آیا هدف وسیله را توجیه می کند؟
سید روح الله ساداتی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
قریب به 500 سال از زمانی که ماکیاولی سیاستمدار و نظریه پرداز یونانی نظریه معروف “the end justify the mean ” را ارایه کرد می گذرد. نظریه ی او که به عمل گرایی سیاسی “پراگماتیسم” مشهور شد، پایه ای شد بر چند قرن سیاست ورزی تهی از اخلاق و استیلای سیاست منهای اخلاق بر جهان و همین سیاست غیر اخلاقی بود که امروزه عمده ی مردم دنیا سیاست را با حقه و نیرنگ و فریب مترادف می دانند. اما ظهور امام خمینی در تاریخ معاصر نه تنها تعریفی دیگر از سیاست و سیاست ورزی به جهان ارایه داد بلکه مزید بر آن با پیاده سازی سیاست اخلاق محور نقطه ی مقابل این تئوری را در عمل به مردم جهان شناساند. این پیر فرزانه چه در طول دوران مبارزات قبل از انقلاب و چه در قریب به 11 سال رهبری جمهوری اسلامی ایران و قرار گرفتن در راس هرم سیاسی کشور نوعی از سیاست منبعث از احکام دینی را تبین نمود و از آن مهمتر آن را پایه ای برای بازمهندسی سیاستهای استبدادی یک کشور بزرگ و تاثیر گذار قرار داد تا نشان دهد که با اخلاق هم می شود سیاست ورزید. نمونه های بسیار متنابهی از سیاست های اخلاق مدارانه ی او چه در قالب مصادیق فرامین رهبری چه در قالب توصیه ها و اوامر کلی در حافظه ی ملت ما هنوز وجود دارد.
جمله معروف “میزان حال فعلی افراد هست ” حضرت امام نیز در همین راستاست. بعد از آن مقام معظم رهبری نیز به تاسی از معمار کبیر انقلاب همین رویه را تا به امروز در پیش گرفتند و در مناسبتهای مختلف اجرای آن را به مسوولین تاکید فرمودند. سیاستی که درست در نقطه ی مقابل تفکر حذف رقیب با هر ابزاری می باشد. سیاست حذف رقیب (حق یا باطل ) با توسل به هر ابزار ناحق به بهانه ی اینکه به زعم خودمان هدف مقدس است، درست پیاده سازی سیاست ماکیاولی است و همان سیاست ورزی مترادف با نیرنگ و حقه و فریب است که در اذهان عمومی به جای مانده است و این نقض اصول و مبانی سیاست اخلاق مدارانه ی انقلاب اسلامی است که ثمره ی خون هزاران لاله در خون خفته است.
دوستان عزیز حذف دگر اندیشانی که حتی راه باطل رفته اند با تهمتهای بی پایه و اساس و خلاف واقعیت به هیچ عنوان حتی ذره ای با مبانی فکری نظام مقدس جمهوری اسلامی سازگاری ندارد، حتی حذف رقیبی که راه باطل می رود در صورت لزوم باید از طریق مجاری قانونی و با رعایت اخلاق و پرهیز از زیاده گویی و صرفا تکیه بر چیزی باشد که اولا” هست و ثانیا محدودیتی اخلاقی برای بازگویی آن وجود ندارد، باشد.
با این اوصاف تکلیف سیاستمدارانی که سعی در از میان بردن چهره های موجه انقلاب که صرفا مسیر پیش برد اهداف انقلاب و تعالی کشور و مردم را از مسیری غیر از مسیر ما می دانند، با انواع دروغ ها و تهمت ها و سخنان ناروا می نمایند، چیست؟
در این یادداشت هدف من ارائه مصادیق نیست که متاسفانه مثنوی هفتاد من کاغذ می خواهد. از ادعای جاسوسی رییس جمهور سابق تا تحت نفوذ سرویس های جاسوسی بودن نماینده ی اصول گرای فعلی مجلس، از تهمت های اخلاقی شرم آور به فلان فعال سیاسی تا تهمت بی مدرک دزدی به فلان مقام دولتی و …
هدف من دعوت سیاسیون و نویسندگان و سخن وران به تاسی از سیاست ورزی هست که شهید بزرگوار سید حسن مدرس آن را عین دیانت دانسته اند و معمار کبیر انقلاب پایه های جمهوری اسلامی را بر آن استوار کرده و مقام معظم رهبری نیز بر همان مسیر می روند و مسوولین را هم به طی همین طریق دعوت می کنند.
انتهای پیام

