این همه زخم نهان هست و مجال آه نیست!
ناهید زندیصادق، روزنامهنگار در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «این همه زخم نهان هست و مجال آه نیست!» نوشت:
هر جا در تاریخ، ادبیات، فرهنگ عامه و… سخن از الوند به میان آمده، نماد و نشانه استواری، وقار و سنگینی بودهاست؛ اما غبار غمی که در سالهای اخیر بر دامن این استوار سرفراز نشسته سنگینتر و جانفرساتر از درد فراق یار بر جان عاشقان طول تاریخ نمود یافته است. فرزندانی که تیشه به ریشه زیباییهای این مادر پیر میزنند تا شاید توشهای برگیرند از سفرهای که بر دامن زیبای این پیر راستقامت گشودهشدهاست! روزی به بهانه تلهکابین و توسعه گردشگری برایش خنجر از رو میبندند و دیگر روز به بهانه امدادرسانی با لودر زخم بر جان و تنش میزنند. تا دلسوزان قلم میافرازند به دفاع از این نازنین سبزپوش، قلمبهدستان مزدور نان و نام خود را به سلامت روح و جان الوند سپند ترجیح داده و به توجیه دست مییازند. گاه از مجوز سازمانهای مختلف سخن به میان آورده و گاه از مزیتهای اعمال خیر شرکت تلهکابین گنجنامه برای کوه و کوهنوردی داستانها سر میکنند و درباره کشت هزاران اصله درخت در دامان الوند مینویسند.
همزمان که مدافعان الوند درمانده و بیپناه به هر دری مشت میکوبند تا شاید روزنه امیدی به رویشان گشوده شود، یکی از اعضای شورای شهر دغدغه کوهنوردان را که از زبان همکارش بیان میشود به سخره میگیرد و آن را “خالهخاله بازی” میخواند! امام جمعه همدان و نماینده مجلس شورای اسلامی از ضرورت حفظ محیطزیست میگویند اما خبری از موضعگیری روشن متولیان گردشگری استان نیست. طرفه آنکه نه موافقت خود را با جاده مذکور بیان میکنند نه مخالفت درخوری ابراز میکنند. مگر نه اینکه سالهای سال شعار “توسعه پایدار صنعتگردشگری” زینتالمجالسشان بوده و اگر کرونا مجال دهد هنوز و همیشه خواهد بود؟ پس چرا به اصلیترین بخش تعریف توسعهپایدار توجهی ندارند؟ بر پایه تعریف کمیسیون جهانی توسعه اقتصادی توسعه پایدار ضمن برآورده کردن نیازهای کنونی، لطمهای به منابع مورد نیاز نسل آینده وارد نمیکند.
سازمان جهانی گردشگری نیز توسعه پایدار جهانگردی را شامل حفظ کیفیت زندگی برای جامعه میزبان، رضایت گردشگران، حفظ محیط زیست و منابع انسانی و اجتماعی مورد استفاده در فرآیند گردشگری میداند.
امروز پرسش اصلی این است که اگر مجوزی برای تخریب کوه سپند الوند صادر شده، از سوی کدام سازمان یا نهاد بودهاست؟ اگر مجوزی صادر نشده این حجم از تسامح در برابر ترجیح منافع عدهای قلیل بر منافع جامعه چه معنایی دارد؟ شاید مهمترین پرسش هم این باشد که چرا متولیان گردشگری استان همدان به ویژه اداره کل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان و شهرستان، رئیس کمیسیون گردشگری شورای شهر همدان و حتی انجمن صنفی گردشگری استان همدان موضعگیری روشنی ندارند؟
مگر نه اینکه چشم آیندگان نیز به همین سرزمین آبا و اجدادی است و اگر به توسعه پایدار اعتقاد داریم باید بخشی از منابع را برای آنان حفظ کنیم؟ مگر نه اینکه در بحث گردشگری پایدار، گردشگر نباید جز رد پا، یادگاری از خود در طبیعت بر جا نهد؟ پس کوهتراشی و کوهخراشیهای اخیر در دامنه الوند منافع چه کس یا کسانی را دنبال میکند که مسئولان اینهمه زخم آشکار و نهان را میبینند یا دستکم میشنوند؛ اما دم نمیزنند و چه بسا با کوهخواران همراه و همصدا هم میشوند؟
انتهای پیام
جانت سخن از زبان ما میگویی ، با جمله به جمله مقاله موافقم و بایستی اضافه کنم هر کوهی نماد یک ملت است کوه تکیه گاه شهرهاست ، فیلتر تصفیه هواست ، منبع آب شیرین ، زمین بازی فرزندان ، محل گذران زندگی و جایی برای پدرها و پدر بزرگها که سالهای سال قصه گنج نامه را برای نوه های خود تعریف کنند.