خرید تور تابستان

کاری نکنید که بگویند صد رحمت به احمدی نژاد

حسن فاتحی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
هشت سال تمام مردم و نخبگان مردمی هزینه دادند تا بالاخره آسیب های ویرانگر رویکرد مدیریتی “تزریق به اقلیت در جهت مهار اکثریت” یا همان رویکرد “پرورش نخبگان تبهکار برای مدیریت جامعه”  که اوج چنین تفکر پوپولیستی و نقابدار در دولت دهم نمود های آشکاری داشت، حالا در دولت یازدهم برخلاف قول و وعده های داده شده به مردم!، دوباره همان باندگرایی نخبگان مشکلمدار و تصمیم گیری اطرافیان شیک پوش بی درد که تنها بجز رویکرد تملق و بله قربان گویی خاصیتی ندارند، کم کم بوی جریان انحرافی نوینی  را به مشام می رساند، همان جریان و تیمی که تا دیروز هیچ اثری از آنها در مبارزه با دروغ گویان اقتصادی و سیاسی نبود و بلکه در مواقعی که وزیر اقتصاد زور بلد اسبق در زمان استیضاح نمایشی مورد نقد نخبگان مردمی بودند، همین تیم شیک پوش مدعی عدالت و توسعه چسبیده به دولت تدبیر و امید دستور حذف نظرات و دیدگاههای مردمی را از تریبون های نوشتاری و رسانه ای خود می دادند.
بنده نمی خواهم دوباره شعارها و وعده های انتخاباتی آقای روحانی را در اینجا لیست نمایم که بفرموده امام راحل (ره) “عالم محضر خداست و …”.
بنده می خواهم بگویم که من شهروند بi خاطر انتقاد از بساط خودمحوری سیاسی و مدیریتی هشت سال گذشته خیلی هزینه دادم و زمانی که نام روحانی را در صندوق با ذکر بسم اله .. می انداختم، باورم این بود که این روحانی واقعا” روحانی است و همچنان که خود بارها در محضر خدا تاکید کرده اند دولت راستگویان را مدیریت خواهند نمود.
بنده به عنوان یک دوست و نه معترض و مخالف دولت تدبیر وامید، به دلایل زیر در مورد حیات دوباره سیاسی افراط گرایان نقابدار نگران می شوم و نه تنها امیدم آهسته آهسته بی رمق می شود بلکه ظن بی اعتمادی به دولت مردان جدید تار و پود وجودم را آزار می دهد و با این یادداشت می خواهم به حرمت رایی که به روحانی به عنوان تکلیف شهروندی ادا نمودم درباره حقوق و انتظارات خود نیز مطالبی را یادآوری نمایم که اگر خدای نکرده همچنان به آسیب های زیر توجه نشود مطمئنم و یک درصد هم احتمال خطا نمی دهم که مردم عنقریب خواهند گفت صد رحمت به احمدی نژاد!
الف – مهمترین عاملی که مردم را رنج می داد وعده های دروغین مدعیان عدالت اسبق بود که راست راست به تریبون نگاه می کردند و با گستاخی تمام دروغ را عین حقیقت به مردم القاء می نمودند، غافل از اینکه تکرار دروغ نه همیشه و نه در هر فرهنگی توان مشتبه نمودن حقایق با باطل را نخواهد داشت و بلکه به انباشت نفرت ها منجر خواهد شد.
حالا دولت راستگویان وعده هایی به مردم داده است اگر خدای نکرده باز هم با گذشت زمان وعده ها فراموش شود، دیگر مردم از دیانت روی گردان خواهند شد، چرا که اگر مردم احمدی نژاد را تحمل کردند همچنان ساختار نظام را و اسلامیت نظام را قبول داشتند و اگر روحانی خطاهای احمدی نژاد را تکرار کند مستقیم روحانیت آسیب خواهد دید.
در این مدت سپری شده از عمر دولت یازدهم، هر چند تبلیغ آرامش و امنیت روانی رویکرد غالب می باشد ولی در عمل ریشه و علل واقعی ظلم و استبداد رها شده است مثال کارکرد آقای روحانی در این حوزه، شبیه دکتری است که بیماری خطرناکی را تشخیص می دهد ولی یا امکان عمل جراحی و ترمیم ندارد و یا اینکه خدای نکرده ….
اینکه مرتب بگوییم مردم به آرامش نسبی رسیده اند و امنیت روانی مردم تامین شده است ولی در عمل علل واقعی را توجه نداشته باشیم همین آرامش تبلیغی و صوری القا شده نیز به زودی رنگ خواهد باخت وو قایع بر مردم آشکارتر خواهد شد.
تقریبا” هفته ای یکبار آن به هر بهانه حق و ناحقی، از تداوم بگیر و ببند فتنه گران!(مخافان احدی نژاد نه نظام) سخن به میان می آورند انگار که یادشان رفته هفت روز مانده به اتمام وزارت خویش خودشان نیز از منظر دولت اسبق به عنوان …. کنار گذاشته شدند، حالا همین برادر که خود از نزدیک با دروغ گویان و فرصت طلبان شناخت داشته، می آید هفته ای یکبار از سران فتنه و جریان فتنه و … سخن میراند.
آیا یکی از انتظارات غالب مردمی که به روحانی رای داده بودند این نبود که مخالفین و منتقدین را فتنه گر خطاب نکنیم؟
من هم اکنون دولت یازدهم را نقد می کنم آیا رواست با تداوام همان رویکرد مدیریتی چماق و هیاهو من شهروند را به ستار بهشتی دوم بدل نمایند و در آخر هم بگویند مخش تاب برداشته بود؟!
نتیجه ی کلام اینکه فرهنگ مدارا و شعور شهروندی هنوز هم از سوی برخی مسئولین تهدید می شود و هنوز هم جماعتی دوست دارند با بالا نگهداشتن چماق فتنه، مردم را بترسانند تا حرف دل خویش را با با نظام در میان نگذارند و من تداوم این رویکرد را هم برای نظام و حاکمیت و هم دولت تدبیر و امید خطر جدی تشخیص می دهم.
محصورینی که در بین مردم محبوبیت دارند و حداقل برای طیف قابل توجهی از مردم قابل احترام می باشند هنوز هم در دادگاهی تشکیل نشده محکوم شده اند و تازه از تداوم بگیر و ببند هم سخنها گفته می شود، قطعا” تداوم چنین رویکردی دولت یازدهم را با مشکل مواجه خواهد کرد چه آقای روحانی بدانند و نتوانند این معضل را اصلاح کنند و چه ندانند و جریان هایی چنین ناتوانی هایی را بر دولت تحمیل نموده باشند.
ب – دومین وعده آقای روحانی وعده های اقتصادی و رونق کسب و کار بود، آقای روحانی به جای اینکه آسیب های رویکرد من درآوردی و عوام فریبانه ی تزریق پول به جامعه (طرح هدفمندسازی یارانه که در اصل به طرح هدفمندسازی تورم و بیکاری تبدیل شده است) را بررسی نموده باشند، می فرمایند دولت چاره ای به جز ادامه ی مسیر گذشته ندارد و ….
مومن خدا مسیر گذشته ویرانگر و خطرناک بود که مردم صدایشان درآمد و تورم نزدیک 60 درصدی که هیچ وقت هم گفته نشد بر مردم تحمیل شد، شاخص فلاکت با شتاب تندی فزونی گرفت، رویکرد مدیریت اقتصادی استالینی حاکم شد، غافل از اینکه در چنین فضایی شوری هم باشیم خواهیم پاشید و ….
شاید درست این بود که به جای ورود به مرحله دوم حداقل یکسال آسیب های گذشته را بررسی می کردید کاستی ها را ترمیم و ویران گری ها را کنار می گذاشتید و بعد فشار بر اقشار متوسط و محروم تحمیل می کردید.
آقای روحانی چرا به فکر گرفتن مالیات از طبقه مرفه جامعه نیفتادید تا کمبودهای پرداخت یارانه مرحله اول را جبران کنید و به جای آن مستقیم رفتید به عملیاتی سازی مرحله ی دوم؟
ج – یکی دیگر از وعده های روحانی مبارزه با مفاسد اقتصادی و سیتمی بود که این مهم محقق نخواهدشد مگر آنکه سیستم های ناظر سالمی داشته باشیم، حالا مدیران نالایق و باندباز گذشته کم کم کنار می روند ولی دوباره تیم دیگری جایگزین می شود که هیچ بعید نخواهد بود آنها هم دوباره به باندگرایی و تمرکزگرایی گرویده باشند.
راهکار درست انتخاب مدیران اصل شایسته سالاری می باشد و اینکه با انگیزه های انتقامی مدیران گذشته را کنار بگذاریم همان فساد سیتمی هم تکرار خواهد شد، خطر مدیریت در حوزه آسیب پذیری فساد باند گرائی ها می باشد و اینکه تیم شیک پوشی در حلقه دولت مدیریتهای اجرایی کلان را به سلیقه خود چینش نماید که این مورد خواسته و انتظار مردمی نخواهد بود.
یکی از ابزارهای مهم مبارزه با فساد سیستمی حمایت از رسانه های مستقل و با پایگاه مردمی می باشد تا بی هراس از باندهای قدرت و ثروت آسیبها را به مردم گوشزد نمایند ولی در دوره نزدیک به یکساله شما حتی سایتهای مردمی فیلتر شده (سایت آینده آنلاین) از تداوم روشنگریها نومید می شوند و کنار می کشند.
از یک طرف مدیران شیک پوش جایگزین نقابداران گذشته می شود و از طرفی رسانه های مردمی و شجاع که انتظار همکاری داشتند نومید می شوند، حالا شما چگونه فساد سیستمی را می خواهید از بین ببرید؟
د – یکی دیگر از آسیب های زجر دهنده قبلی عوام فریبی و سفرهای استانی تبلیغی و نه اصلاحی بود، متاسفانه شما هم بدتان نمی آید که مردم را به خیابان گردی بکشانید و شما سواره و آنها پیاده هی بدوند بدوند تا مثلا”….
آقای روحانی چرا در ممالک پیشرفته از لحاظ اقتصادی و سیاسی روسای جمهور آنها مثل یک شهروند میروند هم بازدید و سرکشی می نمایند و هم هزینه اضافی بر مردم خویش تحمیل نمی نمایند؟
ما تا کی مردم را به دنبال خود خواهیم کشید، آیا وقت آن نرسیده که عوام فریبی را کنار گذاشته و به خاطر خدا با رویکرد مدیریت تخصصی و خدمت به سفرهای استانی مبادرت ورزیم؟
راهکار درست جذب مردم و آنهم به صورت نهادینه توجه جدی به وجود احزاب مردمی و باسلایق متفاوت می باشد اینکه عوام فریبانی از جریان به جای احزاب حرف می گویند به خاطر این است که آنها به آراء و نظر مردمی به رویکرد تزئینی نظر دارند و انتظار مردم از شما به عنوان متولی تدبیر توجه جدی به حرمت احزاب با سلایق متفاوت می باشد طوری که مرکز فراجناحی نظارت بر کارکرد احزاب در دوره شما شکل گرفته باشد تا اگر در دوره ای افراط گرایان حاکم گشتند به راحتی احزاب مخالف را قلع و قمع ننموده باشند.
مخلص کلام اینکه: سیاست خارجی اصلاح می شود ولی در سیاست داخلی نه تنها اصلاحی دیده نمی شود بلکه مردم کم کم می گویند که با آمریکا جور می شوند تا مردم را در فشار بگذارند، من عادت دارم شفاف حرف دلم را بگویم و متاسفانه نه تنها بخاطر این ویژگی تحسین نشده ام بلکه هزینه هایی هم داده ام، آقای روحانی کاری نکنید مردم بگویند صدرحمت به احمدی نژاد. والسلام.
 
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا