“چادري و بي حجاب، کراوات و چفيه همه هست”
حجت الاسلام محمدرضا زائری در یادداشت قابل تاملی با تاکید بر ضرورت گفتگو، تصریح کرد: راست و چپ ، سنتي و مدرن ، چادري و بي حجاب ، انقلابي و ضد انقلاب ، ماهواره و صداوسيما ، کراوات و چفيه، عروسي و عزا و … همه هست و هيچ کدام را نمي شود با چماق کشي و اسيد پاشي از بين برد.
به گزارش انصاف نیوز، محمدرضا زائری معتقد است: يکي از مهمترين چيزهايي که ما بلد نيستيم و فرزندانمان هم نمي آموزند حرف زدن است. اهميت حرف زدن با ديگران براي ساختن يک زندگي بهتر چيزي نيست که بشود آسان از کنارش گذشت .ضرورت گفت وگو و آموزش مهارت گفت وگو به کودکان و نوجوانان با اندکي تأمل در وضع موجود روابط اجتماعي به خوبي آشکار مي شود .
مدیرمسوول مجله ی خیمه می گوید: واقعيت اين است که بچه هاي ما بلد نيستند زندگي کنند . آمار وحشتناک طلاق نه فقط در نخستين سالهاي زندگي بلکه در دوران عقد ! به خوبي نشان دهنده عمق اين فاجعه است و براي حل اين مشکل بايد نخست بپذيريم که زندگي کردن آموزش و مهارت آموزي مي خواهد. چه در روابط خانوادگي ، چه در مسائل شغلي و چه در سطح گسترده تر در قضاياي سياسي و اعتقادي فکر مي کنيم مي شود با حذف طرف مقابل موضوع را حل کرد ، در حالي که بايد بپذيريم قرار نيست هيچ يک از دو طرف با نابود کردن ديگري مشکل خود را حل کند .
زائری می افزاید: اين مشکل در همه ما وجود دارد و بايد صادقانه بپذيريم که ربطي به قيافه و ايدئولوژي و موضع سياسي و جناحي مان ندارد . متأسفانه در اين قضيه دوم خردادي و بيست و سوم تيري مان همه مثل هم هستيم و تجربه سالهاي اخير هم نشان داده که هر گروه بر سر کار آمده با همين روش حذفي عمل کرده است . نه جريان حزب اللهي و انقلابي مي تواند طرف مقابل را به دريا بريزد و خودش را خلاص کند و نه گروه غير ارزشي و غير متعهد ( با فرض پذيرش اين مرزبندي ها ) مي تواند آنها را به چوبه دار بکشد و کار را به پايان برساند .
وی می گوید: واقعيت موجود اين است که ما همه بايد با هم زندگي کنيم . راست و چپ ، سنتي و مدرن ، چادري و بي حجاب ، انقلابي و ضد انقلاب ، ماهواره و صداوسيما ، کراوات و چفيه ، عروسي و عزا و … همه هست و هيچ کدام را نمي شود با چماق کشي و اسيد پاشي از بين برد . بايد با پذيرش اقتضائات زندگي جديد و تحولات اجتماعي و تغييرات نسلي همه در مقابل اصولي مشترک تسليم باشيم و با پذيرش ضابطه و معيار قانون به عنوان فصل الخطاب به وجود اختلاف در ديدگاهها اعتراف کنيم و تفاوتها را به رسميت بشناسيم و آزادي را حق طبيعي افراد بدانيم .
زائری معتقد است: ما هر يک در محيط خصوصي و چارديواري خودمان اختيار داريم اما وقتي به محيط عمومي پاي مي گذاريم بايد وجوه مشترک همديگر را در نظر بگيريم و اينجاست که چارچوب هاي قانوني مي توانند نظام محيط مشترک ما را تعريف کنند و سامان بدهند. پيش از اين در خانه هاي مستقل بزرگ زندگي مي کرديم و کاري به کار هم نداشتيم اما اکنون در آپارتمانهاي کوچک يک مجموعه مسکوني مشترک ساکن هستيم و يکي مان چادري است و يکي نيست ، يکي به مسجد مي رود و يکي نمي رود ، يکي اهل موسيقي است و ديگري نه و اينجاست که وضعيت راهرو و حياط مجتمع را نظام و قانون بايد سامان دهد و همه بايد بدان گردن نهند. در چنين وضعيتي براي درک طرف مقابل ، براي آشنايي با ديدگاه و فهم او از زندگي و جهان ، براي حل مشکلات مشترک بايد گفت وگو کرد . بدون توهين و تهمت، بدون استهزاء و مسخره کردن و نيشخند زدن، بدون ايجاد تنش و درگيري بايد با احترام و ادب با هم حرف بزنيم و بايد حرف زدن و گفت وگو کردن را به فرزندانمان هم ياد بدهيم ، شايد نسل آينده بتواند دنياي بهتري براي زندگي بسازد .
اصل حرف زائری در این یادداشت که در روزنامه ی خراسان منتشر شد و بازتاب کمی پیدا کرده است، این است: در چنين دنيايي آن که به جاي رگهاي گردن دلايل قوي و معنوي بياورد و بنيان فکري و اعتقادي محکمتر ي داشته باشد به يقين پيروز است و ما اگر به باورهاي عميق خود بنگريم و به استظهار ” إن تنصروا الله ينصرکم ” دلخوش باشيم نه دوستان همسايه و همشهري و هموطن خود ، بلکه دشمن هاي غريبه مرزهاي دور را با چنين گفت وگويي مي توانيم به گفت وگو دعوت کنيم.
انتهای پیام