جملهی عجیب روی طبل
سیدعلی میرفتاح در اعتماد نوشت: چند سالي است كه رسم شده، بعضي از هياتيها، روي شيشه و در و كاپوت ماشينشان كلماتي مينويسند يا نشانههايي ميزنند كه عزادار بودنشان را نشان دهد. بعضيها سلام بر حسين و لعنت بر يزيد مينويسند، بعضيها هم در سلام و لعن نوآوري ميكنند و جد و هزل چيزهايي ميزنند و مينويسند كه قابل تامل است. ظاهرا اين كار غيرقانوني است و پليس جلويش را ميگيرد، اما پيداست كه زور پليس نميرسد و به خصوص در ايامي كه جوانان متاثر از شور و احساسات و هيجانات ميشوند، پليس گوش كري در ميدهد و به روي خودش نميآورد. اما درصد قابل ملاحظهاي از اين دوستان كه ماشين و ظاهر خود را «عاشورايي» ميكنند، رانندگيشان بد است و به حقوق شهروندان اعتنا ندارند. هرجا بخواهند توقف ميكنند، هر طور بخواهند لايي ميكشند، صداي پخششان هم تا چهار تا خيابان آن طرفتر ميرود. كسي كه بيمبالات رانندگي ميكند، كار بدي ميكند، اما كسي كه با پرچم و شعار عاشورا بد رانندگي ميكند، گناهي نابخشودني مرتكب ميشود. مظلوميت امام حسين تنها در وقايع دلخراش تاسوعا و عاشورا منحصر نميشود. اوج مظلوميت آن بزرگوار، رفتار و گفتار ما عزاداران است كه زير بيرق او بيادبي ميكنيم، حقالناس را زير پا ميگذاريم، حرف بد و زشت ميزنيم و با گستاخي هرچه تمامتر سرمان را بالا ميگيريم كه يعني «هميني كه هست». روي يكي از اين طبلهاي چند متري، از همينها كه وقتي بر آن ميكوبند، در و پنجره خانهها به لرزش در ميآيد، ديدم كه درشت و زشت نوشتهاند شهر بايد به من هياتي عادت بكند/ برود هر كه دلش خواست شكايت بكند… مخاطب اين شعر سست و بيمنطق كيست؟ مگر در كافرستان ميخواهيد اعلام موجوديت كنيد؟ اينجا ايران است و حتي اقليتهاي مذهبي هم به امام حسين و عزادارانش احترام ميگذارند بلكه در مراسم عزاداري شركت ميكنند. اما آيا اين دليل ميشود كه شما حقوق ديگران را ناديده بگيريد و با خودخواهي هرچه تمامتر راه مردم را بند بياوريد يا آرامش و آسايششان را به هم بزنيد؟ بالاخره ما امسال و پارسال كه به محرم و صفر نرسيدهايم. از زمان آلبويه در اين مملكت براي سيدالشهدا تعزيت بهپا ميداشتند و نام شهدا را گرامي ميداشتند. اهلسنت هم به كرات و به صراحت به امام حسين ابراز ارادت كردهاند و مقام شهداي كربلا را ستودهاند. سعدي و مولوي جزو بزرگان عامهاند اما هر دو درباره كربلا شعر سرودهاند و بيتعارف نسبت خودشان را با آن سرور آزادگان بيان كردهاند. علاوه بر اهل سنت، ارامنه و كليميها هم در ايام محرم نهتنها به عزاداري ملت احترام ميگذارند، بلكه خود در اين كار مشاركت ميكنند. يكي از رفقاي ارمنيام پدر بزرگوارش ظهر عاشورا گوسفند قرباني ميكرد و حتي كنار دسته ميايستاد و اشك ميريخت… پس خطاب اين شعر به كيست كه برود هر كه دلش خواست شكايت بكند؟ شكايت از بلندي صداي طبل آيا شكايت از عزاداران است؟ اگر كسي در خانهاش مريض داشته باشد و بابت همين صداهاي آزارنده حالش رو به وخامت بگذارد، مسووليتش با كيست؟ جواب خدا و بنده خدا را فردا چه كسي بايد بدهد؟ بابت يك شربت بيهنگام راه خيابان را بند ميآوريد، كف خيابان پر ميشود از ليوانهاي پلاستيكي و شربت. آيا اين كار مورد رضايت امام حسين است؟ شما بد رانندگي كنيد و حقوق ديگران را ناديده بگيريد، بعد هم اسم هياتي روي خود بگذاريد، آيا امام حسين را ياري كردهايد يا در حقش جفا كردهايد؟ در تاريخ بگرديد و تمام نقلها را زير و رو كنيد ببينيد هيچ امامي آيا شده است كه در حين عزاداري حرمت و حقوق خلق خدا را ناديده بگيرد و با صداي نامربوط يا راهبندان غيرضروري ايجاد مزاحمت كند؟ آيا هيچ كدام از مراجع بزرگوار را كسي ديده كه حقالناس را بياعتنا باشد و در برابر اعتراضهاي مردم گرفتار و مريضدار بگويد برود هر كه دلش خواست شكايت بكند؟ كلا ما فراموش كردهايم امام حسين براي پاسداري از چه حقيقتي شهيد شد و اصلا اين كربلا براي مبارزه با چه ظلمي به پا داشته شد؟ كل قضيه كربلا يعني مبارزه با ظلم و شك نكنيد كه يكي از مصاديق بارز ظلم همين بياعتنايي به مردم، خود برتربيني، عجب، گستاخي، بيادبي و بددهني است. حسيني واقعي كسي است كه متواضعتر، باادبتر، ملاحظهكارتر و مهربانتر باشد نه اينكه براي خودش و مسلكش بدنامي بخرد و آه و نفرين مردم را به خود ضميمه كند. از ما گفتن.
انتهای پیام
منظورشان شکایت از بلندی صدای تحجراست…..
به واقع همین است! هرجا رسیدند، موتورشان را می گذارند! جا برای هم هیئتی خود باز نمی کنند، تو او هم راحت عزاداری کند! مداح و مرثیه خوان، آن قدر زیاده روی می کنند، که هییت بعدی، معطل بشه، بعد می گویند، همین یک شب بیش نیست! خب! همین یک شب را مدیریت کن!
صدای بلندگوی مجلس را آن قدر زیاد می کنند، که انسان می ماند، چه کار کند!
گویی، این سخنان بر روی سرزمینی دیگر بیان می شود!