سوریه جدید و آینده کُردها
صابر گلعنبری، کارشناس روابط بینالملل، در کانال تلگرامی خود نوشت:
«از موضوعات داغ پس از سقوط نظام اسد، آینده تشکیلات خودگردان کُردی در غرب فرات و در کل آینده سیاسی کُردهای این کشور است که با دگرگونی موازنه قوا در سوریه به نفع متحدان ترکیه و افزایش نفوذ آن با چالشهای بزرگی برای حفظ دستاورد کلان خود در قالب این حکومت روبرو هستند.
با شروع حملات هیات تحریرالشام تا سقوط دمشق، گروه «ارتش ملی سوریه» نزدیک به ترکیه حمله به نیروهای قسد (غالبا کردی) در تل رفعت را آغاز کرد. پس از سیطره بر این شهر، منبج و مناطقی در دیر الزور و الرقه، اکنون نگاهها به سمت کوبانی است که از اهمیتی ویژه و سمبلیک برای کردها برخوردار است.
ارتش ترکیه نیز تجهیزات و نیروهای خود را به مرز گسیل داشته و وزارت دفاع این کشور پنجشنبه گذشته بر خلع سلاح نیروهای کُردی تاکید کرد.
در عین حال، هم گویا مذاکراتی میان حکومت خومختار کُردی و دمشق از یک سو و همچنین آمریکا و ترکیه از سوی دیگر برای یافتن راهحلی در جریان است که به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در هفته گذشته به آتشبسی اعلام نشده تا پایان هفته ختم شد و اکنون تلاش این است که تمدید شود.
ترکیه شرایط کنونی را بهترین فرصت برای پایان دادن به تشکیلات خوگردان کُردی در سوریه میداند و ظاهرا برای تحقق هدف پیشگفته دو راهکار نظامی و سیاسی را در نظر دارد. اما راهکار نظامی گسترده پس از سقوط اسد به دلایلی آنگونه که شاید ترکیه میخواست پیش نرفت؛ به این معنا که سریعا به حکومت کُردی نیز پایان داده شود. علت آن هم به پیچیده بودن وضعیت کل سوریه و اولویتهای آن برمیگردد.
احتمالا خود هیئت تحریرالشام و احمدالشرع که تمام تمرکز خود را بر اعتمادسازی داخلی و خارجی قرار دادهاند، نمیخواهند که این راهبرد قربانی جنگی پرهزینه در شمال سوریه شود و آن را دستکم فعلا اولویت خود نمیدانند.
در همین حال نیز هم اکنون که مسؤولیت سوریه به نوعی به گردن ترکیه است و آینده نفوذ منطقهای آن با میزان موفقیت و یا شکست متحدان آنکارا در ایجاد نظام سیاسی جدید و عبور از این مرحله حساس و دشوار گره خورده است، نمیخواهد این دستاورد کلان ژئوپلیتیک را با خلط اولویتها از دست دهد.
از این رو، به احتمال زیاد ترکیه فعلا میخواهد با فشار و تهدیدهای نظامی و احتمالا با حملاتی موردی چه علیه کوبانی چه مناطقی دیگر، تدریجی و حساب شده پیش برود، اما در عین حال هم نگران این است که به مرور زمان موجودیت حکومتی کُردها به یک واقعیت در سوریه جدید تبدیل شود.
تحت فشار نظامی، گویا ترکیه راهبرد سیاسی چهار مرحلهای را در مذاکرات دنبال میکند که به نوشته روزنامه حریت، گام اول آن خروج «نیروهای کُردی غیرسوری» از سوریه است که قبلا به قسد و «یپگ» پیوستهاند.
مرحله دوم نیز خروج «رهبران سوری و غیرسوری» یگانهای مدافع خلق از سوریه، مرحله سوم هم خلع سلاح کامل و مرحله چهارم نیز به نوشته این روزنامه مشارکت جامعه کردی در قدرت جدید حاکم در سوریه است. اینجا به نظر میرسد که آنکارا با پایان دادن به سلطه سرزمینی متحدان پ.ک.ک به دنبال پررنگ کردن حضور دو «متحد کُردی» خود یعنی «شورای ملی کردی» و “جمعیت کردهای مستقل» و مشارکت آنها در حکومت جدید سوریه است.
آن گونه که پیداست غرب هم با کلیات طرح ترکیه مشکلی ندارد؛ اما در جزئیات با هم اختلاف نظر دارند. غرب به دنبال ادغام نیروهای کُردی در ارتش آینده سوریه است که در این صورت حضور آنها در آینده در منطقه کُردی هم در چارچوبی ملی و تحت عنوان نیروهای ارتش و نه نیروهای حکومتی خودمختار تعریف شود که میتوان آن را شکلی فروتر و ضعیفتر از فدرالیسم پنداشت.
اظهارات وزیر خارجه آلمان درباره «ضرورت» خلع سلاح نيروهای کُردی و ادغام آنها در ارتش سوریه در این چارچوب میگنجد. ناگفته هم نماند که احمدالشرع نیز اخیرا ضمن دفاع از کردها اما گفته است که اجازه نخواهند داد هیچ نیروی مسلحی خارج از ارتش وجود داشته باشد.
اما آمریکا هم تاکنون حضور نظامیان خود در سوریه را در قالب «مقابله با داعش» و نه حمایت از «متحد» کُردی و تداوم کیان شبه مستقل آنها تعریف کرده است. فعلا مشخص نیست که ترامپ چه سیاستی در قبال این حضور اتخاذ خواهد کرد؛ اما روشن است که آمریکا به ویژه ترامپ قصد سرشاخ شدن با ترکیه در این پرونده را ندارد. فعلا آنچه برای آمریکا در سوریه اهمیت و اولویت دارد، تاثیرگذاری بر جهتگیری نظام نوپای آن در قبال اسرائیل است.
با وجود شرحی که رفت، آینده حکومت کُردی در سوریه به شرایط امنیتی این کشور بستگی دارد که اگر به این شکل رو به ثبات حرکت کند، میتوان گفت احتمالا پروژه پایان این حکومت در مقابل مشارکت کردها در دستگاه حاکمه جدید و ادغام در ارتش دنبال شود، اما اگر به هر دلیل در آینده بیثباتی گستردهای رخ دهد، احتمالا یپگ بتواند دستکم بخشی از سیطره سرزمینی خود را حفظ کند.»
انتهای پیام