واکنش روزنامه اصولگرا به سند راهبردی جمنا
روزنامه خراسان نوشت: سیدمحمد حسینی عضو هیئت رئیسه جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی روز گذشته اعلام کرده که «سند راهبردی» این جبهه آماده شده و این سند «نقشه راه 4 سال آینده» خواهد بود.
جالب این جاست که به گفته وی «هیئت رئیسه و شورای مرکزی» جمنا این نتیجه گیری را کرده اند. چرا جالب؟ از این بابت که براساس بیانیه اعلام موجودیت، این جبهه قرار بود «برخاسته از متن نیروهای مومن و انقلابی سراسر کشور» باشد و «در فرآیندی مشارکتی و مبتنی بر مردمسالاری، خط مشی سیاسی و اهداف و برنامههای جبهه را » معین کند.
اساسا یکی از ماموریت هایی که این جبهه برای خودش تعریف کرده بود «ایجاد تحول» بود؛ تحولی که علی القاعده باید در نوع سیاست ورزی و تصمیم گیری نیز ظهور و بروز داشته باشد.
شاید برخی بگویند انتخابات هایی که این جبهه انجام داده و شورای مرکزی را تعیین کرده نشان دهنده فرایند مشارکتی بودن است اما سوال اینجاست که آیا آنچه شورای مرکزی برای آینده جبهه تدوین و نهایی کرده «برخاسته از متن نیروهای مومن و انقلابی سراسر کشور» بوده است؟ درحالی که حتی درباره سیاست های این جبهه در مرحله نام نویسی نامزدهای انتخابات و روند کنار کشیدن یکی از نامزدها، هنوز سوالات جدی در بین بخشی از طیف های اصولگرایی وجود دارد و تاکنون درباره آنچه در این جبهه برای معرفی گزینه نهایی گذشت، کسی توضیح نداده است، آیا این جبهه می تواند به راحتی «راهبرد 4 ساله» را در سکوت تدوین کند؟
حتی اگر مشورتی با بدنه حامیان و نیروهای انقلابی شده است (که ظاهرا نشده است) آیا نباید بروندادی از این مشورت و نکاتی که مطرح شده است لااقل به بحث و بررسی گذاشته شود؟ آیا بدنه انقلابی که روزی با امید آن که جبهه مردمی نیروهای انقلاب قرار است روند تصمیم گیری را از روش های سنتی و بالا به پایین به بدنه و متن نیروهای انقلابی بکشاند، خود را ذیل این جبهه تعریف کردند، حق ندارند در شکل گیری و تدوین راهبرد 4 ساله سهیم شوند؟ آیا جبهه مردمی نیروهای انقلاب هم وارد همان مسیر سنتی تصمیم گیری شده که در آن «عده ای معدود تصمیم می گیرند و بقیه ناچار باید اجرا کنند»؟ اگر این طور است که امیدوارم نباشد، باید گفت واقعا ماهیت این جبهه را نشناخته بودیم و اگر این طور نیست امیدوارم این جبهه رسما اعلام کند که راهبرد ۴ ساله هنوز نهایی نیست و بدنه نیروهای مومن و انقلابی سراسر کشور هم قرار است درباره آن دیدگاه های شان را اعلام کنند.
انتهای پیام
گویا جدای از هیاهوها وحاشیه سازی هایی بعضا بنام اصؤل گرا!؟اما دیگر اصول گرا و گروهی تحت عنوان اصولگریانی وجود ندارد!؟ قطعا باظهور احمدنژاد ازسال ۸۴ گروه اصولگریان روبه افول وباشکست های پیاپی نهایتا به خط پایان رسیدند!!