش باید جای خواب و اغذیه و دستشویی برای آنها مهیا می کردی.

دوم نبرد امدادگران با لودرها و دستور دهنده ها به لورد و بلدوزر بود.

امدادگر بیچاره با دستگاه زنده یاب و سگهای تعلیم دیده جای یک نفر زنده را پیدا می کردند.

در هفته اول امداد ورود ماشین آوار برداری ممنوع است تقریبا. امدادگر باید با بیل و کلنگ و با ظرافت دور فرد زیر آوار را خالی کند و او را بدون آسیب بیرون بکشد.

عکس های بم فاجعه بار است. بسیاری با چنگک لودر و بولدوزر از زیر آوار به شکلی رفت انگیز بیرون کشیده شدند.

قطع نخاع شدند و ..

بله آقای مدیری!

بله آقای رضایی! کار احساسی و بولدوزر بازی آسان است و نتایج آن فاجعه بار.

بهترست هنرمند یا نطامی بمانید و در امور مستظرفه کارشکنی های جبران ناپذیر نکنید. بلدوزر همیشه جواب نمیدهد آقای مدیری عزیز!

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. حالا همه دوره افتاه اند یقه مدیری را می درند!
    بابا جان همان روزی که مدیری این حرف را زد دولت از چند روز قبلش اعلام کرده بود که در بم با مشکل تجهیزات و بولدوزر مواجهیم و شهرداری بم و کرمان توان پاسخگویی به آن حجم خسارت را ندارند‍! مدیری هم گفت خب دولت برود سراغ این برج سازها بولدوزرشان را ببرد بم! کاری به درست غلط بودن این اظهار نظر هم ندارم ولی دیگر فجایع رخ داده در بم را ببندید به یک اظهار نظر از طرف یک نفر خنده دار است!
    یعنی نیروی پلیس و امدادی که نتواند جلوی بولدوزر را برای حفظ جان آسیب دیده ها بگیرد و اجازه ورود ندهد بهتر است برود غاز چرانی به جای فرافکنی! چطور است که ده ها نفر را که برای کمک به زلزله آذربایجان همراه با کمک های مردمی رفته بودند را می توانستند بازداشت کنند آنجا جلوی بولدوزر را نمیشد گرفت؟؟؟

  2. الحمد لله همه در ایران همه کاره هستند و متخصص ، از صدر صدر تا ذیل . بیچاره مقامات غربی که باید با صدها مشاور سر و کله بزنند و نبوغ آنان دیده نشود !!

  3. درودتان، جناب صارميان. اين خاطره تلخ و عبرت آموز را چگونه تا كنون بروز نداده ايد ؟ چه صبرى داريد !

  4. “بهترست هنرمند یا نطامی بمانید و در امور مستظرفه کارشکنی های جبران ناپذیر نکنید. بلدوزر همیشه جواب نمیدهد آقای مدیری عزیز!”
    38 ساله که با بلدوزر از روی مردم رد میشوند .

  5. تدکر نوسینده به جا و صحیح بود ولی، مهران مدیری قادر نبود به تنهایی با آن یک جمله به گفته نویسنده محترم 150 هزار نفر را با لودر یا بی لودر بکشاند بم ! بم فاجعه ای بود که توجه و به اصطلاح سمپاتی جهانی را با خود همراه کرد و قطعا دلیلش مهران مدیری نبود! اتفاقا یکی از مسایل جامعه ایران همین مشکل فرهنگی اعتبار دادن بیش از حد و وزن و شایستگی به افراد و چهره کردنشان است که آن فرد بیچاره هم چنان جو گیر می شود و خود را در جایگاهی می بیند که حقا و انصافا از هیچ نظر سزاوار آن نیست . زیرا فردی است عادی با دانش و بینشی متوسط یا پایین تر از متوسط که به دلایلی ناگهان چهره شده بدون آنکه در هیچ زمینه اجتماعی و فرهنگی و علمی و سیاسی حتی هنری، اهل فن و بینش کافی شده باشد . خوب، قطعا چنین فردی وقتی اظهار نظر می کند اظهار نظرش مبتنی بر همان میزان دانشی است که به جهت “آدم عادی” بودنش دارد ولی جامعه چون جایگاه کاذبی بسیار بلند تر از قامتش برای او ساخته توقعش هم ناخواسته از او توقع یک عالم یا مصلح یا لیدر اجتماعی است و حاصلش می شود همین که شد؛ عکس العملهای شدید و تند و وسیع مردم در مقابل اظهار نظرهای عادی فرد ی عادی که از قضای روزکار مثلا به خاطر انکه روزگاری قادر بوده خوب جوک بگوید و برنامه فکاهی و سرگرمی بسازد مورد اقبال جامعه قرار گرفته و حالا همین مردم که واقعیت جایگاه و شخصیت او را یادشان رفته نظراتش را بر نمی تابند و عکس العملشان هم عکس العملی است بی تناسب با کیفیت و کمیت جایگاه واقعی گوینده نظر!

  6. دقیقا آن روزها و صحبتهای جناب مدیری را به خاطر دارم صحبت های ایشان واکنشی به گفته ی مسئولان مربوطه بود که از کمبود لودر در بم گله داشتند اگر لودرها در بم فاجعه آفریدند باید همان مسئولین پاسخگو باشند که درخواست کمک برای ارسال لودر بیشتر داشتند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا